چکیده سابقه و هدف برای ترغیب زنان به اهدای خون، باید باورها و عواملی که مانع اهدای خون در آنها میشود شناسایی و بررسی گردد. هدف از این مطالعه؛ بررسی مشارکت زنان در اهدای خون با طرح پرسشنامه میباشد که نتایج حاصل میتواند جهت آموزش بهتر بانوان و رفع موانع بر سر راه اهدای خون آنها مؤثر واقع شود. مواد و روشها در یک مطالعه مقطعی، پرسشنامه توسط250 نفر از شرکتکنندگان تکمیل و اطلاعات وارد نرمافزار 26 SPSS شد. با استفاده از آزمونهای همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون، تجزیه و تحلیل آماری انجام شد. یافتهها 6/93% افراد، مشارکت در نجات جان بیماران را عامل مؤثر در امر اهدای خون و 2/81% افراد، ابتلا به کم خونی را به عنوان موانع عدم مشارکت عنوان نمودند. متغیر آگاهی از شرایط اهدای خون با عوامل مؤثر در اهدای خون رابطه معکوس و معناداری داشت ولی امتیاز موانع با مشارکت رابطه معناداری نداشت(003/0=p). بر اساس نتایج آزمون T مستقل، ارتباط وضعیت تأهل با امتیاز آگاهی، امتیاز موانع عدم مشارکت در اهدای خون و امتیاز عوامل مؤثر در مشارکت در اهدای خون با تاهل ارتباط معناداری نداشتند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد سطح تحصیلات با امتیاز آگاهی ارتباط معناداری نداشت اما با امتیاز موانع عدم اهدای خون رابطه معکوس و معناداری نشان داد(017/0=p). نتیجه گیری با توجه به موانع اعلام شده و روابط حاصل در یافتههای این مطالعه برای مشارکت در امر اهدای خون، فرهنگسازی صحیح پیرامون فرآیند اهدای خون میتواند راهکار مناسبی جهت ترغیب بیشتر و بهتر بانوان باشد. کلمات کلیدی:اهدای خون، زنان، نگرش، اهداکنندگان خون
تاریخ دریافت: 28/11/98 تاریخ پذیرش: 16/4 /99
1- پزشک عمومی ـ مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون و اداره کل انتقال خون آذربایجان شرقی ـ تبریز ـ ایران 2- متخصص بیهوشی ـ مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون و اداره کل انتقال خون آذربایجان شرقی ـ تبریز ـ ایران 3- کارشناس ارشد بیوشیمی ـ مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون و اداره کل انتقال خون آذربایجان شرقی ـ تبریز ـ ایران 4- کارشناس ارشد ایمونولوژی ـ مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون و اداره کل انتقال خون آذربایجان شرقی ـ تبریز ـ ایران 5- متخصص آمار و اپیدمیولوژی ـ دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تبریز ـ تبریز ـ ایران 6- مؤلف مسئول: PhD ایمونولوژی ـ دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز و مرکز تحقیقات ایمونولوژی ـ تبریز ـ ایران ـ جنب بیمارستان شهید قاضی طباطبایی ـ کد پستی: 5165665811
مقدمه خون سالم، از منابع ملی هر کشوری در راستای اهداف درمانی میباشد. برای اطمینان از تأمین خون سالم و دسترسی مؤثر به فرآوردههای خونی، وجود داوطلبان آگاه و ایثارگر که بدون چشمداشت به طور مستمر خون اهدا میکنند، ضروری است. نیاز به خون نیاز حیاتی و دائمی است و نجات جان بسیاری از بیماران تالاسمی، هموفیلی و سایر بیماران نیازمند به خون و فرآوردههای خونی، در سایه تأمین خون کافی و سالم است. اهمیت اهدای خون از آن جا مشخص میشود که خون و فرآوردههای خونی باید به طور مستمر و به میزان کافی در اختیار بیماران نیازمند به خون قرار گیرد. بنابراین انتخاب اهداکنندگان سالم و آگاهی آنها در رابطه با اهمیت این موضوع ضروری است، زیرا بدون مشارکت ایشان، تأمین خون و فرآوردههای خونی سالم امری غیر ممکن است(1). با توجه به اهمیت خون سالم به عنوان یک ثروت ملی و نقش بیبدیل آن در درمان و تأمین سلامت بیماران، تلاش مستمر و همه جانبه در راستای تأمین خون سالم و دسترسی مؤثر به فرآوردههای خونی، تربیت داوطلبان اهدای خون آگاه و ایثارگر و حفظ جمعیت اهداکنندگان مستمر خون، ضرورت دایمی است. بنابراین مهمترین هدف سازمان انتقال خون، فراهم آوردن خون و فرآوردههای خونی سالم و کافی و به کارگیری راهکارهایی جهت کاهش خطر عفونتهای منتقله از طریق انتقال خون میباشد(2). علیرغم آزمایشهای غربالگری بر روی کیسههای خون اهدایی از نظر وجود بیماریهای قابل انتقال از طریق خون و فرآوردههای خونی همچون هپاتیت، ایدز و سیفلیس، احتمال منفی بودن نتایج آزمایشها در زمانی که فرد اهداکننده در هنگام اهدای خون در فاز پنجره از مرحله ابتلا به بیماری باشد، وجود دارد. بنابراین علاوه بر معاینه و مشاوره، گزینش اهداکنندگان از میان جمعیتهای کم خطر جامعه اهمیت بسزایی دارد(3). لذا به کارگیری روشهای صحیح جهت رسیدن به این هدف مهم که همان دستیابی به سلامت خون میباشد و در پی انتخاب و حفظ اهداکنندگان سالم تأمین میگردد، از اولویتهای اساسی سازمانهای انتقال خون میباشد(4). مطالعههای آماری نشان میدهند علیرغم این که بانوان تقریباً بیش از نیمی از جمعیت کل کشور را تشکیل دادهاند، با این حال مشارکت آنها به عنوان اهداکننده خون بسیار پایینتر از حد انتظار است. زنان در مقایسه با مردان، جمعیت کم خطر جامعه محسوب میشوند زیرا که احتمال رفتارهای پر خطر و آلودگیهای ویروسی در ارتباط با مواجهات شغلی در آنها در مقایسه با مردان به نسبت کمتر است(6، 5). از سوی دیگر از آن جا که زنان بیش از نیمی از جمعیت جامعه را به خود اختصاص میدهند، لذا ترغیب بیشتر ایشان در اقدام به اهدای خون، امری ضروری محسوب میشود. این در حالی است که در آذربایجان شرقی زنان تنها 73/2% از اهداکنندگان خون را شامل میشوند و میانگین کشوری نسبت مشارکت زنان در امر اهدای خون به مردان، 1 به 9 است، در حالی که در کشورهای توسعه یافته، میزان مشارکت تا 55% میرسد(7، 3). بنابراین قبل از سرمایهگذاری و تدوین برنامههای بلند مدت جهت ترغیب بیشتر بانوان در امر اهدای خون، ابتدا باید وضعیت آگاهی، نگرش، باورها و عواملی که مانع اهدای خون در آنها میشود شناسایی و بررسی گردد. لذا به کارگیری برنامههای دقیق و طولانی مدت در عرصه جذب و حفظ اهداکنندگان سالم در این استان نیاز است تا مطالعههای بنیادین و پایه در سطح جامعه صورت پذیرد و با شناسایی نقایص احتمالی و مشکلات موجود در گام نخست، در صدد رفع آنها برآییم.
مواد و روشها پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی بود که بر روی 250 نفراز کارمندان زن دانشگاه علوم پزشکی تبریز در محدوده سنی 24 تا 57 سال انجام شد. معیار ورود به مطالعه، کارمند خانم شاغل در دانشگاه علوم پزشکی تبریز بود که مایل به شرکت در مطالعه باشند. نحوه جمعآوری دادهها در مطالعه، به صورت سرشماری بود و همه کارمندان خانمی که مایل به شرکت در مطالعه بودند، وارد شدند. پرسشنامه شامل سؤالاتی در زمینه عوامل مؤثر در مشارکت در اهدای خون (5 سؤال)، موانع موجود در مشارکت در امـر اهـدای خـون(10 سـؤال) و هـمچنیـن سؤالاتـی کـه مشخصکننده آگاهی جامعه مورد مطالعه از شرایط اهدای خون میباشد(8 سؤال) بود. نحوه نمرهدهی به سؤالات پاسخ داده شده بدین صورت بود که به عنوان مثال برای ارزیابی عوامل مؤثر در مشارکت زنان در امر اهدای خون، به سوال "مشارکت در نجات جان بیماران و نیازمندان به خون به عنوان عملی انسان دوستانه" در صورت پاسخ بلی، امتیاز 1 و در صورت پاسخ خیر، امتیاز 0 داده شد و همچنین در بخش ارزیابی موانع موجود در امر اهدای خون نیز در صورتی که شرکتکننده به هر یک از سؤالات پاسخ بلی داده باشد، امتیاز 1 و در صورت پاسخ خیر، امتیاز 0 تخصیص داده شد. در بخش ارزیابی میزان آگاهی، به ازای هر پاسخ صحیح، امتیاز 1 و هر پاسخ غلط، امتیاز 0 تعلق گرفت. سپس جهت محاسبه امتیاز متغیرهای مشارکت، موانع و آگاهی، میانگین سؤالات مرتبط با هریک از این حیطهها به دست آمد که در دامنه 0 تا 1 قرار میگرفت. برای ارزیابی بهینهتر از نمرات، نیاز بود که دامنه نمرات برای گزارشدهی در محدوده 100-0 قرار گیرد، مثلا امتیازات مربوط به متغیرهای مشارکت، موانع و آگاهی، در گزارش آنها در محدوده 100-0 گزارش شود. برای این منظور، امتیازات خام(در دامنه 1-0) در عدد 100 ضرب شد که در این صورت دامنه حاصل برای امتیازات بین 0 تا 100 قرار گرفت. برای تنظیم پرسشنامه از پرسشنامه مطالعه جوادزاده شهشهانی استفاده شد که روایی و پایایی آن تأیید شده بود ولی از آن جا که چند سؤال حذف و چند سؤال دیگر اضافه شد، لذا مجدداً روایی و پایایی پرسشنامه در بررسی با 20 نمونه سنجیده شد و با αکرونباخ 62% ، 68% و 65% به ترتیب برای مشارکت، موانع و آگاهی مورد تایید قرار گرفت(8). برای تعیین حجم نمونه، اطلاعات اولیه برای هدف اصلی مطالعه شامل؛ رابطه آگاهی و موانع موجود در امر اهدای خون با مشارکت در اهدای خون بر اساس یک مطالعه مقدماتی با 30 نمونه به دست آمد(کمترین مقدار همبستگی برابر 2/0 معادل بیشترین تعداد نمونه). با در نظر گرفتن ضریب اطمینان 95% و توان آزمون 90%، حداقل حجم نمونه تقریباً حدود 250 مورد برآورد شد. پس از کسب رضایت کتبی از طریق تکمیل رضایتنامه، شرکت کنندگان وارد مطالعه شدند. در این مطالعه اطلاعات شخصی شرکتکنندگان وارد مطالعه نشد و صرفاً اطلاعات کلی مورد مطالعه قرار گرفت و شرکتکننده در صورت عدم تمایل به ادامه مطالعه در هر مرحله از مطالعه میتوانست از مطالعه خارج گردد. پس از توزیع پرسشنامهها و جمعآوری اطلاعات استخراج شده از سؤالات، دادهها وارد نرمافزار SPSS نسخه 26 شد. برای بررسی رابطهها، از آزمونهای همبستگی پیرسون، تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون استفاده گردید. در همه تحلیلها، 05/0 p< معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها این مطالعه بر روی 250 نفر از کارمندان زن دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گرفت که میانگین سنی آنها بین 7/9 ± 3/39 سال بود. از این تعداد 178 نفر(2/71%) متأهل و مابقی مجرد بودند. 39 نفر(6/15%) دارای تحصیلات فوق دیپلم و پایینتر، 128 نفر(2/51%) لیسانس و 83 نفر (2/33%) فوق لیسانس یا دکترا بودند. هیچ کدام از شرکتکنندگان مطالعه سابقه اهدای خون نداشتند(جدول 1). به این صورت که بیشتر افراد یعنی 234 نفر(6/93%) "مشارکت در نجات جان بیماران و نیازمندان به خون به عنوان عملی انسان دوستانه" را به عنوان عامل مؤثر در مشارکت در امر اهدای خون عنوان کردند و تعداد کمتری یعنی 119 نفر(6/47%) "ارتقای وضعیت جسمی خود" را به عنوان عامل مؤثر در مشارکت در امر اهدای خون عنوان کردند. به علاوه بر اساس اظهارات شرکتکنندگان، هیچ یک از آنها سابقه اهدای خون نداشتند. همچنین در رابطه با ارزیابی فراوانی پاسخدهی به سؤالات پیرامون موانع عدم مشارکت در امر اهدای خون، بیشتر افراد یعنی 203 نفر(2/81%) "ابتلا به کم خونی" و کمترین افراد یعنی 76 نفر(4/30%) "عدم دسترسی به پایگاههای انتقال خون" را به عنوان موانع عدم مشارکت عنوان نمودند(جدول 2). بیشتریـن میـزان آگاهـی در خصوص "حجم یک واحد خون کامل اهدایی"در 105 نفر (42%) و کمترین میزان آگاهی در مورد این که "چه آزمایشهایی بر روی خونهای اهدایی انجام میشود" 18 نفر (2/7%) ارزیابی گردید(جدول 3).
جدول 1: عوامل مؤثر در مشارکت در امر اهدای خون
جدول 2: موانع عدم مشارکت در امر اهدای خون
هم چنین بر اساس یافتههای توصیفی مربوط به امتیازات مشارکت، موانع و آگاهی، میانگین(انحراف معیار) این متغیرها به ترتیب6/70 (6/22)، 2/50 (9/22) و 4/26 (7/11) به دست آمد. به عبارت دیگر امتیاز عوامل مؤثر در مشارکت افراد بالاتر از حد متوسط(بالاتر از 50)، امتیاز موانع در امر اهدای خون در حد متوسط و امتیاز آگاهی پایینتر از حد متوسط بود. جدول 3: بررسی سطح آگاهی بانوان از شرایط اهدای خون
نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر آگاهی با عوامل مؤثر در مشارکت در اهدای خون رابطه معکوس و معناداری داشت(003/0p=) ولی متغیر موانع با مشارکت رابطه معناداری نداشت(جدول 4). علاوه بر این نتایج نشان داد که سطح تحصیلات با مشارکت رابطه مستقیم و معناداری داشت(012/0p=).
جدول 4: رابطه عوامل مؤثر در مشارکت در اهدای خون با موانع عدم مشارکت، آگاهی جامعه مورد مطالعه و سطح تحصیلات
نتایج حاصل از آزمون T مستقل، در بررسی ارتباط وضعیت تأهل با امتیاز آگاهی، امتیاز موانع عدم مشارکت در اهدای خون و امتیاز عوامل مؤثر در مشارکت در اهدای خون نشان داد که هیچ کدام با تأهل ارتباط معناداری نداشتند. همچنین بر اساس نتایج تحلیل واریانس، ارزیابی رابطه سطح تحصیلات با امتیاز آگاهی نشان داد که این متغیر با امتیاز آگاهی ارتباط معناداری نداشت. اما با امتیاز حاصل از ارزیابی موانع عدم اهدای خون رابطه معکوس و معناداری نشان داد(017/0=p). بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، بیشتر افراد ترس از ابتلا به کم خونی را مانعی در مشارکت در اهدای خون عنوان کردند و همچنین ضعف بدنی به دنبال اهدای خون و یا ترس از نتایج آزمایشها(نگرانی از احتمال مثبت شدن آزمایشهایی از قبیل ایدز و...) به ترتیب دیگر موانعی بود که از سوی بانوان به عنوان مانع مشارکت آنها در امر اهدای خون عنوان گردید.
بحث از آن جایی که با مسأله افزایشاحتمال عفونتهای منتقلهازراهانتقالخون مواجه هستیم، لذا تلاش درجذباهداکنندگانی که ازاین نظردرمعرض خطرکمتریهستند،هدف اصلی در راستای تامین منابع خونی سالم محسوب میشود. در اکثر کشورها زنان جامعه منابع بزرگ، سالم و بالقوه مؤثر و ارزشمندی در زمینه اهدای خون هستند، لذا شناسایی و ترغیب آنها به اهدای خون باید از اهداف اصلی و کلان سازمانهای انتقال خون محسوب شود. به طور خلاصه، این مطالعه نشان داد که بیشتر افراد، "مشارکت در نجات جان بیماران و نیازمندان به خون به عنوان عملی انسان دوستانه" را به عنوان عامل مؤثری در مشارکت در امر اهدای خون عنوان کردند. و تعداد کمتری "ارتقای وضعیت جسمی خود" را به عنوان عامل مؤثر در مشارکت در امر اهدای خون عنوان کردند. پیرامون موانع عدم مشارکت در امر اهدای خون، بیشتر افراد "ابتلا به کم خونی" و کمترین افراد "عدم دسترسی به پایگاههای انتقال خون" را به عنوان موانع عدم مشارکت عنوان نمودهاند. بیشترین میزان آگاهی در خصوص "حجم یک واحد خون کامل اهدایی" و کمترین میزان آگاهی در مورد "چه آزمایشهایی بر روی خونهای اهدایی انجام میشود" ارزیابی گردید. عوامل مؤثر در مشارکت افراد بالاتـر از حـد متوسط (بالاتـر از 50)، امتیـاز موانـع در امر اهدای خون در حد متوسط و امتیاز آگاهی از شرایط اهدای خون پایینتر از حد متوسط بود. نتایج نشان داد که متغیر آگاهی از شرایط اهدای خون با عوامل مؤثر در مشارکت در اهدای خون رابطه معکوس و سطح تحصیلات با مشارکت رابطه مستقیم و معناداری داشت. همچنین سطح تحصیلات با امتیاز موانع عدم اهدای خون رابطه معکوس و معناداری نشان داد. سایر روابط مورد بررسی در این مطالعه معنادار نبودند. اگر چه در مطالعه شهشهانی و همکاران، نتایج مطالعه نشان داده بود که بین عملکرد بانوان و متغیر آگاهی ارتباط مستقیمی وجود داشت که با افزایش آگاهی، تعداد دفعات اهدای خون نیز افزایش مییابد(9). همچنین یافتههای این پژوهش نشان داد که 234 نفر (6/93%) "مشارکت در نجات جان بیماران و نیازمندان به خون به عنوان عملی انسان دوستانه" را به عنوان عامل مؤثـــر در مشارکت در امر اهدای خون عنوان کردند و در مقابل افراد کمتری "ارتقای وضعیت جسمی خود" را به عنوان عامل مؤثر در اهدای خون مطرح نمودند. نتایج حاصل از این بخش به میزان زیادی با مطالعه عنایت الهی و همکارانش منطبق بود زیرا که در مطالعه آنها مهمترین انگیزه اهــدایخون،نوعدوستی برآورد شده بود(9). بر اساس نتایج موجود میتوان گفت اعتقاد بیشتر شرکتکنندگان به عملی انسان دوستانه بودن است در حالی که هیچ یک از افراد شرکتکننده، سابقه اهدای خون نداشتند. به نظر میرسد دلایل مهم دیگری در ارتباط با عدم اهدا وجود دارد که احتمال میرود شامل عدم آگاهی از فرآیند اهدای خون و یا سایر موانع و عوامل بازدارنده موجود در مشارکت بانوان در اهدای خون باشد. مطالعه حسـنزاده و همـکاران در این رابطه نشـان داده است کـه نوع نگـرش افراد به مقوله اهدای خون بـا قصـد اهدای خون ارتباط معنـاداری دارد(10). از دیگر عوامل مؤثر در اهدای خون میتوان به نتایج حاصل از مطالعه نریمانی و همکارانش اشاره کرد که بیانگر حس مسئولیتپذیری اجتماعی بوده و این نتایج تا حدودی در مقوله نوع دوستی موازی با نتایج مطالعه ما بود(11). هر چند در برخی مطالعههای دیگر، انگیزه و نگرش اهداکنندگان به مذهــب، فرهنگ و میزان سواد وابسـته اسـت(12). پـس در نظـر گـرفتن امـر اهـدای خون به عنوان عملی انسان دوستانه، خود عامل مهمی در ترغیب افراد به مبادرت به اهدای خون میباشد زیرا که تعالی روح بشری در کمک به همنوع و نوع دوستی است لذا متمرکز شدن بر این جنبه میتواند کمک بسیار زیادی در افزایش جذب اهداکنندگان سالم در جمعیت بانوان داشته باشد. در این مطالعه و ارزیابی موانع موجود در امر اهدای خون، بیشتر افراد ترس از ابتلا به کم خونی را به عنوان مانعی در اهدای خون عنوان کرده اند که این مورد نیز منطبق بر نتایج مطالعههای مشابه در این زمینه است. در مطالعه منتشر شده، بیشتر افراد کم خونی را مانعی برای عدم اهدای خون میدانستند و نشاندهنده این موضوع است که باید توجه بیشتری برای تقویت آگاهی در جهت تغییر نگرش زنان جامعه در خصوص اهدای خون سالم مبذول داشت(14، 13). در رابطه با موانع اهدای خون، مطالعههای مشابه نتایج مشابهی را نشان دادهاند که در آنها علاوه بر ترس از ابتلا به کم خونی که دغدغه اصلی زنان مورد مطالعه بوده، ترس از سوزن و فرآیند خونگیری نیز به عنوان عوامل مهم در ممانعت از اهدای خون، مطرح شدهاند (16، 15). در رابطه با آگاهی شرکتکنندگان باید گفت که متأسفانه آگاهی بانوان میانگین پایینی داشت که این خود میتواند دلایل متعددی داشته باشد که جهت ارتقای میزان آگاهی میتوان به فرهنگسازی اساسی پیرامون ترغیب زنان به عنوان منابع اهدای خون سالم و آموزش مباحث مربوط به اهدای خون سالم توسط بانوان بدون داشتن عوارض احتمالی بیماری در آنها از طریق رسانههای ارتباط جمعی پرداخت. در این مطالعه سطح تحصیلات با عوامل مؤثر در مشارکت در اهدای خون رابطه مستقیم و معناداری داشت که نتایج ما با نتیجه مطالعه عنایت الهی و همکاران مغایرت داشت. نتایج مطالعه خدیر
و همکاران نشان داده سطح تحصیلات زنانی که سابقه اهدای خون داشتهاند در مقایسه با زنانی که سابقه اهدای خون نداشتند، به مراتب بالاتر بوده است(17). همچنین در مطالعه مشابه دیگری که بر روی شرکتکنندگان (دانشجویان دانشگاه هنگ کنگ چین) انجام شده، نتایج نشان داد که داشتن آگاهی بیشتر در رابطه با اهدای خون به مراتب موجب انگیزه بیشتر در افراد جهت مشارکت در امر اهدای خون میشود(18). اما در مطالعه حاضر هر چند که از 250 نفر شرکتکننده، هیچ کدام سابقه اهدای خون نداشتند ولی در پاسخ دادن به سؤالات پرسشنامه، جوابها به گونهای بوده که نشاندهنده ارتباط مستقیم سطح تحصیلات با تمایل به اهدای خون در شرکتکنندگان است.
نتیجهگیری با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، پایهریزی آموزشهایی بنیادین و اطلاعرسانی و آموزش جهت حذف باورهای نادرست در رابطه با اهدای خون از طریق رسانههای ارتباط جمعی و فرهنگسازی درست پیرامون فرآیند اهدای خون، میتواند راهکار مناسبی جهت ترغیب بانوان به عنوان منابع سالم اهدای خون مطرح شود.
تشکر و قدردانی بدینوسیله از مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون به دلیل حمایت و تصویب این مطالعه با کد مصوب IR.TMI.REC.1397.011 و همچنین از مساعدت رئیس مرکز تحقیقات ایمونولوژی تبریز، آقای دکتر برادران و همکاری معاونت تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی تبریز در پیشبرد بهتر این مطالعه و همچنین سایر همکاران که مجری و پژوهشگران این مطالعه را یاری نمودهاند، صمیمانه تشکر و قدردانی مینماییم.
Mosmer V, Moghaddam Dizaj Herik A, shokuei B, Dadashi S, Asghari Jafarabadi M, Ardabilizadeh S, et al . Factors influencing the Attitudes toward Blood Donation in Female Staff of Tabriz University of Medical Sciences. Sci J Iran Blood Transfus Organ 2020; 17 (3) :218-225 URL: http://bloodjournal.ir/article-1-1332-fa.html
مثمر وحید، مقدم دیزج هریک عبدالناصر، شکوئی بهناز، داداشی سمیه، اصغری جعفرآبادی محمد، اردبیلی زاده شهرزاد، و همکاران.. عوامل مؤثر بر نگرش کارمندان زن دانشگاه علوم پزشکی تبریز در مشارکت برای اهدای خون. فصلنامه پژوهشی خون. 1399; 17 (3) :218-225