Hasanzadeh A, Farahini F, Akbari N, Aghahosseini M, Pirzadeh A. Survey of effective factors on continuous blood donation in Isfahan province based on the theory of planned behavior . Sci J Iran Blood Transfus Organ 2013; 10 (2) :182-189
URL:
http://bloodjournal.ir/article-1-774-fa.html
حسنزاده اکبر، فراهینی فلورا، اکبری ناهید، آقاحسینی مصطفی، پیرزاده آسیه. عوامل مؤثر بر اهدای خون مستمر در اهداکنندگان استان اصفهان مبتنی بر نظریه رفتار برنامهریزی شده. فصلنامه پژوهشی خون. 1392; 10 (2) :182-189
URL: http://bloodjournal.ir/article-1-774-fa.html
دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
متن کامل [PDF 243 kb]
(2808 دریافت)
|
چکیده (HTML) (9918 مشاهده)
متن کامل: (2559 مشاهده)
عوامل مؤثر بر اهدای خون مستمر در اهداکنندگان استان اصفهان
مبتنی بر نظریه رفتار برنامهریزی شده
اکبر حسنزاده1، فلورا فراهینی2، ناهید اکبری2، مصطفی آقاحسینی3، آسیه پیرزاده4
چکیده
سابقه و هدف
هدف اصلی مراکز انتقال خون، تامین خون سالم و کافی بر روی بیماران میباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر اهدای مستمر خون اهداکنندگان استان اصفهان، مبتنی بر نظریه رفتار برنامهریزی شده در سال 1388 انجام شد.
مواد و روشها
مطالعه حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و بر روی 600 نفر از مراجعین جهت اهدای خون در استان اصفهان انجام گرفت. روش نمونهگیری به صورت تصادفی طبقهای متناسب با حجم بود. نهایتاً افراد به طور تصادفی از هر مرکز انتخاب شدند. از پرسشنامهای روا و پایا مبتنی بر نظریه رفتار برنامهریزی شده استفاده شد. اطلاعات پس از جمعآوری، وارد نرمافزار SPSS نسخه 18 شدند و از آزمونهای t مستقل، همبستگی و منویتنی جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها
نتایج نشان داد که در ارتباط با بازگشت برای اهدای خون مجدد،(8/12%) 77 نفر در طی 6 ماه آینده مراجعه کردند و (2/87%) 523 نفر مراجعه نکردند. بیشترین افراد اهداکننده در گروه سنی 21 تا 30 سال بودند و میانگین سن افرادی که اهدای خون مستمر داشتند، به طور معناداری بیشتر از اهداکنندگان غیر مستمر بود. قویترین ارتباط همبستگی را خودکارآمدی با قصد داشت(001/0 p< ، 577/0 r=)، سپس عواملی مانند خود هویتی(481/0r= )، هنجارهای اخلاقی(471/0r= )، نگرش(355/0r= ) و هنجارهای انتزاعی(353/0r= ) در اولویتهای بعدی قرار داشتند.
نتیجه گیری
خودکارآمدی یکی از تاثیر گذارترین مؤلفهها بر روی قصد افراد جهت اهدای خون مستمر بود. پس میتوان نتیجه گرفت که با تقویت این سازه، میتوان گام مؤثری در تداوم و نگهداری افراد اهداکننده خون در جامعه برداشت.
کلمات کلیدی: اهدای خون، نگرش، قصد
تاریخ دریافت : 27/1/91
تاریخ پذیرش : 19/4/91
1- کارشناس ارشد آمار و اپیدمیولوژی ـ مربی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ـ اصفهان ـ ایران
2- پزشک عمومی ـ مرکز تحقیقات انتقال خون، مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون و پایگاه منطقهای آموزشی انتقال خون اصفهان ـ اصفهان ـ ایران
3- کارشناس ارشد مدیریت دولتی ـ مرکز تحقیقات انتقال خون، مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون و پایگاه منطقهای آموزشی انتقال خون اصفهان ـ اصفهان ـ ایران
4ـ مؤلف مسؤول: دانشجوی دکترای آموزش و ارتقاء سلامت ـ دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ـ خیابان هزار جریب ـ اصفهان ـ ایران ـ کد پستی: 8174673461
مقدمه
امروزه به دلایل مختلف، مصرف خون و فرآوردههای خونی افزایش یافته است. بنابراین باید تعداد اهداکنندگان خون نیز به موازات افزایش میزان مصرف خون و فرآوردههای آن، افزایش یابد(1). از طرف دیگر هدف مراکز انتقال خون، تامین خون سالم و کافی برای بیماران میباشد. به طور کلی اگر خون سالم و کافی از طریق اهدای خون داوطلبانه تامین نگردد، سلامت خون و در نتیجه سلامت جامعه مورد تهدید قرار خواهد گرفت. دعوت از گروههای کم خطر جامعه جهت اهدای خون داوطلبانه، از مهمترین راهکارهای مراکز انتقال خون دنیا میباشد(2).
پژوهشهای بسیار محدودی در زمینه عوامل مؤثر در عدم گرایش به اهدای خون نزد افراد انجام شده است(3). شناخت عوامل مؤثر در عدم گرایش به اهدای خون و کنترل این عوامل، میتواند نقش مؤثری در تغییر شیوههای جذب اهداکنندگان جدید ایفا نماید، به نحوی که اثربخشی آنها افزایش یابد(5، 4). دو علت مهم که اهداکنندگان برای عدم اهدای خون مجدد ذکر میکنند، رضایتبخش نبودن اهدای خون و عدم درخواست از آنها برای اهدای مجدد است(3).
طبق تحقیقات انجام شده در کشورهای مختلف، سالمترین خون از اهداکنندگان مستمر تهیه میشود(8-6). اهداکنندگان در اولین اهدا باید تشویق شوند که به محض تحقق شرایط اهدای مجدد، مراجعه کنند تا به اهداکنندگان منظم بدل شوند(9). در یک بررسی به منظور ارزیابی روشهای انگیزشی مختلف در بازگشت اهداکنندگان بار اول، نشان داد که 5/20% اهداکنندگان طی 6 ماه مراجعه مجدد داشتند و ارسال پیامهای عاطفی به طور قابل ملاحظهای بر میزان بازگشت آنها تاثیر داشت(10). در یک مطالعه دیگر، مهمترین علت عدم مراجعه مجدد در 32% تا 42% اهداکنندگان بار اول و 26% تا 42% اهداکنندگان مستمر، مناسب نبودن محل اهدا گزارش شد(11). بنابراین شناسایی عوامل مؤثر جهت اقدام یا قصد اهدای خون، بسیار حایز اهمیت است.
یکی از مدلهایی که جهت پیشبینی درک رفتار مــورد
استفاده قرار میگیرد، تئوری رفتار برنامهریزی شده میباشد. بر اساس این تئوری مهمترین عامل تعیین کننده رفتار شخص، قصد فرد است که قصد فرد تحت تاثیر سه سازه نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده میباشد(12).
این تئوری، سازهها و متغیرهایی را در خود دارد که طیف ترغیب رفتار و قصد و نمایش رفتار را شامل میشود و اعتبار آن به صورت تجربی در بسیاری از مطالعهها تایید شده است(15-13). به طور خلاصه بر طبق این نظریه، رفتار انسان تابعی از قصد اوست و هر چه قصد فرد نسبت به رفتار بیشتر باشد، احتمال عمل به آن رفتار بیشتر خواهد بود؛ البته نه به این معنا که هر قصدی باید منجر به رفتار شود. در واقع میتوان گفت که قصد برای رفتار، شرط لازم بوده و کافی نیست. اما در این نظریه، از آن به عنوان اولین و قویترین سازه قلمداد شده، خود قصد نیز از عوامل مختلف متاثر بوده و باید به آنها در طراحی مداخلات توجه شود.
در این نظریه دو تعیینکننده مهم قصد رفتاری وجود دارد: نگرش شخصی فرد نسبت به اقدام(یعنی باورهای رفتاری شخص در مورد انجام یک کار) و هنجارهای ذهنی تاثیرگذار بر فرد. اهمیت نسبی این دو جزء با توجه به دو عامل(فرد و نوع رفتار) تغییر میکند(16).
امروزه استفاده از این تئوری گسترش بیشتری پیدا کرده تا بتوان از آن به عنوان یک ابزار پیشبینی رفتار که اهدای خون است استفاده کرد(17).
با توجه به ضرورت تامین خون سالم در جامعه و با توجه به این که سالمترین خون از اهدا کنندگان مستمر به دست میآید و عدم انجام مطالعهای در استان اصفهان جهت شناسایی عوامل مؤثر بر اهدای مستمر مبتنی بر تئوری رفتار برنامهریزی شده، بنابراین بر آن شدیم تا مطالعه حاضر را با هدف تعیین عوامل مؤثر بر اهدای خون در اهدا کنندگان استان اصفهان مبتنی بر نظریه رفتار برنامهریزی شده در سال 1388 انجام دهیم.
مواد و روشها
مطالعه حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و بر روی 600 نفر از مراجعین جهت اهدای خون انجام گرفت. جامعه مورد بررسی افرادی بودند که جهت اهدای خون برای اولین بار به مراکز اهدای خون در استان اصفهان مراجعه کرده بودند. روش نمونهگیری به صورت تصادفی طبقهای متناسب با حجم شهرهای استان اصفهان بود. نهایتاً افراد به طور تصادفی از هر مرکز انتخاب شدند.
ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهای مبتنی بر نظریه رفتار برنامهریزی شده بود که روایی آن توسط متخصصین آموزش بهداشت و هماتولوژی مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز با انجام مطالعه پایلوت بر روی 28 نفر از اهداکنندگان و انجام آزمایش آلفای کرونباخ 8/0 به دست آمد.
پرسشنامه مذکور از دو قسمت تشکیل شده است؛ قسمت اول اطلاعات دموگرافیک، اطلاعات مربوط به اهدا و واکنشهای اهدای خون و اضطراب در حین اهدا میباشد و قسمت دوم مربوط به اجزای مدل شامل خودکارآمدی(2 سؤال)، هنجارهای انتزاعی(3 سؤال)، قصد(3 سؤال)، نگرش(5 سؤال)، عوامل تسهیل کننده(4 سؤال) و عوامل بازدارنده(4 سؤال) است که به صورت لیکرت 5 گزینهای میباشد و به هر کدام از گزینههای خیلی کم تا خیلی زیاد به ترتیب 0 تا 4 امتیاز تعلق میگیرد. در ارتباط با خودکارآمدی، سؤالات در مورد دسترسی شخص به محل اهدا و توانایی شخص در کنترل عوارض اهدا بود. در ارتباط با هنجارهای انتزاعی، سؤالاتی از قبیل این که افراد مهم فامیل یا دوستان، شما را به انجام اهدای خون تشویق میکنند پرسیده شد. در ارتباط با نگرش؛ آیا شما اهدای خون را عملی پسندیده میدانید، در مورد عوامل تسهیلکننده؛ آیا شما از رفتار پرسنل مرکز اهدای خون راضی هستید، در مورد عوامل ممانعتکننده؛ چه قدر ترس از سوزن مانع اهدای خون در شما میشود و در مورد قصد؛ آیا شما قصد مجدد اهدای خون دارید مورد پرسش قرار گرفت.
قابل ذکر است که شرکتکنندگان در تحقیق به صورت داوطلبانه شرکت میکردند و تکمیل پرسشنامهها نیز بعد از اهدای خون توسط اهدا کنندگان به صورت خود ایفا انجام میشد. با توجه به ثبت اسامی افراد اهداکننده در سیستمهای هر سازمان، جهت تعیین میزان بازگشت مجدد افراد بعد از گذشت 6 ماه به منظور اهدای مجدد خون، از اسامی ثبت شده افراد و بازپرسی مجدد از فرد اهداکننده استفاده گردید. پس از جمعآوری نتایج، اطلاعات وارد نرمافزار کامپیوتری SPSS نسخه 18 شدند و از آمار توصیفی و تحلیلی مانند آزمونهای t مستقل، آزمون دقیق فیشر، همبستگی و منویتنی جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها
نتایج این مطالعه که بر روی 600 نفر از مراجعهکنندگان به مراکز اهدای خون انجام گرفت، نشان داد که در ارتباط با بازگشت برای اهدای خون مجدد، (8/12%)77 نفر در طی 6 ماه آینده مراجعه کردند و (2/87%) 523 نفر مراجعه نداشتند.
نتایج نشان داد که(7/10%) 64 فرد در گروه سنی زیر 20 سال، (6/53%) 322 نفر در رنج سنی30-21 سال، (5/20%) 123 فرد در رنج سنی 40-31 سال و (2/15%) 91 فرد بیش از 40 سال داشتند.
آزمون t مستقل نشان داد که میانگین سن افرادی که اهدای مستمر داشتهاند، به طور معناداری بیشتر از افراد غیر مستمر است(001/0 p<).
از نظر تحصیلات(8/8%)53 فرد در مقطع ابتدایی، (7/23%)142 فرد سیکل، (5/41%)249 نفر دیپلم، (7/7%)46 فرد فوق دیپلم و (3/18%) 110 فرد مدرک کارشناسی داشتند. آزمون منویتنی نشان داد که بین تحصیلات و اهدای مستمر خون رابطه معناداری وجود ندارد. از نظر وضعیت شغلی نیز(2/52%) 301 نفر شغل آزاد، (2/12%)73 نفر دانشجو، (7/11%)70 نفر کارمند بودند و بقیه نیز در سایر مشاغل مشغول به کار بودند.
در این مطالعه 8/93% اهداکنندگان مرد و 2/6% زن بودند و آزمون دقیق فیشر نشان داد که بین جنس و بازگشت اهداکننده رابطه معنادار وجود داشت به طوری که تعداد زنان اهداکننده خون بعد از 6 ماه نسبت به مردان کاهش معناداری داشتند(005/0 p=). انجام آزمون همبستگی نشان داد که بین قصد اهداکنندگان با عوامل ممانعتکننده، رابطه معناداری وجود ندارد.
جدول 1: مقایسه میانگین و انحراف معیار عوامل مورد بررسی در دو گروه اهداکنندگان مستمر و غیر مستمر
عوامل مورد بررسی |
اهداکنندگان مستمر |
اهداکنندگان غیر مستمر |
نتیجه آزمون t مستقل |
میانگین و انحراف معیار |
میانگین و انحراف معیار |
نگرش |
25/0 ± 8/4 |
72/0 ± 4 |
001/0 p< |
هنجارهای ذهنی |
81/0 ± 3/4 |
03/1 ± 1/3 |
001/0 p< |
خودکارآمدی |
43/0 ± 7/4 |
83/0 ± 4 |
001/0 p< |
قصد |
40/0 ± 7/4 |
94/0 ± 1/4 |
001/0 p< |
عوامل تسهیلکننده |
40/0 ± 5/4 |
64/0 ± 1/4 |
001/0 p< |
عوامل بازدارنده |
50/0 ± 4/2 |
54/0 ± 8/2 |
047/0 p< |
اما قویترین ارتباط همبستگی را خودکارآمدی با قصد داشتند(001/0 p< ، 577/0 r=). پس از آن عواملی مانند خودهویتی (481/0 r=)، هنجارهای اخلاقی(471/0 r=)، نگرش (355/0 r=) و هنجارهای انتزاعی(353/0 r=) در اولویتهای بعدی قرار داشتند(جدول 1).
آزمون t مستقل نشان داد که اختلاف معناداری بین کلیه سازههای مدل در هر دو گروه وجود داشت.
بحث
این مطالعه با هدف تعیین عوامل مؤثر بر اهدای مستمر خون اهداکنندگان استان اصفهان مبتنی بر نظریه رفتار برنامهریزی شده در سال 1388 انجام گرفت. نتایج نشان داد که خودکارآمدی، مهمترین پیشبینیکننده قصد اهدای خون بود. این عامل به قضاوت فرد در مورد تواناییهایش در زمینه انجام کار تعبیر میشود و از عوامل مهم در عملکرد فرد و زیر بنای عمل او است. این یافته با مطالعه فرانس و همکاران و گیلس و همکاران همراستا بود(19، 18). این در حالی است که در مطالعه دیگری که گیلس بر روی دانشجویان در همین زمینه انجام داده، کنترل رفتاری درک شده بیشترین تاثیر را در انگیزش رفتاری داشته است(20).
از آن جا که طبق نظر باندورا، خودکارآمدی میتواند مؤلفه مهمی در ایجاد تغییر رفتار باشد، یکی از راههای هدایت اهداکنندگان بار اول به سمت تغییر و در جهت اهدای خون مستمر میتواند ارسال پستی بروشورهای آموزشی و یا آموزش از طریق اینترنت، پیامک و تلفن گویا در مورد شرایط اهدا، ساعات کار و در مجموع هر گونه اطلاعات آموزشی که منجر به اهدای خون برای آن شود، باشد(21). آموزش کارکنان مراکز انتقال خون درباره روشهایی از ارتباط با افراد که موجب خودکارآمدی اهداکنندگان میشود، میتواند مؤثر باشد. همچنین مراکز انتقال خون باید در مورد بالا بردن کیفیت مراکز خود اقداماتی انجام دهند. مطالعهای که در این راستا در ایرلند انجام شد، همراستا با پیشنهاد نویسندگان این تحقیق در رابطه با تسهیل اهدای خون برای جامعه میباشد(22).
ایجاد عوارض پس از اهدا در اهداکنندگان بار اول تاثیر معکوسی بر برگشت اهداکنندگان داشت. واکنشهای اهدای خون شامل غش کردن، سرگیجه، ضعف، سبکی سر و عوارض دیگری مانند هماتوم بودند. در این مطالعه، بروز واکنشهای اهدای خون، ارتباط معکوس قابل ملاحظهای با قصد اهدا داشتند. در مطالعه کسرائیان نیز 7/22% افرادی که خون اهدا کرده بودند، به دنبال اهدای خون دچار مشکل بودند. مهمترین انگیزه منفی در 5/45% موارد، ترس از ضعف و سرگیجه به دنبال اهدای خون بوده است. مطالعههای مختلف نشان دادهاند که با حمایت اجتماعی، واکنشهای مورد نظر به دنبال اهدای خون کاهش مییابد(23). با این وجود مطالعههای روانشناسی برای غلبه بر ترس از اهدای خون، آموزشهای انقباض عضلانی و خوردن مایعات قبل از اهدا را کمککننده و کارآمد میدانند(24).
بـررسی حاضر نشان داد که وجود عوامل ممانعتکننده و میزان اطلاعات اهداکننده، ارتباط محسوسی با قصد اهدا ندارد. بنابراین بهتر است ارسال اطلاعات در اهداکنندگان به صورت هدفمند انجام شود زیرا اگر افراد برای اهدای مجدد قصد کنند، عوامل ممانعتکننده مانع وی نخواهند شد.
در این مطالعه نیز، رضایتمندی افراد نقش مهمی در بازگشت آنان جهت اهدای خون داشته است. این در حالی است که مطالعه آنبای نیز نشان میدهد که اهداکنندگان در اولین مراجعه باید تشویق شوند که به محض تحقق شرایط اهدای مجدد، مراجعه کنند و به اهداکنندگان منظم بدل شوند(9). در مطالعهای که توسط محمودیان شوشتری و همکاران در ارتباط با تاثیر معافیت موقت در بازگشت برای اهدا انجام گرفته، نتایج نشان داده است که 8/34% افراد اهداکننده که دارای معافیت موقت بودهاند در طول 3 سال مجدداً مراجعه کردهاند. محقق علت این امر را آموزش لازم و کافی کادر پزشکان و برخورد صحیح و منطقی آنان در برخورد با اهداکنندگان دانسته است(25). پس میتوان چنین پنداشت که برخورد صحیح و منطقی با افراد و تشویق آنان، بتواند گامی مؤثر در جهت تبدیل آنها به اهداکنندگان مستمر باشد.
اسکریبل نیز که در مطالعه خود موارد ممانعتکننده از اهدای خون را بررسی میکرد، نشان داد که مهمترین علت عدم مراجعه مجدد در 32% تا 42% اهداکنندگان بار اول، مناسب نبودن محل اهدا میباشد و چنین نتیجهگیری کرده است که قرار دادن تیمهای سیار و افزایش ساعات خونگیری در بازگشت اهداکنندگان مؤثر خواهد بود(11).
نگرش نیز از جمله عواملی بود که در این مطالعه با قصد، همبستگی معناداری داشت به طوری که افرادی که در گروه اهداکنندگان مستمر بودند نگرش مثبتتری نسبت به اهدای خون داشتند.
در مطالعه شاکری نیز نگرش افراد نسبت به موارد نیاز به خون در 7/44% مناسب بوده است(26). هم چنین در مطالعه بزاز، معلمین اهدای خون را امری انسان دوستانه میدانستند(27).
در مطالعـه جـوادزاده، 85% زنـان اهداکننـده انگیزه اهدای خون خود راعمل خداپسندانه و کمک به هم نوع دانستهاند(28). اما در مطالعهای که توسط ویوانیت کیت در تایلند انجام گرفت، نگرش منفی افراد در زمینه اهدای خون ناشی از تصورات آنان نسبت به اهدای خون بوده است(29).
در مطالعه دماری در هرمزگان نیز نتایج نشان داده است که باورها و اعتقادات ممانعتکننده در زمینه اهدای خون وجود دارد مانند حرام دانستن اهدای خون، انتقال عفونت به اهداکننده و این که اهدای خون مختص مردان است(30).
در مطالعه کسرائیان، انگیزه مثبت 3/65% افراد کمک به هم نوع، 9/12% انجام آزمایش و بررسی سلامتی، 9/8% اثر مثبت روی سلامتی، 9/8% نیاز خود یا خانواده و 4% حس کنجکاوی نسبت به اهدای خون بوده است(23).
از بین بردن عوامل ممانعتکننده با آموزش افراد جهت کاهش سرگیجه بعد از اهدای خون، برنامهریزی جهت اهدای خون و آموزش آرامسازی هنگام اهدای خون، امکانپذیر و مفید خواهد بود.
هنجارهای ذهنی نیز از عوامل مؤثر بوده که با قصد رابطه داشته است. در مطالعه شاکری و همکاران، حساسیت نسبت به فشار در ارتباط با اهدای خون در 4/35% شرکتکنندگان دیده شد(26). این در حالی بود که 2/54% افراد با تاثیر شبکه اجتماعی بر اهدای خون مخالف بودند. در مطالعه جوادزاده نیز 2% افراد تشویق دوستان و بستگان و پزشک معالج را در اهدای خون مؤثر دانستهاند(28).
با توجه به نقش مهم نگرش، با تقویت نگرش مثبت افراد به امر اهدای خون و پر رنگ کردن این عمل به عنوان یک فعالیت خداپسندانه و نیکوکارانه و با توجه به این که افراد اهداکننده از منابع بسیار مهم و با ارزش در زمینه تبلیغ این کار محسوب میشوند، میتوان از آنان به عنوان الگوهای اجتماعی جهت این کار استفاده کرد. این امر در مطالعه شاکری نیز بیان شده است(26).
در مطالعه حاضر بین سطح تحصیلات با اهدای خون رابطه معناداری وجود نداشت. در مطالعه خدیر نیز 5/36% زنان با سابقه اهدای خون، تحصیلات کمتر از دیپلم داشتند(29). اما مطالعه سیمون نشان داد که جمعیت تحصیل کرده به مدت طولانی خون اهدا میکنند(31). علـت ایـن تفـاوت را مـیتوان در تفـاوتهای فرهنگـــی
اجتماعی کشورهای مختلف جستجو کرد.
نتیجهگیری
با توجه به این که در مطالعه حاضر خودکارآمدی یکی از تاثیر گذارترین مؤلفهها بر روی قصد افراد جهت اهدای مستمر خون بود، نتیجه میگیریم که با تقویت این سازه از مدل رفتار برنامهریزی شده، میتوان گام مؤثری در تداوم و نگهداری افراد اهداکننده خون در جامعه برداشت. به نظر میرسد انجام برنامههای مداخلهای با محوریت آموزش و تکیه بر این سازه(خودکارآمدی) میتواند مؤثر واقع شود. بدین وسیله از سایر محققین درخواست میشود که با انجام مداخلات آموزشی، کارآیی این سازه را مورد آزمون قرار دهند.
تشکر و قدردانی
از همکاری کلیه پرسنل بخش بیماریهای خاص بیمارستان شهید محمدی، بیماران این بخش، مسؤولین کتابخانه دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان و معاون پژوهشی که ما را در انجام این طرح پژوهشی با شماره طرح 8959 یاری نمودند، تشکر و قدردانی میشود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
اهدا خون انتشار: 1392/6/2