جستجو در مقالات منتشر شده


۵۶ نتیجه برای حسینی

دکتر لادن حسینی گوهری، دکتر عیسی نورمحمدی، دکتر زهره عطارچی،
جلد ۲، شماره ۳ - ( بهار ۱۳۸۴ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  جهت پیشگیری از بروز خطا در تعیین هموگلوبینوپاتی‌ها به‌روش الکتروفورز بر روی استات سلولز، به‌کاربردن نمونه خون کنترلی حاوی هموگلوبین‌های F ، A ، S و یا C در کنار نمونه‌های بیماران الزامی است. زیرا عدم استفاده از هِم کنترل موجب تفسیرهای نادرست می‌گردد که بیانگر ضعف در سیستم کنترل کیفی آزمایشگاه است. هدف از این طرح تحقیقاتی ساخت هِم کنترل برای الکتروفورز استات سلولز بود.

  مواد وروش‌ها

  مطالعه انجام شده تجربی (exprimental) و روش نمونه‌گیری انتخابی بود . ابتدا از بین نمونه های خون بیماران، آنهایی‌که دارای هموگلوبین غیرطبیعی بودند انتخاب وپس از لیز گلبول‌های قرمز وسانتریفوژهمولیزیت بادور ۲ ۵ ۰۰۰ دردقیقه ، لایه رویی، حاوی همولیزیت شفاف بامحلول درابکین طوری رقیق گردید که غلظت هموگلوبین به ۲۰ تا۳۰ گرم در لیتر رسید وهموگلوبین به سیانومت هموگلوبین تبدیل گردید . آنگاه پس از افزودن ساکاروز ومواد محافظ، هِم کنترل ازصافی میلی پور( µm ۴۵ /۰) عبور داده شد . سپس در ویال‌های کوچک تقسیم ولیوفیلیزه گردید. محاسبات آماری به کمک نرم‌افزار آماری SPSS انجام شد.

  یافته‌ها

  دراین تحقیق سه نمونه هِم کنترل تهیه گردید . نمونه شماره یک حاوی هموگلوبین‌های D,F,A یا G ، نمونه شماره دوحاوی هموگلوبین‌های S,A ونمونه شماره سه حاوی هموگلوبین‌های F,A بود. مقدارسیانور پتاسیم به‌کاررفته ۱۰ مرتبه کمتر از سایر روش‌های ساخت بود. هِم کنترل تابیش از شش ماه پایداری داشت و انواع هموگلوبین به وضوح از یکدیگر جدا می‌شدند. محاسبه ضریب پراکندگی (CV) و انحراف معیار (SD) نشان داد که روش ساخت از قابلیت تکرارپذیری خوبی برخوردار است.

  نتیجه گیری

  بنابراین روش ساخت پیشنهادی که براساس تجربه علمی وعملی انجام شده و در این طرح انتخاب گردیده ، بامقایسه باسایر روش‌ها در حالی‌که از پایداری وقابلیت تکرارپذیری خوبی برخوردار است دارای مراحل ساخت کمتری است، مقرون به صرفه است و به‌علت مصرف کم سیانور پتاسیم دارای ایمنی بیشتری برای کارکنان آزمایشگاهی می باشد .

کلمات کلیدی: هم وگلوبین ، ا لکتروفورز، استات سلولز ، هموگلوبینوپاتی
دکتر عباس صاحبقدم لطفی، مجید مطهری، دکتر محمدرضا شکیبی، دکتر میرکامران موسوی حسینی، بهزاد ادیبی مطلق، دکتر مهدی محمودی،
جلد ۲، شماره ۴ - ( تابستان ۱۳۸۴ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  آرتریت روماتوئید یک بیماری مزمن التهابی شدید می‌باشد. در بیماری‌های التهابی از جمله آرتریت روماتوئید میزان IgA در سرم افزایش می‌یابد که به‌دنبال آن IgA اضافی می‌تواند بابرخی از پروتئین‌های موجود درسرم از جمله آلفا-۱-آنتی تریپسین ( a ۱ AT ) میانکنش داشته و تشکیل کمپلکس غیرایمنی بدهد. آزمایش‌های سرولوژی رایج تشخیصی برای آرتریت روماتوئید از جمله RF ، ESR وCRP در مواردی پاسخ منفی کاذب دارند اما براساس تحقیقات اخیر مشخص شده است که در بیماری آرتریت روماتوئید میزان این کمپلکس افزایش و پس از درمان کاهش می‌یابد، لذا می‌توان از آن به‌عنوان یک عامل تشخیصی استفاده نمود.

  مواد وروش‌ها

  مطالعه انجام شده تجربی، آزمایشگاهی بود. در این تحقیق میزان کمپلکس IgA – a ۱ AT در سرم ۳۷ بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید (با تشخیص قطعی پزشک) و ۴۴ فرد طبیعی به‌عنوان کنترل توسط روش الیزا با استفاده از آنت ـ ی‌ب ـ ادی منوکل ـ ونال ض ـ د a ۱ AT و آنتی‌ب ـ ادی پل ـ ی کلون ـ ال ض ـ د IgA کونژوگ ـ ه ش ــ ده با HRP
(Horse Radish Peroxidase) برای اولین بار در ایران و در آزمایشگاه بیوشیمی انجام شد . هم چن ین میزان ESR ، CRP و RF که آزمایش‌های معمول جهت تشخیص بیماری می‌باشند در سرم بیماران و افراد طبیعی نیز اندازه گیری گردید .

  یافته‌ها

  نتایج نشان داد که اختلاف میزان کمپلکس IgA – a ۱ AT در سرم بیماران نسبت به افراد کنترل به لحاظ آماری معنی‌دار است (۴/۱۵ ± ۷/۴۳ در بیماران و ۳/۸ ± ۵/۲۱ در افراد طبیعی) (۰۵/۰p < ). همچنین علیرغم این‌که RF در ۱۱ بیمار (۳۰% کل بیماران) منفی به‌دست آمد، کمپلکس IgA – a ۱ AT تنها در یک بیمار (۳%) از میانگین افراد طبیعی گزارش شده کمتر بود. این امر نشان‌دهنده این است که پاسخ‌های منفی کاذب درمورد میزان سرمی کمپلکس IgA – a ۱ AT توسط روش الیزا نسبت به آزمایش RF به‌شدت پایین است.

  نتیجه گیری

  از مطالعه انجام شده نتیجه‌گیری می‌شود‌که تعیین میزان کمپلکس IgA- a ۱ -antitrypsin در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید به‌عنوان شاخص مراحل پیشرفت بیماری پیشنهاد می‌شود که با روش الیزا قابل انجام است.

  کلمات کلیدی: کمپلکس IgA – a ۱ AT ، الیزا، آرتریت روماتوئید


سید شهاب‌الدین موسوی مطلق، دکتر حوری رضوان، دکتر علی‌اکبر پورفتح‌اله، دکتر میرکامران موسوی حسینی،
جلد ۲، شماره ۴ - ( تابستان ۱۳۸۴ )
چکیده

چکیده

سابقه و هدف

بیماری هموفیلی B‌، به‌علت کاهش یا عدم وجود فاکتور IX  انعقادی می‌باشد. روش درمان انتخابی برای این بیمـاران، استفـاده از فاکتـور IX است که تا حـد امکـان خالص شـده باشد، لذا محققین درصـدد تفکیک و خالص‌سازی پروتئین‌های پلاسمایی برآمده‌اند. از روش‌های رایج جهت تخلیص فاکتور IX می‌توان استفاده از کروماتوگرافی تعویض یونی را نام برد. ولی از دو دهه قبل به‌تدریج کروماتوگرافی تمایلی نیز به‌کار گرفته شده است.

هدف از این تحقیق در مرحله اول یافتن میزان خالص‌سازی فاکتور IX با استفاده از کروماتوگرافی تمایلی هپارین (به‌عنوان روش تکمیلی) و سپس مقایسه آن با سیستم کروماتوگرافی تعویض یونی با استفاده از DEAE بوده است.

 مواد و روش‌ها

مطالعـه انجـام شده از نـوع تجربـی بود. به‌منظـور تهیه فاکتـورIX انعقـادی از ستون XK-۱۶ و ژل‌هــای
DEAE- سفاروز و هپارین- سفاروز استفاده گردید. برای اندازه‌گیری فعالیت انعقادی، کیت پلاسمایی فاقد فاکتور IX و برای اندازه‌گیری میزان آنتی‌ژن، کیت الیزا مورد استفاده قرارگرفت.

یافته‌ها

فعالیت ویژه فاکتور IX و در نهایت میزان خالص‌سازی آن نسبت به پلاسما در کلیه مراحل کار مشخص گردید که با اضافه شدن یک مرحله کروماتوگرافی تمایلی (هپارین- سفاروز) به روش تهیه فاکتور IX، میزان فعالیت ویژه فاکتور IX از IU/mg ۱/۳ به IU/mg ۲۹ افزایش یافت و میزان خلوص آن در مقایسه با پلاسما حدود۱۴۵۰ برابر شد. درحالی‌که در استفاده تنها از کروماتوگرافی تعویض یونی (DEAE- سفاروز)، خلوص فاکتور IX حدود ۱۵۵ برابر پلاسما می‌باشد.

نتیجه گیری

نتایج این بررسی نشان می‌دهد که اضافه نمودن یک مرحله کروماتوگرافی تمایلی با استفاده از هپارین، در افزایش درجه خلوص و فعالیت ویژه این پروتئین پلاسمایی نقش چشمگیری داشته است.

کلمات کلیدی:  کروماتوگرافی تمایلی هپارین، فاکتور IX انعقادی، هموفیلی B، کروماتوگرافی تعویض یونی
دکتر مازیار غفوری، لیلا مستعان صفت، دکتر شهین شریفی، دکتر لادن حسینی گوهری، دکتر زهره عطارچی،
جلد ۲، شماره ۷ - ( زمستان ـ ويژه‌نامه سلامتي خون ۱۳۸۴ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  افتراق دو کم خونی هیپوکرومیک میکروسیتیک شایع، یعنی کم خونی فقر آهن و تالاسمی مینور نیازمند آزمایش‌های تخصصی و پر هزینه است که در مناطق کم جمعیت در دسترس نمی‌باشند. چند شاخص مشتق از پارامترهای اصلی شمارش سلول برای غربال بیماران کم خون معرفی شده‌اند و در این‌جا مقایسه می‌شوند.

  مواد وروش‌ها

  مطالعه انجام شده از نوع مقطعی بود. چهار شاخص England ، Mentzer ، Shine و MDHL برای ۱۱۰ بیمار تالاسمی مینور اثبات شده و ۶۱ بیمار با کم خونی فقر آهن محاسبه شد. با استفاده از تحلیل منحنی‌های ROC بهترین سطوح آستانه هر شاخص برای دست‌یابی به بالاترین حساسیت ممکن در شناسایی بیماران تالاسمیک انتخاب شد و حساسیت‌ها و ویژگی‌ها محاسبه و مقایسه شد.

  یافته‌ها

  شاخص Mentzer با حساسیت ۹/۹۰% و ویژگی ۳/۸۰% بهترین شاخص در شناسایی بیماران تالاسمیک محسوب می‌شود.

  نتیجه گیری

  به نظر می‌رسد که می‌توان به طور گسترده از شاخص Mentzer با هزینه کم برای غربالگری بیماران با کم خونی هیپوکرومیک میکروسیتیک استفاده کرد و آزمایش‌های ژنتیک، الکتروفورز هموگلوبین و اندازه‌گیری سطوح آهن سرم، فریتین و TIBC را تنها در مراکز ارجاعی و برای بیماران غربال شده و مشکوک درخواست نمود و هزینه‌های بهداشت عمومی را کاهش داد.

کلمات کلیدی: تشخیص افتراقی، تالاسمی مینور، کم خونی فقر آهن
سید جواد حسینی، دکتر علیرضا زمردی‌پور، دکتر راضیه جلال، دکتر فرزانه صابونی،
جلد ۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۵ )
چکیده

  چکیده

  سابقه و هدف

  کراتینوسیت یک مدل مناسب برای بیان ژن به صورت ex vivo برای رهاسازی سیستمیک پروتئین است. با توجه به این نکته عناصر کنترلی اختصاصی کراتینوسیت‌ها، گزینه‌های مناسبی برای بیان ژن با واسطه کراتینوسیت‌ها هستند. در پژوهش حاضر یک وکتور برای بیان اختصاصی پروتئین‌های نوترکیب در کراتینوسیت‌های اپیدرم با استفاده از پروموتر ژن کراتین‌ـ‌ ۱۴ انسانی طراحی گردید. توانایی پلاسمید ساخته‌شده به‌وسیله بیان cDNA فاکتور انعقادی IX انسان ی در کراتینوسیت‌های اولیه انسانی نشان داده‌شد.

  مواد وروش ها

  مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. با قرار گرفتن یک قطعه حاوی پروموتر ژن کراتین ـ ۱۴ انسانی به جای پروموتر سیتومگالوویروس ( CMV ) در پلاسمید pcDNA۳ ، پلاسمید بیانی phPK۱۴H ساخته شد. در مرحله بعد cDNA فاکتور IX انسانی که از کتابخانه cDNA کبدی جدا شده بود، وارد پلاسمید بیانی شد و پلاسمید pK۱۴hFIX ساخته شد و برای ترانسفکشن کراتینوسیت‌ها مورد استفاده قرار گرفت. کراتینوسیت‌های انسانی از پوست ختنه نوزادان جدا و با استفاده از محیط کشت عاری از سرم مخصوص کراتینوسیت‌ها کشت داده شدند. سلول‌های مزبور با پلاسمید نوترکیب جدید ساخته شده ( pK۱۴hFIX ) با استفاده از فیوجین-۶ ترانسفکت شدند. حدود ۷۲ ساعت پس از ترانسفکشن، محیط کشت به‌دست آمده از سلول‌های ترانسفکت شده برای بررسی بیان فاکتور IX جمع آوری و سلول‌ها به محیط کشت انتخابی حاوی جنیتیسین منتقل شدند. ادامه کشت سلول‌های مزبور در محیط انتخابی منجر به پدیدار شدن ۹ کلنی شد که در ادامه هر یک به صورت جداگانه کشت داده شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. بیان cDNA فاکتور IX با استفاده از آزمون انعقادی یک مرحله‌ای بر روی محیط‌های کشت و هم‌چنین انجام RT-PCR بر روی سلول‌های کراتینوسیت ترانسفکت مورد مطالعه قرار گرفت.

  یافته‌ها

  زمان‌های انعقاد به دست آمده از محیط‌های کشت سری‌های مختلف ترانسفکشن با کنترل‌های منفی مقایسه شد. فعالیت انعقادی فاکتور IX نوترکیب در محیط کشت کراتینوسیت‌های ترانسفکت شده قبل از تیمار جنیتیسین وپس از انتخاب کلنی‌ها با جنیتیسین نشان داده شد. بیان cDNA فاکتور IX در سلول‌های ترانسفکت شده هم‌چنین با انجام RT-PCR تایید شد.

  نتیجه‌گیری

  نتایج اولیه ما نظریه‌ای که کراتینوسیت‌های انسانی قادر به تولید فاکتور IX فعال تحت کنترل پروموتر کراتین‌ـ۱۴هستند را تایید می‌کند. علاوه بر این پلاسمید ساخته شده حاصل از این تحقیق ابزار مناسبی برای بررسی بیان پروتئین‌هایی که از اهمیت درمانی برخوردارند را در کراتینوسیت‌ها برای مطالعات مختلف بیوشیمیایی و سلولی فراهم ساخته است.

کلمات کلیدی: فاکتور IX ، کراتینوسیت، کراتین ـ ۱۴، ژن درمانی سوماتیک
افسانه آقایی، دکتر علی‌اکبر پورفتح‌اله، سیده زهرا بطحایی، دکتر سید محمد مؤذنی، هاشم خرسند محمدپور، دکتر حوری رضوان، سودابه بنازاده، بهزاد ادیبی مطلق، دکتر سید کامران موسوی حسینی، دکتر محمد علی جلیلی،
جلد ۳، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۵ )
چکیده

  چکیده

  سابقه و هدف

  پلاسمای انسان ماده‌ای‌حیاتی و منحصر به فرد است که حاوی پروتئین‌های مهم نظیر آلبومین، ایمونوگلوبولین، فاکتورهای انعقادی و غیره می‌باشد و مصارف دارویی دارد. فرآیند تخلیص ایمونوگلوبولین از پلاسما به روش اصلی پالایش با اتانل کوهن انجام می‌شود و محصول پایه ، فرکشن II می‌باشد. جهت دستیابی به فرکشن II با شرایط مناسب برای استفاده به عنوان ماده اولیه در خالص‌سازی ایمونوگلوبولین تزریق وریدی، از روش تغییر یافته کوهن استفاده گردید. هدف از تهیه این ماده حد واسط، استفاده از آن برای مراحل بعدی تخلیص و ویروس‌زدایی جهت تولید ایمونوگلوبولین تزریق وریدی بوده ‌است.

  مواد و روش ها

  مطالعه انجام شده از نوع تجربی (experimental) بود. به منظور تولید خمیر فرکشن II ، پروتئین‌های مختلف پلاسما با استفاده از اتانل در غلظت‌های متفاوت و در شرایط کنترل شده همراه با تنظیم دما، pH و قدرت یونی رسوب داده شد. در طی مراحل مختلف ، فرآیند پالایش نمونه‌های تولید شده به منظور ارزیابی فرآیند تولید مورد آزمایش قرار گرفت و نتایج حاصل از هر مرحله تولید با یکدیگر و نیز با پلاسما به عنوان ماده اولیه مقایسه گردید.

  یافته ها

  نتایج به دست آمده حاکی از بازده بالا ( gr/kg plasma ۲/۵ ) و خلوص مناسب (بالای ۹۰ درصد) فرکشن II مطابق استاندارد فارماکوپه به دست آمده بود به نحوی که سایر پروتئین‌های ضروری پلاسما که می‌تواند برای تهیه دیگر فرآورده‌های پلاسمایی مـورد استفـاده قرار گیرند نیز در شرایط مطلوب حفظ شدند. فرکشن II به دست آمده از نظر مقدار فعال کننده پری‌کالیکرین مطابق استاندارد فارماکوپه بود. در طی چند سری کاری انجام شده ، ساختار پروتئین تکرار پذیری خوبی را نشان داد که با استانداردهای استفاده شده نیز مطابقت داشت.

  نتیجه گیری


  فرکشن II به دست آمده یک ماده حد واسط مناسب برای تولید ایمونوگلوبولین تزریق وریدی می باشد که مقدار تجمعات و همچنین میزان فعال کننده پری کالیکرین آن در حد ناچیز است. از آن‌جایی که ساختار محصول به دست آمده در حد مطلوب است می‌توان از این روش برای تهیه فرکشن II در مقیاس نیمه صنعتی و حتی صنعتی استفاده نمود.

کلمات کلیدی : ایمونوگلوبولین تزریق وریدی ، پالایش به روش کوهن، ساختار مولکولی
احمد مردانی، صغری حسینی، نفیسه خیرخواهی،
جلد ۳، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۵ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  افزایش روز افزون موارد بروز و شیوع آلودگی به عوامل عفونی منتقله از طریق خون به ویژه ویروس‌های HIV ، HCV و HBV و طولانی بودن دوره پنجره (window period) آن‌ها، از مهم‌ترین دلایل طراحی سیستم خود حذفی محرمانه اهداکنندگان می‌باشد. این مطالعه به منظور بررسی کارآیی سیستم خود حذفی محرمانه اهداکنندگان در بهبود و ارتقای ایمنی خون‌های اهدایی در پایگاه انتقال خون استان قم انجام شده‌ است.

  مواد وروش‌ها

  مطالعه انجام شده به صورت مقطعی (Cross-sectional) بود. اطلاعات مربوط به ۱۲۹۳۵ نفر اهداکننده خون در مدت اجرای سیستم خود حذفی محرمانه از تاریخ ۱/۹/۸۲ لغایت ۳۱/۳/۸۳، از سیستم جامع انتقال خون جمع‌آوری شد. داده‌ها با استفاده از آزمون کای دو (Chi-square) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته‌ها

  از مجموع ۱۲۹۳۵ نفر اهداکننده خون، ۲۰۴ نفر (۵۷/۱%)خون خود را حذف کرده بودند که از این تعداد ۲۲ نفر (۷۸/۱۰%) الیزا مثبت و ۱۸۲ نفر (۲۲/۸۹%) الیزا منفی بودند. از ۲۲ نفری که آزمایش الیزا آن‌ها مثبت شده‌بود، ۱۱ نفر (۵۰%) HBsAg مثبت و ۱۱ نفر (۵۰%) HCV-Ab مثبت بودند و آزمایش HIV-Ab در هیچ‌کدام از افراد مذکور (۲۲ نفر)، مثبت نشد. نمونه‌های مثبت با آزمون‌های تاییدی آزمایش شدند که همه نمونه‌های HBsAg مثبت و ۷ نمونه از HCV-Ab مثبت‌ها، آزمون تاییدی مثبت نشان دادند. ارتباط معنی‌دار آماری بین نتایج آزمایش الیزا با وضعیت تأهل، سن و جنس اهداکنندگانی که خون خود را حذف کرده بودند و اهداکنندگانی که خون خود را حذف نکرده‌بودند، وجود نداشت.

  نتیجه گیری

  با توجه به نتایج حاصله از اجرای سیستم خود حذفی محرمانه در پایگاه قم و برخی پایگاه‌های انتقال خون کشور و افزایش موارد بروز و شیوع آلودگی به ویروس HIV و سایر عوامل بیماری‌زای عفونی منتقله از طریق خون از جمله ویروس‌های HCV و HBV در سراسر دنیا به ویژه در کشورهای جهان سوم، اجرای این طرح می‌تواند سبب افزایش و بهبود ایمنی خون‌های اهدایی گردد.

کلمات کلیدی : اهداکنندگان خون، HCV ، HBV ، HIV ، ایران
لادن حسینی گوهری، عیسی نورمحمدی، علی‌اکبر شرفی تفرشی مقدم، لیلا مستعان، آنتی دوروزیوتو،
جلد ۳، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۵ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  برای موفقیت بیشتر برنامه پیشگیری از تالاسمی، انجام آزمایش بیوسنتز زنجیره‌های گلوبین به عنوان یک آزمایش تکمیلی در کنار تجزیه DNA ضروری می‌باشد. با توجه به اهمیت موضوع، هر آزمایشگاهی باید دامنه مرجع این آزمایش را متناسب با روش به کار گرفته جهت افتراق انواع سندرم‌های تالاسمی به دست آورد. روش بیوسنتز زنجیره‌های گلوبین روش نسبتاًَ مشکل ولی مرجع جهت مطالعه سندرم‌های تالاسمی می‌باشد. هم‌چنین برای تعیین جهش‌های ساختمانی زنجیره‌های گلوبین کاربرد دارد. هدف از این مطالعه، راه‌اندازی روش بیوسنتز زنجیره‌های گلوبین و تعیین نسبت زنجیره‌های a / b در افراد سالم بود.

  مواد وروش‌ها

  مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. در این مطالعه نسبت زنجیره‌های گلوبین در دو مرحله بر اساس روش کلگ ـ ودرال(تغییر شکل یافته) اندازه‌گیری گردید. آنالیز زنجیره‌های گلوبین بر روی ۳۰ پرسنل آزمایشگاهی سالم و بستگان آن‌ها که دارای درصد HbA۲ و اندکس‌های خونی نرمال بودند صورت گرفت. در این روش، نمونه غنی از رتیکولوسیت با مخلوطی از اسیدهای آمینه که یکی از آن‌ها(لوسین) با مواد رادیو ایزوتوپ نشان‌دار شده، انکوبه می‌گردد. پس از شستشوی اضافه رادیو اکتیویته و رسوب گلوبین، زنجیره‌های مختلف به وسیله کروماتوگرافی تعویض کاتیونی، از یکدیگر جدا می‌شوند.

  یافته‌ها

  در این تحقیق نسبت زنجیره‌های a / b در همکاران سالم آزمایشگاهی بدون سابقه b تالاسمی در خانواده محاسبه گردید. میانگین نسبت زنجیره، ۱۲/۰ ± ۰۴۵/۱( SD ۱ ± mean ) با دامنه ۱۶۵/۱ – ۹۲۵/۰ به دست آمد که این نسبت با نسبت به دست آمده توسط سایر محققان در دنیا هم‌خوانی داشت.

  نتیجه گیری

  در هر برنامه غربالگری تالاسمی، مشکلات تشخیص به وجود می‌آید که بدون آزمایش بیوسنتز زنجیره‌ها قابل حل نمی‌باشند. روش کلگ ـ ودرال در حالی که از قابلیت تکرارپذیری و قابلیت اعتماد خوبی برخوردار است، بسیار طولانی می‌باشد(۴ روز کاری). امروزه از روش‌های دیگری مانند HPLC فاز معکوس نیز برای جداسازی زنجیره‌ها استفاده می‌گردد. بنابراین هر آزمایشگاهی متناسب با روشی که به کار می‌برد باید دامنه مرجع خود را تعیین نماید.

  کلمات کلیدی : a گلوبین، b گلوبین، هموگلوبین، محدوده طبیعی، کروماتوگرافی تعویض یونی

 


فاطمه محمودی، دکتر محمود محمودیان شوشتری، دکتر زهره شریفی، دکتر سید مسعود حسینی،
جلد ۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۷ )
چکیده

 

  چکید ه

  سابقه و هدف

  پاروویروس B۱۹ انسانی، ویروسی بسیار کوچک با DNA تک رشته‌ای، بدون پوشش و عضو خانواده پاروویریده می‌باشد. پاروویروس B۱۹ انسانی موجب بروز تعدادی از بیماری‌های بالینی شامل اریتمای عفونی(بیماری پنجم)، هیدروپس فتالیس، بحران آپلاستیک گذرا، آرتروپاتی و کم خونی مادرزادی می‌شود. انتقال ویروس از طریق تنفس، انتقال خون و فرآورده‌های خونی است. DNA ی B۱۹ از طریق روش‌های حساس PCR قابل تشخیص است. بررسی‌های قبلی نشانگر آن است که افرادی که ایمونوگلوبولین از نوع IgG ضد ویروس در خونشان ظاهر شده، از نظر وجود ویروس منفی هستند. آنتی‌بادی‌های کلاس IgM پاروویروس B۱۹ انسانی به طور معمول برای چندین ماه و آنتی‌بادی کلاس IgG پاروویروس B۱۹ برای چندین سال و حتی تا پایان عمر دوام دارند. هدف این مطالعه تعیین شیوع پاروویروس B۱۹ انسانی در بین اهداکنندگان خون در تهران بود.

  مواد وروش‌ها

  مطالعه انجام شده از نوع مقطعی بود. به روش نمونه‌گیری تصادفی، سرم ۷۳۰ اهداکننده خون که از نظر anti-HIV Ab ، HBsAg و anti-HCV Ab منفی بودند، به لحاظ حضور IgM و IgG علیه پاروویروس B۱۹ ابتدا به روش الایزا بررسی شدند. سپس نمونه تمام سرم‌ها برای حضور DNA ویروس با روش semi-nested PCR مورد بررسی قرار گرفتند.

  یافته‌ها

  از میان ۷۳۰ اهداکننده خون، ۴ نفر(۵/۰%) در سرم آنتی‌بادی خاص IgM داشتند و سرم این افراد برای IgM anti-B۱۹ مثبت گزارش شد. از میان این تعداد اهداکننده، ۳۳۸ نفر(۵۰-۷/۴۲ = ۹۵% CI ، ۳/۴۶%) برای آنتی‌بادی خاص IgG مثبت بودند. DNA ی پاروویروس B۱۹ در هیچ یک از سرم‌های اهداکنندگان یافت نشد.

  نتیجه گیری

  با این که عفونت B۱۹ در برخی دریافت‌کننده‌های خون می‌تواند عوارض زیادی به همراه داشته باشد، هنوز غربالگری اهداکنندگان برای این ویروس اجباری نیست. از یک طرف شیوع IgG در میان اهداکنندگان تهرانی بالا بود و از طرف دیگر، هیچ یک از نمونه‌ها برای DNA ی B۱۹ مثبت دیده نشد که این به معنای پایین بودن خطر انتقال ویروس از طریق انتقال خون می‌باشد. مطالعات بیشتری بر روی تعداد زیادی از اهداکنندگان و هم چنین گروه‌های پر خطر لازم است.

  کلمات کلیدی : پاروویروس، اهداکنندگان خون، شیوع، PCR

 


مصطفی آقا حسینی، دکتر علی شائمی، دکتر کریم آذربایجانی، دکتر ناهید اکبری،
جلد ۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۷ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  تکنولوژی اطلاعات و ثبت الکترونیک، راه ورود مطالعه‌های جدیدی را در انتقال خون گشوده است ولی اطلاعات اندکی درباره ارزیابی آن در مراکز انتقال خون وجود دارد. این مطالعه به بررسی تاثیر تکنولوژی فوق بر بروز خطا و شیوع مردودی به علت مشکلات رفتاری و رضایتمندی اهداکنندگان در دو مرکز انتقال خون اصفهان طی سال ۱۳۸۴ می‌پردازد.

  مواد وروش‌ها

  در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی که با روش نمونه‌گیری سرشماری و در سال ۱۳۸۴ انجام شد، کلیه اهداکنندگان پایگاه خواجو و پایگاه شریعتی از نظر بروز خطاهای ناشی از نبود سابقه و شیوع مردودی به علت مشکلات رفتاری بررسی و پس از رضایتمندی از دو نمونه تصادفی ۱۰۰ نفری، دو گروه توسط یک پرسشنامه مقایسه شدند و اطلاعات در برنامه ۵/۱۱ SPSS با آزمون‌های فیشر، کای‌دو و آزمون t تجزیه و تحلیل شدند.

  یافته‌ها

  میزان مردودی در پایگاه خواجو ۱۰۴۱ مورد(۲%) و در پایگاه شریعتی ۳۵۳ مورد(۱%) بود. بروز خطا در پایگاه خواجو ۱ مورد(۰%) و در پایگاه شریعتی ۲۲ مورد(۶۲/۰%) بود. شیوع مردودی در پایگاه خواجو بالاتر و میزان بروز خطا در این پایگاه بسیار کمتر از پایگاه شریعتی بود. رضایت اهداکنندگان از روند اهدای خون در پایگاه خواجو به طور محسوسی کمتر از پایگاه شریعتی بود. بین رضایت از برخورد کارکنان تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد.

  نتیجه گیری

  اجرای هم‌زمان برنامه جامع می‌تواند با افزایش مردودی و بروز بسیار کمتر خطا در پیشبرد سلامت خون موثر باشد ولی وجود مراحل متعدد کامپیوتری ممکن است موجب نارضایتی و اختلال در فضای محرمانه مشاوره شود.

  کلمات کلیدی : اهداکنندگان خون، کامپیوتر، خطای پزشکی، رضایتمندی

 


علی‌اکبر مشهدریزه، دکتر علیرضا زمردی‌پور، دکتر سیدجواد حسینی، دکتر فرزانه صابونی،
جلد ۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۷ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  تاثیر حضور اینترون‌ها در افزایش بیان ژن‌ها در سلول‌های پستانداران نشان داده شده است. در این مطالعه کارایی اینترون ۱ ژن بتاگلوبین انسانی بر بیان موقت cDNA فاکتور ۹ انسانی در رده سلولی تخمدان‌ هامستر چینی( CHO ) تحت کنترل پروموتر سیتومگالوویروس نشان داده شد.

  مواد وروش‌ها

  مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. در این پژوهش اینترون ۱ ژن بتاگلوبین انسانی بین اگزون‌های ۱ و ۲ cDNA فاکتور ۹ انسانی وارد شد. cDNA فاکتور ۹ واجد اینترون و cDNA طبیعی فاکتور ۹ به صورت جداگانه، در پایین دست پروموتر سیتومگالو ویروس در دو پلاسمید بیانی pcDNA۳ همسانه‌سازی شدند. پس از تایید ساختار مولکولی، سازه‌های نوترکیب ساخته شده برای ترانسفکشن سلول‌های CHO مورد استفاده قرار گرفتند. محیط کشت سلول‌های ترانسفکت شده به منظور آشکارسازی بیان پروتئین نوترکیب فاکتور ۹ انسانی، جمع‌آوری و مورد آزمون یک مرحله‌ای انعقاد بر روی پلاسمای فاقد فاکتور ۹ قرار گرفت. سپس به منظور تایید صحت بیان cDNA فاکتور ۹ در سلول‌های نوترکیب، حضور آن با آزمون رونوشت‌برداری معکوس تایید شد.

  یافته‌ها

  مقایسه اولیه زمان‌های انعقاد به دست آمده از محیط‌های کشت سلول‌های ترانسفکت شده با هر دو پلاسمید نوترکیب در مقایسه با نمونه‌های کنترل منفی، بیانگر فاکتور ۹ به میزان ۱۶ تا ۶۲ درصد توسط هر دو گروه سلول‌های دگرگون شده بود. هم چنین مقایسه نتایج حاصل از فعالیت انعقادی سلول‌های واجد سازه‌های نوترکیب، نشانگر افزایش فعالیت فاکتور ۹ بیان شده به میزان ۱ تا ۲۸ درصد در محیط کشت سلول‌های دگرگون شده با سازه واجد اینترون نسبت به سلول‌های دگرگون شده با سازه فاقد اینترون بود. هم چنین آزمون رونوشت‌برداری معکوس، صحت فرآیند اسپلایسینگ و بیان فاکتور ۹ از سلول‌های نوترکیب را تایید نمود.

  نتیجه گیری

  در این تحقیق تاثیر مثبت حضور اینترون ۱ بتا گلوبین بر میزان بیان فاکتور ۹ انسانی نشان داده شد. در عین حال با ساخت پلاسمیدهای بیان کننده فاکتور ۹ انسانی، ابزار مناسبی برای بررسی پایداری سلول‌های ترانسفکت شده برای تولید فاکتور ۹ در محیط انتخابی به صورت سیستماتیک فراهم شد.

  کلمات کلیدی : فاکتور ۹ ، بتاگلوبین‌ها، اینترون‌ها، سلول‌های CHO


دکتر مهریار حبیبی رودکنار، راحله حلبیان، ناصر شاگردی اسماعیلی، آرزو اودی، ناصر مسروری، دکتر ناصر امیری زاده، دکتر کامران موسوی حسینی، دکتر احمد قره باغیان، دکتر حوری رضوان، دکتر محمدعلی جلیلی،
جلد ۶، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۸ )
چکیده

جداسازی، کلونینگ و بیان ژن فاکتور VII انعقادی نوترکیب انسانی در رده سلولی CHO راحله حلبیان۱، ناصر شاگردی اسماعیلی۲، آرزو اوودی۲، ناصر مسروری۳، دکتر ناصر امیری‌زاده۴، دکتر کامران موسوی حسینی۵، دکتر احمد قره‌باغیان۶، دکتر حوری رضوان۷، دکتر محمد علی جلیلی۸، دکتر مهریار حبیبی رودکنار۹ چکیده سابقه و هدف فاکتور VII ، یک گلیکوپروتئین پلاسمایی است که در آبشار انعقادی تشکیل فیبرین، شرکت دارد. فاکتور VII در مسیر انعقادی نقش مهمی داشته و آغازگر مسیر خارجی انعقاد است. هدف اساسی این مطالعه جداسازی و کلونینگ فاکتور VII نوترکیب انسانی و بیان آن در رده سلولی یوکاریوتی CHO جهت بیان فاکتور VII نوترکیب(FVII) بود. مواد وروش‌ها مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. ابتدا cDNA ژن فاکتور VII از رده سلولی کبد انسان(HepG۲) جدا شده و در وکتور(+) ۱/۳ pcDNA کلون شده سپس وکتور نوترکیب به داخل سلول‌های CHO ترانسفکت شد. در نهایت، یک کلون سلولی که به طور پیوسته فاکتور VII را بیان می‌کند تثبیت شد. بیان فاکتور VII نوترکیب توسط روش‌های RT-PCR ، الایزا، SDS-PAGE و وسترن بلات مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین تایید فعالیت بیولوژیکی فاکتور VII نوترکیب توسط آزمایش PT و ایجاد لخته در پلاسمای فاقد فاکتور VII صورت گرفت. یافته‌ها نتایج به دست آمده نشان‌دهنده کلونینگ و بیان موفقیت‌آمیز ژن فاکتور VII بود. پس از ۳ هفته کشت سلول‌های CHO در حضور جنتیسین، کلون سلول‌های پایدار به دست آمد. نتایج آزمایش‌های RT-PCR ، الایزا، SDS-PAGE و وسترن بلات حاصل از کلون‌ها، نشان‌دهنده بیان این پروتئین در رده سلولی CHO بود. کاهش ۳ الی ۴ برابری در زمان انعقاد نشان‌دهنده وجود فعالیت بیولوژیکی فاکتور VII نوترکیب بیان شده بود. نتیجه گیری سالانه حدود ۴۰۰۰ الی ۶۰۰۰ ویال(۳۳۶۰۰ تا ۵۰۴۰۰ میلی گرم) از این فرآورده وارد کشور می‌شود که دولت را متحمل هزینه بسیار بالایی می‌کند. بنابراین تولید فاکتور VII نوترکیب با استفاده از فناوری DNA نوترکیب در سطح آزمایشگاهی، می‌تواند اولین گام در راه فایق آمدن بر مشکلات فوق باشد.
دکتر کاظم باعثی، دکتر مهرداد روانشاد، دکتر سید یونس حسینی، دکتر محبوبه حاجی عبدالباقی، دکتر کیانا شاهزمانی،
جلد ۷، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۹ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  ویروس نقص ایمنی اکتسابی، یکی از اعضای خانواده رتروویریده می‌باشد که به عنوان عامل سندرم نقص ایمنی اکتسابی شناخته شده است. توالی‌یابی و آنالیز فیلوژنتیک ژن pol ویروس نقص ایمنی اکتسابی، یک روش مفیـد برای تعیین تحت گونه­ای سویه­ها می‌باشد. در این پژوهش، هدف بررسی سویه‌های ویروس HIV-۱ موجود در ایران بود.

  مواد و روش‌ها

  مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. ژنوم RNA ، از پلاسمای ۲۴ بیمار مبتلا به ایدز از مرکز تحقیقات ایدز بیمارستان امام خمینی استخراج گردید و با استفاده از روش RT Nested – PCR و استخراج از ژل محصولات PCR ، سکانس‌یابی و آنالیز فیلوژنتیک با نرم افزار مگا۴ انجام و تفاوت­های سکانس­های RT بین سویه­های ویروس HIV-۱ به دست آمده از بیماران بررسی شد.

  یافته‌ها

  پس از انجام توافق ترادفی توالی‌ها با توالی‌های رفرانس، آنالیز سکانس­ها و فیلوژنتیک نشان داد که ۱۴ نمونه تحت گونه و ۱۰ نمونه تحت گونه B از گروه M ویروس HIV-۱ می‌باشند.

  نتیجه گیری

  سویه بیشتر در افراد معتاد به مواد مخدر تزریقی و سویه B در افراد هموفیلی مشاهده شد. نتایج نشان داد که احتمالاً تحت گونه شایع‌ترین تحت گونه در بین بیماران است. مانند سایر تحقیقات انجام شده در کشورهای دیگر، آنالیز فیلوژنتیک می‌تواند در استراتژی پیشگیری، درمان، کنترل و برنامه‌ریزی‌ها مفید باشد.

  کلمات کلیدی : ویروس نقص ایمنی اکتسابی تیپ ۱، ایران، تنوع ژنتیکی

 


دکتر شهربانو رستمی، لیلا احمدی‌نیا، دکتر بایزید قادری، دکتر سید اسداله موسوی، دکتر سعید آبرون، دکتر رضا حاجی‌حسینی، دکتر بهرام چهاردولی، حبیبه قدیمی، دکتر احمدرضا شمشیری، دکتر اردشیر قوام‌زاده ، دکتر کامران علی مقدم،
جلد ۷، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۸۹ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  بیماری پیوند بر علیه میزبان یکی از عوارض تهدیدکننده زندگی متعاقب پیوند است. در مطالعه‌های اخیر، ارتباط قابل توجهی بین پیامد پیوند و سه پلی‌مورفیسم تک نوکلئوتیدی در ژن NOD۲ نشان داده شده است. در این مطالعه ارتباط پلی‌مورفیسم‌های ژن NOD۲ با وقوع GVHD در بیماران مبتلا به لوسمی میلوئیدی حاد تحت پیوند آلوژن مورد ارزیابی قرار گرفت.

  مواد و روش‌ها

  در یک مطالعه گذشته‌نگر، ژنوتایپ‌های NOD۲ به روش PCR-SSP در ۱۲۴ بیماری که تحت پیوند آلوژن قرار گرفته‌ بودند و اهداکنندگان آن‌ها مشخص شده بود بررسی و سپس ارتباط پلی‌مورفیسم‌های ژن NOD۲ با وقوع GVHD حاد و مزمن مورد ارزیابی قرار گرفت. بیماران به طور میانگین به مدت۴۰ ماه(۷۷-۲۸ ماه) مورد پایش قرار گرفتند. آنالیزهای آماری با استفاده از آزمون کای‌دو و نرم‌افزار ۵/۱۱ SPSS انجام شد.

  یافته‌ها

  شیوع موتاسیون در اهداکنندگان و بیماران مشابه(۱/۱۲%) به دست آمد. در سه جفت بیمارـ اهداکننده(۴/۲%)، پلی‌مورفیسم‌ها در هر دو نفر شناسایی شد که در نتیجه فراوانی کلی در جفت‌های پیوندی ۸/۲۱% به دست آمد. تفاوت معناداری از نظر وقوع GVHD حاد و مزمن در حالتی که زوج‌های گیرنده/ اهداکننده دارای SNP (به ترتیب ۵۲% و ۵۶%) با زوج‌های فاقد SNP (به ترتیب ۵/۵۰% و ۵۵%) مقایسه شدند، مشاهده نشد.

  نتیجه گیری

  پلی‌مورفیسم‌های مطالعه شده، تاثیری در وقوع GVHD حاد و مزمن نداشتند. مطالعه‌های بیشتری برای تعمیم نتایج به سایر بیماری‌ها لازم است. به علاوه سایر پلی‌مورفیسم‌های تک نوکلئوتیدی این ژن نیز برای شناسایی این ارتباط باید مورد مطالعه قرار گیرند.

  کلمات کلیدی : پیوند سلول‌های بنیادی خونساز، بیماری پیوند علیه میزبان، PCR

 


دکتر حمید اراضی، اکبر صالحی، یعقوب حسینی، محمد جهان مهین،
جلد ۹، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۱ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  فعالیت‌های بدنی می‌توانند تغییرات هماتولوژیک مختلفی ایجاد نمایند. هدف از این تحقیق، بررسی پاسخ عوامل هماتولوژیک به شدت‌های مختلف یک برنامه تمرین مقاومتی دایره‌ای در دانشجویان پسر ورزشکار بود.

  مواد و روش‌ها

  در یک مطالعه تجربی، ۲۴دانشجوی پسر ورزشکار با میانگین سنی ۴۸/۰ ± ۴۶/۲۴ سال، وزن ۲۹/۱ ± ۵۸/۷۵ کیلوگرم و قد ۳۲/۱ ± ۲۵/۱۷۷ سانتی‌متر، به صورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. شرکت‌کنندگان در سه گروه ۸ نفری، برنامه‌ تمرین دایره‌ای شامل ۱۰ ایستگاه را پس از حداقل ۱۲ ساعت ناشتا بودن انجام دادند. قبل و بلافاصله پس از تمرین، به مقدار ۱۰ میلی‌لیتر خون از ورید بازویی گرفته شد. یافته‌ها توسط آمار توصیفی و استنباطی ( t همبسته و ANOVA ) و با استفاده از نرم‌افزار آماری ۱۶ SPSS ، مورد بررسی قرار گرفتند.

  یافته‌ها

  نتایج نشان داد مقادیر Hct و RBC در گروه شدت پایین، RBC ، Hb ، Hct و MCV در گروه شدت متوسط و WBC ، RBC ، Hct ، Hb و MCV در گروه شدت بالا افزایش معنا ‌داری نسبت به پیش از تمرین داشتند(۰۵/۰ p < ). هم چنین مقادیر PV و MCH در گروه شدت متوسط و MCH ، MCHC و PV در گروه شدت بالا، کاهش معنا‌داری داشتند(۰۵/۰ p< ).

  نتیجه گیری

  نتایج تحقیق حاضر نشان می‌دهد، تمرین مقاومتی دایره‌ای با شدت‌های پایین، متوسط و بالا، به صورت فزاینده می‌تواند تاثیر ویژه‌ای بر عوامل هماتولوژیک داشته باشد. لذا به مربیان توصیه می‌شود، در طراحی برنامه‌‌های تمرین مقاومتی دایره‌ای برای ورزشکاران، به ملاحظات شدت توجه داشته باشند.

 


میرمحمدعلی حسینی، سید صادق بنی عقیل، دکتر محمدرضا بلخی، مریم‌السادات سیدین،
جلد ۹، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۹۱ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  توزیع گروه‌های خونی ABO و Rh در مناطق مختلف جغرافیایی, نژاد و قومیت‌های مختلف متفاوت می‌باشد, این مطالعه به منظور بررسی فراوانی گروه‌های خونی ABO و Rh در جمعیت اهداکنندگان استان گلستان در سال‌های ۱۳۸۹-۱۳۸۵انجام شد.

  مواد و روش‌ها

  این مطالعه توصیفی، بر روی اهداکنندگان خون مراجعه‌کننده به سازمان انتقال خون استان گلستان طی سال‌های ۱۳۸۹-۱۳۸۵ انجام شد. گروه خون هر اهداکننده به دو روش سلولی ( Cell type ) و سرمی (Back type) برای گروه خونی ABO و روش سلولی برای Rh ، طبق دستورالعمل استاندارد انتقال خون ایران تعیین شد. اطلاعات توسط نرم‌افزار آماری Minitab مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

  یافته‌ها

  نتایج نشان داد فراوانی گروه‌های خونی A ، B ، O و AB در جمعیت اهداکنندگان گلستان به ترتیب ۷۲/۳۶%, ۰۲/۳۰%, ۲۸/۲۵% و ۰۲/۸% بود، بیشترین و کمترین گروه خونی Rh مثبت به ترتیب O و AB و در گروه خونی Rh منفی نیز به ترتیب O و AB بود. فراوانی Rh مثبت ۸۶/۸۹% و Rh منفی۱۴/۱۰% گزارش شد.

  نتیجه گیری

  ایـن مطالعه نشان داد که توزیع فراوانی گروه‌های خونی در اهداکنندگان طی سال‌های ۱۳۸۹-۱۳۸۵ به ترتیب A ، B ، AB و O بوده است و تغییر معناداری در توزیع فراوانی گروه‌های خونی ABO طی این سال‌ها مشاهده نشده است.

 


علی حسینی، راحله حلبیان، دکتر پژمان حامدی اصل، حامد بشیری نهنجی، دکتر محمد علی جلیلی، مجید حیدری، دکتر ناصر امیری‌زاده، دکتر مهریار حبیبی رودکنار،
جلد ۱۰، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۲ )
چکیده

 

  چکید ه

  سابقه و هدف

  بررسی‌ها نشان داده که سلول‌های بنیادی مزانشیمال (MSC) در مدت زمان کوتاهی پس از پیوند می‌میرند، که به دلیل شرایط نامطلوب ریز محیط پیوندی در اثر افزایش عوامل استرسی، به ویژه استرس‌های اکسیداتیو، هایپوکسی و فقر غذایی می‌باشد. به دلیل اهمیت موضوع، در این مطالعه اثر اتوفاژی بر بقای سلول‌های بنیادی مزانشیمال پس از مواجهه با استرس اکسیداتیو(۲ O ۲ H ) بررسی شد.

  مواد و روش‌ها

  در یک مطالعه تجربی، سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان MSCs) ) با استفاده از فایکول جداسازی و پاساژ سلولی چهارم انتخاب شد. وجود اتوفاژی از طریق شناسایی LC۳ (از اجزای اصلی اتوفاگوزوم) با ترانسفکشن وکتور حاوی GFP-LC۳ به MSCs بررسی گردید. راپامایسین جهت القای اتوفاژی و تری متیل آدنین( MA ۳) جهت مهار اتوفاژی به محیط کشت MSCs افزوده شدند. پس از طی دوره انکوباسیون، MSCs با غلظت‌های کشنده از ۲ O ۲ H مواجه و میزان بقای این سلول‌ها با روش MTT Assay ارزیابی شد.

  یافته‌ها

  نتایج نشان داد که القای اتوفاژی در MSCs موجب افزایش حساسیت در برابر استرس‌های اکسیداتیو و مهار اتوفاژی باعث افزایش مقاومت MSCs نسبت به استرس‌های اکسیداتیو و افزایش میزان بقای MSCs در مقایسه با سلول‌های کنترل شد.

  نتیجه گیری

  در این مطالعه نشان داده شد که مهار اتوفاژی در MSCs می‌تواند به میزان قابل توجهی بقای سلولی را در برابر استرس‌های اکسیداتیو بهبود بخشد. در نتیجه استفاده از مهارکننده‌های اتوفاژی از قبیل MA ۳ در پیوند MSCs ممکن است در آینده‌ای نزدیک، یک راه‌کار برای افزایش کارآمدی سلول درمانی را فراهم کند.

 


سعید حسینی تشنیزی، دکتر مهدی تذهیبی، دکتر مینا توسلی فرحی،
جلد ۱۰، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  مدل رگرسیون کاکس، یکی از روش‏های رایج تحلیل داده‏های بقا می‏باشد که قبل از به ‏کارگیری آن لازم است فرض متناسب بودن خطرات برقرار باشد. اخیراً مدل‏های شبکه عصبی بدون نیاز به فرض خاص، جایگزینی مناسب در پیش‏بینی بقا می‏باشند. هدف از این مطالعه، مقایسه‏ توانایی مدل رگرسیون کاکس و شبکه عصبی مصنوعی در پیش‏بینی بقای بیماران لوسمی حاد بود.

  مواد و روش‌ها

  در یک مطالعه گذشته‏نگر، اطلاعات ۱۹۷ بیمار لوسمی حاد بیمارستان سیدالشهدای اصفهان طی سال‏های ۸۵ تا ۸۸ جمع‏آوری گردید. ابتدا فرض متناسب بودن خطرات، آزمایش شد و سپس مدل رگرسیون کاکس پردازش گردید. دقت پیش‏بینی دو مدل با استفاده از دو روش منحنی راک و آزمون کاپا مقایسه گردید. برای تحلیل اطلاعات از نرم‌افزارهای ۱۹ SPSS ، ۲۰۰۰ Splus و Matlab R۲۰۰۹a و آزمون رگرسیون لجستیک استفاده شد.

  یافته‌ها

  از بین ۹ مدل‏ شبکه عصبی مصنوعی که تعداد نرون‏های آن‌ها بین ۴ تا ۱۲ بود، مدل شبکه عصبی با تعداد ۵ نرون در لایه پنهان به عنوان مدل برتر با مدل رگرسیون کاکس مقایسه شد. مساحت زیر منحنی راک برای مدل شبکه عصبی و رگرسیون کاکس به ترتیب برابر با ۷۰۹/۰ و ۴۵۸/۰ به‏دست آمد. صحت پیش‏بینی بقا برای مدل شبکه عصبی و رگرسیون کاکس نیز به‏ترتیب برابر با ۹/۷۸% و ۳/۵۰% به ‏دست آمد.

  نتیجه گیری

  به‏دلیل دقت بالای مدل‏های شبکه عصبی در پیش‏بینی، استفاده از مدل‏های مختلف شبکه عصبی در پیش‏بینی بقا و توسعه آن‌ها در حوزه‏های مختلف علوم پزشکی پیشنهاد می‏شود.

 


اکبر حسن‌زاده، دکتر فلورا فراهینی، دکتر ناهید اکبری، مصطفی آقاحسینی، دکتر آسیه پیرزاده،
جلد ۱۰، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده

 

  چکید ه

  سابقه و هدف

  هدف اصلی مراکز انتقال خون، تامین خون سالم و کافی بر روی بیماران می‌باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر اهدای مستمر خون اهداکنندگان استان اصفهان، مبتنی بر نظریه رفتار برنامه‌ریزی شده در سال ۱۳۸۸ انجام شد.

  مواد و روش‌ها

  مطالعه حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و بر روی ۶۰۰ نفر از مراجعین جهت اهدای خون در استان اصفهان انجام گرفت. روش نمونه‌گیری به صورت تصادفی طبقه‌ای متناسب با حجم بود. نهایتاً افراد به طور تصادفی از هر مرکز انتخاب شدند. از پرسشنامه‌ای روا و پایا مبتنی بر نظریه رفتار برنامه‌ریزی شده استفاده شد. اطلاعات پس از جمع‌آوری، وارد نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۸ شدند و از آزمون‌های t مستقل، همبستگی و من‌ویتنی جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده شد.

  یافته‌ها

  نتایج نشان داد که در ارتباط با بازگشت برای اهدای خون مجدد،(۸/۱۲%) ۷۷ نفر در طی ۶ ماه آینده مراجعه کردند و (۲/۸۷%) ۵۲۳ نفر مراجعه نکردند. بیشترین افراد اهداکننده در گروه سنی ۲۱ تا ۳۰ سال بودند و میانگین سن افرادی که اهدای خون مستمر داشتند، به طور معناداری بیشتر از اهداکنندگان غیر مستمر بود. قوی‌ترین ارتباط همبستگی را خودکارآمدی با قصد داشت(۰۰۱/۰ p< ، ۵۷۷/۰ r= )، سپس عواملی مانند خود هویتی(۴۸۱/۰ r= )، هنجارهای اخلاقی(۴۷۱/۰ r= )، نگرش(۳۵۵/۰ r= ) و هنجارهای انتزاعی(۳۵۳/۰ r= ) در اولویت‌های بعدی قرار داشتند.

  نتیجه گیری

  خودکارآمدی یکی از تاثیر گذارترین مؤلفه‌ها بر روی قصد افراد جهت اهدای خون مستمر بود. پس می‌توان نتیجه گرفت که با تقویت این سازه، می‌توان گام مؤثری در تداوم و نگهداری افراد اهداکننده خون در جامعه برداشت.

 


الهام ایمانی، فریبا اسدی نوقابی، سعید حسینی تشنیزی، پونه یوسفی، فرشته سالاری،
جلد ۱۰، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده

  چکید ه

  سابقه و هدف

  تالاسمی از شایع‌ترین بیماری‌های ژنتیکی مزمن است و مسائل روانی اجتماعی حاصل از آن، بر کیفیت زندگی بیماران تأثیر می‌گذارد. تحقیقات نشان داده که فعالیت فیزیکی منظم و گروهی، باعث افزایش احساس خوب بودن فرد می‌شود. این پژوهش با هدف مقایسه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور بر اساس شرکت در فعالیت‌های گروهی در شهرستان بندرعباس در سال ۱۳۹۰ طراحی گردید.

  مواد و روش‌ها

  در یک مطالعه توصیفی تحلیلی، ۳۵ بیمار مبتلا به تالاسمی که در فعالیت‌های گروهی شرکت می‌کردند به عنوان گروه مورد و ۷۵ بیمار هم سن که در این فعالیت‌ها شرکت نمی‌کردند، به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی ۳۶- SF بررسی و توسط نرم‌افزار آماری ۱۳ SPSS و آزمون‌های من‌ویتنی و کروسکال والیس تحلیل شدند.

  یافته‌ها

  تفاوت نمرات کیفیت زندگی دو گروه مورد و شاهد در ابعاد درک کلی از سلامتی، محدودیت نقش فیزیکی، نیرو و انرژی، عملکرد فیزیکی، محدودیت نقش عاطفی، درد بدن، سلامت روان و نمره کلی کیفیت زندگی معنادار بود. میانگین نمره کلی کیفیت زندگی در دو گروه مورد و شاهد به ترتیب ۴۶/۳ ± ۴۰/۸۱ و ۱۴/۶ ± ۳۵/۵۸ بود. رابطه بین نمره کلی کیفیت زندگی و شرکت در فعالیت گروهی، سن شروع دسفرال و دفعات تزریق دسفرال در ماه در گروه مورد معنادار بود.

  نتیجه گیری

  با توجه به تاثیر شرکت در فعالیت‌های گروهی بر کیفیت زندگی، تاسیس مراکز توانبخشی جهت ارتقای سطح مهارت‌های زندگی و تشویق بیماران به شرکت در فعالیت‌های گروهی، می‌تواند سازنده باشد و سبب ایجاد استقلال بیشتر برای بیماران و بهبود کیفیت زندگی آن‌ها گردد.

 



صفحه ۱ از ۳    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهشی خون می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Scientific Journal of Iran Blood Transfus Organ

Designed & Developed by : Yektaweb