دکتر بهزاد پوپک، دکتر علیاکبر پورفتحاله، دکتر حسین نجمآبادی، دکتر سید حسین یحیوی، دکتر یوسف مرتضوی، دکتر پروانه وثوق، دکتر شهلا انصاری دماوندی، دکتر خدیجه ارجمندی رفسنجانی، دکتر محمد تقی ارزانیان، دکتر مینا ایزدیار، دکتر ثمین علوی، دکتر غلامرضا باهوش، دکتر الهام شاهقلی، دکتر امیرعلی حمیدیه، دکتر محمد فرانوش، دکتر گلاره خسرویپور، فریبا حقنژاد دوشانلو، ابوالفضل یوسفیان،
جلد ۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۶ )
چکید ه
سابقه و هدف
بازآرایی قطعات ژنی مختلف متغیر( V )، تنوع( D )، اتصال( J ) و ثابت( C ) تنوع زیادی را در IgH و Ig k ایجاد میکند و منجر به تشکیل توالیهای اختصاصی میگردد که برای هر سلول یا کلون خاص است. در لوسمیهای لنفوبلاستی نیز بازآرایی مشابه سلولهای طبیعی در ژنهای IgH و Ig k ایجاد میگردد که میتواند به عنوان شاخص کلونالیتی و ارزیابی MRD مورد استفاده قرار گیرد. هدف از مطالعه حاضر بررسی الگوی بازآرایی ژنهای IgH ، Ig k در ALL کودکان از نوع پیشسازهای B توسط PCR به منظور پیگیری MRD پس از شروع درمان میباشد.
مواد وروشها
در مطالعه آیندهنگر حاضر ۱۸۳ کودک با تشخیص اولیه لوسمی حاد قبل از شروع درمان بررسی شدند. پـس از ارزیابـی مـرفولـوژی(% ۴۱: ۲ L ؛ % ۴۴: ۱ L ) و ایمـونوفنوتیپ، تنها ۱۴۰ بیمار با تشخیص B-precursor ALL برای مطالعه انتخاب شدند که ۳/۵۳% جمعیت را پسران و ۷/۴۶% را دختران(۱۴/۱: M/F ) با میانگین سنی ۶/۶۳ ماه(حداقل: ۶ ماه و حداکثر ۱۵۶ ماه) ابتلا تشکیل میدادند. سلولهای تک هستهای که بلاستها را نیز شامل میشد در زمان تشخیص، روز ۱۴، روز ۲۸(انتهای درمان القایی)، ۴۵ روز تا ۳ ماه، ۳ تا ۶ ماه و ۶ تا ۱۲ ماه پس از شروع درمان بیماران پس از ارزیابی مرفولوژی با گرادیان غلظتی جدا شدند. پس از استخراج DNA ، آزمایش PCR به منظور تکثیر منطقه خیلی متغیر ژن IgH ( CDR-۳ & ۱ ) و Ig k ( V k I-IV/ Kde ) با استفاده از آغازگرهای مشترک انجام شد. محصولات PCR پس از آنالیز هترودوپلکس و الکتروفورز بر روی ژل پلیآکریلامید و رنگآمیزی نقره مورد بررسی قرار گرفته و پس از تعیین توالی جهت تایید با توالیهای مشابه در بانک ژنی مقایسه شدند. آنالیز آماری با برنامه نرمافزاری ۵/۱۱ SPSS انجام شد.
یافتهها
۱۱۴ نفر(۵/۹۰%) از بیماران دارای بازآرایی کلونال در ژن IgH با استفاده از آغازگرهای مشترک نواحی CDR-III و CDR-I بودند(منوکلونال ۸/۵۷%، بایکلونال ۹/۳۴% و اولیگوکلونال ۵/۵%). الگوی کلونال Ig k -Kde در ۵۹(۶۷%) بیمار از موارد BP-ALL وجود داشت(۱۰% بایکلونال). با توجه به ارزیابی مرفولوژی معمول حدود ۹۲% از بیماران در فازهای ارزیابی شده در رمیسیون کامل بودند. MRD مثبت با استفاده از بازآراییهای ژنی از بیش از ۹۰%، به ۲۰% با درمان در فازهای مختلف تعریف شده کاهش پیدا کرد. از چهار بیماری که در زمان پیگیری عود کردند ۳ نفر MRD مثبت بوده و به جز یک بیمار همگی در رمیسیون کامل بالینی بودند.
نتیجه گیری
الگوی بازآرایی ژنی و مثبت شدن MRD در فازهای پس از درمان قابل مقایسه با موارد گزارش شده قبلی یا بیشتر از آن است و این اختلاف به دلیل اختلاف در روش، DNA و شاخصهای مورد ارزیابی است. با توجه به نتایج حاصل میتوان از این شاخصها در تشخیص کلونالیتی و ارزیابی MRD استفاده کرد.
کلمات کلیدی : بازآرایی ژنها، حداقل بیماری باقیمانده، لوسمی لنفوبلاستی حاد