Yari F, Zaman Vaziri M, Bagheri N, Teimourpour A, Sabaghi F, Mortezapour Barfi F. Investigating the distribution of HLA-DRB1 allelic groups in Iranian ethnic groups. Sci J Iran Blood Transfus Organ 2024; 21 (2) :118-128
URL:
http://bloodjournal.ir/article-1-1533-fa.html
یاری فاطمه، زمان وزیری مریم، باقری نادیا، تیمورپور امیر، صباغی فاطمه، مرتضی پور برفی فرزانه. توزیع گروههای آللی HLA-DRB۱ در اقوام ایرانی. فصلنامه پژوهشی خون. ۱۴۰۳; ۲۱ (۲) :۱۱۸-۱۲۸
URL: http://bloodjournal.ir/article-۱-۱۵۳۳-fa.html
استاد مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون
واژههای کلیدی: HLA-DRB1،
قومیت،
ایران
متن کامل [PDF 484 kb]
(۲۶۴ دریافت)
|
چکیده (HTML) (862 مشاهده)
متن کامل: (۲۸۴ مشاهده)
توزیع گروههای آللی HLA-DRB1 در اقوام ایرانی
فاطمه یاری1، مریم زمان وزیری2، نادیا باقری3، امیر تیمورپور4، فاطمه صباغی5، فرزانه مرتضیپور برفی6
چکیده
سابقه و هدف
انجام پیوند سلولهای بنیادی خونساز در بیماران هماتولوژیک نیاز به سازگاری دهنده و گیرنده برای آنتیژنهای سازگاری نسجی یا HLA دارد. این مطالعه جهت بررسی فراوانی آللهای HLA و تنوع ژنتیکی آنها در برخی اقوام ایرانی صورت گرفت تا در بانک HLA ذخیره شده و جهت جستجوی اهداکننده مناسب در پیوند مغز استخوان، مورد استفاده قرار گیرد.
مواد و روشها
در این مطالعه توصیفی، با استفاده از روش PCR-SSP، آللهای HLA-DRB1 مربوط به اهداکنندگان، در وضوح پایین تعیین گردید. با استفاده از دادههای آزمایشگاهی HLA و نرمافزار مرکز سپاس مربوط به اطلاعات اهداکنندگان سلولهای بنیادی خونساز سازمان انتقال خون، اطلاعات قومیتی و HLA از افراد دارای قومیتهای گیلک، (510 n= ، 70/24 درصد)، لر (465 n= ، 53/22 درصد)، کرد (719 n= ، 84/34 درصد) و عرب (370 n=، 93/17 درصد) جمعآوری و تجزیه و تحلیل شد. با روش کایدو، رابطه معناداری بین فراوانی آللها در قومیتها ارزیابی شد (05/0 p<).
یافتهها
در گروههای آللی لکوس ژنی HLA-DRB1 ، HLA-DRB1*09 (6/0 درصد) و HLA-DRB1*12 (8/0 درصد) و HLA- DRB1*08(6/1 درصد) دارای فراوانی پایین بودند. گروههای آللی با فراوانی بالا عبارت بودند از HLA-DRB1*11 (7/22 درصد)، HLA-DRB1*03 (8/11 درصد)، HLA-DRB1*15 (7/11 درصد) وHLA- DRB1*04 (1/11 درصد). از بین این گروههای آللی، فراوانی 9 گروه آللی HLA-DRB1 ، در اقوام مورد مطالعه، تفاوت معنادار نشان دادند.
نتیجه گیری
فراوانی تعدادی از آللها در بین اقوام ایرانی تفاوت معنادار داشتند. شناسایی شباهتها و تفاوتها در فراوانی آللهای HLA بین اقوام ایرانی میتواند علاوه بر گسترش بانک اهداکنندگان، در راستای برنامهریزی تأمین اهداکنندگان سلولهای بنیادی خونساز برای بیماران از اقوام مختلف ایرانی کمککننده باشد.
کلمات کلیدی: HLA-DRB1 ، قومیت، ایران
تاریخ دریافت: 24/02/1403
تاریخ پذیرش: 07/03/1403
1- نویسنده مسئول: PhD ایمونولوژی ـ استاد مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون ـ تهران ـ ایران ـ صندوق پستی: 1157-14665
2- کارشناس ارشد ایمونولوژی ـ مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون ـ تهران ـ ایران
3- دانشجوی دکترای هماتولوژی ـ مرکز تحقیقات انتقال خونـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خونـ تهرانـ ایران
4- PhD آمار زیستی ـ استادیار مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون ـ تهران ـ ایران
5- کارشناس ارشد هماتولوژی ـ مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون ـ تهران ـ ایران
6- کارشناس ارشد میکروبیولوژی ـ مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون ـ تهران ـ ایران
مقدمه
آنتیژنهای سازگاری نسجی MHC (Major histocompatibility complex)، پروتئینهای سطح سلولی هستند که در سیستم ایمنی آداپتیو نقش ضروری ایفا میکنند. وراثت MHC از اصول اثبات شده ژنتیک مندلی تبعیت میکند. هر فرد دو رونوشت متفاوت از کروموزوم 6 داشته و دو هاپلوتیپ HLA دارد که هر کدام از آنها را از یکی از والدین دریافت کرده است. محصولات ژنی بیان شده فنوتیپ فرد را تشکیل میدهند که با تعیین آنتیژنها یا آللهای HLA قابل تعیین است. از آن جایی که ژنهای HLA به صورت اتوزمال و هم بارز بیان میشوند، فنوتیپ، نشانگر بیان تلفیقی هر دو هاپلوتیپ است. با وجود این برای تعریف هاپلوتیپها، فنوتیپ والدین و احتمالاً سایر اعضای خانواده باید مشخص شود تا بتوان تعیین کرد کدام آللها با یکدیگر به ارث میرسند (1). آللهای جدید HLA همواره در حال کشف و شناسایی هستند، به طوری که تاکنون بیـش از 38000 آلل HLA شناسایی شدهاند (2).
اکنون با تعیین توالی DNA و سایر روشهای مولکولی برای تعیین HLA ، با ضریب اطمینان بالاتری میتوان به هموزیگوت بودن فرد پی برد. با وجود این تعیین هموزیگوت بودن، تنها از طریق مطالعههای خانوادگی یا به کارگیری روشهایی که امکان تعیین وضعیت هموزیگوت را میدهند (یعنی تعیین یک هاپلوتیپ منفرد)، قابل اثبات است. روشهای شناسایی آنتیژنها و آللهای HLA در دو گروه قرار میگیرند: روشهای مولکولی (بر پایه DNA) و روشهای سرولوژیک (بر پایه آنتیبادی). در گذشته سنجش مبتنی بر سلول نیز استفاده میشد. تعیین آلل HLA بر پایه استفاده از DNA دارای چندین مزیت در مقایسه با روشهای سرولوژیک است شامل حساسیت و اختصاصیت بالا و دیگر این که، نیازی به بیان آنتیژن در سطح سلول یا بقای سلولهای مورد ارزیابی نیست. گرچه روشهای سرولوژیک میتواند تعداد محدودی از ویژگیهای HLA را تشخیص بدهد، روشهای بر پایه DNA با وضوح بالا قابلیت شناسایی تمامی آللهای شناخته شده را دارند (1).
پیوند سلولهای بنیادی خونساز (HSCT) به طور فزاینـدهای بـه عنـوان درمـان رایـج اختـلالات حاد خونی
استفاده میشود. در دهه گذشته تقاضا برای پیوند سلولهای بنیادی خونساز (HSCT) به عنوان یک گزینه درمانی مؤثر برای بسیاری از بدخیمیها، افزایش یافته است. به منظور جلوگیری از بیماری واکنش بافت پیوندی علیه میزبان (GVHD) و تسهیل بازسازی سیستم ایمنی بدن، سازگاری مولکولهای HLA در لوکوسهای متعدد لازم میباشد و میزان شباهت و سازگاری نزدیک مولکولهای HLA دهنده و گیرنده دارای تأثیر مستقیم بر پیامد پیوند میباشد. در حالی که خواهر یا برادر سازگار از لحاظ HLA ، ارجحترین دهنده جهت پیوند میباشد، با توجه به شانس تشابه ژنتیکی فرزندان در یک خانواده و با توجه به کوچک شدن خانوادهها در بسیاری جوامع، بیش از 70 درصد بیماران نیازمند پیوند سلولهای بنیادی خونساز نمیتوانند اهداکنندهای با HLA سازگار را در بین افراد خانواده خود یافته و نیازمند دریافت پیوند از اهداکننده داوطلب غیر خویشاوند سازگار که در مرکز پذیرهنویسی سلولهای بنیادی ثبت نام کرده است، میباشند. سایز و تنوع ژنتیکی یک رجیستری، تعیینکننده نسبت بیمارانی است که در آن قادر به یافتن اهداکننده مناسب سازگار هستند (3). وفور برخی بیماریها با وجود بعضی از آنتیژنهای HLA ارتباط دارند لذا تعیین این آنتیژنها در بررسی بیماریها حائز اهمیت هستند (1). از طرف دیگر، داشتن اطلاعاتی در مورد آللهای HLA و وفور هاپلوتایپی در قومیتهای مختلف برای بررسی ژنتیکی و ارتباط بین جمعیتها مفید است (7-4). پلیمورفیسم بالای HLA بعضاً به عنوان ابزار ارزشمندی برای مطالعههای انسانشناسی محسوب میشود (9، 8).
در این مطالعه، با انجام روش PCR (استفاده از آغازگرهای ویژه توالی)، تعیین آللهای HLA در4 قومیت مورد مطالعه انجام شده و مقایسه گروههای آللی HLA-DRB1 از نظر فراوانی در قومیتهای ذکر شده صورت گرفت. دادههای مربوط به گروههای آللی در لکوس ژنی HLA-A سابق بر این گزارش شد (10).
مواد و روشها
در یک مطالعه توصیفی استخراج DNA با بـه کارگیـری
بید مغناطیسی و کیت استخراج DNA (MagCore Automated Nucleic Acid Extractor ، سوئیس) از بافیکوت با استفاده از ابزار اتوماتیک استخراج انجام شد. استخراج مغناطیسی روشی ساده، اتوماتیک و بسیار کارآمد برای جداسازی مولکولهای بیولوژیکی است که در آن، ذرات مغناطیسی با هسته سیلیکون با لایههایی از مواد پارامغناطیس استفاده میشوند.
روش SSP، روشی مهم در تعیین HLA است که در آن از جفت آغازگرهای اختصاصی ویژه توالی استفاده میشود. این روش به صورت multiplex و انجام چندین واکنش PCR با به کارگیری کنترل داخلی (معمولاً ژن هورمون رشد) صورت گرفت که در آن هر واکنش برای یک آلل خاص یا گروهی از آللها اختصاصی بود. پس از الکتروفورز روی ژل آگارز، آللهای تکثیر شده با تابش UV مستقیماً قابل مشاهده شدند. از آن جایی که آغازگرهای SSP، توالیهای هدف اختصاصی دارند، محصول تکثیر نشاندهنده وجود آلل یا آللهایی است که آن توالی را واجد هستند (1). برای هر نمونه یک کیت استفاده شد و هر کیت تعیین HLA-ABDR واجد 96 میکروتیوب بود که در هر میکروتیوب، آغازگرهای ویژه توالی مربوط به HLA و همچنین آغازگرهای کنترل داخلی وجود داشتند. در این مطالعه، کیتهای HLA-typing از شرکتهای Olerup (کشور سوئد) به عنوان کیت اصلی و Innotrain (کشور آلمان) به عنوان کیت دوم جهت رفع موارد ابهام، استفاده شد. هر کیت ABDR، دارای 96 واکنش PCR بود. 24 واکنش جهت تعیین HLA-A ، 48 واکنش جهت تعیین HLA-B و 24 واکنش جهت تعیین HLA-DRB1 استفاده شد. از دستگاه thermal cycler PCR شرکت بیومترا کشور آلمان در این مطالعه استفاده شد.
تحلیل آماری:
به منظور ارزیابی ارتباط بین قومیت و فراوانی آلل در جمعیت مورد مطالعه، از آزمون مجذور کای و در صورت نیاز از آزمون دقیق فیشر استفاده شد. باقیماندههای استاندارد شده به منظور تشخیص افزایش یا کاهش معنادار در فراوانی مشاهده شده آلل در مقایسه با فراوانی مورد انتظار تحت فرض استقلال (فرضیه صفر) گزارش شد. مقادیر قدر مطلق باقیمانده استاندارد شده بالاتر از 2 نشاندهنده اختلاف معنادار در سطح 05/0 بین مقادیر مشاهده شده با مقادیر مورد انتظار تحت فرض استقلال (فرض صفر) میباشد. لازم به توضیح است که علامتهای منفی معرف پایینتر و علامتهای مثبت معرف بالاتر بودن مقدار مشاهده شده از مقدار مورد انتظار است. در این مطالعه کلیه تجزیه و تحلیل آماری با نرمافزار R انجام شد.
یافتهها
توزیع جنسی و سنی اهداکنندگان از 4 قومیت ایرانی در جدول قابل مشاهده است (جدول 1). عمده داوطلبین اهدا مرد بوده و در محدوده سنی40-31 سال قرار داشتند. بیشترین فراوانی آللی در جمعیت کلی مورد مطالعه عبارت بود از: HLA-DRB1*11 ، 7/22 درصد و HLA-DRB1*03 ، 8/11 درصد، برای HLA-DRB1*15 ، 7/11 درصد و برای HLA-DRB1*04 ، 1/11 درصد. کمترین فراوانی در گروههای آللی HLA-DRB1*08 ، HLA-DRB1*12 و HLA-DRB1*09 ، به ترتیب فراوانی 6/1، 8/0 و 6/0 مشاهده شد (جدول 2).


در بین قومیتهای مختلف مورد مطالعه، تفاوت فراوانی آللهای HLA-DRB1 ، معنادار بود (جدول 3). به عنوان مثال، HLA-DRB1*11 ، که بیشترین فراوانی را در جمعیت کلی دارد، بیشترین تفاوت را در بین اقوام نشان میدهد. بیشترین فراوانی این آلل در جمعیت لر (22/30 درصد) و کمترین آن در نژاد گیلک (63/13 درصد) مشاهده شد. در مورد HLA-DRB1*09 که کمترین فراوانی را در جمعیت کلی مورد مطالعه داشت، این فراوانی در نژاد لر کمترین میزان (11/0 درصد) و در نژاد گیلـک بیشتریـن
میزان (98/0 درصد) را نشان داد (جدول 3).

فراوانی گروههای آللی HLA-DRB1 در جمعیت کلی مورد مطالعه از قومیتهای ایران: گیلک (510 n=)، لر (465 n=)، کرد (719 n=) و عرب (370 n=)
تفسیر نتایج جدول 3 :
به منظور تفسیر نتایج آنالیز، ابتدا باید به مقدار احتمال گزارش شده در جدول اشاره کرد، در این مورد 05/0 p< نشاندهنده وجود رابطه معنادار بین دو متغیر است. اگر رابطه معناداری مشاهده بشود، ابتدا به همراه مقدار احتمال ذکر میشود که رابطه معناداری بین آلل و نژاد وجود دارد سپس میتوان مشخص نمود که فراوانی آلل در کدام نژاد بالاتر یا در کدام نژاد پایینتر است. برای این منظور به ستون مقادیر باقیمانده استاندارد شده (standardized Residuals) توجه میشود. با توجه به این ستون قدر مطلق مقادیر این ستون را در نظر گرفته و مقادیری که بالاتر از ۲ باشند، معرف این است که مقدار فراوانی مشاهده شده با مقدار فراوانی مورد انتظار تحت فـرض صفـر، تفــاوت معنـاداری دارد. فرض صفر، استقلال متغیر نژاد و HLA و فرض مقابل وجود وابستگی بین متغیر نژاد و HLA میباشد. در مورد مقادیر قدر مطلق باقیمانده استاندارد شده، به علامت مثبت و منفی اعداد بالاتر از ۲ توجه مینماییم. مقادیر مثبت، معرف این است که فراوانی مشاهده شده به صورت معناداری بالاتر از فراوانی مورد انتظار تحت فرض صفر (استقلال) است و برای مقادیر منفی نشان میدهد که فراوانی مشاهده شده به صورت معناداری پایینتر از مقدار مورد انتظار تحت فرض صفر است.
بحث
در این مطالعه در 4 قومیت لر، گیلک، کرد و عرب ایران اقدام به بررسی پلیمورفیسم لکوس ژنی HLA-DRB1 گردید. فراونی گروههای آللی در این جمعیتها مشخص شده و با یکدیگر مقایسه شد. نتیجه نشاندهنده آن بود که در قومیتهای مورد مطالعه، آللهای با فراوانی پایین عبارت بودند از HLA-DRB1*09 (6/0 درصد) و HLA-DRB1*12 (8/0 درصد) و HLA- DRB1*08(6/1 درصد). گروههای آللی با فراوانی بیشتر عبارت بودند از HLA-DRB1*11 (7/22 درصد)،HLA- DRB1*03 (8/11 درصد)، HLA-DRB1*15 (7/11 درصد) و HLA-DRB1*04 (1/11 درصد). از بین گروههای آللی مختلف، فراوانی 9 گروه آللیHLA-DRB1 ، در اقوام لر، گیلک، عرب و کرد، تفاوت معنادار نشان دادند (05/0 p<). در صورت وجود رابطه معنادار بین آلل و نژاد میتوان مشخص نمود که فراوانی آلل در کدام نژاد بالاتر یا در کدام نژاد پایینتر است. برای این منظور، مطابق توضیحات ارائه شده در انتهای جدول 3، به ستون مقادیر باقیمانده استاندارد شده توجه میشود.
در برخی مطالعههای قبلی درخصوص جمعیت ایران گزارشهایی مبنی بر فراوانترین گروه آللی در مورد لکوس ژنی (DRB1*11) DRB1وجود دارد، که با مطالعه حاضر همخوانی کامل دارد مانند مطالعه یاری و همکاران که بر روی 466 فرد سالم ایرانی در سال 2008 اعلام شد (11). آنها فراوانی DRB1*11 را 20% گزارش نمودند که با نتیجه این مطالعه در جمعیت کل (7/22%) همخوانی خوبی نشان میدهد. همین طور این همخوانی برای آللهای شایع دیگرHLA-DRB1 نیز وجود دارد.
فراوانی آللی برای DRB1*15 ،DRB1*13 ، DRB1*03 ، DRB1*04 و DRB1*07 در مطالعه یاری به ترتیب عبارت بود از: 4/11%، 4/11%، 7/10%، 10%، 3/8% و این مقادیر در مطالعه حاضر به ترتیب 7/11% ، 9% ، 8/11%، 1/11% و 2/9% به دست آمد.
گزارش درخصوص DRB1*11 در مطالعههای دیگری درخصوص جمعیتهای دیگر ایران وجود دارد. دکتر شایگان در سال 2011 به بررسی فراونی آللی در لکوسهای ژنی HLA-A, -B, -DRB1 در 244 فرد با قومیت فارس پرداخت. فراوانی آللی گزارش شده توسط ایشان با یافتههای ما در جمعیت کل مورد مطالعه و در گروههای آللی با فراوانی بیشتر، توافق دارد (5). همین طور، یافتههای دکتر فرجادیان و همکاران در 72 نفر از جمعیت فارس از نقطه نظر آللهای DRB1*11 و DRB1*15 با یافتههای ما در جمعیت کل مورد مطالعه همخوانی دارد (8).
عابدینی و همکاران در یک مطالعه متاآنالیز، فراوانی DRB1*11 و DRB1*15 را در مطالعههای مربوط به ایران، به ترتیب 24 درصد و 13 درصد اعلام نمودند که با نتایـج
این مطالعه همخوانی دارد (12).
در حالی که یافتههای خزایی و همکاران در سال 2007 در خصوص فراوانی HLA-DR11 (66/43 درصد) و HLA-DR4 (99/30 درصد) در قوم بلوچ، با درصد فراوانی آللی در جمعیت کل مطالعه ما، درخصوص DRB1*11 (7/22 درصد) و DRB1*04 (1/11 درصد) تفاوت فاحشی نشان میدهد که میتواند مربوط به روش تعیین HLA توسط این محققین باشد (13). آنها از روش سرولوژیک استفاده کرده و این مطالعه از روش PCR استفاده نموده است. دکتر نیکبین و همکاران در مطالعهای که در استان یزد انجام دادند، فراوانی آللهای شایع HLA- DRB1 را به شرح زیر اعلام نمودند: HLA-DRB1 *11 با فراوانی 4/24 درصد و HLA-DRB1*15 ، 3/13 درصد که با نتایج جمعیت کل مورد مطالعه ما همخوانی نشان میدهد (14). با این حال فراوانی برخی آللهای دیگر متفاوت است. به عنوان مثال، برای HLA-DRB1*04 ، این فراوانی در جمعیت کل مطالعه ما 1/11 درصد و نیک بین 22/7 درصد است که میتواند مربوط به اختلاف قومیتی باشد.
آنتیژنهای HLA به عنوان نشانگرهای رابطه ژنتیکی در میان جمعیتها و ابزار مولکولی مفید برای انسان شناسان در نظر گرفته میشوند. دکتر فرجادیان با تجزیه و تحلیل مولکولی پلیمورفیسم ژن HLA کلاس II در 816 نمونه DNA از 11 قوم ایرانی، علاوه بر بررسی رابطه ژنتیکی ایرانیان و اقوام آسیایی و اروپایی، این رابطه ژنتیکی را در میان زیر جمعیتهای ایرانی نیز بررسی و ارتباط نزدیک آنان را نشان داد (9). تفاوت مطالعه فرجادیان و این مطالعه از چند جنبه میباشد. در مطالعه فرجادیان، تعداد نمونه از 11 قومیت در محدوده 100-50 نمونه در هر قومیت قرار داشته و وضوح مطالعه، در سطح آللیک و فیلد دوم میباشد در حالی که در این مطالعه، از قومیتهای گیلک، لر، کرد و عرب در محدوده 719-370 نمونه استفاده کرده و از نظر میزان وضوح، فیلد اول یا وضوح پایین است. به علاوه، در مطالعه فرجادیان به بررسی پلیمورفیسم آللهای مربوط به HLA کلاس II شامل DRB1 و DQ پرداخته شده در حالی که این مطالعه HLA کلاس I و HLA کلاس II (DRB1) را به صورت همزمان بررسی نموده است. مقایسه نتایج در مورد اقوام بررسی شده (مشترک) در دو مطالعه غالباً نشاندهنده همخوانی نتایج میباشد به عنوان مثال هر دو مطالعه نشاندهنده بالا بودن فراوانی DRB1*07 در قومیت عرب و همین طور بالا بودن فراوانی DRB1*11 در دو قومیت کرد و لر میباشند. از طرفی، ژنهای HLA با بیماریها از جمله بیماریهای عفونی در ارتباط میباشند. در این رابطه برخی از آللهای HLAمستعدکننده و برخی باعث مقاومت در رابطه با بیماری خاص میشوند که با این مطالعه مرتبط نبوده اما زمینه تحقیقات دیگر قرار گرفته است (16، 15).
نتیجهگیری
شناسایی فراوانی آللهای HLA در قومیتهای مختلف، میتواند شباهتها و تفاوتها در گروههای آللی را در آن قومیتها مشخص نماید. این شناسایی میتواند در پیشبینی و طراحی یک برنامه بهتر برای توسعه مراکز اهدای سلولهای بنیادی در استانهای مختلف کشور مؤثر باشد. در آینده، این اطلاعات اساسی بی شک منجر به کاربردهای بالینی جدید در مباحث پیوند، ایجاد واکسـن و
بیماریهای عفونی خواهد شد.
حمایت مالی
ایـن مقالـه، نتیجـه یک طرح پژوهشی مصوب معاونت
تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با شماره قرارداد 1755/700 میباشد.
ملاحظات اخلاقی
این مطالعه، با کد اخلاق IR.TMI.REC.1397.026 اخذ شده در مؤسسه عالی آموزشـی و پژوهشی طب انتقال خون میباشد.
عدم تعارض منافع
هیچگونه تعارض منافعی در مطالعه حاضر وجود ندارد.
نقش نویسندگان
دکتر فاطمه یاری: طراحـی مطالعـه، نگـارش و ویـرایش مقاله، نظارت بر انجام آزمایشها
دکتر امیر تیمورپور: انجام تجزیه و تحلیل آماری
نادیا باقری: تفسیر آزمایشها و جمعآوری دادهها
مریم زمان وزیری، فاطمه صباغی و فرزانه مرتضیپور برفی: انجام و تفسیر آزمایشها
تشکر و قدردانی
از سازمان انتقال خون ایران و مؤسسه عالی آموزشـی و پژوهشی طب انتقال خون ایران جهت امکانپذیری تصویب و انجام این مطالعه تشکر میگردد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
ايمونولوژي انتشار: 1403/4/10