مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون
متن کامل [PDF 615 kb]
(837 دریافت)
|
چکیده (HTML) (1254 مشاهده)
متن کامل: (1100 مشاهده)
بیان فاکتور سلول بنیادی نوترکیب متصل به زیپلوسین
فاطمه تقی خانی1، مهشید محمدیپور2، کامران موسوی حسینی3
چکیده
سابقه و هدف
فاکتور سلول بنیادی، یک سیتوکاین خونی است که از طریق تأثیر بر روی سلولهای خونساز در تمایز سلولهای پیشساز خونی، بقا، تکثیر و تمایز ماستسل و همچنین افزایش تکثیر و تهاجم سلولهای توموری نقش ایفا میکند. زیپ لوسین به صورت نوترکیب یا طبیعی با تشکیل همودایمر در ساختار خود، باعث همو و یا هترو دایمریزاسیون انواع بسیاری از پروتئینهای متصل به خود شده و میتواند اثری مطلوب در عملکرد یا پایداری آنها داشته باشد. مطالعه انجام شده سعی در دایمریزاسیون فاکتور سلولهای بنیادی نوترکیب و زیپلوسین و بیان آن دارد.
مواد و روشها
مطالعه حاضر از نوع تجربی بود. شامل بخش طراحی پروتئین نوترکیب توسط نرمافزارهای بیوانفورماتیک و بخش آزمایشگاهی میباشد. شاخصهای مورد توجه در بخش طراحی از جمله ساختارهای پروتئینی توسط نرمافزارهای مختلف شامل PSIpred وChimera و پایداری پروتئین نوترکیب توسط RAMPAGE بررسی شد. پس از تعیین جایگاههای برش آنزیمی توسط NEBcutter و بهینهسازی برای باکتری اریگامی توسط Optimizer ، ساخت توالی انجام شد. در ادامه کلون آن در باکتری TOP10 و بیان پروتئین در باکتری اریگامی انجام گرفت.
یافتهها
نتایج حاصل از مطالعههای بیوانفورماتیک روی پروتئین نوترکیب Leucine Zipper / SCF، در برگیرنده شاخصهای لازم جهت ساختار صحیح پروتئین و دارای امتیازی بالا از لحاظ پایداری در سلول زنده بود و در ادامه نتایج حاصل از بخش تجربی نشان از کلون و بیان موفق آن داشت.
نتیجه گیری
نتایج این مطالعه، همسانهسازی و بیان موفق پروتئین نوترکیب Leucine Zipper/SCF در میزبان اریگامی را تائید نمود.
کلمات کلیدی: Stem Cell Factor، Leucine Zipper، پروتئین نوترکیب، دایمریزاسیون
تاریخ دریافت: 28/11/1398
تاریخ پذیرش: 16/05/1400
1- کارشناس ارشد بیوتکنولوژی پزشکی ـ مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون ـ تهران ـ ایران
2- مؤلف مسئول: PhD ژنتیک مولکولی ـ استادیار مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون ـ تهران ـ ایران ـ صندوق پستی: 1157-14665
3- دکترای تخصصی شیمی دارویی ـ دانشیار مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون ـ تهران ـ ایران
مقدمه
فاکتور سلول بنیادیSCF:Stem Cell Factor)) با نامهای دیگری چون(SLF :
Steel Factor)، (MGF :
Mast Cell Growth Factor) و (KL :
Kit ligand) نیز شناخته میشود(1). SCF فاکتور رشدی است که در مراحل اولیه نمو(HSCs :
Hematopoietic stem cells) نقش دارد. SCF علاوه بر HSCs باعث تحریک، مهاجرت، بقا و تمایز پیشسازهای ملانوسیتها، ماستسلها و سلولهای زایا شده و سیگنالینگ گیرنده آن (c-Kit) در تشکیل طبیعی خون نقش دارد. این سیتوکاین گلیکوپروتئینی، توسط مغز استخوان تولید شده و توسط انواع مختلف سلولهای فیبروبلاست(شامل سلولهای استرومال مغز استخوان) و سلولهای اندوتلیال در سرتاسر بدن بیان میگردد. گلیکوزیلاسیون نقشی در فعالیت زیستی SCFندارد(3، 2).
SCFبه دو فرم فعال محلول و متصل به غشا وجود دارد و از نظر کمی و کیفی در نحوه سیگنالدهی متفاوت است(5-2). در حالی که فرم متصل به غشا SCF نقش بسیار مهمی در بدن ایفا میکند، فرم محلول آن جهت کشت و توسعه سلولهای بنیادی خونساز و جنینی استفاده میشود. انواع تجاری SCF همگی به فرم محلول تولید میشوند. انتظار میرود هر آن چه باعث افزایش عملکرد و پایداری SCF گردد، در افزایش تحریک تکثیر، مهاجرت، بقا و تمایز پیشسازهای سلولهای بنیادی خونساز، ملانوسیتها، ماستسلها و سلولهای زایا نیز اثری مطلوب بر جای بگذارد. این مهم در مطالعهای با ساخت SCF نوترکیب به شکل همودایمر کووالان فراهم گشته است(6). تولید SCF به صورت فیزیولوژیک به شکل مونومر بوده و به شکل همودایمر غیرکووالان واجد عملکرد میباشد و دایمریزاسیون آن نقش تنظیمی در تمایل اتصال و فعالیت گیرنده آن ایفا میکند(1). بر اساس مطالعه انجام شده فرم نوترکیب SCF ، ساختاری بسیار پایدارتر داشته و از نظر عملکرد قویتر از فرم طبیعی آن در تحریک ساخت سلولهای مورد مطالعه عمل میکند(6). از سویی دیگر با توجه به مطالعههای بسیاری که در آنها زیپلوسین به صورت نوترکیب یا طبیعی باعث دایمریزاسیون انواع مختلفی از پروتئینها شده، اثری مطلوب در عملکرد یا پایـداری آنهـا داشتـه اسـت(9-7). زیـپلوسیـن انتخابی
مناسب جهت دایمریزاسیون SCF به نظر میرسد. دلایل این ادعا در ساختار زیپلوسین و SCF نهفته است. زیپلوسین متشکل از دو هلیکس آلفا میباشد و مونومرهای آن با پیچش به دور هم با پیوندهای آبگریز مابین خود، تشکیل دایمر داده است و با تشکیل همودایمر، باعث همو و یا هترو دایمریزاسیون انواع بسیاری از پروتئینهای متصل به خودشان خواهد شد(11، 10). دو پروتومر تشکیلدهنده SCF نیز تحت زاویه 30 درجه، با اتصال سر به سر دایمر گشته و فقط به صورت دایمر دارای عملکرد میباشد(1). با بررسی روی مطالعههایی که در آنها زیپلوسین جهت دایمریزاسیون مونومرها به صورت نوترکیب یا طبیعی صورت گرفته است، به این نتیجه میتوان دست یافت که زیپلوسین از هر دو انتهای N و C ترمینال توالی خود، قابلیت اتصال به توالیهای دیگر جهت القای دایمریزاسیون را دارد(12-7). با توجه به ساختار SCF و زیپلوسین، از نظر فضایی امکان دایمریزاسیون SCF توسط زیپلوسین به صورت صحیح ممکن میباشد. جهت بهرهمندی از تمام مزایای میزبان بیانی پروکاریوتی از جمله امکان کشت و تولید در مقیاس وسیع با صرف هزینه و زمان کمتر در مقایسه با میزبانهای یوکاریوتی، از میزبان پروکاریوتی برای بیان SCF نوترکیب استفاده شد که در این راستا استفاده از باکتری اشریشیاکلای در مطالعهها در اولویت میباشد. SCFدارای دو پیوند دیسولفیدی در هر پروتومر خود میباشد که پیوند دیسولفیدی مابین سیستئین 4و89 جهت اتصال و فعالیت زیستی گیرنده ضروری بوده اما پیوند دیسولفیدی مابین سیستئین 43و138 برای اتصال گیرنده لازم نیست اما در فعالیت زیستی گیرنده نقش دارد؛ بر این اساس حضور هر دو پیوند برای دستیابی به عملکرد صحیح گیرنده ضروری است(3). اما از آن جا که محیط سیتوپلاسم باکتری(میزبان بیانی)، احیاکننده میباشد و امکان تشکیل باندهای دیسولفیدی در آن فراهم نیست، در این مطالعه از سویه مهندسی شده باکتری اشریشیاکلای بنام اریگامی(Origami) استفاده شد که انتظار میرود با دارا بودن جهشهایی در ژنهای تیوردکسینردوکتاز و گلوتاتیونردوکتاز، امکان تشکیل باندهای دیسولفیدی ضروری در ساختار پروتئین را فراهم کند و بهینهسازی توالی طراحی شده نیز برای این باکتری انجام گرفت.
مواد و روشها
مطالعه تجربی حاضر در مرکز تحقیقات سازمان انتقال خون تهران در سالهای 98-97 انجام شد که شامل دو بخش طراحی پروتئین نوترکیب توسط نرمافزارهای بیوانفورماتیک و تولید آزمایشگاهی پروتئین بود:
طراحی و پیشبینی ساختار اول، دوم و سوم پروتئین نوترکیب:
توالیهای SCF و زیپلوسین جهت طراحی پروتئین نوترکیب پس از بررسی پایگاههای اطلاعاتیNCBI, Uniprotkb و RCSB PDB و انجام بررسیها توسط برنامههای بیوانفورماتیکی انتخاب شدند(15-13). بررسی ساختار سه بعدی پروتئین نوترکیب طراحی شده LZ/SCF توسط برنامه Swissmodelانجام شد(16).
پیشبینی ساختار دوم، توسط نرمافزارPSIpred انجام شد(19-17). به منظور پیشبینی ساختار سوم و به دستآوردن شکل سه بعدی فیوژن پروتئین نوترکیب با فرمت فایل PDB، از نرمافزار Chimera استفاده شد. بر این اساس کاملترین ساختار متعلق به سازه طراحیشده متشکل از SCF متصل به زیپلوسین و فاقد لینکر میباشد(20).
بررسی پایداری ساختار:
بررسی پایداری ساختار پیشبینی شده پروتئین نوترکیب توسط نرمافزار RAMPAGE صورت گرفت(21).
انتخاب میزبان کلونینگ و بیان و بهینهسازی:
با توجه به ویژگیهای پروتئین نوترکیب، از باکتری TOP10 به عنوان میزبان کلونینگ و از باکتری اریگامی به عنوان میزبان بیانی استفاده شد و بهینهسازی توالی نوکلئوتیدی جهت بیان در میزبان پروکاریوتی توسط نرمافزار Optimizer برای باکتری اریگامی انجام گرفت(23، 22). بر اساس ویژگیهای پروتئین نوترکیب و باکتریهای انتخاب شده جهت بیان و کلونینگ، وکتور pET32a انتخاب گردید. بررسی و ایجاد جایگاههای برش آنزیم محدودکننده توسط نرمافزار NEBcutter و در نهایت ساخت توالی ژن طراحیشده توسط GenScript (آلمان) درون وکتور pET32a انجام شد(24).
آمادهسازی و تراریختی میزبان کلونینگ:
سلولهایTOP10 جهت پذیرش وکتور با روش شیمیایی با استفاده از کلریدکلسیم مستعدسازی گشته و تراریختی و انتقال وکتورpET32a-LZ/SCF به درون سلولهای مستعد به منظور افزایش تعداد وکتور با استفاده از روش شوک حرارتی انجام شد.
استخراج وکتور نوترکیب و بررسی صحت همسانهسازی ژن هدف در وکتور:
پس از ایجاد کلنیهای اختصاصی، وکتور نوترکیب pET32a-LZ/SCF از باکتری TOP10 استخراج شد. بررسی الگوی هضم آنزیمی با استفاده از آنزیمهای محدودکنندهNcoI و XhoIجهت بررسی خلوص وکتور و صحت همسانهسازی ژن هدف در وکتور pET32a انجام شد. الکتروفورز ژل آگارز جهت بررسی نتیجه انجام گرفت.
بیان پروتئین نوترکیب LZ/SCF :
پس از آمادهسازی سلولهای باکتری اریگامی جهت پذیرش وکتور و تراریختی با وکتورpET32a-LZ/SCF ، پروتئین نوترکیب LZ/SCF در باکتری اریگامی بیان گردید. بررسی بیان پروتئین نوترکیب توسط روش SDS–PAGE صورت گرفت. برای تأیید هویت پروتئین نوترکیب، وسترنبلات انجام گرفت.
یافتهها
طراحی و پیشبینی ساختار اول، دوم و سوم پروتئین نوترکیب:
در گام نخست توالی آمینواسیدی فاکتـور سلـول بنیادی
(SCF) و توالـی زیـپلوسیـن از بانـک اطلاعـات پروتئین
Uniprotkb به دست آمد. از توالی SCF(165) برای طراحی پروتئین نوترکیب استفاده شد که پیوندهای دیسولفیدی لازم برای عملکرد صحیح پروتئین و نقاط اتصال به گیرنده SCF (c-Kit) نیز در این محدوده توالی وجود دارد. پس از بررسی ساختار توالیهای زیپلوسین در اتصال با پروتئین SCF، توالی زیپلوسین مربوط به پروتئین Myocilin انتخاب گردید.
در طراحی ساختمان اول پروتئین نوترکیب، زیپلوسین برگرفته از پروتئین میوسیلین، Nترمینال و توالی مربوط به SCF، Cترمینال پروتئین طراحیشده را تشکیل میدهد. ساختار دوم پروتئین نوترکیب توسط نرمافزار PSIpred بررسی گشته و نتایج مدلسازی همولوژیکی حاصل از برنامه SWISS-MODEL نشاندهنده ساختاری از پروتئین نوترکیب LZ/SCF میباشد که در آن نحوه اتصال توالی پروتئین Leucine Zipper و SCF و ساختمان سهبعدی پروتئیـن نوترکیـب بـه صـورت مطلوب میباشد(شکل 1).
نتایج به دست آمده از پیشبینی ساختار سوم پروتئین نوترکیب LZ/SCF توسط نرمافزار Chimera به وسیله نرمافزارPyMOL مشاهده شد. مطابق انتظار در پروتئین نوترکیب، دومین تشکیلدهنده SCF واجد چهار هلیکس و دو beta-sheet و زیپلوسین نیز متشکل از یک هلیکس خطی میباشد(شکل 2).
بررسی پایداری ساختار:
پایداری ساختار سوم پیشبینی شده برای پروتئین نوترکیب با استفاده از نمودار راماچاندران، نشاندهنده قرارگیری 8/95% از ریشههای آمینواسیدی در ناحیه مطلوب و 8/2% در ناحیه مجاز است در نتیجه پروتئین نوترکیب LZ/SCF از پایداری مناسبی در محیط سلول برخوردار میباشد(شکل 3).
بهینهسازی توالی نوکلئوتیدی:
به منظور بهینهسازی توالی پروتئین نوترکیب طراحی شده جهت بیان در میزبان پروکاریوتی(E. coli K12) از نرمافزار آنلاین Optimizer استفاده شد.
با توجه به نتایج حاصل از نرمافزار NEBcutter، آنزیمهای محدودکننده NcoI و XhoIانتخاب شدند. توالی محل اثر برش این آنزیمها به سکانس نوکلئوتیدی طراحی شده اضافه گشت. در نهایت توالی ژنی ساخته شده (GenScript، آلمان) و به درون وکتور pET32a وارد شد.
آمادهسازی و تراریختی میزبان کلونینگ:
پس از آمادهسازی سلولهای باکتری TOP10 (انستیتو پاستور، ایران) جهت پذیرش وکتور و نیز تراریختی این باکتریها با وکتور نوترکیب، باکتریها در محیط کشت انتخابی LB agar (Luria Bertani Broth) جامد حاوی آنتیبیوتیک آمپیسیلین (ژن مقاومت به آمپیسیلین بر روی وکتور pET32a-LZ/SCF وجود دارد) کشت و به صورت کلنی ظاهر شدند. این امر نشاندهنده موفقیت در تراریختی باکتریهای TOP10 با وکتور نوترکیب pET32a-LZ/SCF و ورود آن به ژنوم باکتری میباشد.
استخراج وکتور نوترکیب و بررسی صحت همسانهسازی ژن هدف در وکتور:
استخراج وکتور نوترکیب pET32a-LZ/SCF از باکتریهای E.coli سویه TOP10 با استفاده از کیت استخراج وکتور(Favorgene ، تایوان) به روش Miniprep انجام شد. جهت بررسی الگوی هضم آنزیمی، وکتور نوترکیب با استفاده از آنزیمهای محدودکننده NcoI و XhoI در بافر مشترک(Tango 2X) شکسته شد. بررسی کیفیت وکتور استخراج شده با استفاده از الکتروفورز ژل آگارز 1 درصد انجام شد. بررسی اندازه قطعات حاصل از هضم آنزیمی و حضور قطعه ژنی با اندازه مورد نظر، صحت همسانهسازی را تأیید نمود(نمودار 1).
آمادهسازی و تراریختی میزبان
