Poormansouri S, Ahmadi M, Shariati A, Keikhaei B. Quality of life, depression, anxiety and stress in over-18-year-old patients with beta-Thalassemia major. Sci J Iran Blood Transfus Organ 2016; 13 (1) :72-82
URL:
http://bloodjournal.ir/article-1-957-fa.html
پورمنصوری سعید، احمدی مهرناز، شریعتی عبدالعلی، کیخائی بیژن. کیفیت زندگی، افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران بالای 18 سال مبتلا به تالاسمی ماژور. فصلنامه پژوهشی خون. 1395; 13 (1) :72-82
URL: http://bloodjournal.ir/article-1-957-fa.html
اهواز ـ ایران ـ صندوق پستی: 15794-61357
متن کامل [PDF 313 kb]
(2222 دریافت)
|
چکیده (HTML) (7632 مشاهده)
متن کامل: (2997 مشاهده)
کیفیت زندگی، افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران بالای 18 سال
مبتلا به تالاسمی ماژور
سعید پورمنصوری1، مهرناز احمدی2، عبدالعلی شریعتی3، بیژن کیخایی4
چکیده
سابقه و هدف
بیماران تالاسمی ماژور در برخورد با عوارض جدی آن دچار مشکلات جسمی و روانی متعددی میشوند که بر کیفیت زندگی آنها تأثیرگذار است. هدف این مطالعه، تعیین کیفیت زندگی، افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران بالای 18 سال مبتلا به تالاسمی ماژور بود.
مواد و روشها
در این مطالعه مقطعی، 142 بیمار (77 زن، 65 مرد) بالای 18 سال تالاسمی ماژور مراجعهکننده به درمانگاه تالاسمی بیمارستان شفا اهواز در سال 1393 به روش سرشماری بررسی شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و کیفیت زندگی 36 SF و 21DASS بود. دادهها با استفاده از آمار توصیفی، آزمونهـای t مستقـل، آنالیـز واریانـس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار آماری 19SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها
میانگین نمره کیفیت زندگی 12/18 ± 53/63 ، افسردگی 07/5 ± 64/6 ، اضطراب 95/3 ± 03/5 و استرس 98/4 ± 68/7 بود. بین کیفیت زندگی با افسردگی(001/0 p< ، 58/0 – r =)، اضطراب(001/0 p< ، 52/0 – r=) و استرس(001/0 p< ، 45/0 – r = ) ارتباط معنادار و معکوس وجود داشت. افسردگی، اضطراب و استرس به طور معناداری در افراد با سطح تحصیلات دیپلم و پایینتر، مبتلا به عوارض بیماری و نامنظم در دریافت داروی آهنزدا شیوع بیشتری داشت.
نتیجه گیری
مطالعه نشان داد بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور کیفیت زندگی پایینی دارند و درصد بالایی از بیماران از افسردگی، اضطراب و استرس متوسط تا شدیدی رنج میبرند. بدیهی است با بهبود وضعیت درمانی، اجتماعی و اقتصادی و حمایتهای روانی از بیماران، کیفیت زندگی آنها به حد مطلوبی ارتقا خواهد یافت.
کلمات کلیدی: کیفیت زندگی، افسردگی، اضطراب، استرس، بتا تالاسمی
تاریخ دریافت : 3/3/94
تاریخ پذیرش : 2/9/94
1- دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری ـ دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی کاشان ـ کاشان ـ ایران
2- مؤلف مسئول: کارشنـاس ارشـد پـرستاری ـ مربـی گروه پرستاری ـ دانشکـده پرستـاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز ـ اهواز ـ ایران ـ صندوق پستی: 15794-61357
3- کارشناس ارشد پرستاری ـ مربی گروه پرستاری ـ دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز ـ اهواز ـ ایران
4- فوق تخصص خون و انکولوژی ـ استـاد گروه هماتولوژی و ا نکولوژی، پژوهشکده سلامت، مرکز تحقیقات تالاسمی و هموگلوبینوپاتی ـ دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز ـ اهواز ـ ایران
مقدمه
تالاسمی یک بیماری مادرزادی اتوزوم مغلوب است و نوعی هموگلوبینوپاتی ارثی ناشی از نقص ساخت زنجیرههای گلوبین میباشد که درمانهای پزشکی ویژهای را میطلبد و این بیماران را جهت بقا، نیازمند تزریق مرتب خون و جابهجا کننده آهن (شلاتور) میسازد(1). تالاسمی از شایعترین بیماریهای ژنتیکی در ایران و جهان به شمار میرود(2) حدود 300 میلیون بیمار تالاسمی در سراسر جهان وجود دارد که 55 میلیون آنها در جنوب شرقی آسیا زندگی میکنند(3). ایران با حدود 20000 بیمار تالاسمیک و 3 میلیون ناقل تالاسمی، یکی از کشورهایی است که بر روی کمربند تالاسمی در جهان قرار گرفته و به ترتیب بیشترین شیوع در استانهای مازندران، فارس و خوزستان بهچشم میخورد(5، 4).
تالاسمی یک بیماری مزمن است که دامنه وسیعی از مشکلات جسمی، روحی و روانی را در بیماران ایجاد میکند. تأثیر تالاسمی در سلامت جسمانی همانند ایجاد تغییرات جسمی، عقب ماندگی رشد و تاخیر در بلوغ جنسی مشکلات عدیدهای را در این بیماران به دنبال خواهد داشت و باعث تغییر در تصور از خویشتن در این بیماران میشود(3). این بیماری محدودیتهای زیادی در زندگی بیماران ایجاد نموده و بالقوه تهدیدکننده زندگی است و باعث ایجاد اختلالات قابل توجه در فعالیتهای اجتماعی و آموزشی بیمار میشود(1).
امروزه بهکمک روشهای درمانی موجود و استفاده از داروهای جدید جهت بهبود کنترل اضافه بار آهن و شروع به موقع درمان، این بیماری به یک بیماری مزمن تبدیل شده و امید به زندگی در این بیماران افزایش یافته است (7، 6، 1). با این حال، استفاده مکرر و طولانی مدت از داروها بر جنبههای دیگری از زندگی این بیماران تأثیرگذار بوده و به طور قابل توجهی سلامت عمومی، سلامت روان و کیفیت زندگی این بیماران و خانوادههای آنها را تحت تأثیر قرار داده است(8). مطالعهها نشان داده که این بیماران کیفیت زندگی پایینتری نسبت به عموم دارند(9). از سوی دیگر هنگام رسیدن به سن جوانی، علاوه بر مشکلات جسمـی و محدودیـتهای عملکـردی، مشکلاتـی چــون
تشکیل خانواده، تحصیلات عالی و یافتن شغل مناسب گریبانگیر بیمار، خانواده و نظام درمانی کشور میشود و این، خود عاملی است که باعث به وجود آمدن مشکلات روانی متعدد در این بیماران شده و بر کیفیت زندگی آنها تاثیر منفی دارد (12-10).
بیماران مبتلا به تالاسمی، عوارض سایکولوژیکی نظیر اختلالات عاطفی، ناامیدی و مشکل در برقراری ارتباطات اجتماعی نیز دارند(2). به طور کلی در این بیماری بار روانی بر بسیاری از جنبههای زندگی مانند آموزش، اوقات فراغت، فعالیتهای فیزیکی، مهارتها و قابلیت باروری و تنظیم خانواده تأثیر میگذارد که اغلب در نتیجه اضطراب، انزوا و افسردگی بیمار است(1). دلایل بسیاری از جمله مزمن شدن بیماری، هزینههای درمان و انتظار مرگ، باعث ایجاد مشکلات روانی در بیماران مبتلا به تالاسمی شده است(8). مطالعه محمدی و همکاران نشان داد که 8/18% از بیماران تالاسمی از افسردگی و 49% از اضطراب و بیخوابی رنج میبرند و 5/87% دچار اختلال در عملکرد اجتماعی هستند. این مطالعه نشان داد در کل 5/62% از بیماران دچار اختلال در سلامت روان هستند و 5/72% نیز کیفیت زندگی متوسطی را گزارش دادند(12). سایر مطالعهها نیز نشان دادند که بیماران تالاسمی ماژور، افسردگی و اختلالات روانی بیشتر و کیفیت زندگی ضعیفتری نسبت به افراد سالم دارند(15-13، 3).
سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی را به عنوان "درک افراد از وضعیت زندگی، در قالب فرهنگ و ارزشهای حاکم بر جامعه و در ارتباط با اهداف، انتظارات و علایق خود " تعریف میکند. بر اساس این تعریف، کیفیت زندگی، ارتباط تنگاتنگی با وضعیت حسی، روانی، اعتقادات شخصی، میزان خود اتکایی، ارتباطات اجتماعی و محیط زیست دارد(16). اگر چه مطالعات متعددی در زمینه کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور در دسترس هستند، ولی اکثر این مطالعهها به بررسی کیفیت زندگی یا تفاوتهای بین کیفیت زندگی این بیماران و گروه شاهد میپردازند و کمتر به بررسی پارامترهای روانی از جمله افسردگی، اضطراب و استرس که خود تاثیرگذار بر کیفیت زندگی بیماران است، پرداخته شده است(20-17، 15-13، 9، 8، 1). بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به تالاسمی ماژور و تدوین سیاستهای بهداشتی و اجتماعی به منظور برنامهریزی صحیح جهت پیشگیری، تشخیص و درمان به موقع مشکلات جنبههای مختلف زندگی این بیماران و ارتقای سطح سلامت آنها، مستلزم داشتن اطلاعات کافی در مورد ابعاد مختلف زندگی و به ویژه وضعیت روحی روانی این افراد است لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین کیفیت زندگی، افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران بالای 18 سال مبتلا به تالاسمی ماژور در شهر اهواز انجام شد.
مواد و روشها
این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود که در درمانگاه تالاسمی بیمارستان شفا اهواز در سال 1393 جهت تعیین کیفیت زندگی، افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور بالای 18 سال انجام شد. این مطالعه توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی کاشان تصویب شد(کد اخلاق: 4850 ( و تمام شرکتکنندهها رضایت کتبی و شفاهی خود را جهت شرکت در پژوهش اعلام نمودند. معیارهای ورود به مطالعه شامل کلیه بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور بالای 18 سال بود(224 نفر) و جمعآوری دادهها به روش سرشماری از کل جمعیت صورت گرفت. به این منظور، محقق پس از کسب اجازه از معاون پژوهشی دانشکده پرستاری- مامایی و دانشگاه علوم پزشکی اهواز و رئیس بیمارستان شفا و پس از هماهنگیهای لازم، به درمانگاه تالاسمی واقع در بیمارستان شفا مراجعه کرد. جهت دستیابی به نمونهها، پرونده کلیه بیماران مبتلا به بیماری تالاسمی که سن آنها بالای 18 سال بود استخراج شد، سپس از اول اردیبهشت تا پایان خرداد 1393 به مدت دو ماه، محقق در درمانگاه حضور یافته ضمن معرفی خود و بیان هدف پژوهش به این بیماران و جلب رضایت ایشان اقدام به تکمیل پرسشنامهها نمود. در طی 2 ماه مراجعه روزانه به درمانگاه، به 175 بیمار از کل جامعه پژوهش دسترسی پیدا شد که از این تعداد حدود 18 بیمار راغب به همکاری نبودند لذا جمعاً 157 پرسشنامه توزیع گردید که از این تعداد نیز حدود 15 پرسشنامه ناقص تحویل داده شد که قابل استفاده نبود. بنابراین نمونههای این پژوهش را 142 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور بالای 18 سال تشکیل دادند که با رضایت خود در پژوهش شرکت نمودند.
ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه کیفیت زندگی 36 SF و پرسشنامه 21 DASS بود. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک شامل سن، جنس، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، شغل و تبعیت از درمان با داروهای آهنزدا بود. جهت سنجش کیفیت زندگی از پرسشنامه 36 SF استفاده شد. این پرسشنامه توسط سازمان جهانی بهداشت جهت بررسی ابعاد کیفیت زندگی طراحی شده و به زبان فارسی برگردانده شده است که هشت بعد کیفیت زندگی شامل عملکرد جسمی، محدودیت جسمی، درد جسمانی، سلامت عمومی، نشاط، عملکرد اجتماعی، مشکلات روانی و سلامت روان را بررسی میکند و دارای دو سنجش خلاصه نیز میباشد که از ادغام مقیاسها به شرح زیر به دست میآیند: سلامت جسمی(عملکرد جسمی + محدودیت جسمی + درد جسمی+ سلامت عمومی) و سلامت روانی(عملکرد اجتماعی + مشکلات روانی + سلامت روان + نشاط). هر سؤال پرسشنامه از یک مقیاس کمی پیوسته برخوردار بوده که از 0 تا 100 امتیاز دهی میشود و امتیاز بالاتر نشاندهنده وضعیت بهتر میباشد. بر اساس تحقیقات انجام شده، پرسشنامه 36 SF مقیاس معتبر و قابل اعتمادی است و مقیاسهای گونه فارسی 36 SF ، از حداقل ضرایب استاندارد پایایی در محدوده 77/0 تا 9/0 برخوردارند. روایی و پایایی آن نیز در بیماران تالاسمی ماژور مورد تایید قرار گرفته است(915/0 α=)(22، 21). جهت سنجش میزان افسردگی، استرس و اضطراب در بیماران از پرسشنامه 21DASS استفاده شد که در سال 1995 توسط لویباند و لویباند تهیه شده است (23). این فرم دارای 21 عبارت میباشد که هر یک از سازههای روانی افسردگی، اضطراب و استرس را توسط 7 عبارت متفاوت مورد ارزیابی قرار میدهد. این مقیاس توانایی تشخیص و غربالگری نشانههای اضطراب، افسردگی و استرس را در طی یک هفته گذشته دارد. نحوه پاسخدهی به پرسشها به صورت 4 گزینهای است که به صورت خود سنجی تکمیل میشود. دامنه پاسخها از "هیچ وقت" تا " همیشه" متغیر است و نمرهگذاری از صفر تا سه در نظر گرفته شده است. مجموع نمرات به دست آمده جهت هر مقیاس جمعبندی شده و جهت مقیاس افسردگی نمرات صفر تا 4 نشاندهنده وضعیت طبیعی، 6-5 افسردگی خفیف، 10-7 افسردگی متوسط، 13-11 افسردگی شدید و بیشتر یا مساوی 14 افسردگی خیلی شدید در نظر گرفته میشود. جهت مقیاس اضطراب نمرات صفر تا 3 نشاندهنده وضعیت طبیعی، 5-4 اضطراب خفیف، 7-6 اضطراب متوسط، 9-8 اضطراب شدید و بیشتر یا مساوی 10 اضطراب خیلی شدید در نظر گرفته میشود. جهت مقیاس استرس نمرات صفر تا 7 نشاندهنده وضعیت طبیعی، 9-8 استرس خفیف، 12-10 استرس متوسط، 16-13 استرس شدید و بیشتر یا مساوی 17 استرس خیلی شدید در نظر گرفته میشود. فرم کوتاه 21 عبارتی توسط لویباند و لویباند) 1995) اعتبار سنجی شده است و ضریب آلفای کرونباخ DASSبرای مقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس به ترتیب 81/0 ،73/0 و 81/0 گزارش شده است(23). در ایران نیز توسط صاحبی و همکاران ضریب آلفای کرونباخ نسخه فارسی DASS در یک نمونه 400 نفری برای افسردگی، اضطراب و استرس به ترتیب 7/0، 66/0 و 76/0 گزارش شده است(24). این پرسشنامهها در حضور پژوهشگر توسط بیماران و در مواردی که بیماران بیسواد بودند توسط پژوهشگر و با رعایت اصول اخلاقی تکمیل گردید.
تجزیه و تحلیل دادهها:
پس از جمعآوری دادهها، تجزیه و تحلیل آنها با نرمافزار آماری SPSS نسخه 19 انجام شد و از آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) جهت بررسی شاخصها و تعیین مشخصات نمونه پژوهش و از آزمون t مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه جهت مقایسه کیفیت زندگی و افسردگی، اضطراب و استرس به تفکیک عوامل دموگرافیک استفاده شد. از آزمون همبستگی جهت سنجش ارتباط بین کیفیت زندگی و افسردگی، اضطـراب و
استرس استفاده شد.
یافتهها
142 بیمار بالای 18 سال مبتلا به تالاسمی ماژور شامل 77 زن (2/54%) و 65 مرد (8/45%) در این مطالعه شرکت داشتند. میانگین سن شرکتکنندگان در مطالعه 13/5 ± 25 سال بود(جدول 1).
جدول 1: اطلاعات دموگرافیک شرکتکنندگان در مطالعه
مشخصات دموگرافیک |
فراوانی |
درصد |
جنس |
زن |
77 |
2/54 |
مرد |
65 |
8/45 |
سن |
25-18 |
82 |
7/57 |
26 ≥ |
60 |
3/42 |
وضعیت تاهل |
مجرد |
129 |
8/90 |
متاهل |
13 |
2/9 |
وضعیت تحصیلی |
بیسواد |
1 |
7/0 |
ابتدایی |
11 |
7/7 |
دیپلم ≤ |
71 |
50 |
دانشگاهی |
59 |
5/41 |
وضعیت اشتغال |
بیکار |
79 |
6/55 |
شاغل |
23 |
2/16 |
محصل |
40 |
2/28 |
ابتلا به عوارض |
بله |
104 |
2/73 |
خیر |
38 |
8/26 |
چنانچه نتایج نشان میدهد، کیفیت زندگی بیماران در تمامی ابعاد مخصوصاً ابعاد محدودیت جسمی، مشکلات روانی، نشاط و سلامت عمومی به حد قابل توجهی پایین گزارش شده است(جدول 2).
میانگین حاصل از نمرات افسردگی، اضطراب و استرس بیماران نیز نشان میدهد بیماران از نظر این مشکلات در وضعیت متوسطی هستند (جدول 3). چنانچه نتایج نشان میدهد، حدود 60% از بیماران از افسردگی و اضطراب و حدود 52% از بیماران از استرس مرتبط با بیماری رنج میبرند.
در بررسی کیفیت زندگی و افسردگی، اضطراب و استـرس بـه تفکیـک عـوامل دمـوگرافیک، یافتهها اختلاف
جدول 2: میانگین نمرات کیفیت زندگی، افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران تالاسمی ماژور بالای 18 سال مراجعهکننده به درمانگاه تالاسمی بیمارستان شفا اهواز در سال 1393
متغیر |
انحراف معیار ± میانگین |
عملکرد جسمی |
92/24 ± 85/70 |
محدودیت جسمی |
90/37 ± 94/51 |
مشکلات روانی |
76/38 ± 28/57 |
نشاط |
82/20 ± 60 |
سلامت روان |
80/20 ± 96/62 |
عملکرد اجتماعی |
74/22 ± 18/72 |
درد جسمانی |
17/25 ± 22/72 |
سلامت عمومی |
92/22 ± 01/59 |
حیطه سلامت جسمی |
96/20 ± 50/63 |
حیطه سلامت روان |
07/20 ± 10/63 |
کیفیت زندگی(نمره کل) |
12/18 ± 53/63 |
افسردگی |
07/5 ± 64/6 |
اضطراب |
95/3 ± 03/5 |
استرس |
98/4 ± 68/7 |
معناداری بین دو گروه سنی زیر 26 سال و بالای 26 سال و هم چنین بین دو گروه زن و مرد نشان نداد. در این مطالعه افراد متأهل کیفیت زندگی بهتر و افسردگی، اضطراب و استرس کمتری را نسبت به افراد مجرد گزارش کردند، هر چند این اختلافها به جز در حیطه روانی کیفیت زندگی در سایر موارد معنادار نبود(04/0= p). هم چنین از نظر وضعیت اشتغال، نتایج مطالعه نشان داد افراد شاغل کیفیت زندگی بهتر و افسردگی، اضطراب و استرس کمتری نسبت به افراد بیکار و حتی محصل دارند با این حال این اختلافها فقط در حیطه جسمی کیفیت زندگی و نمره کل کیفیت زندگی معنادار بوده است(04/0= p). نتایج مطالعه در زمینه کیفیت زندگی و مشکلات روانی در افراد با تحصیلات دانشگاهی و افراد با تحصیلات دیپلم و پایینتر نیز نشان داد افراد با تحصیلات دانشگاهی از کیفیت زندگی بهتر و افسردگی، اضطراب و استرس کمتری برخوردارند و این اختلاف در حیطه جسمی کیفیت زندگی(001/0 p<)، حیطـه روانـی(004/0= p)، نمره کل کیفیت زندگی(001/0 p<)، افسردگی(04/0= p) و اضطراب (004/0= p) معنادار بوده است. نتایج مطالعه نشان داد بیماران تالاسمی که از داروهای آهنزدا به صورت منظم استفاده میکردند، کیفیت زندگی بهتر و افسردگی، اضطراب و استرس کمتری در مقایسه با سایر بیماران داشتند و این اختلافها در هر دو حیطه جسمی و روانی و نمره کل کیفیت زندگی و هم چنین اضطراب و استرس معنادار بوده است(01/0= p).
جدول 3: میانگین امتیاز افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران تالاسمی ماژور بالای 18 سال مراجعهکننده به درمانگاه تالاسمی بیمارستان شفا اهواز در سال 1393
|
فراوانی |
درصد |
افسردگی |
طبیعی(4-0) |
57 |
1/40 |
خفیف(6-5) |
16 |
3/11 |
متوسط(10-7) |
32 |
5/22 |
شدید(13-11) |
23 |
2/16 |
خیلی شدید(14 ≥) |
14 |
9/9 |
اضطراب |
طبیعی(3-0) |
57 |
1/40 |
خفیف(5-4) |
24 |
9/16 |
متوسط(7-6) |
24 |
9/16 |
شدید(9-8) |
15 |
6/10 |
خیلی شدید(10 ≥) |
22 |
5/15 |
استرس |
طبیعی(7-0) |
68 |
9/47 |
خفیف(7-0) |
22 |
5/15 |
متوسط(12-10) |
32 |
5/22 |
شدید(16-13) |
14 |
9/9 |
خیلی شدید(17 ≥) |
6 |
2/4 |
هم چنین نتایج نشان داد در بیمارانی که عوارض بیماری در آنها وجود دارد، شیوع افسردگی، اضطراب و استرس بیشتر و از کیفیت زندگی پایینتری برخوردارند که به جز حیطه روانی کیفیت زندگی، اختلاف در سایر موارد معنادار بوده است(05/0 p<)(جدول 4). در زمینه ارتباط کیفیت زندگی با افسردگی، اضطراب و استـرس، آزمـون همبستگـی پیرسـون نشان داد بین کیفیت زندگـی و ابعـاد تشکیلدهنده آن با افسردگی، اضطـراب واستـرس ارتبـاط
معنادار و معکوس وجـود دارد (جدول 5).
جدول 4: مقایسه کیفیت زندگی، افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران تالاسمی ماژور بالای 18 سال مراجعهکننده به درمانگاه تالاسمی بیمارستان شفا اهواز در سال 1393 به تفکیک عوامل دموگرافیک(05/0 p<)*
متغیرها |
حیطه جسمی |
حیطه روانی |
کیفیت زندگی (نمره کل) |
افسردگی |
اضطراب |
استرس |
انحراف معیار ± میانگین |
انحراف معیار ± میانگین |
انحراف معیار ± میانگین |
انحراف معیار ± میانگین |
انحراف معیار ± میانگین |
انحراف معیار ± میانگین |
جنس |
مرد |
02/22 ± 1/63 |
02/22 ± 1/63 |
5/19 ± 41/63 |
26/5 ± 9/6 |
02/4 ± 07/5 |
1/5 ± 44/7 |
زن |
17/20 ± 85/63 |
17/20 ± 85/63 |
99/16 ± 64/63 |
92/4 ± 42/6 |
92/3 ± 5 |
9/4 ± 88/7 |
سن |
25-18 |
47/20 ± 25/63 |
47/20 ± 25/63 |
23/18 ± 28/63 |
93/4 ± 36/6 |
98/3 ± 91/4 |
25/5 ± 15/7 |
26 ≥ |
78/21± 85/63 |
78/21 ± 85/63 |
11/18 ± 88/63 |
26/5 ± 03/7 |
93/3 ± 2/5 |
54/4 ± 4/8 |
وضعیت تاهل |
مجرد |
77/20± 93/62 |
77/20 ± 93/62 |
95/17 ± 84/62 |
02/5 ± 84/6 |
01/4 ± 13/5 |
04/5 ± 79/7 |
متاهل |
88/22± 23/69 |
88/22 ± 23/69 |
09/19 ± 44/70 |
36/5 ± 69/4 |
32/3 ± 07/4 |
37/4 ± 53/6 |
وضعیت تحصیل |
دیپلم ≤ |
17/20± 46/57* |
17/20 ± 46/57* |
5/16 ± 37/58* |
97/4 ± 37/7* |
1/4 ± 83/5* |
9/4 ± 25/8 |
دانشگاه |
17/19± 72 |
17/19 ± 72 |
91/17 ± 81/70 |
07/5 ± 62/5 |
46/3 ± 91/3 |
03/5 ± 88/6 |
وضعیت اشتغال |
بیکار |
17/21± 77/59* |
17/21 ± 77/59* |
77/17 ± 47/60* |
07/5 ± 27/7 |
009/4 ± 64/5 |
66/4 ± 49/8 |
شاغل |
43/17± 76/70 |
43/17 ± 76/70 |
8/14 ± 25/70 |
99/4 ± 26/5 |
76/3 ± 56/4 |
21/5 ± 65/6 |
محصل |
25/21± 7/66 |
25/21 ± 7/66 |
52/19 ± 72/65 |
02/5 ± 2/6 |
82/3 ± 1/4 |
28/5 ± 67/6 |
استفاده منظم از داروی آهنزدا (تزریقی یا خوراکی) |
بله |
78/20± 98/64* |
78/20 ± 98/64* |
89/17 ± 87/64* |
06/5 ± 38/6 |
87/3 ± 75/4* |
98/4 ± 31/7* |
خیر |
93/18± 21/51 |
93/18 ± 21/51 |
52/16 ± 2/52 |
7/4 ± 86/8 |
97/3 ± 4/7 |
85/3 ± 8/10 |
ابتلا به عوارض |
خیر |
9/19± 87/69* |
9/19 ± 87/69* |
97/16 ± 42/68* |
64/4 ± 84/4* |
69/3 ± 63/3* |
16/5 ± 23/6* |
بله |
95/20 ± 18/61 |
95/20 ± 18/61 |
27/18 ± 75/61 |
08/5 ± 3/7 |
94/3 ± 54/5 |
83/4 ± 21/8 |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
جدول 5: ارتباط کیفیت زندگی و حیطههای تشکیلدهنده آن با افسردگی، اضطراب، استرس در بیماران تالاسمی ماژور بالای 18 سال مراجعهکننده به درمانگاه تالاسمی بیمارستان شفا اهواز در سال 1393
حیطههای کیفیت زندگی |
افسردگی |
اضطراب |
استرس |
p value (r) |
p value (r) |
p value (r) |
حیطه جسمی |
(61/0-) 001/0 < |
(48/0-) 001/0 < |
(35/0-) 001/0 < |
حیطه روانی |
(5/0-) 001/0 < |
(49/0-) 001/0 < |
(53/0-) 001/0 < |
کیفیت زندگی (نمره کل) |
(58/0-) 001/0 < |
(52/0-) 001/0 < |
(45/0-) 001/0 < |
بحث
هدف این مطالعه تعیین کیفیت زندگی، افسردگی، اضطراب و استــرس در بیماران بـالای 18 سـال مبتـلا بـه
تالاسمی ماژور بود. نتایج این مطالعه نشان داد که بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور از کیفیت زندگی ضعیف و افسردگی و اضطراب و استرس مرتبط با بیماری رنج میبرند. طبق یافتههای این پژوهش بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور در تمامی ابعاد از کیفیت زندگی پایینی برخوردار بودند و این آسیبپذیری در ابعاد محدودیت جسمی، مشکلات روانی، نشاط و سلامت عمومی مشهودتر بود. نتایج مطالعه حق پناه و همکاران در شیراز و صفیزاده و همکاران در کرمان نیز با نتایج مطالعه حاضر شبیه است(18، 9).
در بررسی کیفیت زندگی به تفکیک عوامل دموگرافیک، یافتهها نشان داد کیفیت زندگی بیماران تحت تأثیر عواملی همچون، تحصیلات، اشتغال، تأهل و دریافت داروهای آهنزدا است. مطالعه حاضر نشان داد فقط 5/41% از شرکتکنندگان در پژوهش تحصیلات بالاتر از دیپلم دارند و تنها 2/16% از بیماران ارزیابی شده، شاغل هستند با این حال نتایج نشان داد که که افراد شاغل و دارای تحصیلات بالاتر از دیپلم کیفیت زندگی بهتری نسبت به افراد بیکار و دارای تحصیلات زیر دیپلم داشتند و این اختلاف معنادار بوده است. در مطالعه انصاری و همکاران نیز با بالا رفتن سطح تحصیلات، کیفیت زندگی به طور معناداری ارتقا مییافت(15). در مطالعه کاهنی و همکاران نیز ارتباط معناداری بین کیفیت زندگی و سطح تحصیلات یافت شد اما بین اشتغال و کیفیت زندگی ارتباط معناداری وجود نداشت که شاید بتوان علت آن را کمی حجم نمونه دانست زیرا با توجه به این که سطح تحصیلات بالا و داشتن شغل مناسب منجر به افزایش درآمد و رضایت از زندگی میشود، لذا بدیهی است که کیفیت زندگی بهبود یابد. در مطالعه حاضر فقط 2/9% از افراد متاهل بودند. شاید عواملی هم چون عوارض متعدد بیماری، ناباروری و وابستگی به تزریق خون علت این مسأله باشد. به هر حال این مطالعه نتوانست ارتباط معناداری بین تأهل با نمره کل کیفیـت زنـدگی بیابـد هـر چند افراد متأهل کیفیت زندگی
بهتری نسبت به افراد مجرد گزارش دادند و در حیطه سلامت روان نیز اختلاف معناداری مشاهده شد. در مطالعه حق پناه نیز رابطه معناداری بین کیفیت زندگی و وضعیت تأهل وجود نداشت(9). در این مطالعه سن و جنس به عنوان عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی مورد بررسی قرار داده شد. نتایج نشان داد اختلاف معناداری بین دو گروه سنی از نظر کیفیت زندگی وجود ندارد. مطالعه کاهنی، صفیزاده و حق پناه نیز نتوانست ارتباط معناداری بین کیفیت زندگی و سن بیابد(18، 9، 8). با این حال در مطالعه تاورن کاروئن ساب، ارتباط معناداری بین سن و کیفیت زندگی مشاهده شد(3). سوبوتا و همکاران نیز نشان دادند بیماران در سنین بالاتر کیفیت زندگی پایینتری دارند(25). هم چنین در مقایسه کیفیت زندگی مردان و زنان نیز نتایج نشان داد مردان کیفیت زندگی بهتری نسبت به زنان دارند هر چند این اختلاف معنادار نبوده است. مطالعههای مشابه نیز نشان دادند که کیفیت زندگی زنان مبتلا به تالاسمی از مردان پایینتر است(25، 9). به نظر میرسد سیر پیشرونده این بیماری مزمن در طول زمان منجر به افت کیفیت زندگی شده و زنان از حساسیت بیشتری در این زمینه برخوردارند.
هم چنین در این مطالعه افرادی که به طور منظم از داروهای آهنزدا استفاده میکردند(داروهایی که قادر به کاهش تجمع رسوبات آهن در اندامهای بدن به خصوص در قلب، کبد و لوزالمعده میشوند)، کیفیت زندگی بهتری گزارش دادند و افراد مبتلا به عوارض بیماری تالاسمی ماژور، کیفیت زندگی ضعیفتری در مقایسه با سایرین داشتند. مطالعه حق پناه و همکاران نیز نشان داد بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور که مبتلا به عوارض بیماری بودند و از داروهای آهنزدا به درستی استفاده نمیکردند، کیفیت زندگی پایینتری داشتند ودر حیطه سلامت جسمی این اختلاف معنادار بود(9). سوبوتا و همکاران، هم چنین شالیگرام و همکاران نیز ارتباط معناداری بین کیفیت زندگی و عوارض مرتبط با بیماری یافتند(26، 25). به نظر میرسد عوارض مرتبط با بیماری میتواند به نحو چشمگیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را در بیماران تالاسمی ماژور کاهش دهد. از سوی دیگر استفاده از داروهای آهنزدا، که خود در کاهش ابتلا به عوارض بیماری نقش عمدهای ایفا میکند، در نگرش مثبت بیماران به بیماری و ارتقای سطح کیفیت زندگی این بیماران تأثیرگذار بوده است. این نتایج با نتایج مطالعه ایمانی نیز هم راستا است. مطالعه ایمانی و همکاران در بندر عباس نیز نشان داد دفعات استفاده از داروی دسفرال(داروی آهنزدای تزریقی) در ماه، بر ارتقای سطح کیفیت زندگی بیماران به طور معناداری تاثیر گذار بوده است(2). مطالعه حاضر ارتباط معناداری بین کیفیت زندگی و هر دو حیطه جسمی و روانی آن با هر سه مقیاس افسردگی، استرس و اضطراب نشان داد به گونهای که با افزایش میزان افسردگی، اضطراب و استرس، کیفیت زندگی بیماران به نحو چشمگیری کاهش مییابد. مطالعه شالیگرام نیز یک ارتباط قوی و مثبت بین کیفیت زندگی و اختلالات روانی از جمله افسردگی و اضطراب یافت که با نتایج مطالعه حاضر همخوانی دارد(26). اختلالات روانی در بیماران تالاسمی شیوع دارد و بعضی از بررسیها نشان دادهاند که 80% بیماران تالاسمی حداقل از یکی از اختلالات روانی رنج میبرند(15). نتایج مطالعه حاضر نیز نشان داد تقریباً نیمی از جمعیت این بیماران از اختلالات روانی هم چون افسردگی، اضطراب و استرس رنج میبرند که از این نظر نتایج با مطالعه نادری همسو است(27). مطالعه انصاری نیز نشان داد مقیاس روانی بیماران تالاسمی ماژور به طور معناداری از جمعیت سالم پایینتر است(15). در مطالعه یحیی و همکاران نیز شیوع افسردگی و اضطراب در جمعیت بیماران تالاسمی در مقایسه با جمعیت سالم به طور معناداری بیشتر بوده است(28). به هر حال نتایج این مطالعه نشاندهنده کمبود شدیدی در میزان دسترسی به مشاورههای روانپزشکی در مرکز تالاسمی اهواز میباشد. در بررسی عوامل دموگرافیک مطالعه حاضر نشان داد که افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران بالای 26 سال از شیوع بالاتری برخوردار بوده است با این حال این اختلاف معنادار نبود. در مطالعه نادری و همکاران نیز هیچ اختلاف معناداری بین سن و بروز اختلالات روانی مشاهده نشده است(27). شاید بتوان علت شیوع بیشتر این مشکلات را در سنین بالاتر به بروز مشکلاتی هم چون تشکیل خانواده، اشتغـال و رویـارویی بـا مسئولیتهای بیشتر در زندگی در
کنار بیماری و عوارض ناشی از آن نسبت داد.
بر اساس یافتههای این مطالعه افراد بیکار و دارای سطح تحصیلات پایینتر از دیپلم از افسردگی، اضطراب و استرس بیشتری رنج میبرند، هر چند این اختلافها فقط در بروز اختلالات اضطرابی و افسردگی در آنها معنادار بوده است. نادری به نقل از گلدبک مینویسد شیوع بالای اختلالات روانی به خصوص اختلالات خلقی و اضطراب در دهههای قبل، از شرایط سخت زندگی و انتظار مرگ مشتق شده است و همیشه یک پس زمینه از دورههای افسردگی گذرا در این بیماران وجود داشته اما امروزه با پیشرفت درمان، این بیماران با شرایط متفاوت زندگی و از جمله مشکلات اجتماعی و اقتصادی و بلاتکلیفی در مواجه با این مشکلات روبرو هستند(27).
در این مطالعه اختلاف معناداری از نظر بروز افسردگی، اضطراب و استرس بین مردان و زنان و هم چنین افراد متأهل و مجرد مشاهده نشد، هر چند نتایج نشان داد میزان بروز این اختلالات در افراد متأهل پایینتر است و استرس در زنان و افسردگی و اضطراب در مردان از شیوع بالاتری برخوردار میباشد. به طور متفاوت با یافتههای ما، در مطالعه نادری میزان شیوع اختلالات روانی مخصوصاً افسردگی و اضطراب در زنان از مردان بیشتر بوده است با این حال در مطالعه آنها نیز بین جنس و وضعیت تأهل با بروز این اختلالات ارتباط معناداری یافت نشد(27).
علاوه بر این، مطالعه حاضر نشان داد که عوارض بیماری میتواند یک عامل پیشبینی کننده بروز افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران تالاسمی ماژور باشد به گونهای که میزان افسردگی، اضطراب و استرس در افرادی که ابتلا به عوارض بیماری را گزارش کرده بودند، به طور معناداری بالاتر بود.
مطالعه یحیی نیز ارتباط معناداری بین وجود عوارضی هم چون بیماریهای قلبی، دیابت، کوتاهی قد و تأخیر در بلوغ با بروز اختلالات روانی هم چون افسردگی و اضطراب نشان داد(28). بدیهی است بروز عوارض، نیاز به درمانهای اضافی و بستریهای مکرر در بیمارستان را افزایش خواهد داد که خود بار روانی زیادی را در بیماران به همراه دارد.
نتیجهگیری
نتایج این مطالعه نشان داد کیفیت زندگی بیماران تحت تأثیر عواملی همچون اشتغال، تحصیلات، ازدواج، کاهش بروز عوارض، استفاده منظم از داروی آهن زدا و کاهش مشکلات روانی است. بدیهی است با بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی و بهبود وضعیت درمان بیماران از طریق معاینات بالینی منظم، آموزش در زمینه مزایای درمان و استفاده از داروهای آهن زدا و فرآیندهای پیشگیری، هم چنین حمایتهای روانی از بیماران از طریق حضور یک روان شناس یا مشاور در مرکز به منظور پیشگیری و درمان مشکلات بهداشت روان بیماران، کیفیت زندگی آنها به حد مطلوبی ارتقا خواهد یافت.
این مطالعه به دلیل عدم وجود یک گروه کنترل که نتایج
مطالعه را بتوان با جمعیت سالم مورد مقایسه قرار داد دارای محدودیت بوده است لذا انجام این مطالعه به
صورت دو گروهه جهت مقایسه کیفیت زندگی و بروز اختلالات روانی بین دو جمعیت سالم و مبتلا به تالاسمی ماژور در گروه سنی مورد مطالعه قابل پیشنهاد است.
تشکر و قدردانی
این مقاله حاصل طرح پژوهشی به شماره: 92161 مصوب معاونت تحقیقات و فنآوری دانشگاه علوم پزشکی کاشان میباشد. بدین وسیله از معاونت پژوهشی این دانشگاه سپاسگزاری میگردد. هم چنین از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که اجازه اجرای این طرح را در بیمارستان آموزشی شفا صادر نمودند و از پرسنل کوشای بخش تالاسمی و همه بیماران تالاسمی که صمیمانه در انجام این طرح ما را یاری نمودند، تشکر و قدردانی به عمل میآید.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى انتشار: 1394/12/25