جستجو در مقالات منتشر شده


۲۵ نتیجه برای یاری

دکتر فاطمه یاری، لطیف حمیدپور زارع،
جلد ۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۵ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  در ارزیابی فعالیت سیستم کمپلمان و پی‌بردن به نقصان احتمالی در عملکرد این سیستم ، غالباً از روش CH۵۰ استفاده می‌شود . در این روش گلبول‌های قرمز گوسفند با آنتی‌بادی اختصاصی پوشانیده شده و قابلیت سیستم کمپلمان در تکمیل لیز این سلول‌ها ، مورد ارزیابی قرار می‌گیرد .

  در این مطالعه ، به‌دلیل نیاز به آنتی‌بادی اختصاصی گلبول‌های قرمز گوسفند (SRBC) برای انجام آزمایش CH۵۰ ، اقدام به تولید آنتی بادی پلی کلونال ویژه SRBC در حیوان خرگوش گردید و آنتی بادی‌های تولیدشده آمبوسپتور به روش‌های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفتند.

  مواد و روش‌ها

  این مطالعه از نوع تجربی (experimental) بود . برای انجام این پژوهش ، تزریق گلبول کامل گوسفند یا آنتی‌ژن‌های غشایی آن با چند الگوی متفاوت به حیوان خرگوش صورت گرفت . آنتی بادی به دست آمده ، با استفاده از سرم پولد نرمال به عنوان منبع کمپلمان فعال (مربوط به حداقل ۱۵ نفر از اهدا کنندگان خون) در روش CH۵۰ بررسی و در نهایت مقدار جذب نوری (OD) مربوط به میزان لیزگلبول‌ها در روش‌های مختلف با یکدیگر مقایسه شد. در نهایت آنالیز داده‌ها و مقایسه میانگین مقادیر OD۵۴۱ در آزمایش CH۵۰ با استفاده از آزمون (One-Sample) t انجام گرفت .

  یافته‌ها

  تزریق گلبول کامل گوسفند به حیوان خرگوش به دفعات متعدد با هر یک از الگوهای تزریقی و به طریق داخل صفاقی و یا وریدی ، منجر به تشکیل تیتـر مطلوبـی از آنتی بادی در این حیوان شده، اما سبب مرگ زودهنگام آن‌ به علت شوک آنافیلاکتیک نیز می‌گردد. در حالی که استفاده از سلول‌های سونیکه شده و یا حرارت دیده در این راستا ، منجر به تولید آنتی سرم هایـی می گردد که ضمن داشتن ویژگی مطلوب، بقای حیوان‌های مورد نظر را تهدید نمی‌نماید .

  نتیجه گیری

  تولید آنتی بادی پلی‌کلونال بر علیه SRBC با استفاده از روش‌های مختلف ، میسر می باشد . با این حال این مطالعه نشان می‌دهد ، چنانچه آنتی‌ژن‌های غشایی گلبول قرمز با روش سونیکاسیون و یا آنتی ژن‌های مقاوم به حرارت گلبول قرمز (Forssman) با به کارگیری حرارت ۱۰۳ درجه سانتی‌گراد به دست آمده و جهت تزریق‌ و مصون سازی حیوان مورد استفاده قرار گیرند ، می‌توان بدون به مخاطره انداختن بقای حیوان، اقدام به تولید آنتی سرم با تیتر مطلوب نمود.

  کلمات کلیدی : آنتی‌ژن فورسمن، CH۵۰ ، SRBC


دکتر فاطمه یاری، نادیا باقری، مریم زمان وزیری، مریم سبحانی، فاطمه صباغی، دکتر علی طالبیان،
جلد ۴، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۸۶ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  ژن‌های مجموعه اصلی سازگاری نسجی( MHC ) دارای بیشترین تنوع ژنتیکی در ژنوم هر گونه می‌باشند. ژن‌هـای MHC انسانـی بـر روی کـروموزوم ۶ واقـع شـده و HLA نامیده می‌شوند. آنتی‌ژن‌های کلاس I و II HLA ، کنترل ژنتیکی پاسخ‌های ایمنی را به عهده دارند. شناسایی آلل‌های HLA به طور وسیعی در امر پیوند، بیماری‌های مرتبط با HLA و مطالعات جمعیت شناسی مورد استفاده قرار می‌گیرند. در میان ژن‌های مختلف HLA ، ژن‌‌های DRB۱ جزو متغیرترین آن‌ها محسوب می‌شوند. در این پژوهش به دلیل اهمیت آنتی‌ژن‌های DRB۱ در پیوند مغز استخوان، این آنتی‌ژن‌ها در جمعیت نرمال مورد مطالعه قرار گرفتند. این مطالعه جزو مطالعاتی است که در این راستا و در ارتباط با تعیین آنتی‌ژن‌های HLA-DR در نژادهای مختلف ایرانی و نه یک گروه خاص انجام شده است.

  مواد وروش‌ها

  مطالعه انجام شده از نوع توصیفی بود. در این مطالعه به روش نمونه‌گیری تصادفی از خون کامل ۴۶۶ فرد نرمال اهداکننده مغز استخوان، DNA استخراج شده و قطعاتی از جایگاه ژنی HLA-DRB با استفاده از ۲۳ جفت آغازگر اختصاصی و به کارگیری روش PCR-SSP تکثیر گردید. در نهایت ارزیابی باندهای ایجاد شده با انجام الکتروفورز روی ژل آگارز انجام گرفت. تحلیل آماری با استفاده از برنامه آمای ۵/۱۱ SPSS و با تعیین فراوانی صورت گرفت.

  یافته‌ها

  شایع‌ترین فراوانی آلل‌های DRB۱ در جمعیت نرمال ایرانی، متعلق به۱۱ * DRB۱ (۰/۲۰%) بوده و به دنبال آن ۱۳ * DRB۱ (۴/۱۱%)، ۱۵ * DRB۱ (۴/۱۱%) و ۰۴ * DRB۱ (۰/۱۰%) بیشترین فراوانی را دارا می‌باشند. در حالی که آلل ۰۹ * DRB۱ از کمترین فراوانی(۹/۰%) برخوردار است.

  نتیجه گیری

  این تحقیق تنوع ژنتیکی در جمعیت مختلط ایرانی را از نظر آلل‌های HLA-DRB۱ نشان می‌‌دهد. در این مطالعه نزدیکی جمعیت ایرانی با جمعیت‌های اروپای شرقی و جنوبی دیده شد.

  کلمات کلیدی : HLA-DRB۱ ، PCR ، ایران

 


شیما آزادپور، دکتر فاطمه یاری، دکتر شهرام وائلی،
جلد ۸، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۰ )
چکیده

  میکروپارتیکل‌های مشتق از پلاکت در دو محیط مختلف پلاسما و کمپوسول

 

 

  شیما آزادپور۱، فاطمه یاری۲، شهرام وائلی۳

  

  چکید ه

  سابقه و هدف

  پلاکت‌های فعال شده در پاسخ به محرک‌های خاص، میکروپارتیکل‌ها را در بدن و یا با گذشت زمان، در طول ذخیره در کیسه پلاکتی، آزاد می‌نمایند. هدف از این مطالعه، مقایسه تاثیر دو محیط ذخیره متفاوت شامل پلاسما و محلول افزودنی(کمپوسول) بر تولید میکروپارتیکل‌های مشتق از پلاکت در طول زمان نگهداری بود.

  مواد و روش‌ها

  در یک مطالعه تجربی، ۳۰ کیسه کنسانتره پلاکتی از بانک خون ایران تهیه و به دو بخش با حجم یکسان تقسیم شد و سپس پلاسمای یکی از این بخش‌ها با محلول افزودنی کمپوسول جایگزین گردید. از هردو نوع کیسه‌ در روزهای ۲، ۴ و ۷ ذخیره، نمونه‌برداری شد. میکروپارتیکل‌های مشتق از پلاکت جدا شده و جهت تعیین غلظت آن‌ها از روش اندازه‌گیری غلظت پروتئینی برادفورد استفاده شد. نتایج با استفاده از آزمون آماری t تجزیه و تحلیل شدند.

  یافته‌ها

  تولید میکروپارتیکل‌های پلاکتی در دو محیط نگهداری مختلف، در طول زمان ذخیره افزایش می‌یابد. تفاوت غلظت نهایی میکروپارتیکل‌های مشتق از پلاکت در فرآورده کنسانتره پلاکتی، در روز ۴ ذخیره در دو محیط پلاسما وکمپوسول معنادار نبود در حالی که در روز ۷ ذخیره این تفاوت معنادار شد و در پلاسما بیش از کمپوسول ‌گردید(۰۵/۰ p< ).

  نتیجه گیری

  در مطالعه حاضر، در میزان تولید میکروپارتیکل‌های مشتق از پلاکت در دو محیط مختلف نگهداری(پلاسما و کمپوسول)، تفاوت معناداری وجود نداشت. هر چند پس از ۷ روز این تفاوت معنادار ‌گردید و برای پلاسما نسبت به کمپوسول افزایش نشان‌ داد که خود می‌تواند یک مزیت برای محیط نگهداری کمپوسول از این جهت محسوب گردد.

 


فرنوش جعفری ایری سفلی، دکتر فاطمه رهبری‌زاده، دکتر محمد جواد رسایی، سید حمید آقایی بختیاری، سپیده خالقی،
جلد ۹، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۱ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  فعال‌سازی اختصاصی سیستم ایمنی به ویژه لنفوسیت‌های T ، یکی از اهداف اساسی در حوزه ایمونوتراپی سرطان است . به منظور القای سلول‌های ایمنی فرد بیمار، از گیرنده‌های کایمریکی که حاوی خاصیت اتصال ویژه به آنتی‌ژن‌ها هستند، استفاده شده است تا لنفوسیت‌های T سیتوتوکسیک را فعال کنند. گیرنده کایمریک، متشکل است از قسمت متصل شونده به آنتی‌ژن از آنتی‌بادی که از طریق یک مولکول اتصال‌دهنده خارج سلولی به ناحیه داخل غشایی و نیز دومین‌های سیتوپلاسمی شروع کننده سیگنالینگ لنفوسیتی متصل می‌باشد. هدف از این بیان پایدار و افزایش یافته CAR ( Chimeric Antigen Receptor ) بر سطح سلول‌های T ، فعال شدن مؤثر سیستم ایمنی بر علیه سلول‌های توموری بود.

  مواد و روش‌ها

  در یک مطالعه تجربی، نواحی متغیر آنتی‌بادی‌های زنجیره سنگین شتری( VHH یا نانوبادی) به جای قسمت هدف گیرنده آنتی ژن در ساختار گیرنده کایمریک استفاده شد. برای بیان پایدار و افزایش یافته گیرنده کایمریک حاوی VHH ، از سیستم اینتگراز PhiC۳۱ به منظور الحاق ژن گیرنده کایمریک در داخل ژنوم سلول‌های T استفاده شد. سازه‌های بیان‌کننده گیرنده‌های کایمریک و اینتگراز PhiC۳۱ به داخل رده سلولی Jurkat ، کوترانسفکت گردیدند و بیان گیرنده‌های کایمریک در روزهای اول و سی‌ام بعد از ترانسفکشن، با روش semi-quantitative RT-PCR اندازه‌گیری شد.

  یافته‌ها

  نتایج تحقیق در روز سی‌ام نشان داد که کوترانسفکشن سازه‌های بیانی اینتگراز فاژ PhiC۳۱ و سازه‌های حاوی CAR ، منجر به بیان پایدار و افزایش یافته این گیرنده‌ها می‌شود.

  نتیجه گیری

  بر اساس نتایج تحقیق، آنزیم اینتگراز PhiC۳۱ ، قابلیت استفاده در ایمونوتراپی به واسطه سلول‌های T حاوی گیرنده کایمریک را دارد.

 


حسینعلی ایزدپناهی، دکتر فاطمه یاری، دکتر محمدرضا خرمی‌زاده، دکتر مهتاب مقصودلو، دکتر شهرام وائلی،
جلد ۹، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۱ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  کیفیت فرآورده پلاکت کنسانتره، تحت تاثیر روش تهیه و شرایط ذخیره آن می‌باشد. حذف پلاسما از محیط ذخیره پلاکتی می‌تواند یک روش مؤثر در افزایش سلامت و یا افزایش بقای آن در طول زمان ذخیره پلاکت به شمار آید. در این راستا، مقایسه دو محیط پلاسما و کمپوسول جهت نگهداری پلاکت کنسانتره مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت.

  مواد و روش‌ها

  در یک مطالعه تجربی، کیسه کنسانتره پلاکتی از پایگاه انتقال خون تهران، تهیه گردید. هر کیسه کنسانتره پلاکتی به دو قسمت با حجم یکسان تقسیم و سپس پلاسمای یک قسمت از کیسه کنسانتره با محلول افزودنی کمپوسول جایگزین شد. از هر کیسه کنسانتره در روزهای مختلف نمونه‌گیری و پارامترهای PF۴ و P-Selectin در آن‌ها اندازه‌گیری گردید. در نهایت، داده‌های به دست آمده به وسیله آزمون Paired Samples T-Test و با نرم‌افزار ۱۶ SPSS مورد مقایسه قرار گرفتند.

  یافته‌ها

  مقدار P-Selectin ، در طول زمان نگهداری در هر دو محیط نگهداری پلاکت افزایش یافت. بین میزان بیان P-Selectin در سطح پلاکت در محلول افزودنی کمپوسول و پلاسما، اختلاف معناداری وجود داشت و این مقدار در پلاسما کمتر بود(۰۰۱/۰ p< ). هم چنین مشخص گردید که سطح PF۴ با افزایش زمان نگهداری کنسانتره پلاکتی روند افزایشی داشته و اختلاف بین PF۴ در محلول افزودنی کمپوسول و پلاسما در روز چهارم معنادار و این میزان در پلاسما بالاتر بود(۰۲۵/۰ p< ).

  نتیجه گیری

  به نظر می‌رسد محیط نمکی کمپوسول، به عنوان کاندیدی جهت جایگزینی پلاسما در کنسانتره پلاکتی مطرح می‌باشد معهذا اثبات کارآیی این محیط در نگهداری پلاکت نیاز به مطالعه‌هایی در بدن دارد.

 


دکتر مژگان شایگان، دکتر حسن ابوالقاسمی، دکتر فاطمه یاری، دکتر مصطفی پریدار، دکتر مهتاب مقصودلو، دکتر صدیقه امینی کافی‌آباد، دکتر شیدا کاشانی، دکتر آناهیتا حیدری، دکتر احمد قره‌باغیان، فاطمه صباغی، دکتر مریم سبحانی، مریم امانی، مریم‌السادات طاهری، محسن پاک‌نژاد،
جلد ۱۰، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۹۲ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  با توجه به تاسیس مرکز پذیرش اهداکنندگان سلول‌های بنیادی خونساز در سازمان انتقال خون ایران (مرکز سپاس) در سال ۱۳۸۷, بر آن شدیم به بررسی آنتی‌ژن‌های سازگاری بافتی داوطلبان اهدای این سلول‌ها از قومیت‌های حاضر در شهر تهران طی سال ۹۱-۹۰ بپردازیم.

  مواد و روش‌ها

  در یک مطالعه توصیفی، ۱۵۱۳ نفر از افراد داوطلب عضو مرکز سپاس در محدوده سنی ۱۸ تا ۵۰ سال و با سابقه یک بار اهدای خون، به روش تصادفی وارد مطالعه شدند. آنتی‌ژن‌های سازگاری بافتی HLA-A/B/DRB۱ آن‌ها به روش مولکولی تعیین گردیدند. سایر اطلاعات زمینه‌ای از طریق تکمیل فرم‌های لازم جمع‌آوری شدند.

  یافته‌ها

  ۹ /۹۶% از افراد این مطالعه مرد بودند. اکثریت افراد فارس(۱۲/۶۳%) و آذری‌ها(۰۲/۲۰%) دومین وفور بالا را در این مطالعه داشتند. حدود ۵/۸۱% از داوطلبان اهدای سلول به غیر خویشاوند، در محدوده سنی ۲۶ الی ۴۵ سال قرار داشتند. به طور کلی در این مطالعه تعداد ۲۱ آلل HLA-A , ۳۱ آلل HLA-B و ۱۳ آلل HLA-DRB۱ در بین افراد مورد مطالعه مشاهده شدند. بررسی آماری مقایسه وفور آلل‌های مختلف HLA , در قومیت‌های متفاوت نشان دادند که بین فارس‌ها و آذری‌ها به جز در مورد HLA-A*۳۳ , سایر اختلافات مشاهده شده معنادار نبود. بین فارس‌ها و کردها فقط از نظر وفور HLA-A*۰۳/۱۱ و HLA-B*۰۸/۵۱ اختلاف معنادار مشاهده شد. بین فارس‌ها و گیلک‌ها از نظر وفور HLA-A*۰۳/۲۶ و HLA-B*۳۸/۵۲ اختلاف معنادار مشاهده گردید.

  نتیجه گیری

  تعداد آلل‌های گزارش شده در این مطالعه شبیه به سایر مطالعه‌های مشابه بود. علی‌رغم وجود برخی اختلافات بین گروه‌ها, قومیت‌های تحت بررسی شبیه به یکدیگر به نظر می‌رسند.

   


رضا شیری، دکتر فاطمه یاری، دکتر ناصر امیری‌زاده، دکتر احمد قره‌باغیان، دکتر مینو احمدی‌نژاد، محمدرضا طباطبایی،
جلد ۱۰، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۲ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  زمان نگهداری فرآورده کنسانتره پلاکتی به ۵-۳ روز محدود می‌شود. یکی ازعلل آن، پدیده آسیب‌های زمان ذخیره( storage lesion )، آسیب به سلول‌های پلاکتی و نهایتاً آپوپتوز است که در طول مدت نگهداری در این سلول‌ها القا می‌شود. مطالعه‌ها نشان داده است که آپوپتوز در بعضی سلول‌های بدون هسته و از جمله پلاکت‌ها نیز رخ می‌دهد. در این مطالعه، به کارگیری مهارگرآنزیم کاسپاز۳ در زمان ذخیره پلاکت کنسانتره در دستیابی به پلاکتی با طول عمر بیشتر مورد ارزیابی قرار گرفت .

  مواد و روش‌ها

  مطالعه انجام شده از نوع بنیادی ـ کاربردی بود. بعد از تهیه و آماده کردن نمونه‌های پلاکتی، پپتید مهارگر کاسپاز۳ به کیسه‌های کنسانتره پلاکتی تزریق شد. این کیسه ها به همراه کیسه‌های کنترل که فاقد مهارگر بودند، به مدت ۷ روز در شیکر انکوباتور ۲۲ درجه سانتی‌گراد نگهداری شدند. در طول مدت نگهداری از کیسه های اصلی و کنترل نمونه‌برداری شده، فعالیت کاسپازی وبقای پلاکت‌ها در آن‌ها ارزیابی شد.

  یافته‌ها

  در پلاکت‌های دریافت‌کننده پپتید مهارگر، کاهش معنادار فعالیت کاسپازی در مقایسه با گروه کنترل ملاحظه شد (۰۵/ ۰ p< ) . از طرفی مطالعه نشان داد در حالی که میزان بقای سلول‌های پلاکتی در طول مدت نگهداری آن‌ها با گذشت زمان کاهش می‌یابد، کیسه‌های دریافت‌کننده پپتید مهارگر کاسپاز نسبت به کیسه‌های کنترل که فاقد داروی مهارگر بودند، به طور معناداری میزان بقای بالاتری را نشان دادند( ۰۵ p< ).

  نتیجه گیری

  تزریق پپتید مهارگر کاسپاز ۳ در زمان مناسب از ذخیره پلاکتی و در دوز مناسب می‌تواند باعث کاهش فرآیند آپوپتوز و افزایش بقا در پلاکت‌های ذخیره شده به مدت ۷ روز شود.

 

 


بهاره شکوهیان، دکتر زهره شریفی، دکتر مهشید محمدی پور، دکتر فاطمه یاری،
جلد ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
سابقه و هدف
CD۴۰L ، پروتئینی غشایی و یکی از اعضای خانواده TNF است که نقش مهمی در انتقال پیام سلولی در ایمنی ذاتی و تطبیقی دارد. از آن جایی‌که این پروتئین نقش خود را از طریق تجمع گیرنده در سطح سلول هدف ایفا می‌کند، به ‌نظر می‌رسد فرم مالتی‌‌مری آن بتواند اثر قوی‌تری نسبت به فرم طبیعی ترایمری ایجاد کند. بر ‌این اساس در این مطالعه کلونینگ و بیان فرم کایمری و دودکامری CD۴۰L محلول، از طریق پروتئین خود مالتی‌مر شونده سورفاکتانت پروتئین  (SP-D) D، در رده سلولی HEK۲۹۳ مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش‌ها
مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. پروتئین SPD-CD۴۰L به ‌صورت in silico طراحی و در پلاسمید pcDNA۳,۱(+) همسانه‌سازی شد. سلول‌های HEK۲۹۳ به عنوان میزبان بیانی مورد استفاده قرار گرفته و ترانسفکت شدند. بیان CD۴۰L نوترکیب در سطح RNA به وسیله RT-PCR بررسی شد. پس‌ از تخلیص پروتئین نوترکیب با روش کروماتوگرافی تمایلی، وزن مولکولی آن توسط SDS-PAGE تعیین گردید. به ‌منظور بررسی اختصاصیت پروتئین نیز از روش‌های ELISA وDot Blot  استفاده شد.
یافته‌ها
نتایج به دست آمده نشان‌دهنده ترانسفکشن سلول‌های HEK۲۹۳ و بیان پروتئین نوترکیب پس از ۲۴ و ۴۸ ساعت از زمان ترانسفکشن بود. هم چنین نتایج حاصل از روش ELISA و Dot Blot بیانگر اختصاصیت پروتئین کایمری SPD-CD۴۰L بود. 
نتیجه گیری
پروتئین کایمری SPD-CD۴۰L از طریق وکتور بیانی pcDNA۳,۱(+) در رده سلولی یوکاریوتی HEK۲۹۳ به­طور موفقیت­آمیز بیان شد و وزن مولکولی پروتئین ۴-ترایمری(دودکامری) با مقدار مورد انتظار تطابق داشت.

 


دکتر فریبا راد، سارا راد، یوسف کریمی نژاد، دکتر رستم حسن نزاد، دکتر سعید سیاری نوبندگانی، دکتر مهتاب مقصودلو،
جلد ۱۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده
سابقه و هدف
سیستم خود حذفی محرمانه از سال ۱۳۸۲ به منظور ارتقای سلامت خون در سازمان انتقال خون ایران اجرا شد. با توجه به اهمیت سلامت اهداکنندگان در تامین خون سالم و شیوع بیماری‌های منتقله از راه خون، بر آن شدیم به بررسی روند خود حذفی محرمانه در سلامت خون‌های اهدایی در انتقال خون استان کهگیلویه و بویر احمد بپردازیم.
مواد و روش‌ها
در این مطالعه توصیفی، اطلاعات مربوط به ۱۶۷۳۴۱ اهداکننده خون در طی سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۳ توسط نرم‌افزار اطلاعات اهداکنندگان استخراج و بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها توسط نرم‌افزار ۱۶ SPSS و آزمون آماری کای‌دو انجام شد.
یافته‌ها
اطلاعات اهداکنندگان به سه گروه سه سالانه طبقه‌بندی گردید و مشاهده شد که فرآیند خود حذفی در گروه‌های تحت مطالعه سیر صعودی داشته است. کمترین تعداد خود حذفی مربوط به سه ساله ۱۳۸۷-۱۳۸۵ (۳۱۰ نفر) و بیشترین آن مربوط به سه ساله ۱۳۹۳-۱۳۹۱ (۸۰۵ نفر) بود(۰۰۰۱/۰ p<). فراوانی نسبی هپاتیت B و هپاتیت C در گروه خود حذفی از غیر خود حذفی به نحو معناداری بیشتر بود و در گروه خود حذفی HIV مثبت گزارش نشده بود(۰۰۰۱/۰ p<).
نتیجه گیری
اگر چه به ­کارگیری سیستم خود حذفی منجر به از دست­ دادن تعدادی از اهداکنندگان شده است اما در ارتقای سلامت خون در استان مؤثر است. پس در کشور ایران که از نظر شاخص­های انتقال خون در منطقه خاورمیانه از جایگاه مناسبی برخوردار است و با توجه به فرهنگ­سازی­های انجام ­شده در زمینه اهدای خون می­توان از این فرآیند جهت ارتقای بیشتر سلامت خون استفاده کرد.

 


نصرت اله مسینایی نژاد، دکتر عبدالغنی عبدالهی محمد، جاسم اله یاری، منصور زمانی افشار،
جلد ۱۶، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده

چکیده
سابقه و هدف
ماهیت مزمن بیماری تالاسمی باعث تاثیر بر جنبه‌های مختلف زندگی این بیماران و افزایش افسردگی می‌گردد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان افسردگی و عوامل مؤثر بر آن در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور مراجعه‌کننده به مرکز تالاسمی شهرستان سراوان در سال ۱۳۹۶ انجام گردید.
مواد و روش‌ها
در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی، ۶۰ نفر از بیماران مبتلا به تالاسمی با محدوده سنی ۱۰ تا ۱۷ سال مراجعه‌کننده به مرکز تالاسمی شهرستان سراوان در سال ۱۳۹۶، به صورت در دسترس انتخاب و وارد مطالعه گردیدند. برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه افسردگی کودکان استفاده گردید. اطلاعات بعد از جمع‌آوری با استفاده از نرم‌افزار ۲۳ SPSS و آزمون‌های واریانس یک طرفه و تی مستقل تجزیه و تحلیل گردید.
یافته‌ها
۶۰% افراد شرکت‌کننده در مطالعه حاضر مؤنث و ۴۰% آن‌ها مذکر بودند. میانگین سنی و نمره افسردگی بیماران به ترتیب: ۸۹/۱ ± ۵۵/۱۳ و۴۳/۵ ± ۷۵/۳۳ سال بود. نتایج تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد ۱۰۰% بیماران از درجات مختلف افسردگی رنج می‌برند. آزمون‌های آماری واریانس یک طرفه و تی مستقل ارتباط آماری معناداری را بین نمره افسردگی و اطلاعات دموگرافیک نشان نداد.
نتیجه گیری
نتایج مطالعه حاضر نشان داد بیماران تالاسمی از درجات مختلفی از افسردگی رنج می‌برند. لذا برنامه و راه‌کارهایی در جهت سازگاری با اثرات منفی بیماری توصیه می‌گردد.

 

دکتر سعیده میلانی، دکتر فاطمه یاری،
جلد ۱۷، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۹ )
چکیده

چکیده
سابقه و هدف
تزریق پلاکت، یکی از درمان‌های اصلی بیماران ترومبوسیتوپنیک، جهت کاهش شدت و فراوانی عواقب ناشی از خونریزی می‌باشد. عدم افزایش متناسب پلاکت‌ها متعاقب تزریق آن‌ها تحت عنوان مقاومت پلاکتی شناخته می‌شود. هدف از این مطالعه، بررسی مکانیسم‌های دخیل در بروز و شکل‌گیری مقاومت پلاکتی بود.
مواد و روش‌ها
این مقاله به مرور فاکتورهای مؤثر در افراد دریافت‌کننده و اهداکننده پلاکت و برخی از خصوصیات خود محصول پلاکتی در بروز مقاومت پلاکتی پرداخته است که از طریق بانک‌های اطلاعاتی Science Direct ، PubMed ،Medline ،SID ،Scopus و Magiran و جستجوی کلید واژه‌های مقاومت پلاکتی، آلوآنتی‌بادی، HLA و تزریق پلاکت در بین حدود ۱۳۰ مقاله مرتبط انجام شده و نهایتاً ۹۷ مقاله برای نوشتن استفاده گردید.
یافته‌ها
مقاومـت پلاکتی به دو گروه مقاومت ایمونولوژیک و غیر ایمونولوژیک قابل تقسیم می‌باشد. نوع ایمونولوژیک عمدتاً با ایجاد آلوایمونیزاسیون ناشی از تماس بـا آنتـی‌ژن‌های لکوسیت انسانی -HLA و آنتی‌ژن‌های پلاکت انسانی HPA- ایجاد می‌‌گردد. در موارد غیر ایمونولوژیک که حدود۸۰% علل بروز مقاومت پلاکتی به شمار مـی‌آیند، عواملی هم‌چـون تب، بزرگی طحال و مصرف برخی داروها منجر به بروز مقاومت پلاکتی می‌گردند.
نتیجه گیری
شناسایی عوامل و مکانیسم‌های دخیل در ایجاد مقاومت پلاکتی اعم از عوامل ایمونولوژیک و غیر ایمونولوژیک، نقش مهمی در پیشگیری، مدیریت بیماری و جلوگیری از گسترش و تکرار آن بر عهده خواهد داشت.

دکتر سعیده میلانی، دکتر فاطمه یاری،
جلد ۱۷، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده

چکیده
سابقه و هدف
مقاومت پلاکتی می‌تواند ناشی از عوامل ایمونولوژیک و غیر ایمونولوژیک باشد. در موارد غیر ایمونولوژیک بایستی منشاء بروز مقاومت که معمولاً وجود بیماری می‌باشد برطرف گردد. در مقاومت پلاکتی ناشی از عوامل ایمونولوژیک، آنتی‌بادی‌های تولیدی ضد پلاکت‌های دارای آنتی‌ژن بیگانه نقش ایفا می‌کنند. بررسی راه‌کارهای دخیل در شناسایی و پیشگیری از مقاومت پلاکتی ایمونولوژیک از اهداف این مطالعه بود.
مواد و روش‌ها
این مقاله به مرور آزمایش‌های مورد استفاده در شناسایی مقاومت پلاکتی، روش‌های انتخاب پلاکت‌های سازگار، هم‌چنین پیشگیری و مدیریت این بیماری پرداخته است. این کار با جستجوی کلید واژه‌های تزریق پلاکت، مقاومت پلاکتی، افزایش تصحیح شده و آلوآنتی‌بادی در بانک‌های اطلاعاتی Science Direct ،PubMed Medline ،SID ،Scopus و Magiran از بین ۱۰۰ مقاله مرتبط انجام شد که در نهایت از ۶۶ عدد از آن‌ها در نوشتن این مقاله استفاده گردید.
یافته‌ها
از آن‌جایی که عمده‌ترین دلیل ایمونولوژیک بروز مقاومت پلاکتی، تولید آلوآنتی‌بادی ضد HLA می‌باشد بررسی آنتی‌بادی تولیدی ضد HLA اهمیت بسیاری دارد. کراس‌مچ و پیش‌بینی ویژگی آنتی‌بادی نیز می‌تواند برای این بیماران انجام پذیرد. تعویض پلاسما، تزریق ایمونوگلوبولین وریدی و استفاده از برخی از داروها و ترکیبات، نیز در شرایط اضطراری انجام می‌گردد.
نتیجه گیری
بررسی میزان کارآیی روش‌های شناسایی مقاومت پلاکتی و پلاکت‌های سازگار، به روند پیشگیری، درمان و  مدیریت هر چه بهتر این بیماری کمک بسیاری خواهد نمود.

آرزو دربندی، دکتر فاطمه یاری، دکتر زهره شریفی، دکتر نگار رضایی،
جلد ۱۸، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده
سابقه و هدف
میکروپارتیکل‌های پلاکتی، میکروذرات مشتق از پلاکت می‌باشند. امروزه می‌توان با استفاده از نانو پارتیکل‌ها، بسیاری از محدودیت‌های روش‌های پیشین دارو رسانی در درمان سرطان‌ها را کاهش داد. دوکسوروبیسین، داروی شیمی درمانی موجود برای درمان بسیاری از سرطان‌ها است که دارای خاصیت فلوئورسنت بوده و با ویژگی فلوئورسنت آن، شناسایی می‌شود. هدف از این مطالعه، مقایسه روش‌های مختلف بارگذاری دارو در میکروپارتیکل پلاکتی بود.
مواد و روش‌ها
در یک مطالعه تجربی، کنسانتره پلاکتی در روز پنجم از سازمان انتقال خون دریافت گردید. سپس طی چند مرحله سانتریفیوژ، میکروپارتیکل پلاکتی استخراج شد. با استفاده از میکروبیدهای فلوئورسنت یک میکرومتری و آنتی‌بادی ضد CD۴۱ وCD۶۱ ، میکروپارتیکل‌ها به ترتیب تعیین سایز و هویت گردیدند. µg۱۰ دوکسوـ روبیسین در میکروپارتیکل‌های پلاکتی با سه روش انکوباسیون، پپتیدهای نفوذکننده به سلول و سونیکاسیون بارگذاری شد و با استفاده از خاصیت اتو فلوئورسنت دوکسوروبیسین، درصد ورود دارو به میکروپارتیکل با فلوسیتومتری اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها
۹۵% از جمعیت کل میکروپارتیکل‌ها از نظر سایز در محدوده زیر یک میکرومتر و ۳۹/۹۲% و ۰۳/۸۰% از این میکروپارتیکل‌ها دارای CD۴۱ و CD۶۱ بودند. میزان نور فلوئورسنتی که به طور میانگین در هر کدام از روش‌های انکوباسیون، سونیکاسیون و CPP محاسبه گردیدند، به ترتیب ۳۷/۱۱ ± ۰۹/۷۹% ، ۱۲/۲۵ ± ۴۸/۴۷% و ۲۴/۲۳ ± ۶۹/۵۶% تعیین شدند.
نتیجه گیری
روش انکوباسیون با بالاترین میانگین داروی لود شده می‌تواند روش مؤثرتری باشد. استفاده از این روش برای بارگذاری دارو در پارتیکل‌ها در مطالعه‌های بالینی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد.

دکتر سعیده میلانی، دکتر فاطمه یاری،
جلد ۱۸، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده
سابقه و هدف
کشت لنفوسیتی مخلوط ((MLC جهت مطالعه میانکنش بین جمعیت‌های لنفوسیتی و ترکیبات ناشی از این میانکنش‌ها به کار می‌رود. تکثیر لنفوسیت‌ها در محیط MLC، به علت ترشح سیتوکاین‌ها در این محیط افزایش می‌یابد. سیکلوسپورین A به عنوان مهارکننده سیستم ایمنی به کار می‌رود. تزریق مکرر خون، باعث آلوایمیونیزاسیون لنفوسیت‌های B می‌گردد. یکی از روش‌های تولید آنتی‌بادی، نامیراسازی لنفوسیت‌های B می‌باشد. سیتوکاین‌ها با افزایش تکثیر لنفوسیت B به نامیراسازی کمک می‌کنند. با توجه به نقش MLC در تولید سیتوکاین، هدف این مطالعه، تولید MLC و بررسی آن در تکثیر سلول‌های آلوایمن در حضور و عدم حضور سیکلوسپورین بود. 
مواد و روش‌ها
در یک مطالعه تجربی، لنفوسیت‌های خون محیطی دو فرد که یکی حاوی آنتی‌ژن RhD و دیگری فاقد آن بود  با روش فایکول جداسازی و جهت تولید MLC در معرض هم قرار گرفتند. اثرMLC  تولیدی و سیکلوسپورین بر تکثیر لنفوسیت‌های آلوایمن با میکروسکوپ و رنگ‌آمیزی تریپان‌بلو بررسی شد و نتایج با نرم‌افزار prism و مقایسه میانگین‌ها با آزمون t-test جفت شده بررسی گردید(۰۵/۰ p<).
یافته‌ها
MLC و سیکلوسپورین باعث افزایش تکثیر لنفوسیت‌ها با میانگین و انحراف معیار۸/۱۹۷۹۸۹ ± ۴۴۰۰۰۰ در مقایسه با کنترل ۸/۸۴۸۵۲ ± ۱۶۰۰۰۰ گردیدند.
نتیجه گیری
MLC و سیکلوسپورین به  تکثیر سلول‌های لنفوسیتی کمک می‌کنند. با تأیید آزمایش‌های تکمیلی،MLC  و سیکلوسپورین می‌توانند در تکثیر لنفوسیت‌های B به عنوان یکی از گروه‌های سلولی لنفوسیتی، جهت تولید آنتی‌بادی مؤثر واقع گردند.

آتوسا نعمتی، دکتر فاطمه یاری، دکتر مهشید محمدی پور، دکتر نگار رضایی،
جلد ۱۸، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده
سابقه و هدف
مطالعه‌های پیشین به ارتباط مهم CD۴۰L با لنفوسیت B اشاره کرده‌اند. CD۴۰L پلاکتی نقش مهمی در فعال‌سازی لنفوسیت B و ایمنی هومورال ایفا می‌کند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر CD۴۰L تخلیص شده از فرآورده پلاکتی بر بقا و فعال‌سازی سلول‌های Daudi به عنوان یک رده سلولی در دسترس برای لنفوسیت‌های B خون محیطی بود.
مواد و روش‌ها
در یک مطالعه تجربی، CD۴۰L تخلیص شده از فرآورده پلاکتی در دو غلظت ۵۰۰ و ۱۰۰۰ ng/mL با رده سلولی Daudi مواجه شد. پس از گذشت ۴۸ و ۷۲ ساعت از مواجهه، بقا و تکثیر سلول با استفاده از روش MTT و میزان بیان CD۲۷ با استفاده از فلوسیتومتری مورد مطالعه قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل آماری از نرم‌افزار ۲۶ SPSS و آزمون‌های آماری Independent two Sample Test و Mann-Whitney استفاده شد.
یافته‌ها
نتایج به دست آمده نشان‌دهنده افزایش بقای سلول‌ها در ۴۸ ساعت پس از مواجهه با غلظت ng/mL  ۱۰۰۰  با  ۰۴/۰=p و میانگین ۴۱/۰ ± ۶۱/۰ نسبت به گروه کنترل با میانگین ۱۵/۰ ± ۳۰/۰ معنا‌دار و در غلظت ng/mL ۵۰۰ و میانگین ۳۵/۰ ± ۵۸/۰ غیر معنا‌دار بود. میانگین بیان CD۲۷ در تمامی غلظت‌ها افزایش معنا‌داری نشان نداد.
نتیجه گیری
CD۴۰L محلول در بقای سلول‌های Daudi در غلظت‌های بالاتر تاثیرگذار بوده است و افزایش غیر معنا‌دار بیان CD۲۷ به عنوان یکی از مارکرهای فعال‌سازی لنفوسیت B ، نیاز به فراهم کردن شرایط مناسب‌تر هم‌چون استفاده از سیتوکاین‌ها در محیط کشت سلول را بیان می‌کند.

محدثه رحیمی مفرد، دکتر فاطمه یاری، دکتر مهین نیکوگفتار ظریف، مریم داداشی، دکتر افسانه آقایی،
جلد ۱۸، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده
سابقه و هدف
تکثیر و تمایز سلول‌های بنیادی مزانشیمی(MSC) در محیط کشت، مستلزم حضور مکمل­های مغذی همانند سرم جنین گاوی(FBS) می­باشد که خطر ابتلا به پریون­ها یا عفونت­های زئوتیک را افزایش می­دهد. لیزات پلاکتی به عنوان یک منبع غنی از فاکتورهای رشد و سیتوکاین­ها می‌تواند جایگزین­ FBS در محیط کشت سلولی باشد. هدف مطالعه، مقایسه اثر لیزات ­پلاکتی خون بند ­ناف و خون­ محیطی بر تکثیر و تمایز MSCs بود.
مواد و روش‌ها
در این مطالعه تجربی، MSCs انسانی از بافت جفت جدا و با روش فلوسیتومتری تایید هویت شدند. ۳ کیسه پلاکتی جمع­آوری و لیزات ­پلاکتی به روش تکرار انجماد/ ذوب تهیه شد. MSCs در محیط­های متفاوت کشت و برای ارزیابی ظرفیت تمایز، در محیط­های تمایز استخوان­سازی و چربی کشت و با رنگ­آمیزی اختصاصی آلیزارین­ رد و Oil Red-O بررسی شدند. میزان TGF-β به روش الایزا ارزیابی شد. تحلیل آماری با استفاده از  ۲۲ SPSS و آزمون One-Way ANOVA انجام شد.  
یافته‌ها
میزان تکثیر MSCs در محیط­های حاوی لیزات پلاکتی خون محیطی یا بند ناف تفاوت معناداری با محیط حاوی ۵% FBS نداشت. میزان تکثیر در محیط حاوی CBL و سرم خون بند ­ناف تفاوت معناداری با محیط حاوی۱۰% FBS نداشت و توانایی تمایز MSCs به سلول­های استخوانی و سلول­های چربی در محیط‌های حاوی CBL یا PBL به خوبی حفظ شده بود.
نتیجه گیری
لیزات­ پلاکتی می­تواند جایگزین مناسبی برای سرم حیوانی در محیط کشت ­سلول باشد. این عوامل علاوه ‌بر رشد و تکثیر سلول‌های مزانشیمی، توانایی تمایز به استئوسیت و آدیپوسیت را در محیط­های حاوی این عوامل به خوبی حفظ می­نماید.
 

فاطمه توبه یانی، دکتر سعیده میلانی، دکتر فاطمه یاری،
جلد ۱۹، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده

چکیده
سابقه و هدف
ایمنی‌زایی در آزمایشگاه، امکان‌پذیر می‌باشد. در این روش سلول‌های تک هسته‌ای خون محیطی، جداسازی شده و با فاکتورهای لازم جهت ایمنی‌زایی در محیط کشت مواجه می‌شوند. در این مطالعه، به دنبال شناخت فاکتورهای مختلف و عوامل دخیل در فرآیند ایمنی‌زایی لنفوسیت‌های B در آزمایشگاه به عنوان مرحله مقدماتی در ایجاد آنتی‌بادی بر علیه آنتی‌ژن گروه خونی Kell بودیم.
مواد و روش‌ها
در یک مطالعه تجربی، آنتی‌ژن Kell از کیسه‌های خون کامل Kell+ جداسازی و تخلیص شد. سلول‌های تک هسته‌ای خون محیطی از کیسه‌های خون کامل Kell- با استفاده از روش گرادیان دانسیته، جداسازی شدند و پس از مواجهه با ال ـ لوسیل ال ـ لوسین متیل استر، با کلیه فاکتورهای لازم جهت ایمنی‌زایی در محیط کشت با غلظت مناسب از آنتی‌ژن، ادجوانت و سیتوکاین‌های اینترلوکین ۴ و اینترفرون گاما مواجه گردیدند. پس از ۱۱-۷ روز، سوپ‌روبی سلول‌ها از نظر تولید آنتی‌بادی با روش حساس الایزا بررسی شدند.
یافته‌ها
مطلوب‌ترین شرایط کشت به منظور ایجاد ایمنی‌زایی و تولید آنتی‌بادی اختصاصی Anti-Kell ، مواجهه سلول‌های تک هسته‌ای با غلظت ۲۵/۰ میلی‌مولار LLME و به کارگیری ۱۰۰۰-۵۰۰ نانوگرم در میلی‌لیتر آنتی‌ژن Kell به همراه ۱۰ میکرولیتر MLC (Mix lymphocyte culture) است. میانگین جذب نوری در طول موج ۴۵۰ نانومتر که بیانگر تولید آنتی‌بادی اختصاصی علیه آنتی‌ژن Kell می‌باشد، در این حالت ۰۳/۰ ± ۰۵۲/۲  به ‌دست آمد.
نتیجه گیری
بر اساس مطالعه انجام شده، انجام ایمنی‌زایی در محیط کشت علیه آنتی‌ژن Kell امکان‌پذیر می‌باشد و می‌توان با به کارگیری عوامل مختلف، تحریک سلول‌های تولیدکننده Anti-Kell در محیط کشت را بهینه سازی کرد.
 

دکتر فاطمه یاری، نادیا باقری، دکتر امیر تیمورپور، مریم زمان وزیری، فاطمه صباغی، فرزانه مرتضی پور برفی،
جلد ۱۹، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده

چکیده
سابقه و هدف
آنتی‌ژن‌های سازگاری نسجی(HLA)، تنوع ژنتیکی بالایی داشته و فراوانی آن­ها می‌تواند در قومیت‌های مختلف، متفاوت باشد. لذا تعیین این آنتی‌ژن‌ها در قومیت‌های مختلف می‌تواند داده‌هایی به دست دهد که از آن بتوان در گسترش مرکز ملی پذیره‌نویسی اهداکنندگان سلول‌های بنیادی استفاده نمود.
مواد و روش‌ها
در این مطالعه توصیفی که در طی سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ بر روی ۲۰۶۴ داوطلب اهدای سلول‌های بنیادی خونساز صورت گرفت، تعیین آلل‌های HLA-A با روش PCR-SSP صورت پذیرفت. اطلاعات نژادی/قومیتی و HLA از قومیت‌های گیلک(۵۱۰ نفر)، لر(۴۶۵ نفر)، کرد(۷۱۹ نفر) و عرب(۳۷۰ نفر) تجزیه و تحلیل و ارتباط آلل و نژاد با روش آماری کای‌دو، ارزیابی شد. برای این منظور، مقایر باقی‌مانده استاندارد شده، تعیین گردیده و در تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم‌افزار R استفاده شد.
یافته‌ها
فراوانی آللی در گروه‌های قومی مورد مطالعه، برای HLA-A*۲۳ و HLA-A*۳۱ ، کمتر از ۳ درصد به دست آمد. در گروه‌های آللی HLA-A*۲۵ ، HLA-A*۳۴ ، HLA-A*۳۶ ، HLA-A*۴۳ ، HLA-A*۶۶ ، HLA-A*۶۹ و HLA-A*۷۴ ، این فراوانی کمتر از ۱% جمعیت مورد مطالعه بود. فراوانی گروه‌های آللی کمیاب HLA-A ، شامل HLA-A*۳۴ ، HLA-A*۶۹ و HLA-A*۷۴ ، در اقوام لر، گیلک، عرب و کرد تفاوت معنادار(p- value کمتر از ۰۵/۰) نشان دادند.
نتیجه گیری
شناسایی فراوانی آلل‌های HLA در قومیت‌های مختلف، می‌تواند شباهت‌ها و تفاوت‌ها در گروه‌های آللی را در آن اقوام مشخص و در طراحی یک برنامه بهتر برای توسعه مراکز اهدای سلول های بنیادی مؤثر باشد.
 

مهران امروانی، دکتر فاطمه یاری، دکتر سعیده میلانی، بهناز عموحسین،
جلد ۱۹، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده

چکیده
سابقه و هدف
آنتی‌بادی علیه آنتی‌ژن RhD در طب انتقال خون و بالین از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد. لذا در این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر در بهینگی ایمونیزاسیون جهت دستیابی به لنفوسیت ایمونیزه شده تولیدکننده آنتی‌بادی پرداخته شده تا در محیط آزمایشگاهی به آنتی‌بادی علیه آنتی‌ژن RhD دست یافته شود.
مواد و روش‌ها
در یک مطالعه تجربی، لنفوسیت‌های خون محیطی به روش فایکول از کیسه‌های خون کامل O منفی جداسازی شدند. سپس این لنفوسیت‌ها با ال‌لوسین متیل استر تیمار شده و در پلیت کشت سلولی با آنتی‌ژن محلول و ذره‌ای RhD ، اینترفرون گاما، اینترلوکین۴ و CpGODN به مدت یک هفته در دمای ۳۷ درجه سانتی‌گراد مواجه شدند. پس از این مدت انکوباسیون به منظور ارزیابی تولید آنتی‌بادی از لنفوسیت‌ها بر روی سوپرناتانت حاصل از محیط کشت مواجه سلولی با روش الایزا انجام شد. 
یافته‌ها
استفاده از اینترفرون گاما، ترکیب آن با اینترلوکین-۴ و CpGODN به عنوان عوامل بهینه‌کننده جهت تولید آنتی‌بادی از لنفوسیت‌های جدا شده به روش فایکول در ایمونیزاسیون آزمایشگاهی شناخته شدند(به ترتیب با تولید آنتی‌بادی با غلظت‌های ۸۳۱/۳۶ ± ۸۵۱/۷۵ ، ۲۹۳/۳۱ ± ۱۹۵/۸۲ و۸۱۴/۲۴ ± ۱۳۴/۶۶ نانوگرم در میلی‌لیتر در ۱۰ مواجه صورت گرفته).  
نتیجه گیری
استفاده از عوامل بهینه کننده ایمونیزاسیون نقش مؤثری بر تولید آنتی‌بادی علیه آنتی‌ژن RhD در محیط آزمایشگاهی دارند.

کوثر عابدینی، دکتر فاطمه یاری، دکتر سعیده میلانی،
جلد ۲۰، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۲ )
چکیده

چکیده
سابقه و هدف
یکی از آنتی‌‌ژنهای فرعی گروه خونی،Duffy  میباشد که شامل زیرگروههای مختلف است. سیستم گروه خونی Duffy ، از نظر انتقال خون، از اهمیت بالینی برخوردار است، لذا شناسایی دقیق این آنتیژن اهمیت به سزایی دارد. دراین مطالعه، فرآیند محلولسازی غشای گلبول قرمز و خالصسازی آنتیژن بررسی شد.
مواد و روش‌ها
در این مطالعه تجربی، کیسه گلبول قرمز متراکم با ویژگی O- و Fya+ از پایگاه انتقال خون استان تهران، تهیه شده و با به کارگیری دترژانت Nonidet P-۴۰، اقدام به محلول‌سازی غشای آن‌ها شد. در مرحله بعد، آنتی‌ژن Fya با استفاده از روش کروماتوگرافی تمایلی و به کارگیری آنتی‌بادی اختصاصی این آنتی‌ژن خالص‌سازی شد. ویژگی پروتئین خالص شده با روشELISA  بررسی شد.
یافته‌ها
ویژگی Fya+ در گلبول‌های قرمز کیسه RBC با روش آگلوتیناسیون تایید شد. به علاوه، ویژگی آنتی‌ژن تخلیص شده از کیسه یاد شده، با روش‌ ELISA تایید شد. جذب نوریOD ۴۵۰ nm  آنتی‌ژن تخلیص شده در روش ELISA با آنتی‌بادی‌های Fya و Fyb، به ترتیب ۱۳۷/۰ ± ۰۵۶/۱ و ۰۱۶/۰ ± ۱۹۷/۰ n=) بود.
نتیجه گیری
جهت دستیابی به آنتی‌ژن Fya، محلول‌سازی غشای گلبول قرمز با استفاده از دترژانت غیر یونی  Nonidet P-۴۰، قابل انجام بوده و می‌توان در مطالعه‌های بعدی از آنتی‌ژن به دست آمده، در زمینه‌های مختلف از جمله ایمنی‌زایی و تولید آنتی‌بادی بهره برد.

 


صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهشی خون می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Scientific Journal of Iran Blood Transfus Organ

Designed & Developed by : Yektaweb