چکید ه
سابقه و هدف
کم خونی فقر آهن و بتاتالاسمی مینور جزو شایعترین اشکال کم خونی میکروسیتیک میباشند. شاخصهای تمیز دهنده بر اساس شمارش گلبول قرمز و شاخصهای خونی جهت افتراق سریع و مطمئن بین بتا تالاسمی مینور و کم خونی فقر آهن وجود دارند. در این مطالعه بعضی از این شاخصها بررسی شدهاند.
مواد وروشها
مطالعه انجام شده از نوع توصیفی بود. در این مطالعه ۱۰ شاخص متفاوت تمیزدهنده کم خونی فقر آهن و بتا تالاسمی مینور شامل منتزر، انگلند و فریزر، سری و استاو، گرین و کینگ، شاین ولال، شمارش گلبولهای قرمز، وسعت انتشار گلبول قرمز، شاخص وسعت انتشار گلبول قرمز، تراکم متوسط هموگلوبین سلول و تراکم متوسط هموگلوبین در لیتر خون در ۱۷۳ بیمار با تشخیص کمخونی فقر آهن و ۱۵۰ بیمار با تشخیص بتا تالاسمی مینور محاسبه شده است. هم چنین برای ۸ شاخص اول مقادیر قابل قبول موجود را در نظر گرفته و برای دو شاخص باقیمانده به منظور به دست آوردن مقادیر مذکور، میزان میانگین و میانه در ۸۵ فرد طبیعی شامل ۴۵ فرد بالغ و ۴۰ کودک محاسبه شده است. بیماران مذکور جهت مطالعه به دو رده سنی ۱ تا ۱۰ ساله و ۱۰ تا ۵۷ ساله تقسیم شدند، با در نظر گرفتن این شاخصها تعداد بیمارانی که به درستی تشخیص داده شده بودند مشخص شد. جهت تحلیل نتایج از نرمافزار ۵/۱۱ SPSS استفاده شد.
یافتهها
خصوصیت و حساسیت هیچکدام از شاخصها در بیماران ۱۰ تا ۵۷ ساله ۱۰۰% نبود ولی در بیماران ۱ تا ۱۰ ساله تنها شاخص شاین و لال خصوصیت ۱۰۰% و حساسیت نزدیک به ۹۰% نشان داد. صحت شاخصهای تمیز دهنده از بیشترین به کمترین در گروه سنی زیر ۱۰ سال به ترتیب شامل شاین و لال < شمارش گلبول قرمز < سری و استاوا < منتزر < انگلند و فریزر < گرین و کینگ < شاخص وسعت انتشار < وسعت انتشار گلبول قرمز و در گروه سنی ۱۰ تا ۵۷ سال به ترتیب شاخص وسعت انتشار < شمارش گلبول قرمز < منتزر < انگلند و فریز < سری واستاوا < وسعت انتشار گلبول قرمز < شاین ولال < گرین و کینگ بود و شاخص یدون در زیر ۱۰ سال برای شاخص شاین و لال و شمارش گلبول قرمز و بالای ۱۰ سال، شاخص وسعت انتشار و شمارش گلبول قرمز بیشترین ارزش تشخیصی را داشتند.
نتیجه گیری
هیچکدام از شاخصهای مذکور دارای خصوصیت و حساسیت کافی جهت تشخیص افتراقی بین کم خونی فقر آهن و بتا تالاسمی مینور نبود. تراکم متوسط هموگلوبین در سلول( MCHD=Mean Cell Hemoglobin Density ) در هر دو گروه سنی بیماران کم خونی فقر آهن و بتا تالاسمی مینور به مقادیر طبیعی نزدیک و یا مساوی بود. ولی تراکم متوسط هموگلوبین در لیتر خون( MDHL= Mean Density of Hemoglobin per Liter ) به طور مختصر در بتا تالاسمی مینور از مقادیر طبیعی بالاتر و در ابتلا به کم خونی فقر آهن کمتر بود. شمارش گلبول قرمز در زیر و بالاتر از ۱۰ سال از نظر شاخص یدون، بیشترین صحت و اعتبار را داشت.
کلمات کلیدی : بتاتالاسمی، کم خونی فقرآهن، شاخصها
چکید ه
سابقه و هدف
یکی از مهمترین علل حوادث ترومبوتیک در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور، تغییر در سطح پروتئینهای سیستم ضد انعقاد میباشد. با توجه به تغییرات در پروتئینهای فوق و عوارض شناخته شده ناشی از آن و عدم اطلاع از وضعیت فعالیت این سیستم در بیماران تالاسمی در ایران، این تحقیق به منظور تعیین سطح فعالیت مهارکنندههای طبیعی انعقاد شامل پروتئین C ، پروتئین S و آنتیترومبین III روی مبتلایان به تالاسمی ماژور مراجعه کننده به بیمارستان مفید در سال ۱۳۸۲ صورت گرفت.
مواد وروشها
این تحقیق به روش مقطعی روی ۵۹ کودک مبتلا به تالاسمی ماژور مراجعه کننده به بیمارستان کودکان مفید که سن بالای ۲ سال داشتند، بیش از ۲۵ روز از تزریق خونشان گذشته بود و فاقد بیماری قلبی یا کبدی علامتدار بودند صورت گرفت. فعالیت پروتئینهای C و S پلاسما با روشهای PTT based و آنتیترومبین III با روش کروموژنیک اندازهگیری شد. موارد کاهش یافته تعیین شد و نقش طحالبرداری، سطح فریتین سرم و آنزیمهای کبدی با پروتئینهای فوق ارتباط داده شد. جهت مقایسه میانگینها از آزمونهای t و منویتنی (Mann-whitney) U test استفاده شد.
یافتهها
از ۵۹ بیمار مورد مطالعه، کاهش در پروتئین C در ۳/۲۰% و کاهش در پروتئین S در ۳/۱۵% مشاهده شد. فعالیت پروتئین C در گروه طحالبرداری شده ۹/۱۷ ± ۴/۶۳% و در گروه طحالبرداری نشده ۱/۱۵ ± ۵/۷۴% بود(۰۴/۰ p= ).
نتیجه گیری
کاهش در پروتئین C و S در مبتلایان به تالاسمی ماژور دیده میشود و طحالبرداری احتمال کاهش پروتئین C را تشدید میکند. مطالعات تحلیلی در آینده جهت بررسی فعالیت سیستم فوق در بیماران تالاسمیک توصیه میشود. هم چنین پیشنهاد میشود جهت اظهار نظر دقیقتر در مورد نقش طحالبرداری در کاهش پروتئینهای ضد انعقادی، سطح پروتئینهای فوق قبل و بعد از عمل اسپلنکتومی اندازهگیری شود.
کلمات کلیدی : تالاسمی ماژور، ترومبوز، ضد انعقادها، اسپلنکتومی
چکید ه
سابقه و هدف
پلاکتها نقش مهمی در هموستاز به عهده دارند. از پلاکت متراکم در موارد ترومبوسیتوپنی و اختلال عملکرد پلاکتها استفاده میشود. از آن جایی که مطالعات پیشین نشان دادهاند که فعال شدن پلاکتها در واحدهای پلاکت متراکم از عملکرد مناسب آنها میکاهد، در این مطالعه برای ارزیابی فعالیت پلاکتها در طی تهیه و نگهداری، میزان بیان سطحی P-Selectin ، آزمایش تجمع پلاکتی و میزان pH مورد بررسی قرار گرفت.
مواد وروشها
مطالعه انجام شده از نوع توصیفی مقطعی بود و تعداد ۱۰۰ نمونه از پلاکتهای متراکم تهیه شده در پایگاه تهران به صورت تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. از این تعداد ۳۴ واحد مربوط به روز اول، ۳۳ واحد مربوط به روز دوم و ۳۳ مورد مربوط به روز سوم تهیه بود. برای هر واحد میزان بیان سطحی P-Selectin(CD۶۲p) با استفاده از روش فلوسیتومتری و هم چنین میزان pH و آزمایش تجمع پلاکتی با استفاده از دو آگونیست آراشیدونیک اسید و ریستوستین مورد بررسی قرار گرفت. پس از به دست آمدن نتایج، تحلیل آماری به وسیله آزمون Anova با استفاده از نرمافزار آماری ۵/۱۱ SPSS انجام شد.
یافتهها
در طی روز اول تا سوم میزان pH افزایش معنیداری یافته بود(۳۵/۰ ± ۷۷/۶ در روز اول و ۳۰/۰ ± ۳۰/۷ در روز سوم)(۰۵/۰ p< ). میزان بیان سطحی P-Selestin در روز سوم نسبت به روز اول افزایش معنیداری یافته بود(۲/۹ ± ۵۶/۲۲ در روز اول نسبت به ۷۴/۱۲ ± ۰۴/۳۳ در روز سوم)(۰۵/۰ p< ). میزان تجمع پلاکتی با استفاده از دو آگونیست آراشیدونیک اسید و ریستوستین در روز سوم نسبت به روز اول کاهش معنیداری نشان داد(۰۵/۰ p< ).
نتیجه گیری
این مطالعه نشاندهنده این است که پلاکتها در طی نگهداری فعال میشوند و در اثر گذشت زمان بیان سطحی P-Selectin در پلاکتها افزایش مییابد. بنابراین از این شاخص میتوان برای بررسی in vitro کارایی فعالیت پلاکت متراکم استفاده کرد.
کلمات کلیدی : پلاکت، P-Selectin ، فلوسیتومتری، تجمع پلاکتی
�
چکید ه
سابقه و هدف
آنمی فقر آهن و تالاسمی مینور شایعترین علت آنمی هیپوکرومیک و میکروسیتیک به شمار میروند. تاکنون اندکسهای متعددی برای افتراق سریع این دو بیماری با استفاده از اندکسهای گلبول قرمز ارایه شده است. هدف این مطالعه معرفی یک اندکس جدید و مقایسه آن با چند اندکس رایج شناخته شده است.
مواد وروشها
این مطالعه توصیفی بر روی بیماران جدید مبتلا به آنمی هیپوکروم و میکروسیتیک مراجعه کننده به کلینیک هماتولوژی در شهر تهران طی مدت ۲ سال انجام شد. ۱۳۰ بیمار با آنمی فقر آهن و ۱ ۵۴ بیمار با تالاسمی مینور با میانگین سنی ۲/۲ ۴ سال مورد بررسی قرار گرفتند. شرط ورود به مطالعه آنمی(هموگلوبین به میزان SD ۲ کمتر از میانگین بر حسب سن و جنس)، حجم میانگین گلبولی( MCV ) کمتر از ۸۰ فمتولیتر در افراد بالای ۶ سال و کمتر از ۷۰+ سن(سال) در افراد زیر ۶ سال و شرط خروج از مطالعه حاملگی و آنمی با علل چند فاکتوری یا ثانوی به بیماریهای مزمن یا انواع دیگر هموگلوبینوپاتیها بود. برای همه بیماران سطوح سرمی آهن، ظرفیت اتصال به آهن سرم، فریتین سرم و HbA۲ اندازهگیری شد. تشخیص تالاسمی مینور بر اساس ۵/۳% HbA۲> و تشخیص آنمی فقر آهن بر اساس فریتین سرم زیر ۱۲ نانوگرم یا آنمی پاسخ دهنده به آهن بود. اندکسهای کلی، منتزر، انگلند، سری واستاوا و فرمول جدید معرفی شده در این مقاله ] ( RBC × ۱۰ )- [MCV برای همه بیماران محاسبه شد و حساسیت، ویژگی و اندکس یدون برای هر اندکس جداگانه محاسبه گردید. نتایج توسط نرمافزار ۵/۱۱ SPSS و آزمون آماری t تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها
در افتراق آنمی فقر آهن از تالاسمی مینور، فقط اندکس منتزر و اندکس جدید معرفی شده در این مقاله حساسیت و ویژگی بالای ۹۰% داشتند. بالاترین اندکس یدون نیز برای اندکس منتزر و اندکس جدید معرفی شده در این مقاله مشاهده شد.
نتیجه گیری
اندکس جدید معرفی شده در این مقاله حساسیت و ویژگی مناسبی برای کاربرد بالینی داشته، محاسبه آن راحت و سریع بوده و بدون کمک ماشین حساب امکانپذیر است.
کلمات کلیدی : آنمی فقر آهن، بتا تالاسمی مینور، اندکس گلبول قرمز
چکید ه
سابقه و هدف
پلاکتها یکی از اجزای مهم خون هستند که در روند فعالیتهای هموستاز نقش به سزایی دارند. در این مطالعه شاخصهای متابولیک پلاکتهای متراکم پولد شده که به مدت ۵ روز نگهداری شده بودند مورد بررسی قرار گرفت.
مواد وروشها
پلاکتهای متراکم با عمل سانتریفوژ در دو مرحله تهیه شدند و تا زمان آزمایش در دمای ۲۲ درجه سانتیگراد روی دستگاه روتاتور قرار گرفتند. ۴ پولد پلاکتی که هر کدام شامل ۵ واحد پلاکت متراکم بود، آماده گردید. شمارش پلاکت، لاکتات دهیدروژناز، غلظت گلوکز، غلظت لاکتات، pH ، فشار اکسیژن( PO۲ )، فشار دیاکسید کربن( PCO۲ )، درصد اشباع اکسیژن( O۲ sat ) نسبت گاز اکسیژن به دیاکسید کربن( O۲:CO۲ )، در روز اول(پلاکتهای تازه) و روز پنجم(پلاکتهای نگهداری شده) مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار ۱۰ SPSS و آزمون ویل کوکسون( Wilcoxon ) استفاده شد.
یافتهها
مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. میانگین شمارش پلاکت در ۴ پولد پنجتایی در روز اول حدود ۱۰۱۱×۷/۲ بود در صورتی که میانگین شمارش پلاکت در ۴ پولد پنجتایی نگهداری شده به مدت ۵ روز، ۱۰۱۱ × ۱/۲ بود. واحدهای پولد پلاکتی نگهداری شده کاهشی در حدود ۱۰%- ۵% را در مقایسه با واحدهای پولد پلاکتی تازه نشان دادند که حکایت از نابودی پلاکتها در طول مدت نگهداری بود. pH تمام پولدهای پلاکتی در حدود ثابتی باقی ماند، اختلاف pH نمونههای روز اول و روز پنجم بسیار اندک بود و همگی در حدود pH فیزیولوژیک قرار داشتند. کاهش فشار اکسیژن نسبت به فشار دیاکسید کربن فوقالعاده کمتر بود. نسبت گاز اکسیژن به دیاکسید کربن در روز اول برابر با ۷/۲ و این نسبت در روز پنجم برابر ۶/۳ بود. غلظت آنزیمهای لاکتات دهیدروژناز و لاکتات در روز پنجم مقدار کمی افزایش پیدا کردند و سطح گلوکز به طور تدریجی از ۸/۲۴ تا ۵/۲۱ میلیمول در لیتر کاهش پیدا کرد.
نتیجه گیری
نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان میدهد که با انتخاب یک کیسه مناسب جهت نگهداری پلاکت، میتوان غلظت لاکتات دهیدروژناز و لاکتات را به حداقل رساند و درصد اکسیژن به دیاکسید کربن را حتی بعد از مدت زمان ۵ روز، در مقدار بالاتری نسبت به روز اول نگه داشت. این خود یکی از عوامل مهم در حفظ و نگهداری پلاکت با کیفیت مناسب است.
کلمات کلیدی : پلاکت، pH ، لاکتات دهیدروژناز
چکید ه
سابقه و هدف
تالاسمی،کم خونی ارثی است و در کشور ما شایع میباشد. در حال حاضر در برنامه کشوری پیشگیری از تولد بیمار تالاسمی، زوجین داوطلب ازدواج با آزمایش CBC مورد غربالگری قرار گرفته و بر حسب نتایج آزمایش اقدامات تکمیلی برای ایشان انجام میشود. بدین ترتیب با شناخت افراد ناقل تالاسمی، با آزمایشهای پره ناتال از تولد بیمار جدید پیشگیری به عمل میآید.
مورد
کودکی ۵/۲ ساله با شکایت کم خونی و بررسی برای تالاسمی به درمانگاه تالاسمی مراجعه نمود. در شرح حال، کودک فرزند اول یک خانواده جوان است، که در بررسیهای غربالگری پیش از ازدواج، مادر مبتلا به تالاسمی مینور و پدر دارای هموگلوبین G یا D بوده که با مشاوره با هماتولوژیست نیاز به بررسیهای پرهناتال را برای ایشان ضروری ندانسته و اطمینان داده بودند که مشکلی نخواهند داشت. بررسیهای هماتولوژیک، آزمایش الکتروفورز هموگلوبین و بررسی ژنتیکی برای کودک و والدین درخواست شد. بررسیهای هماتولوژیک در کودک نشانگر کم خونی و لام خون محیطی تغییرات شدید در مورفولوژی گلبول قرمز و شمارش رتیکولوسیت ۱۰% دال بر فعالیت مغز استخوان بود. در الکتروفورز هموگلوبین میزان هموگلوبین A ۹/۱۵% ، میزان هموگلوبین F ۷۹% و باند هموگلوبین G و D به میزان ۱/۴% بود. در بررسی ژنتیکی انجام شده، مادر IVS II-I/N و پدر Hb Lepor/N و HbD منفی و خود کودک Hb Lepor/IVS II-I بود. تشخیص، فرم هتروزیگوت بتا تالاسمی و هموگلوبین لپور میباشد که از نظر فنوتیپی معادل تالاسمی اینترمدیا است.
نتیجه گیری
با توجه به برنامه کشوری پیشگیری از بروز موارد جدید تالاسمی از طریق غربالگری زوجین داوطلب ازدواج که در کشور در حال انجام است، معرفی مورد فوق از این نظر حایز اهمیت است که همکاران پزشک و آزمایشگاهی بدانند، در الکتروفورز هموگلوبین باند هموگلوبین لپور با باند هموگلوبین G و D بر هم منطبق هستند و با روش آزمایشگاهی قابل افتراق از هم نیستند. لذا حداقل در جواب آزمایشگاه باید ذکر شود که ممکن است هموگلوبین لپور هم در تشخیص افتراقی با هموگلوبین G و D باشد و یا اگر موردی از هموگلوبین G و D مشاهده شد و فرد در موقعیت ازدواج با فردی از هموگلوبینوپاتیهای دیگر بود، باید حتماًَ احتمال وجود هموگلوبین لپور را در نظر بگیریم.
کلمات کلیدی : هموگلوبین لپور، تالاسمی، تشخیص افتراقی
چکید ه
سابقه و هدف
بتا تالاسمی مینور از شایعترین کم خونیهای میکروسیتیک است. اگر چه بتا تالاسمی مینور نیازی به درمان ندارد ولی غربالگری آن به ویژه قبل از ازدواج جهت مشاوره پزشکی و جلوگیری از تولد نوزادان با بتا تالاسمی ماژور از اهمیت ویژهای برخوردار است. تشخیص نهایی بتا تالاسمی مینور معمولاًَ با شناسایی افزایش سطح HbA۲ میسر میگردد، ولی تاکنون چندین شاخص متمایز کننده نیز معرفی شدهاند که جهت شناسایی بتا تالاسمی مینور کمک کننده هستند. هدف از این مطالعه بررسی میزان حساسیت، ویژگی و شاخص یودن در مورد دو شاخص کرمان ایندکس I و II است که جهت افتراق بتا تالاسمی مینور پیشنهاد شدهاند.
مواد وروشها
مطالعه انجام شده از نوع توصیفی بود. جهت انجام مطالعه، ۸۲ بیمار دارای کم خونی میکروسیتیک( fl ۴/۷۸-۲/۵۸ MCV ) که در طول سال ۱۳۸۴ جهت تشخیص به مرکز تحقیقات هماتولوژی مراجعه کرده بودند، انتخاب شدند که ۴۲ مورد مبتلا به بتا تالاسمی مینور و ۴۰ مورد مبتلا به کم خونی فقر آهن بودند. ارزش عددی دو شاخص کرمان ایندکس I و II در مورد همه بیماران دو گروه محاسبه شد، سپس حساسیت، ویژگی و شاخص یودن دو شاخص محاسبه گردید.
یافتهها
برای کرمان ایندکس I حساسیت ۹۳%، ویژگی ۸۷% و شاخص یودن ۸۰% و برای کرمان ایندکس II حساسیت ۷۶%، ویژگی ۹۰% و شاخص یودن ۶۶% جهت افتراق بتا تالاسمی مینور به دست آمد.
نتیجه گیری
هیچ کدام از دو شاخص، حساسیت و ویژگی کامل برای افتراق بتا تالاسمی مینور را ندارند ولی کرمان ایندکس I با حساسیت بالاتر میتواند به عنوان یک شاخص قابل اعتمادتر در افتراق بتا تالاسمی مینور به کار رود.
کلمات کلیدی : بتا تالاسمی، ویژگی و حساسیت، شاخص گلبول قرمز
چکید ه
سابقه و هدف
سنتز زنجیرههای گلوبین و آنالیز DNA ، آزمایشهای تکمیلی در زمینه تشخیص تالاسمی میباشند. در حال حاضر آنالیز DNA به عنوان معتبرترین آزمایش تشخیص بیماریهای ژنتیکی از جمله تالاسمی محسوب میشود. اما با توجه به پیچیدگی این بیماری هتروژن، که میتواند مربوط به وجود موتاسیونهای ناشناخته و یا وجود موتاسیون در نقاط تنظیمی دوردست ژن باشد، سنتز زنجیرههای گلوبین جایگاه خاصی در زمینه تشخیص افتراقی انواع تالاسمی حفظ کرده است. از این جهت بر آن شدیم که علاوه بر راهاندازی این روش به صورت روتین، محدوده نسبت آلفا به بتا را نیز در گروههای مختلف تالاسمی و گروه کنترل تعیین نماییم.
مواد وروشها
مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. در این تحقیق جمعاًَ ۲۱۴ فرد شامل گروه کنترل(۵۱ نفر)، گروه بتاتالاسمی مینور(۲۴ نفر)، گروه آلفاتالاسمی ملایم( a Thal-۲ )(۶۸ نفر)، گروه آلفا تالاسمی شدید(۴۴ نفر)، گروه بیماری هموگلوبین H (۶ نفر)، گروه بتاتالاسمی نهفته(تیپ II )(۱۴ نفر)، گروه دلتابتا تالاسمی(۵ نفر) و گروه آلفادلتابتا تالاسمی(۲ نفر) شرکت نمودند. برای گروههای فوق آزمایشهای زیر انجام شد: CBC ، الکتروفورز هموگلوبین بر روی کاغذ استات سلولز در pH قلیایی و اندازهگیری هموگلوبین A۲ با استفاده از کروماتوگرافی ستونی، شمارش درصد رتیکولوسیتها، بررسی انکلوزیونهای هموگلوبین H ، بررسی مورفولوژی سلولهای قرمز خون و سنتز زنجیرههای گلوبین.
یافتهها
یافتههای مطالعه نشاندهنده این نتایج هستند: ۱- تغییرات معنیدار در مورد متغیرهای زیر نسبت به گروه کنترل در جهت افزایش میانگین گلبولهای قرمز، کاهش میانگین هموگلوبین، کاهش میانگین هماتوکریت، کاهش میانگین MCV ، کاهش میانگین MCH و کاهش میانگین MCHC ، هم چنین کاهش میانگین نسبت آلفا به بتا در موارد آلفا تالاسمی و بر عکس افزایش آن در موارد بتاتالاسمی. ۲- شیوع بیشتر آلفا تالاسمی نسبت به فرمهای آتیپیک بتاتالاسمی در جمعیت مشکوک به تالاسمی(۲/۵۵% موارد مختلف آلفا تالاسمی در مقابل ۸/۹% موارد مختلف بتا تالاسمی آتیپیک).
نتیجه گیری
نتایج نشان میدهند که میانگین نسبت آلفا به بتا در این مطالعه منطبق با نتایج ارایه شده در سایر مقالات و کتابهای معتبر است با این تفاوت که انحراف معیار بزرگتر میباشد. در نتیجه این انحراف معیار، محدوده بازتری برای نسبت آلفا به بتا به دست آمده است. وجود این محدوده باز سبب همپوشانی محدودهها در گروههای مختلف و مجاور میگردد. به همین دلیل از این عدد به تنهایی نمیتوان برای تشخیص قطعی نوع تالاسمی استفاده کرد. لذا برای تعیین وضعیت نهایی بیمار، ضمن در نظر گرفتن قومیت بیمار و وضعیت بالینی وی، لازم است که نتایج آزمایشهای CBC ، مورفولوژی سلولهای قرمز، الکتروفورز هموگلوبین، سنتز زنجیرههای گلوبین و هم چنین نتایج آزمایشهای پدر و مادر بیمار و در صورت لزوم آنالیز DNA آنها، در کنار هم گذاشته شود.
کلمات کلیدی : تالاسمی بتا، تالاسمی آلفا، گلوبین
چکید ه
سابقه و هدف
پلیمورفیسم Val۳۴Leu در زیر واحد A از فاکتور ۱۳ انعقادی، جایگزین شدن والین توسط لوسین در اسید آمینه شماره ۳۴ را موجب میشود که این تغییر اسید آمینه را عاملی برای محافظت شخص در مقابل ترومبوز میدانند. در این مطالعه برای اولین بار در ایران، شیوع این پلیمورفیسم در بیماران مبتلا به وقایع ترومبوتیک و افراد سالم تعیین شد و ارتباط آن با وقایع ترومبوتیک مورد بررسی قرار گرفت.
مواد وروشها
مطالعه انجام شده از نوع مورد – شاهدی گذشتهنگر بود. تعداد ۲۱۳ بیمار با مشکلات ترومبوتیک که در فاصله زمانی دی ماه سال ۸۱ تا خرداد ماه ۸۴ به آزمایشگاه مرکزی سازمان انتقال خون(تهران) ارجاع داده شده بودند و نیز ۱۰۰ اهداکننده سالم به عنوان گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. استخراج DNA با استفاده از کیت کیاژن و واکنش زنجیرهای پلیمراز( PCR ) به وسیله سایکلر حرارتی تکنه انجام و سپس ژنوتیپهای این پلیمورفیسم با روش RFLP و در حضور آنزیم محدود کننده Cfol شناسایی گردید. تحلیل آماری یافتههای به دست آمده با نرمافزار ۵/۱۱ SPSS انجام گرفت، ضریب اطمینان در کلیه محاسبات ۹۵% بوده و ۰۵/۰ p< معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها
شیوع پلیمورفیسم FXIIIVal۳۴Leu در بیماران و افراد سالم به ترتیب ۳/۲۴% و ۴/۳۷% با فاصله اطمینان ۹۵% به دست آمد. ضمن این که فراوانی آلل لوسین در دو گروه بیمار و شاهد به ترتیب ۳/۱۳% و ۲/۲۰% بود که این اختلافات به لحاظ آماری معنیدار میباشند.
نتیجه گیری
از مطالعه انجام شده نتیجهگیری میشود که به دلیل بالاتر بودن میزان آلل لوسین و نیز ژنوتیپ Val۳۴Leu در گروه شاهد، حضور این پلیمورفیسم با مقاومت در برابر ابتلا به وقایع ترومبوتیک مرتبط میباشد.
کلمات کلیدی : پلیمورفیسم، فاکتور XIII ، والین، لوسین، ترومبوز
چکید ه
سابقه و هدف
در ایران حدود ۲۰۰۰۰ بیمار بتا تالاسمی ماژور وجود دارد که تحت تزریق خون و دسفرال قرار دارند. این گروه از بیماران نیازمند برنامه درمانی و پیگیری دقیق به منظور برخورداری از کیفیت زندگی طبیعی میباشند. در این مطالعه وضعیت تزریق خون در بیماران بتا تالاسمی ماژور بیمارستان کودکان مفید طی سال ۱۳۸۵ مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد وروشها
در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی وضعیت تزریق خون در ۱۲۱ بیمار بتا تالاسمی ماژور مراجعه کننده ثابت به درمانگاه تالاسمی بیمارستان کودکان مفید طی سال ۱۳۸۵ بر اساس جمعآوری آخرین اطلاعات موجود در پرونده بیماران بررسی شد. سپس یافتهها با استفاده از برنامه نرم افزاری SPSS و آزمون همبستگی اسپیرمن ( Spearman ) و آزمون منویتنی( Mann-Whitney ) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها
تعداد ۱۲۱ بیمار به صورت ثابت در درمانگاه تالاسمی بیمارستان کودکان مفید تحت تزریق خون با استفاده از فیلتر لکوسیت قرار داشتند. محدوده سنی بیماران ۲ تا ۲۶ سال و میانگین سنی ۱۹/۶ ± ۱۳ سال بود. تعداد بیماران مونث ۶۶ نفر(۵/۵۴%) و تعداد بیماران مذکر ۵۵ نفر(۵/۴۵%) بود. هموگلوبین بیماران در محدوده ۵/۱۱-۵/۷ گرم در دسیلیتر و میانگین ۹۷/۰ ± ۶/۹ گرم در دسی لیتر بود. در ۸۲ بیمار(۸/۶۷%) مقادیر هموگلوبین بیشتر از ۹ گرم در دسی لیتر مشخص شد. سطح سرمی فریتین بیماران در محدوده ng/ml ۹۵۰۰-۲۵۰ با میانگین ng/ml ۱۵۱۵ ± ۲۱۳۳ بود. سطح سرمی فولات در ۱۰۰ بیمار از ۱۲۱ بیمار ng/dl ۱۹-۱ و میانگین ng/ml ۹/۴ ± ۹ بود. ۳ بیمار(۳%) سطح سرمی فولات کمتر از ng/ml ۳ (محدوده طبیعی: ng/ml ۵/۱۷-۳) داشتند. تعداد بیمار HBsAg مثبت، یک مورد(۸/۰%) و تعداد بیماران Anti HCV مثبت و HCV-RNA (PCR) مثبت ۱۱ مورد(۱/۹%) بود. سن بیماران مبتلا به هپاتیت C ، ۱۶ تا ۲۶ سال بود. در این مطالعه فقط یک بیمار (۸/۰%) مشترکاًَ HBsAg مثبت و HCV RNA (PCR) مثبت شناسایی شد. آزمایش HIV Ab همه بیماران منفی بود. سطح سرمی فریتین بیماران مبتلا به هپاتیت C در محدوده ng/ml ۹۵۰۰-۵۶۸ و میانگین ng/ml ۲۷۷۲ ± ۳۱۷۲ بود.
نتیجه گیری
در این مطالعه به نظر میرسد بیماران بتا تالاسمی ماژور در بیمارستان کودکان مفید از برنامه درمانی مطلوب تزریق خون و ترکیبات شلاتور آهن هم چنین پایش مناسب به لحاظ انتقال بیماریهای عفونی برخوردار میباشند. قدر مسلم کنترل دقیق وضعیت تزریق خون و ترکیبات شلاتور آهن، غربالگری اهداکنندگان خون به لحاظ انتقال عفونتها به ویژه هپاتیت C و واکسیناسیون بیماران علیه هپاتیت B موجب بهبود قابل توجه کیفیت زندگی بیماران خواهد شد، اما پیشگیری هم چنان مهمترین اقدام در جهت کاهش مبتلایان بتا تالاسمی ماژور و در نتیجه پیامدهای اجتنابناپذیر بیماری میباشد.
کلمات کلیدی : بتا تالاسمی ، فریتین، دسفرال، هپاتیت C
چکید ه
سابقه و هدف
ترومبوزهای عروقی به عنوان یکی از بزرگترین عوامل مرگ و میر در دنیا مطرح هستند. یکی از علل مهم آتروترومبوز، هموسیستئینمی میباشد که با تغییر در مورفولوژی عروق، کاهش و یا از دست دادن عملکرد آنتیترومبوتیک آندوتلیال عروق، سبب فعال شدن مسیر انعقاد خون و مهار فیبرینولیز میگردد و تمامی این عوامل میتوانند در ایجاد آتروترومبوز نقش داشته باشند. در این طرح سعی شده است با اندازهگیری میزان هموسیستئین خون در بیماران ایرانی مبتلا به ترومبوز عروقی در مقایسه با گروه شاهد(افراد بدون علامت و فاقد سابقه فامیلی آتروترومبوز) نقش این آمینواسید در ابتلا به ترومبوز بررسی گردد.
مواد وروشها
تحقیق به روش مورد ـ شاهدی( case-control ) انجام گرفت. در این تحقیق ۱۰۰ نفر بیمار مبتلا به ترومبوز عروقی به عنوان گروه مورد و ۶۸ نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب گردیدند. سپس از گروه بیمار و کنترل با شرایط ناشتا نمونه خون در لولههای حاوی ضد انعقاد EDTA گرفته شد که جهت اندازهگیری هموسیستئین پلاسما به روش الایزا با استفاده از کیت IBL به آزمایشگاه انتقال یافت. هم چنین پرسشنامهای در رابطه با بعضی متغیرهای زمینهای(سن، جنس، دفعات ترومبوز، محل ترومبوز و ...) با رضایت خود بیماران تکمیل گردید. سپس دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS نگارش ۱۱ وارد رایانه شد و افراد دو گروه از نظر متغیرهای زمینهای به کمک آزمونهای t-test و Chi-square مقایسه گردیدند، odds ratio تعیین و فاصله اطمینان با احتمال ۹۵% در جامعه برآورد گردید.
یافتهها
بر طبق نتایج به دست آمده، میانگین هموسیستئین در گروه مورد ۴/۱۸ ± ۸۵/۲۳ میکرومول در لیتر و در گروه کنترل ۴/۳ ± ۴۸/۱۱ میکرومول در لیتر بود که این اختلاف در میزان هموسیستئین بین دو گروه از نظر آماری معنیدار بود. افزایش چشمگیری در میزان هموسیستئین در گروه ترومبوتیک نسبت به گروه شاهد دیده شد. بر طبق همین نتایج ۴۸ نفر(۴۸%) از بیماران ترومبوتیک با هیپرهموسیستئینمی همراه بودند و این در صورتی است که فقط ۱۲ نفر(۶/۱۷%) از افرادی که در گروه کنترل بودند هیپرهموسیستئینمی داشتند. طبق نتایج به دست آمده همبستگی متوسطی بین متغیر سن و افزایش میزان هموسیستئین وجود داشت.
نتیجه گیری
میزان ۷۲/۲= odds ratio نشاندهنده این است که هموسیستئین میتواند به عنوان یک عامل خطر برای ابتلا به ترومبوز مطرح باشد. به همین دلیل به نظر میرسد اندازهگیری میزان هموسیستئین در بیمارانی که سابقه آترواسکلروز، ترومبوز یا بیماریهای عروقی را داشته و یا در خانواده درجه یک خود یکی از این بیماریها را داشتهاند امری ضروری میباشد. هم چنین کاهش هموسیستئین با مصرف مکملهای فولات، B۱۲ و B۶ میتواند در جهت پیشگیری از ترومبوز در افراد با ریسک بالا و هم چنین در جهت بهبود وضعیت بیماری امری مهم و ضروری تلقی شود.
کلمات کلیدی : هموسیستئین، ترومبوز وریدی، عامل خطر
چکید ه
سابقه و هدف
در سلولهای پستانداران، طول تلومر و ساختار آن با سرطانها و پیری سلولی مرتبط میباشد. کوتاه شدگی پیشرونده طول تلومر در ناپایداری ژنومی نقش دارد و کوتاه شدن آن در طیف وسیعی از سرطانهای انسانی و هم چنین تغییر شکل و پیشرفت برخی بدخیمیهای خونی گزارش شده است. لوسمی مزمن میلوژن( CML ) در طول دوره بیماری دارای مراحل مختلفی میباشد. در این مطالعه جهت بررسی تغییرات طول تلومر، به بررسی لکوسیت های خون محیطی بیماران فاز مزمن( CP ) و فاز بلاستیک( BP ) CML پرداخته شده است.
مواد وروشها
مطالعه انجام شده از نوع توصیفی بود. ۱۴ بیمار CML فاز مزمن و ۷ بیمار فاز بلاستیک که از فروردین سال ۸۳ به بخش خون بیمارستان شریعتی مراجعه کرده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. طول تلومر در ۲۱ بیمار CML با روش لکهگذاری ساترن در آزمایشگاه مرکز تحقیقات خون و پیوند مغز استخوان بیمارستان شریعتی تهران بررسی و با افراد کنترل نرمال هم سن مورد مقایسه قرار گرفتند. جهت تحلیل نتایج از رگرسیون خطی و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.
یافتهها
۴۳/۷۱% (۷۷/۴۷ = ۰۹/۹۵ CI ) از بیماران CP-CML در هنگام تشخیص، قطعات تکراری تلومری( TRF ) کوتاهتر از حد نرمال(متناسب با سن) داشتند. میانگین طول تلومر در بیماران CP-CML و BP-CML به ترتیب برابر با kb ۲۶/۱ ± ۹۸/۶ و kb ۰۶/۱ ±۸۱/۴ بود که نسبت به میانگین طول تلومر در افراد نرمال هم سن( kb ۱۹/۱ ± ۲۷/۱۰) دارای کاهش معنیدار بود. هم چنین میانگین طول تلومر در افراد BP-CML اختلاف آماری معنیداری را نسبت به CP-CML نشان داد. میانگین میزان کوتاهشدگی طول تلومر در بیماران CP-CML و BP-CML نسبت به افراد نرمال هم سن به ترتیب kb ۳۸/۱ ± ۳۱/۳ و kb ۹/۰ ± ۲۷/۵ بود.
نتیجه گیری
تفاوت معنیدار آماری میانگین طول تلومر بیماران CP-CML و BP-CML نسبت به افراد نرمال هم سن و تفاوت آشکار اندازه TRF در فاز مزمن و بلاستیک میتواند در پیشگویی تغییر فاز بیماری از مزمن به بلاستیک کمک کننده باشد.
کلمات کلیدی : لوسمی مزمن میلوژن، تلومر، لکهگذاری ساترن
چکید ه
سابقه و هدف
بیماران تالاسمی به علت ماهیت مزمن بیماری به تزریق خون مداوم نیاز دارند. چون در تزریق خون فقط گروههای خونی اصلی کنترل میشوند، ایجاد آنتیبادی علیه سایر گروههای خونی(آنتیبادیهای نامنظم یا آلوآنتیبادی) در این بیماران میتواند باعث بروز واکنشهای خونی(واکنش همولیتیک تاخیری) گردیده و عوارضـی را بـه وجود آورد. در این مطالعه، غربالگری و تایپینگ آنتیبادیهای نامنظم با روش ژل بررسی شده است.
مواد وروشها
در یک مطالعه توصیفی، ۴۴۱ بیمار تالاسمی مراجعه کننده به درمانگاه بیماران تالاسمی بزرگسال تهران(ظفر) و مرکز تالاسمی قزوین مورد بررسی قرار گرفتند. فرمهای اطلاعاتی در مورد وضعیت تزریق خون برای کلیه بیماران تکمیل گردیده و از کلیه بیماران، نمونه خون گرفته شد. قبل از انجام آزمایشهای غربالگری به روش ژل، برای کلیه بیماران تست کومبس غیر مستقیم به روش لولهای انجام شد و سپس همین تست به روش ژل بر اساس دستورالعمل استاندارد آن صورت گرفته و نتایج حاصله بر اساس فرمهای تکمیل شده توسط بیماران با استفاده از نرمافزار ۵/۱۱ SPSS و آزمون آماری کایدو( Chi-square )، با اطمینان ۹۵ درصد مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها
بیماران مورد بررسی شامل ۲۳۴ مرد(۱/۵۳%) و ۲۰۷ زن(۹/۴۶%) با میانگین سنی ۶/۲۲ (۲۷/۹ ± SD ) سال و از این تعداد، ۳۶۲ بیمار تالاسمی ماژور(۱/۸۲%) و ۷۹ بیمار، تالاسمی اینترمدیا(۹/۱۷%) بودند. از مجموع ۴۴۱ نمونه بررسی شده در غربالگری بیماران، ۳۹۱ بیمار(۷/۸۸%) فاقد آلوآنتیبادی و ۵۰ بیمار(۳/۱۱%) دارای آلوآنتیبادی بودند که در بین آنتیبادیهای شناسایی شده، Anti-Kell در ۲۸ درصد و Anti-D در ۱۶ درصد و آنتیبادی بر علیه زیر گروههای دیگر Rh شامل E ، e ، C ، c و Cw در ۲۶ درصد بیشترین مقدار را تشکیل میدادند. در مقایسه نتایج روش ژل میکروتیوب با روش لولهای، ۲۶ بیمار که با روش ژل به عنوان مورد مثبت شناسایی شده بودند، با روش لولهای که در حال حاضر در ایران انجام میشود، نتایج منفی داشتند.
نتیجه گیری
با توجه به شیوع آلوایمیونیزاسیون در بیماران تالاسمی که بیشتر از دو سوم آنها مربوط به زیر گروههای Rh ، به خصوص c ، C ، E و گروه Kell میباشد، امروزه توصیه میشود در بیماری که به تازگی تشخیص تالاسمی داده شده، قبل از آغاز تزریق خون، علاوه بر ABO ، گروههای Rh ، Kell ، Kidd ، Duffy برای او نیز تعیین شود تا فنوتیپ گروههای خونی مهم بیمار را داشته باشیم. در ضمن ثابت شده، اگر در هر بار تزریق خون و آزمونهای سازگاری(کراسمچ)، انتخاب کیسه خون بر اساس گروههای Rh و Kell و مطابق با فنوتیپ بیمار صورت پذیرد، میتوان تا ۹۰% از بروز آلوایمیونیزاسیون کاست.
کلمات کلیدی : غربالگری، تالاسمی، انتقال خون، ایمیونیزاسیون
چکید ه
سابقه و هدف
ناهنجاریهای کروموزومی مشخصی به نام کروموزوم فیلادلفیا که در بیش از ۹۰% بیماران مبتلا به لوسمی میلوئیدی مزمن( CML ) دیده میشود، ناشی از ترانسلوکاسیون دو طرفه بین کروموزومهای ۹ و ۲۲ میباشد و باعث ایجاد فیوژنهای BCR-ABL میگردد. مهمترین و فراوانترین فیوژنهای BCR-ABL ، b۳a۲ و b۲a۲ و ela۲ میباشند. فیوژنهای دیگری که با فراوانی کمتر دیده میشوند شامل b۳a۳ ، b۲a۳ و e۱۹a۲ هستند. این مطالعه به منظور راهاندازی روش مولتیپلکس RT-PCR و تعیین فراوانی فیوژنهای مختلف در بیماران ایرانی مبتلا به لوسمی میلوئیدی مزمن انجام شده است.
مواد وروشها
مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. نمونه خون محیطی از ۷۵ بیمار CML جمعآوری و روش مولتیپلکس RT-PCR برای تشخیص انواع فیوژنهای BCR/ABL حاصل از ترانس لوکاسیون ۹ و ۲۲ راهاندازی شد.
یافتهها
بیماران برای انواع مختلفی از این فیوژنها مثبت بودند. در بیشتر بیماران فیوژنهای b۳a۲ (۶۲%) و b۲a۲ (۲۰%) وجود داشت در حالی که در سایر بیماران فیوژنهای b۳a۳ ، b۲a۳ و e۱a۲ و یا بیان هم زمان b۳a۲ و b۲a۲ دیده شد. میزان بیان هم زمان b۳a۲ و b۲a۲ در ۵% بیماران دیده شد.
نتیجه گیری
با روش مولتیپلکس میتوان علاوه بر فیوژنهای معمول b۳a۲ و b۲a۲ ، انواع فیوژنهای نادر دیگر را در بیماران CML تشخیص داد. در بیماران CML ایرانی نسخههای b۳a۲ حدوداًَ ۳ برابر بیشتر از b۲a۲ میباشد که در مقایسه با نسبت گزارش شده توسط محققین دیگر بیشتر است. احتمالاًَ نوع فیوژن میتواند دارای اهمیت بالینی بوده و به ما در شناخت پاتوژنز سلولهای لوکمیک دارای( ۹ : ۲۲ ) t کمک کند.
کلمات کلیدی : لوسمی میلوئیدی مزمن، واکنش زنجیرهای پلیمراز معکوس چندگانه، کروموزوم فیلادلفیا
چکید ه
سابقه و هدف
لوکمی لنفوبلاستیک حاد به عنوان شایعترین بدخیمی کودکان میباشد که بهترین پاسخ را به درمان دارد. در سالهای اخیر علاوه بر سن، جنس و تعداد گلبولهای سفید، بررسی ژنتیک به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در پیشآگهی بیماران انجام میشود. این بررسی در کودکان مبتلا به لوکمی لنفوبلاستیک حاد مراجعه کننده به بیمارستان کودکان مفید به مدت ۳ سال انجام شده است، تا عوامل موثر در پیشآگهی بیماری لوکمی لنفوبلاستیک حاد با تاکید بر کاریوتیپ بیماران تعیین گردد.
مواد وروشها
مطالعه حاضر به صورت گذشتهنگر انجام شد. از ۱۰۲ بیماری که در طی سالهای ۱۳۸۱-۱۳۷۹ با تشخیص لوکمی لنفوبلاستیک حاد به بیمارستان کودکان مفید مراجعه کرده بودند، ۷۴ مورد وارد مطالعه شدند و ۲۸ بیمار به دلیل نداشتن آزمایش سایتوژنتیک از مطالعه خارج گردیدند. بیماران در گروه سنی ۶ ماه تا ۱۳ سال قرار داشتند که بر اساس شمارش گلبولهای سفید و سن به دو گروه پرخطر(۴۲ بیمار) و کم خطر(۳۲ بیمار) تقسیم شدند. سپس نتایج آزمایش سایتوژنتیک بیماران و فاکتورهای جانبی نظیر زیر ردههای سلولی(بر اساس فلوسیتومتری)، سن، جنس و شمارش کامل سلولهای خونی(گلبول سفید، هموگلوبین و پلاکت) در گروههای پرخطر و کم خطر تحت بررسی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج توسط آزمون آماری کایدو و نرمافزار SPSS ویرایش ۵/۱۱ تحلیل شد.
یافتهها
از ۷۴ بیمار مورد بررسی، ۶۴ بیمار(۵/۸۶%) بر اساس فلوسیتومتری دارای لوکمی از نوع Pre B cell بودند که بر اساس تعداد گلبولهای سفید، ۳۸ مورد(۴/۵۹%) از آنها در گروه کم خطر قرار گرفتند. در بررسی سایتوژنتیک، ۳۴ بیمار(۹/۴۵%) دارای کاریوتیپ طبیعی، ۱۶ بیمار(۶/۲۱%)دارای اختلال تعداد کروموزومها و ۱۴ بیمار(۱۹%) دارای اختلال ساختاری کروموزوم بودند. در ۱۰ بیمار باقیمانده جواب آزمایش سایتوژنتیک غیر قابل نتیجهگیری بود. کاریوتیپ در بیماران دو گروه کم خطر و پرخطر با هم مقایسه شد که تفاوت چندانی وجود نداشت و مختصر تفاوت قابل اغماض بود. از نظر جنسیت تعداد پسران به طور قابل توجهی در گروه کم خطر بیشتر از دختران بود(۹/۶۱% در مقابل ۱/۳۹%) اما از نظر کاریوتیپ میان این دو گروه نیز تفاوتی وجود نداشت.
نتیجه گیری
با توجه به نتایج این تحقیق، از نظر اختلالات ژنتیکی میان دو گروه تفاوت محسوسی مشاهده نشد. بر این اساس میتوان چنین فرض نمود که سن و تعداد گلبولهای سفید به تنهایی فاکتور اولیه مناسبی برای پیشآگهی نمیباشند و بررسی ژنتیک به خصوص در محدوده ژن میتواند عامل تعیینکنندهای باشد. لذا تکرار تحقیق با حجم نمونه بیشتر و تطابق دادن عوامل موثر در پیشآگهی با سیر بیماری به صورت مطالعه آیندهنگر ضروری به نظر میرسد.
کلمات کلیدی: لوکمی لنفوبلاستیک حاد، سایتوژنتیک، پیشآگهی
چکید ه
سابقه و هدف
آزمایش اندازهگیری هموگلوبین در اهداکنندگان خون جهت کنارگذاشتن افراد کم خون و یا آنهایی که ممکن است بعد از اهدای خون دچار کم خونی شوند مهم میباشد. روش غربالگری هموگلوبین میبایست از دقت و صحت مناسب برخوردار باشد تا بتوان اهداکنندگان مناسب را جهت اهدای خون انتخاب نمود. در این مطالعه هدف مقایسه هموگلوبین اندازهگیری شده در اهداکنندگان با استفاده از تست نواری و روش دستگاهی(استاندارد) میباشد.
مواد وروشها
مطالعه انجام شده از نوع توصیفی بود. از ۱۴۴ خانم اهداکننده خون با میانگین سنی ۱۱ ± ۳۳ سال که توسط آزمایش نواری هموگلوبین( Hb color scale ) میزان هموگلوبین آنها قبل از اهدای خون اندازهگیری شده و واجد شرایط اهدای خون بودند، به طور همزمان نمونه خون دیگری نیز جهت اندازهگیری هموگلوبین با استفاده از دستگاه شمارشگر سلولی( Sysmex K-۸۰۰ ) به آزمایشگاه ارسال گردید. نمونهبرداری در مدت ۵ ماه انجام شد و نتایج حاصل از میزان هموگلوبین به دو روش، با استفاده از نرمافزار SPSS نگاره ۵/۱۱ و استفاده از آزمون ویل کوکسون( Wilcoxon ) و ضریب همبستگی اسپیرمن( Spearman ) مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافتهها
در این مطالعه با توجه به بررسیهای آماری انجام شده اختلاف معنیداری بین نتایج به دست آمده از میزان هموگلوبین به دو روش وجود داشت(۰۰۱/۰ p< )(میانگین هموگلوبین با استفاده از آزمایش نواری gr/dl ۲/۱۳ و با استفاده از شمارشگر سلولی gr/dl ۷۸/۱۲ بود ومیانه هموگلوبین با روش نواری gr/dl ۱۴ و با شمارشگر سلولی gr/dl ۸/۱۲ بود). در بررسی ضریب همبستگی پیرسون، ارتباط معنیداری بین دو روش اندازهگیری وجود نداشت.
نتیجه گیری
طبق نتایج به دست آمده، اختلاف معنیداری بین نتایج به دست آمده از میزان هموگلوبین در اهداکنندگان توسط دو روش اندازهگیری وجود داشت. به همین علت زمانی که از روش(نواری) جهت انتخاب اهداکننده مناسب استفاده می شود ممکن است اهداکنندگانی که دچار کم خونی بوده و یا بر اثر اهدای خون به سمت کم خونی پیش روند، وارد زمره اهداکنندگان شوند. به همین علت پیشنهاد میشود اهداکنندگانی که هموگلوبین آنها توسط روش نواری کمتر از gr/dl ۱۳ است، حتماًَ مجدداًَ با استفاده از روشهای دقیقتر و حساستر نظیر استفاده از Hemo Cue و یا شمارشگر سلولی بررسی شوند.
کلمات کلیدی : هموگلوبین، کم خونی، اهداکنندگان خون
چکید ه
سابقه و هدف
در انتقال خون خودی به روش رقیق کردن هم حجم و سریع خون( ANH ) خون بیماری که میخواهد مورد عمل جراحی قرار گیرد(بلافاصله قبل یا بعد از القای بیهوشی)گرفته میشود و به جای آن حجم مناسب جایگزین میگردد. این خون بر حسب نیاز بیمار، حین یا بعد از عمل به او تزریق میشود. این روش انتقال خون خودی، فاقد خطرات انتقال خون به روش هومولوگ، به خصوص ابتلا به بیماریهای عفونی است، اما احتمال ایجاد آلودگی باکتریال وجود دارد. بررسی این موضوع خصوصاًَ در ایران، به بهبود کیفیت این نوع انتقال خون کمک میکند. این مطالعه با هدف بررسی میزان آلودگی باکتریال در انتقال خون به روش رقیق کردن، انجام شد.
مواد وروشها
در یک مطالعه مقطعی( Cross-sectional )، میزان آلودگی باکتریال با روش اتولوگ در ۹۶ کیسه خون از ۷۱ بیمار در ۲ مرکز درمانی جداگانه در تهران، طی مدت ۲ سال بررسی شد. از هر بیمار ۱ تا ۳ کیسه خون گرفته شد. در طی خونگیری، کیسههای خون به شریان بیماران وصل شد. قبل از تزریق مجدد، از هر کیسه ۱۰ میلیلیتر خون جدا شد و توسط محیط کشت وجود آلودگی باکتریال سنجیده شد. یافتهها توسط آزمون t و نرمافزار ۱۱ SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها
جمعاًَ ۹۶ کیسه جمعآوری شد که تمام نمونههای کشت خون منفی بودند. در اثر انتقال خون خودی، در ۹/۷۸% بیماران هیچ خون هومولوگی نیاز نشد(کاهش انتقال خون هومولوگ داشتیم). ۷ بیمار(۸/۹% بیماران) هموگلوبین بعد عمل زیر ۱۰ و میانگین خونریزی حین عمل ۲۴۵۷ میلیلیتر داشتند. در حالی که این بیماران با این حجم خونریزی به طور متوسط فقط یک کیسه و یک چهارم کیسه خون هومولوگ دریافت کردند. میانگین هموگلوبین قبل عمل ۵۳/۱۴ گرم درصد و هموگلوبین بعد عمل ۴۴/۱۲ گرم درصد بود.
نتیجه گیری
در این مطالعه که در ۲ مرکز جداگانه انجام شد، هنگام انتقال خون خودی به روش رقیق کردن هم حجم و سریع خون، موردی از آلودگی باکتریال دیده نشد که نشاندهنده ایمن بودن این روش انتقال خون خودی از نظر آلودگی باکتریال است.
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهشی خون می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Scientific Journal of Iran Blood Transfus Organ
Designed & Developed by : Yektaweb