نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله: هماتولوژي انتشار: 1394/1/18
متن کامل: (5960 مشاهده)
مقایسه میزان آهن ذخیره شده در کبد و قلب بیماران β تالاسمی ماژور تحت درمان با دو داروی آهنزدای دفروکسامین و دفرازیروکس با استفاده از MRI T2* برهان مرادویسی1، راضیه تقیزاده سروستانی2، ابراهیم قادری3، فرزاد کمپانی4
چکیده سابقه و هدف تزریق خون باعث عوارض بسیاری در بیماران β تالاسمی ماژور میشود. در این مطالعه میزان آهن ذخیره شده در کبد و قلب اندازهگیری شده به وسیله MRI T2* در بیماران تحت درمان با داروی آهنزدای دفروکسامین و دفرازیروکس با هم مقایسه شدند. مواد و روشها در یک مطالعه تجربی، 52 بیمار β تالاسمی ماژور که حداقل از دو سال قبل تحت درمان با دفروکسامین یا دفرازیروکس بودند، وارد مطالعه شدند. در بیماران، MRI T2* قلب و کبد انجام شد و اضافه بار آهن قلب و کبد بیماران با هم مقایسه شد. دادهها توسط نرمافزار 5/11SPSS و آزمایشهای آماری منویتنییو و ضریب همبستگی اسپیرمن تحلیل گردید. یافتهها 23 بیمار زن و 29 بیمار مرد بودند. میانگین سن گروه استفاده کننده از دفروکسامین 1/7 ± 7/17 سال و گروه دفرازیروکس 3/7 ± 5/16 سال بود. میانگین مقدار فریتین در گروه دفروکسامین ng/mL 63/2037 ± 57/2857 و در گروه دفرازیروکس ng/mL 18/1789 ± 42/2067 بود. میزان دریافت خون در بیماران mL/kg 150 تا 180 بود. میانگین زمان آسایش گزارش شده درMRI T2* کبد در گروه دفروکسامین 07/2 ± 29/3 میلی ثانیه و در گروه دفرازیروکس 39/10 ± 37/3 میلیثانیه بود. میانگین زمان آسایش در MRI T2* قلب بیماران تحت درمان با دفروکسامین و دفرازیروکس به ترتیب 67/25 ± 73/10 و 27/10 ± 1/29 میلی ثانیه بود. نتیجه گیری دفرازیروکس نسبت بهدفروکسامین تا حدودی در کاهش آهن کبد و قلب تأثیر بیشتری دارد. هم چنین تأثیر دفرازیروکس در کاهش آهن قلب نسبت به کبد بیشتر است. کلمات کلیدی:بتا تالاسمی، دفروکسامین، اضافه بار آهن، MRI
تاریخ دریافت : 17/12/92 تاریخ پذیرش : 20/7 /93
1- فوق تخصص هماتولوژی و انکولوژی کودکان ـ استادیار دانشگاه علوم پزشکی کردستان ـ سنندج ـ ایران 2- مؤلف مسؤول: دستیار تخصصی کودکان ـ دانشگاه علوم پزشکی کردستان ـ سنندج ـ ایران ـ صندوق پستی: 67617-66179 3- متخصص اپیدمیولوژی ـ استادیار مرکز عوامل اجتماعی تعیینکننده سلامت ـ دانشگاه علوم پزشکی کردستان ـ سنندج ـ ایران 4- فوق تخصص هماتولوژی و انکولوژی کودکان ـ استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران ـ تهران ـ ایران
مقدمه در بررسی کمخونیهای کودکان، بیماری تالاسمی در دسته کمخونیهای همولیتیک هیپوکروم- میکروسیتیک به علت نقص مادرزادی در تولید هموگلوبین قرار میگیرد. حدود 3% مردم جهان حامل ژن β تالاسمی هستند. این بیماری شایعترین بیماری ژنتیکی در دنیا میباشد(2، 1). در بیماران تالاسمی با کم خونی شدید، ترانسفوزیون خون میتواند موجب تخفیف تظاهرات تالاسمیک شود و هم چنین نیاز به درمان با آهنزدا را نزدیکتر میسازد. بیماران β تالاسمی ماژور وابسته به تزریق خون هستند و بدون تزریق خون، کمخونی شدید(هموگلوبین کمتر از g/dL 6) دارند(3). یک مشکل بالینی متداول در بیماران تالاسمی ماژور که تحت درمان با تزریق خون هستند، اضافه بار آهن میباشد. هر واحد خون دارای 200 تا 250 میلیگرم آهن است (5، 4). اضافه بار آهن به عنوان سمی برای اعضای بدن به ویژه قلب، کبد و غدد اندوکرین عمل میکند و این مشکل به وسیله داروهای آهنزدا درمان میشود. با توجه به اهمیت موضوع، تخمین ذخایر کلی آهن بدن برای بیماران تحت درمان با داروهای آهنزدا جهت تنظیم دوز و انتخاب نوع دارو بسیار مهم است که در بین روشهای موجود جهـت تعیـین میـزان آهـن بـدن در بیماران تالاسمی، MRI T2* یک روش انتخابی و غیر تهاجمی و ایمن میباشد(8-6). دفروکسامین(دسفرال) داروی آهنزدای ایمن و مؤثری است که استفاده از آن به علت تزریق زیرجلدی، برای بیماران ناراحتکننده است. این دارو دفع آهن و بعضی دیگر از کاتیونهای دی والان را از طریق ادرار و مدفوع ممکن میسازد و به صورت زیر جلدی، به مدت 5 تا 6 روز در هفته استفاده میشود. حساسیت موضعی محل تزریق(تورم و ضایعات پوستی)، تغییرات استخوانی و اتوتوکسیسیته همراه با کاهش مشخصی در فرکانسهای بالا، تغییرات رتین و دیسپلازی استخوانی همراه با کوتاه شدن تنهای، از عوارض دفروکسامین است(9). دفرازیروکس یک داروی خوراکی آهنزدا است که تاثیر طولانی مدت و ایمن آن هنوز به طور کامل بررسی نشده است و برای بسیاری از خانوادهها به علت عدم نیاز به تزریق زیر جلدی، جایگزین دسفرال شده است. اختلالات سیستم گوارشی، ضایعات پوستی، افزایش اوره و کراتینین و پروتئین اوری از عوارض دفرازیروکس میباشد(11-9). اثرات این دو دارو بر ذخایر آهن هنوز مورد بحث است و برای درک بهتر این که کدام دارو در این مورد عملکرد بهتری دارد، نیاز به تحقیقات بیشتری وجود دارد. در مطالعه وینچیسکی و همکارانش تاثیر دفروکسامین و دفرازیروکس در کاهش میزان آهن کبد مشابه بود ولی دفرازیروکس باعث افزایش برگشتپذیر در آنزیمهای کبدی شد(12). در مطالعه دیگری توسط وود و همکارانش دیده شده که مونوتراپی با دفرازیروکس در کاهش میزان آهن قلب در بیماران با ذخیره آهن کم و متوسط قلب و کبد مؤثر بوده اما در بیماران با ذخیره آهن قلب و کبد شدید، تأثیر زیادی نداشته است. بر طبق این مطالعه، آنزیمهای کبدی یک عامل پیشگویی کننده قوی در میزان پاسخ آهن قلب به درمان با دفرازیروکس میباشند(13). با توجه به شیوع تالاسمی در ایران و اختلاف نتایج حاصل از مطالعههای مختلف درخصوص مقایسه تاثیر این دو دارو بر میزان ذخیره آهن بدن، ما را بر آن داشت که مطالعهای جهت بررسی این اختلاف نظرها انجام دهیم(14). در این مطالعه کفایت درمانی دو داروی آهنزدای دفروکسامین و دفرازیروکس را در بیماران تالاسمی از طریق بررسی تاثیر این داروها بر میزان بار آهن بدن، آنزیمهای کبدی، برونده قلبی(EF) و ایجاد تغییرات ساختمانی قلب مورد بررسی قرار داده تا در صورت اثبات اثربخشی بیشتر یک دارو نسبت به داروی دیگر، آن را در درمان بیماران تالاسمی بیشتر مورد توجه قرار دهیم.
مواد و روشها این مطالعه به صورت تجربی انجام شد که در آن پرونده 52 بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور بین 7 تا 29 سال مراجعهکننده به بخش تالاسمی بیمارستان بعثت سنندج از ابتدای سال 1391 تا انتهای سال 1392 بررسی شدند. بعد از تصویب این پژوهش که هیچ هزینه مالی بر بیماران تحمیل نمیکرد، تمام بیمارانی که تحت درمان با تزریق منظم خون، به صورت هر سال بیشتر از 8 بار (از سه سال قبل از مطالعه) بودند و هم چنین تحت درمان با 2 نوع داروی آهنزدای دفروکسامین و دفرازیروکس قرار داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. این بیماران تحت ترانسفوزیون خون هر سه تا چهار هفته یک بار بودند و به طور متوسط میزان دریافتpacked cell در بیماران cc/kg180-150 بود. در بیماران تالاسمی ماژور تحت مطالعه، داروی آهنزدای دفروکسامین قبل از سن 6 سالگی شروع شده و با دوز روزانه mg/kg 50-30، به صورت زیرجلدی پنج تا شش بار در هفته تزریق میشد و هم چنین داروی دفرازیروکس با دوز روزانه mg/kg 40-20، حداقل از دو سال قبل از مطالعه به صورت خوراکی استفاده میشد. جهت جلوگیری از سوگیری در تأثیر دارو بر میزان بار آهن قلب، بیماران تحت مطالعه از بیمارانی انتخاب شدند که از یک سال قبل از شروع مطالعه داروی دفریپرون را دریافت نکرده بودند. در ابتدای مطالعه سطح سرمی فریتین در بیماران با روش ELISA (مدل 2020/anthos ساخت اتریش) و بر حسب ng/mL اندازهگیری شد. در تمام بیماران سطح سرمی (Aspartate Aminotransferase) AST و (Alanine Aminotransferase) ALT به وسیله دستگاه آنالایزر اتوماتیک مدل 902 هیتاچی ساخت ژاپن و برحسب mg/dL اندازهگیری شد. هم چنین سونوگرافی کبد، سطح آنتیژن و آنتیبادیهای هپاتیت A ، B و C برای بیماران درخواست شد و وضعیت ابتلا به کبد چرب و هپاتیت بررسی گردید. از تمام بیماران اکوکاردیوگرافی قلب از نظر بررسی EF و هم چنین اختلالات ساختاری قلب از جمله دیلاتاسیون و هیپرتروفی انجام شد. در نهایت با هماهنگی با مرکز MRI (Magnetic Resonance Imaging) تهران، بیماران جهت انجام MRI T2* از قلب و کبد به تهران اعزام شدند. در MRI T2* در قلب عدد زمان آسایش (Relaxation Time) بیشتر و مساوی 20 میلی ثانیه نشانه میزان آهن نرمال ، 14-20 میلی ثانیه خفیف ، 14-10 میلی ثانیه متوسط و کمتر از 10 میلی ثانیه ، اضافه بار آهن شدید است(کاهش زمان آسایش = افزایش ذخیره آهن). در کبد عددزمان آسایش بیشتر از 3/6 میلی ثانیه نشانه میزان آهن نرمـال، 3/6-8/2 خفیـف، 7/2-4/1 میلـی ثانیـه متوسط و کمتر از 4/1 میلی ثانیه شدید است(11). دادهها به نرمافزار SPSS ورژن 5/11 وارد شد و با استفاده از آزمایش فیشر برای مقایسه متغیر کیفی بین دو گروه دارویی، از آزمایش منویتنییو برای مقایسه میانه شاخصهای مختلف بین دو گروه دارویی و از ضریب همبستگی اسپیرمن برای بررسی همبستگی بین متغیرهای کمی استفاده گردید.
یافتهها از 52 بیمار تحت مطالعه، 23 بیمار زن و 29 بیمار مرد بودند. میانگین سنی بیماران 1/7 ± 3/17 سال بود. تعداد 38 بیمار از داروی آهنزدای دسفرال و 14 بیمار از دفرازیروکس به عنوان داروی آهنزدا استفاده میکردند. میانگین سن گروه استفاده کننده از دسفرال 1/7 ± 7/17 سال و گروه استفاده کننده از دفرازیروکس 3/7 ± 5/16 سال بود. تعداد 21 نفر(3/55%) از گروه دسفرال و 8 نفر(1/57%) از گروه دفرازیروکس جنسیت مذکر داشتند که این تفاوتها از نظر آماری معنادار نبود. میانگین مقدار فریتین در گروه دسفرال ng/mL 63/2037 ± 57/2857 و در گـروه دفـرازیروکس ng/mL 18/1789 ± 42/2067 بود. میانه عدد زمان آسایش گزارش شده در MRI T2* کبد در بیماران تحت درمان با دسفرال به عنوان داروی آهنزدا، 18/2 و میانگین 07/2 ± 29/3 گزارش شد. میانه زمان آسایش گزارش شده در MRI T2* کبد در بیماران تحت درمان با دفرازیروکس 28/3 و میانگین برابر 39/10 ± 37/7 بود. تفاوت بین دو گروه از نظر آماری معنادار نبود. میانه عدد زمان آسایش گزارش شده در MRI T2* قلب بیماران تحت درمان با دسفرال 4/25 و میانگین 73/10 ± 67/25 گزارش شد. هم چنین میانه عدد زمان آسایش گزارش شده در MRI T2* قلب بیماران تحت درمـان بـا دفرازیروکس 84/26 و میانگین 27/10 ± 1/29 بود. ایـن تفـاوت نیز از نظـر معنادار نبود(جدول 1). با استفاده از آزمایش منویتنییو، تفاوت معناداری بین میانه MRI قلب و کبد در دو گروه داروی دسفرال و
جدول 1: مقایسه نتایج MRI قلب و کبد در دو گروه داروی دسفرال و دفرازیروکس
نوع دارو
فراوانی
میانه
میانگین ± انحراف معیار
مقدار آماده Z
سطح معناداری
قلب
دسفرال
38
4/25 (49/50-79/6)
67/25 (73/10±)
722/0-
470/0
دفرازیروکس
14
84/26 (69/47-3/16)
10/29 (27/10±)
کبد
دسفرال
38
18/2 (74/8-3/1)
29/3 (07/2±)
918/0-
359/0
دفرازیروکس
14
28/3 (8/34-03/1)
37/7 (39/10±)
جدول 2: مقایسه برونده قلبی(EF) در دو گروه داروی دسفرال و دفرازیروکس
نوع دارو
فراوانی
میانه
میانگین ± انحراف معیار
مقدار آماده Z
سطح معناداری
دسفرال
38
68 (79-31)
8/66 (5/8±)
565/1-
118/0
دفرازیروکس
14
5/62 (79-51)
7/63 (5/6±)
دفرازیروکس مشاهده نشد. میانه برونده قلبی(EF) در بیماران تحت درمان با دسفرال 68% و میانگین 66% بود هم چنین میانه برونده قلبی(EF) در بیماران تحت درمان با دفرازیروکس 62% و میانگین 63% بود که این تفاوت از نظر آماری معنادار نبود(جدول 2). ولی بین مقادیر برونده قلبی (EF) در دو گروه تحت مطالعه با میزان آهن گزارش شده درMRI T2* همبستگی معنادار آمـاری با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن دیده شد(043/0=p ، 282/0rs =)(نمودار 1). با استفاده از آزمایش منویتنییو، تفاوت معناداری بین میانه برونده قلبی(EF ) در دو گروه داروی دسفرال و دفرازیروکس مشاهده نشد. در 4 (5/10%) بیمار تحت درمـان بـا دسفرال، درجاتی از هیپرتروفی یا دیلاتاسیون در حفـرات قلـب در اکوکاردیوگرافـی گـزارش شـد کـه این نسبـت در بیمـاران تحـت درمـان بـا دفرازیروکس برابر 5 (7/35%) بیمار بود(048/0=p).
نمودار 1: همبستگی بین MRI T2* قلب و مقدار برونده قلبی(EF)
جدول 3: مقایسه آنزیمهای کبدی در دو گروه داروی دسفرال و دفرازیروکس
نوع دارو
فراوانی
میانه
میانگین ± انحراف معیار
مقدار آماده Z
سطح معناداری
AST
دسفرال
33
31 (85-11)
48/32 (33/16±)
428/1-
161/0
دفرازیروکس
9
35 (58-19)
36 (64/10±)
ALT
دسفرال
33
32 (158-8)
7/40 (18/36±)
322/0-
763/0
دفرازیروکس
9
29 (53-18)
11/32 (63/12±)
جدول 4: همبستگی بین فریتین سرم با شاخصهای دیگر مورد بررسی
گروه
تعداد
آهن ذخیره شده در کبد
آهن ذخیره شده در قلب
برونده قلبی
دسفرال
38
505/0- (001/0)
304/0- (063/0)
177/0 (289/0)
دفرازیروکس
14
108/0- (714/0)
042/0 (887/0)
082/0 (780/0)
ضریب همبستگی اسپیرمن(سطح معناداری). با افزایش بار ذخیره آهن، مقدار زمان آسایش کاهش مییابد.
تعداد 5 بیمار سونوگرافی با افزایش اکوی کبدی و در 6 بیمار نیز هپاتیت B یا C مثبت گزارش شد و در یک بیمار هم اکوی افزایش یافته و هم هپاتیت مثبت گزارش شد، لذا تعداد 10 بیمار به علت اکوی افزایش یافته یا هپاتیت مثبت (از هر گروه دارویی تعداد 5 نفر) جهت ارزیابی ارتباط تاثیر نوع داروی آهنزدا بر AST و ALT از مطالعه حذف شدند. در این مطالعه بین میزان AST و ALT سرم در دو گروه داروی آهنزدا، تفاوت معنادار آماری وجود نداشت (جدول 3). با استفاده از آزمایش منویتنییو، تفاوت معناداری بین میانه AST و ALT دو گروه داروی دسفرال و دفرازیروکس مشاهده نشد. همبستگی بین فریتین با آهن ذخیره شده در کبد در گروه دسفرال معنادار بود (001/0 = p) و با افزایش فریتین سرم، مقدار زمان آسایش کاهش یافت. کاهش زمان آسایش در MRI نشانه افزایش ذخیره آهن در ارگان میباشد. همبستگی معناداری در سایر موارد مشاهده نشـد(جدول 4). بحث نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد میانه و میانگین میزان آهن کبد و قلب در MRI T2* افراد تحت درمان با دفرازیروکس نسبت به دسفرال بالاتر است و میتوان نتیجه گرفت که تا حدودی دفرازیروکس در کاهش آهن کبد و قلب تأثیر بیشتری نسبت به دسفرال داشته اما این میزان از نظر آماری معنادار نمیباشد؛ شاید تعداد کم افراد تحت درمان با دفرازیروکس در مطالعه حاضر، در معنادار شدن نتایج آماری تأثیر داشته و اگر تعداد افراد تحت درمان با دفرازیروکس بیشتر باشد، نتایج بهتری حاصل شود. بر طبق این مطالعه تأثیر دفرازیروکس در کاهش آهن قلب نسبت به کاهش در میزان آهن کبد بیشتر بوده که این مطابق با نتایج ذکر شده در کتاب مرجع ناتان و آسکی است(9). در مطالعه الیوت وینچیسکی و همکارانش بر روی 195 بیمار β تالاسمی ماژور، تاثیر دفروکسامین و دفرازیروکس در کاهش میزان آهن کبد مشابه گزارش شده است(12). در مطالعه کیخاهی و همکارانش در اهواز بر روی 62 بیمار تالاسمی ماژور، میزان فریتین سرم بیماران تحت درمان با دسفرال و دفرازیروکس، جهت ارزیابی اضافه بار آهن بدن با هم مقایسه شد(15). اما از آن جا که MRI T2* روش انتخابی جهت تعیین اضافه بار آهن بـدن اسـت، در مطالعـه ما میزان آهن گزارش شده در MRI T2* به عنوان معیار ذخیره آهن ارگانها در نظر گرفته شد. در مطالعه انجام شده توسط وینچیسکی و همکارانش بر روی 195 بیمار β تالاسمی ماژور، ذکر شده که دفرازیروکس باعث افزایش برگشتپذیر در آنزیمهای کبدی میشود (12)، اما نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که در کاهش آنزیمهای کبدی، تاثیر دفرازیروکس و دسفرال مشابه است و دفرازیروکس نسبت به دسفرال برتری در کاهش میزان AST وALT ندارد. میانه و میانگین EF (برونده قلبی) در بیماران تحت درمان با دسفرال نسبت به دفرازیروکس بالاتر بود اما از نظر آماری این تفاوت معنادار نبود. مطالعههای مختلف نتایج متفاوتی در رابطه با تاثیر این دو دارو بر میزانEF (برونده قلبی) داشتهاند. در مطالعه انجام شده توسط آلیسا پپه و همکارانش به صورت قابل ملاحظهای، بیماران تحت درمان با دسفرال نسبت به دفرازیروکس، EF (برونده قلبی) بالاتری داشتهاند(16). از آن جا که از عوارض اضافه بار آهن در قلب ایجاد تغییرات ساختمانی از جمله درجاتی از هیپرتروفی و دیلاتاسیون در حفرات قلب میباشد، لذا اکوکاردیوگرافی این بیماران نیز با هم مقایسه شد. بر طبق نتایج حاصل از مطالعه، تفاوت معنادار آماری بین نتایج اکوکاردیوگرافی در دو گروه بیماران تحت درمان با دسفرال و دفرازیروکس دیده نشد. در مطالعه کوهورت انجام شده توسط آلیسا پپه و همکارانش در سال 2009 بر روی 550 بیمار تالاسمی ماژور، EF (برونده قلبی) بالاتری در گروه بیماران تحت درمان با دفروکسامین نسبت به دفرازیروکس دیده شد و میـزان آهـن گـزارش شــده در MRI T2* کبـد در گـروه دفروکسامیـن کمتـر از گـروه تحـت درمان با دفرازیروکس گزارش شد(16). بر طبق یافتههای این مطالعه، همبستگی بین فریتین با آهن ذخیره شده در کبد در گروه دسفرال معنادار بوده و با افزایش فریتین سرم، آهن ذخیره شده در کبد افزایش مییابد(001/0 = p). لذا میتوانیم در بیماران تحت درمان با دسفرال از طریق تعیین فریتین سرم، ذخیره آهن کبد بیماران را پیگیری کنیم. اثبات دقیق این ارتباط نیاز به پژوهشهای گستردهتری دارد. دفرازیروکس داروی نسبتاً جدیدی است و قبل از استفاده از دفرازیروکس در سالهای اخیر توسط بیماران، تمامی بیماران تحت مطالعه، از دسفرال به عنوان داروی آهن زدا استفاده میکردند، لذا به نظر میرسد که از ارزیابی این بیماران چند سال بعد و مقایسه تاثیر این دو دارو بر میزان آهن بدن و هم چنین آنزیمهای کبدی و کارکرد قلب، نتایج دقیقتری حاصل شود. مطالعه ما دارای چندین محدودیت بود. اول این که تعداد نمونه کم بود، اما برای انجام برخی مطالعههای آماری همین تعداد نیز کافی است. جهت بررسی بیشتر موضوع، انجام مطالعههایی با تعداد نمونه بیشتر لازم است. محدودیت بعدی این بود که انتخاب گروه درمانی بر اساس دردسترس بودن دارو و بضاعت مالی بیمار به تهیه دارو بوده است که ممکن است روی برخی شاخصها تاثیر بگذارد. لذا درصورت انجام مطالعههای وسیعتر، این مسأله باید مورد توجه قرار گیرد. در این مطالعه هدف بررسی عوارض دارویی دفرازیروکس و دسفرال نبوده است. هر چند بر اساس تجربیات محققین این مطالعه، در تعدادی از بیماران تحت درمان با دفرازیروکس عوارض پوستی شامل خارش، راش پوستی و تورم خفیف پلک و صورت دیده شد، اما از آن جا که این عوارض خفیف بودند با داروهای آنتیهیستامین کنترل شده و در هیچ موردی نیاز به قطع دارو نبود. تعدادی از بیماران نیز در روزهای اول درمان از درد شکم و حالت تهوع شکایت داشتند که به مرور زمان برطرف شد. بررسی دقیق عوارضی مانند کاهش شنوایی، اسهال، تغییرات اوره و کراتینین، خونریزی گوارشی و... در بیماران تحت درمان با دفرازیروکس، می تواند مسیر خوبی برای پژوهشهای آتی باشد.
نتیجهگیری بر اساس نتایج مطالعه و در یک جمعبندی کلی میتوان نتیجه گرفت که تا حدودی دفرازیروکس در کاهش آهن کبـد و قلـب تأثیر بیشتری نسبت به دسفرال داشته اما تاثیر این دو دارو بر میزان آنزیمهای کبدی و تغییرات ساختمانی قلب و EF قلب تقریباً مشابه میباشد.
تشکر و قدردانی با تشکر از معاونت پژوهشی دانشگــاه علـوم پزشکـی کردستان به خاطر تأمین هزینههای این طرح پژوهشی و با سپاس و تقدیر فراوان از پرستاران و پرسنل محترم بخش
انکولوژی بیمارستان بعثت به ویژه خانم مژگان محمدی که در جمعآوری اطلاعات مطالعه همکاری کردند و با تشکر از آقای محمد تقیزاده سروستانی که در نوشتن مقاله نویسنده را یاری کرد. این مقاله حاصل پایاننامه تخصصی خانم دکتر راضیه تقیزاده سروستانی میباشد. نویسندگان مقاله اعلام میدارند که در نگارش مقاله، هیچگونه تعارضی در منافع نبوده است.
Moradveisi B, Taghizadeh Sarvestani R, Ghaderi E, Kompany F. Comparison of the heart and liver iron deposition status in Major β Thalassemia patients treated with two iron chelation drugs of “Deferoxamine and Deferasiroxon” using MRI T2* technique. Sci J Iran Blood Transfus Organ 2015; 12 (1) :55-62 URL: http://bloodjournal.ir/article-1-844-fa.html
مرادویسی برهان، تقی زاده سروستانی راضیه، قادری ابراهیم، کمپانی فرزاد. مقایسه میزان آهن ذخیره شده در کبد و قلب بیماران β تالاسمی ماژور تحت درمان با دو داروی آهنزدای دفروکسامین و دفرازیروکس با استفاده از MRI T2*. فصلنامه پژوهشی خون. 1394; 12 (1) :55-62