Farsinejad A, Sarvar Azimzadeh B, Kazemzadeh S. Association between platelet collagen receptor polymorphisms with the risk of stroke in the middle-aged. Sci J Iran Blood Transfus Organ 2014; 11 (3) :207-213
URL:
http://bloodjournal.ir/article-1-807-fa.html
فارسی نژاد علیرضا، سرور عظیمزاده بهزاد، کاظمزاده شیما. ارتباط پلیمورفیسم گیرنده کلاژن در سطح پلاکت با ابتلا به سکته قلبی در میانسالی. فصلنامه پژوهشی خون. 1393; 11 (3) :207-213
URL: http://bloodjournal.ir/article-1-807-fa.html
کرمان ـ ایران ـ صندوق پستی: 76715584
متن کامل [PDF 281 kb]
(3112 دریافت)
|
چکیده (HTML) (7044 مشاهده)
متن کامل: (2208 مشاهده)
ار 863تباط پلیمورفیسم گیرنده کلاژن در سطح پلاکت با ابتلا به سکته قلبی در میانسالی
علیرضا فارسینژاد1، بهزاد سرور عظیمزاده2، شیما کاظمزاده3
چکیده
سابقه و هدف
ترومبوزهای شریانی، خصوصاً انفارکتوس قلبی، جزو شایعترین علل مرگ و میر در دنیا هستند. با وجودی که شکی در ارتباط با تاثیر عوامل ژنتیکی در ایجاد ترومبوز وجود ندارد، اما اطلاعات ما در ارتباط با برخی پلیمورفیسمها ناقص است. در این تحقیق، این سؤال که آیا پلیمورفیسم T13254C ژن گلیکوپروتئین VI پلاکتی، خطر ابتلا به سکته قلبی حاد زودرس را افزایش میدهد یا خیر، تحت بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها
در یک مطالعه مورد ـ شاهد، تعداد 100 نمونه بیمار مبتلا به سکته قلبی و 100 نمونه کنترل با استفاده از روش PCR-RFLP مورد مطالعه قرار گرفتند. برای آنالیز آماری از آزمونهای کایدو و t و نرمافزار 15 SPSS و برای کنترل متغیرهای مخدوشگر از مدل رگرسیون منطقی استفاده شد.
یافتهها
وفور پلیمورفیسم T13254C (TC/CC)در گروه بیمار30% و در گروه کنترل 33% بود که تفاوت چندانی با یکدیگر نداشتند. بنابراین ارتباط معناداری بین این پلیمورفیسم و سکته قلبی حاد زودرس مشاهده نشد. نتایج آنالیز رگرسیون منطقی نیز این نتیجه را تایید کرد.
نتیجه گیری
نتایج این تحقیق عدم ارتباط پلیمورفیسم T13254C گیرنده کلاژن پلاکتی با سکته قلبی حاد زودرس را نشان داد.
کلمات کلیدی: انفارکتوس قلبی، ژنتیک پلیمورفیسم، پلاکتها
تاریخ دریافت : 28/8 /92
تاریخ پذیرش : 17/10/92
1- مؤلف مسؤول: PhD هماتولوژی و بانک خون ـ استادیار گروه هماتولوژی و علوم آزمایشگاهی ـ دانشگاه علوم پزشکی کرمان ـ کرمان ـ ایران ـ صندوق پستی: 76175584
2- متخصص قلب و عروق ـ استادیار مرکز تحقیقات فیزیولوژی قلب و عروق ـ دانشگاه علوم پزشکی کرمان ـ کرمان ـ ایران
3- دانشجوی کارشناسی ارشد خونشناسی ـ مرکز پژوهش و کاربرد سلولهای بنیادی دانشگاه علوم پزشکی کرمان ـ کرمان ـ ایران
مقدمه
امروزه انفارکتوس قلبی(MI) حاد، به دلیل مرگ و میر بالا، مشکل بالینی مهمی در دنیا تلقی میگردد(2، 1). در ایران نیز بیماریهای قلب و عروق به عنوان یکی از علل مهم مرگ و میر شناخته شدهاند(3). از آن جایی که با وجود پیشرفتهای درمانی صورت گرفته، پیشگیری هم چنان بهترین شیوه مقابله و درمان MI محسوب میشود، شناسایی فاکتورهای خطر آن، از اهمیت به سزایی برخوردار است(4). مطالعههای اپیدمیولوژیک متعدد نشان دادهاند که عوامل محیطی مانند مصرف سیگار و چاقی، اختلالات زمینهای مثل دیابت قندی، فشار خون بالا و هایپر لیپیدمی و همچنین فاکتورهای مستعدکننده ژنتیکی در ایجاد MI نقش دارند(3). مطالعههای گذشته نشان دادهاند که حدود 50% مبتلایان به MI ، فاقد فاکتورهای خطر مرسوم قلبی عروقی(سیگار، دیابت ملیتوس، فشار خون بالا، هایپر لیپیدمی) بوده و نقش سابقه فامیلی در ایجاد Premature MI (سکته در سنین جوانی) نسبت به سایر فاکتورهای خطر بیشتر بوده است(5). بنابراین به نظر میرسد، تغییرات ژنتیکی نقش مهمتری در پاتوژنز MI زودرس(Premature MI) داشته باشند. به همین دلیل محققین برای درک پاتوفیزیولوژی ترومبوز، به مطالعه ژنتیکی سیستمهای هموستاز و کنترل آن پرداختهاند. بررسیهای اخیر عمدتاً بر روی پلیمورفیسمهای عوامل بیولوژیک نظیر سیستم انعقاد، فیبرینولیز و گلیکوپروتئینهای سطح پلاکتی متمرکز بودهاند(6). از جمله این گلیکوپروتئینها میتوان به گیرندههای کلاژن اشاره کرد که نقش مهمی در چسبندگی پلاکتها به کلاژن زیر اندوتلیال دارند(8، 7). پلاکتها دو گیرنده اصلی برای کلاژن دارند: گلیکوپروتئین Ia/IIa (اینتگرین α2β1) و گلیکوپروتئین VI (GP VI). گلیکوپروتئین VI عضوی از خانواده گیرندههای ایمنی است که به صورت کمپلکس با گیرنده Fc گاما (FcRγ) در سطح پلاکتها بیان میشود. اتصال کلاژن به این گیرنده باعث تحریک اکسیداسیون درون سلولی، ایجاد سیگنالهای واگرا، فعالیت تیروزین کینازی درون سلولی، فعال شدن فسفاتیدیل اینوزیتول -3 کیناز و فعال شدن اینتگرین αIIbβ3 که واسطه تجمع پلاکتها است میگردد(8). در سال 2001 کرافت و همکارانش 5 پلیمورفیسم تک نوکلئوتیدی(SNP) را در ژن GPVI شناسایی کردند که با تغییر اسید آمینه همراه بودند. در این مطالعه پلیمورفیسم T13254C در گلیکوپروتئین VI که با جابهجایی Ser219pro مرتبط است، به عنوان فاکتور خطر انفارکتوس قلبی(MI) مورد بررسی قرار گرفت(9). مطالعههای دیگری نیز ارتباط پلیمورفیسم T13254C را با ترومبوز عروقی بررسی نموده و نتایج متفاوتی را نشان دادهاند(14-10). قضاوت در ارتباط با این دیدگاههای متناقض نیاز به مطالعههای بیشتری دارد. به همین دلیل با طراحی این مطالعه سعی نمودهایم تا ضمن تعیین فراوانی آلل C-13254 در گروهی از بیماران ایرانی مبتلا به ترومبوز، ارتباط این آلل با بروز ترومبوز را نیز در این بیماران مشخص نماییم.
مواد و روشها
در این مطالعه که از نوع مورد/ شاهد (Case/Control) بود، 100 بیمار زیر 55 سال بستری در بخش CCU بیمارستان شفای کرمان که طی سالهای 1391-1390 بر اساس تشخیص پزشک معالج به عنوان MI حاد تشخیص داده شده بودند، به عنوان بیماران مبتلا به MI حاد زودرس شناسایی و برای هر بیمار فرم جمعآوری اطلاعات تکمیل گردید. همزمان، از 100 نفر مراجعهکننده زیر 55 سال که به دلیل درد قفسه سینه مراجعه اما بنا بر آزمایشهای انجام شده دچار MI نبودند، به عنوان گروه کنترل استفاده و فرم جمعآوری اطلاعات برای آنان نیز تکمیل گردید. در فرم اطلاعات گروه بیمار و کنترل علاوه بر اطلاعات فردی، فاکتورهای خطر کلاسیک MI نظیر مصرف سیگار، دیابت قندی، فشار خون بالا، هایپرلیپیدمی و سابقه خانوادگی CAD (Coronary Artery Disease) نیز ثبت گردید.
استخراج DNA و ژنوتایپینگ:
DNA با استفاده از کیت کمپانی کیاژن(QIAamp DNA Kits) از نمونههای خون کامل استخراج شد. تشخیص پلیمورفیسم T13254C ژن GP VI به وسیله روش PCR-RFLP انجام گرفت. آغازگرهای مورد استفاده برای این پلیمورفیسم عبارت بودند از ACC TCT GTG ACC CCC AGC CG (آغازگر جلوبرنده) و GGA CAC CCA CCC TGT TTA CAG GC (آغازگر معکوس). محصول PCR قطعهای به طول bp 216 بود که به مدت 5 ساعت تحت هضم آنزیمی با Msp-I قرار گرفت. قطعات حاصل از هضم آنزیمی با ژل آگاروز 2% الکتروفورز و با دستگاه ژل داک مورد بررسی قرار گرفت(شکل 1).
شکل 1: نمونهای از محصولات RFLP پلیمورفیسم T13254C : در ستون شماره 1، یک باند bp 173 مشاهده میشود که با حالت هموزیگوت موتانت(CC) مطابقت دارد، در ستون شماره 2 یک باند bp 198 (حضور آلل T) و یک باند bp 173 (حضور آلل C) دیده میشود که گویای حالت هتروزیگوت (TC) است. در ستون شماره 3 یک باند bp 198 وجود دارد که نشاندهنده حالت هموزیگوت طبیعی(Wild type) است.
اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرمافزار 15 SPSS و آزمونهای آماری کایدو و student-t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها
در این تحقیق 100 بیمار مبتلا به MI حاد زودرس و 100 نمونه کنترل از نظر پلیمـورفیسم T13254C ژن GP VI مورد مطالعه قرار گرفتند(جدول 1).
از آن جایی که در هر دو گروه، سن زیر 55 سال یکی از معیارهای ورود به مطالعه بود، هر دو گروه در محدوده سنی مشابهی قرار گرفتند. در بین افراد مورد مطالعه، مردان 91% گروه بیمار و 39% گروه کنترل را تشکیل دادند که نشانه شیوع بالاتر انفارکتوس حاد قلبی زودرس در بین مردان است. این استنتاج با آنالیز آماری که ارتباط معنادار بین جنس مذکر و MI حاد زودرس را نشان داد به دست آمد(001/0p= ). در ارتباط با فاکتورهای خطر قلبی عروقی، شیوع بالاتر این دسته از عوامل زمینهای را در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل مشاهده نمودیم. در این رابطه، مصرف سیگار، فشار خون بالا و هیپرلیپیدمی با بروز MI ارتباط معنادار داشتند(05/0 p<)، در صورتی که دیابت قندی و سابقه خانوادگی CAD مثبت، با بروز MI ارتباط معناداری نداشتند.
تعیین ژنوتیپ:
نتایج مربوط به بررسیهای مولکولی جهت تعیین
جدول 1: ویژگیهای گروه بیمار و گروه کنترل
|
گروه بیمار
(100 n=) |
گروه کنترل
(100 n=) |
p |
OR |
95% CI |
سن (SD ± میانگین) |
2/5 ± 43/48 |
9/7 ± 3/41 |
061/0 |
- |
- |
جنس (مرد) |
91 |
39 |
001/0 |
81/15 |
99/34-15/7 |
فشار خون بالا |
29 |
15 |
017/0 |
31/2 |
65/4-15/1 |
مصرف سیگار |
60 |
18 |
001/0 |
83/6 |
07/13-57/3 |
هیپرلیپیدمی |
39 |
25 |
034/0 |
92/1 |
51/3-04/1 |
دیابت ملیتوس |
15 |
11 |
400/0 |
43/1 |
28/3-62/0 |
سابقه خانوادگی CAD |
18 |
13 |
329/0 |
47/1 |
19/3-68/0 |
پلیمورفیسم T13254C گلیکوپروتئین VI پلاکتی و فراوانی آللی آن در جدول 2 و مقایسه شیوع این پلیمورفیسم بین گروه بیمار و کنترل در جدول 3 نشان داده شده است.
جدول 2: نتایج تعیین ژنوتیپ و فراوانی آللی پلیمورفیسم T13254C مربوط به گلیکوپروتئین VI پلاکتی
ژنوتیپ T13254C |
بیمار |
کنترل |
هموزیگوت (TT) Wild type |
70 |
67 |
هتروزیگوت (TC) |
28 |
30 |
هموزیگوت (CC) Mutant |
2 |
3 |
جمع |
100 |
100 |
فراوانی آللی |
|
|
آلل T |
168 (84%) |
164(82%) |
آلل C |
32 (16%) |
36 (18%) |
جمع |
200 |
200 |
جدول 3: مقایسه شیوع پلیمورفیسم T13254C گلیکوپروتئین VI پلاکتی بین گروه بیمار و کنترل
ژنوتیپ
T13254C |
گروه بیمار |
گروه کنترل |
p |
OR |
95% CI |
TT |
70 |
67 |
- |
15/1 |
- |
TC/CC |
30 |
33 |
648/0 |
87/0 |
58/1-48/0 |
بر اساس اطلاعات مندرج در جدول 3، شیوع پلیمورفیسم(TC/CC) در گروه بیمار(30%) با گروه کنترل (33%) تفاوت زیادی نداشته و ارتباط بین این پلیمورفیسم و MI حاد زودرس معنادار نمیباشد.
نتایج آنالیز رگرسیون منطقی:
در این تحقیق از آنالیز رگرسیون منطقی برای بررسی ارتباط بین متغیرها استفاده شد. به همین دلیل سابقه خانوادگی برای CAD و دیابت ملیتوس به دلیل عدم ارتباط با MI حاد زودرس، به عنوان فاکتور خطر قلبی عروقی در آنالیز وارد نشدند. آنالیز رگرسیون منطقی عدم ارتباط پلیمورفیسم T13254C با MI حاد زودرس و هیپرلیپیدمی را نشان داد. در نهایت این آنالیز با نشان دادن ارتباط معنادار جنس مذکر، فشار خون بالا و مصرف سیگار با انفارکتوس حاد قلبی در بیماران، این فاکتورهای خطر را به عنوان فاکتورهای خطر مستقل MI حاد در میانسالی معرفی نمود.
بحث
با توجه به نقش مهم گلیکوپروتئین VI در ایجاد لخته پلاکتی، مطالعههای متعددی برای تعیین نقش واریانهای گلیکوپروتئین مذکور در افزایش شانس ابتلا به اختلالات ترومبوتیک مثل سکته قلبی صورت گرفته است. اغلب این تحقیقات بر روی پلیمورفیسم T13254C (اگزون شماره 5 ژن GP VI) که منجر به جابهجایی Ser219Pro میگردد، متمرکز بودهاند(15). در این تحقیق شیوع پلیمورفیسم GP IV (13254T>C) را در تعدادی از بیماران مبتلا به سکته حاد قلبی زودرس و هم چنین تعدادی از افراد سالم مورد بررسی قرار دادیم. علاوه بر این ارتباط این پلیمورفیسم و MI حاد زودرس نیز مورد بررسی قرار گرفت. از نظر شیوع، تفاوت قابل ملاحظهای بین فراوانی آللی پلیمورفیسم T13254C در جمعیتهای مختلف مشاهده شده به طوری که در جوامع غربی فرم هتروزیگوت 19% و در جوامع آسیایی حدود 3% گزارش شده است(15-9). در مطالعه حاضر فراوانی هتروزیگوت آلل C (آلل موتانت)، در گروه بیمار 16% (با هتروزیگوسیتی 28%) و در گروه کنترل 18% (با هتروزیگوسیتی 30%) و در مجموع 17% (با هتروزیگوسیتی 29%) بود. این نتیجه با فراوانی هتروزیگوت آلل موتانت گزارش شده توسط کاظمی(5/20%) در ایران و هم چنین جوامع غربی(19%) تا حد زیادی مطابقت دارد(16، 11-9). اما بر خلاف مطالعههای صورت گرفته در جوامع غربی، نتایج این تحقیق نیز هم چون کاظمی، ارتباطی بین این پلیمورفیسم و MI حاد زودرس در بیماران ایرانی نشان نداد. مطالعههای قبلی که بر روی نقش بالینی پلیمورفیسم T13254C صورت گرفته، تاکنون به نتیجه قطعی نرسیده و شامل ارتباط معنادار به عنوان فاکتور خطر، عدم ارتباط و ارتباط معنادار به عنوان عامل محافظتی میباشد. یک مطالعه در بریتانیا اولین موردی بود که ارتباط فرم هموزیگوت این پلیمورفیسم با افزایش شانس ابتلا به سکته قلبی را شرح داد(9). در مطالعهای دیگر، حضور آلل C به عنوان فاکتور خطر بروز ترومبوز در سنین پس از 60 سالگی معرفی گردید. در این مطالعه 525 بیمار مبتلا به سکته قلبی و 474 فرد سالم به عنوان کنترل مورد ارزیابی قرار گرفتند(17). در تحقیقی که در فنلاند بر روی 300 نمونه اتوپسی از بیماران جوان فوت شده در اثر MI و 300 نمونه کنترل صورت گرفت، ارتباط معناداری بین پلیمورفیسم T13254Cو شانس ابتلا به ترومبوز مشاهده شد(11). جالب این که در جمعیت ژاپنی چنین ارتباطی بین پلیمورفیسم T13254C و MI مشاهده نشده و در عوض، پلیمورفیسم A21908G (Thr249Ala) گلیکوپروتئینVI ارتباط معناداری با بروز MI در این جمعیت داشته است(12). در مطالعه دیگری که بر روی 2090 زن یائسه انجام گرفته، مانند جمعیت ژاپنی، میان پلیمورفیسم T13254C و بیماریهای قلبی عروقی ارتباطی مشاهده نگردید(18). موتوسکا و همکارانش گروه دیگری بودند که وجود آلل C را به عنوان فاکتور خطر ترومبوز در بیماران جوان مبتلا به MI بررسی کردند(10). در مطالعهای دیگر که بر روی تعداد زیادی از بیماران صورت گرفت، سامانی و همکارانش به نتایج مشابه با تحقیق حاضر دست یافتند. به عبارتی آنها هیچ ارتباطی بین پلیمورفیسمهای گلیکوپروتئین VI و MI مشاهده نکردند(19). برخی از مطالعهها هم وجود دارند که استنتاج کاملاً متناقضی داشتهاند به طوری که شافر پلیمورفیسم T13254C را به عنوان عامل محافظتی در مقابل سکته قلبی حاد پیشنهاد کرده است(20). نوئپ و همکارانش نیز آلل C پلیمورفیسم T13254C را عامل کاهش بروز حوادث قلبی عروقی و مرگ و میر ناشی از آنها دانستهاند(21). در نهایت با توجه به نتایج متفاوت تحقیقات صورت گرفته میتوان چنین فرض کرد که پلیمورفیسم T13254C نمیتواند به تنهایی تاثیری بر بروز ترومبوز و یا ممانعت از آن داشته باشد بلکه عوامل دیگری به جز فاکتورهای خطر شایع ترومبوز وجود دارند که بر نقش این پلیمورفیسم مؤثرند. باید به این نکته مهم هم اذعان نمود که برای درک نقش چنین پلیمورفیسمی که شیوع پایینی دارد، باید جمعیت بیشتری را مورد مطالعه قرار داد تا نقش آن به درستی روشن گردد.
نتیجهگیری
از آن جا که علاوه بر شیوع نسبتاً کم آلل مینور C ، MI حاد زودرس نیز وفور اندکی در بین بیماران مبتلا به MI دارد، پیشنهاد میشود تحقیقات مشابهی در سایر مناطق کشور طراحی و اجرا گردد تا با جمعبندی همه آنها بتوان با دقت و اطمینان بیشتری نسبت به میزان شیوع و نقش پلیمورفیسم T13254C GP VI پلاکتی اظهار نظر کرد.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله نویسندگان مقاله از دکتر شهریار دبیری به عنوان رئیس و خانمها مریم فکری و مهسا ضیاء سیستانی به عنوان کارشناسان آزمایشگاه پژوهش و کاربرد سلولهای بنیادی دانشگاه علوم پزشکی کرمان که در این پژوهش صمیمانه ما را یاری نمودند قدردانی مینمایند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
هماتولوژي انتشار: 1393/7/5