[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
اخبار و رویدادها::
تماس با ما::
تسهیلات تارنما::
فرم تعهد نامه (الزامی)::
اخلاق و مجوزها::
::
جستجو درتارنما

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات تارنما
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
بانک تخصصی مقالات پزشکی

AWT IMAGE

..
نمایه ها
https://vlibrary.emro.who.int/journals_search/?skeyword=the+scientific+journal+of+iranian+blood+transfusion+organization&country=&subject=&indexing_status=&country_group=&so
..
:: جلد 16، شماره 3 - ( پاییز 1398 ) ::
جلد 16 شماره 3 صفحات 227-217 برگشت به فهرست نسخه ها
اثر تمرین هوازی بر سطح فیبرینوژن و سلول‌های خونی در دختران چاق
طیبه امیری پارسا ، میترا خادم الشریعه ، مرضیه السادات آذرنیوه
دانشکده تربیت بدنی دانشگاه رازی
واژه‌های کلیدی: کلمات کلیدی: تمرین، فیبرینوژن، سلول‌های خونی، چاقی
متن کامل [PDF 383 kb]   (1310 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (3017 مشاهده)
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: دكتراي فيزيولوژي ورزش
انتشار: 1398/7/10
متن کامل:   (2083 مشاهده)
اثر تمرین هوازی بر سطح فیبرینوژن و سلول‌های خونی در دختران چاق
 
طیبه امیری پارسا1، میترا خادم الشریعه2، مرضیه‌السادات آذرنیوه3
 
چکیده
سابقه و هدف
چاقی به طور بالقوه با افزایش عوامل التهابی از جمله فیبرینوژن و سلول­های سفید خون همراه می‌باشد. از طرفی افراد فعال از لحاظ بدنی دارای سطح پایین­تر عوامل التهابی هستند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر میزان فیبرینوژن و تعداد سلول های خونی دختران چاق بود.
مواد و روش‌ها
این مطالعه به صورت نیمه تجربی در سال 1396 و در دانشگاه حکیم سبزواری انجام شد و آزمودنی‌ها که شاخص توده بدنی بیشتر از 30 داشتند )30BMI>)، به دو گروه تمرین هوازی(12 نفر) و کنترل(12 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی هشت هفته(4 جلسه در هفته، هر جلسه 60 دقیقه با حداکثر ضربان قلب 75%-65%) تمرینات هوازی انجام دادند. خونگیری قبل و بعد از برنامه تمرینی انجام شد. از آزمون t مستقل برای مقایسه گروه‌ها (با استفاده از نرم‌افزار آماری 16 SPSS و سطح معناداری 05/0p<) استفاده شد.
یافته‌ها
نتایج تحقیق نشان داد برنامه تمرین هوازی تاثیر معنا­داری بر میزان فیبرینوژن در هر دو گروه تمرین(46/2 ± 19/29) و کنترل(59/2 ± 08/28) و سلول‌های خونی نداشت. البته اسمولالیته در گروه تمرینی کاهش معنادار داشت(05/0 p<). تجزیه و تحلیل ریز مغذی­ها و درشت مغذی‌های رژیم غذایی نشان داد که بین دو گروه کنترل و تجربی در سرتاسر دوره تمرینی تفاوت معنا‌داری وجود نداشت.
نتیجه گیری
هشت هفته تمرین هوازی با شدت متوسط بر سطح پلاسمایی فیبرینوژن و سلول‌های خونی دختران چاق تاثیر معناداری ندارد. به نظر می­رسد برنامه تمرینات ورزشی بایستی با کاهش وزن و توده چربی همراه باشد تا باعث بهبود شاخص­های التهابی همراه با چاقی شود.
کلمات کلیدی: تمرین، فیبرینوژن، سلول‌های خونی، چاقی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تاریخ دریافت: 19/12/97
تاریخ پذیرش:  15/4 /98
 

1- دانشجوی دکترای بیوشیمی و متابولیسم ورزش ـ دانشکده تربیت بدنی دانشگاه فردوسی ـ مشهد ـ ایران
2- مؤلف مسئول: دکترای فیزیولوژی ورزش ـ دانشکده تربیت بدنی دانشگاه رازی ـ کرمانشاه ـ ایران ـ کد پستی: 9617976487
3- دکترای فیزیولوژی ورزش ـ استادیار دانشکده تربیت بدنی دانشگاه زابل ـ زابل ـ ایران
 

مقدمه
    اضافه وزن و چاقی مرتباً در سراسر جهان در حال افزایش می‌باشد و زنان را در همه سنین و گروه‌های نژادی تحت تاثیر قرار می­دهد(1). چاقی و اضافه وزن با افزایش خطر ابتلا به بیماری‌هایی مانند نوع 2 دیابت، بیماری‌های قلبی ـ عروقی و ﭘﺮ ﻓﺸﺎر ﺧﻮﻧﻲ، همراه است(2). نتایج برخی از پژوهش‌ها حاکی از وقوع حوادث قلبی - عروقی در افرادی بوده که میزان کلسترول و چربی‌ خون آن‌ها در دامنه طبیعی و حتی کمتر از حد طبیعی بوده و به این معنی است که علاوه بر عوامل خطرزای سنتی، عوامل دیگری نیز در بروز بیماری‌های قلبی - عروقی و مرگ دخالت دارند(4، 3). هم چنین نتایج تحقیقات حاکی از آن است که التهاب به فرآیندهای آترواسکلروتیک کمک می‌نماید(7-5). نشانگرهای حساس و مشخصی از التهاب قادر است بیماری قلبی‌ - عروقی و مرگ را پیش‌بینی نماید و عوامل التهابی مانند فیبرینوژن و تعداد سلول­های سفید خون، عوامل خطرزای مهمی برای آترواسکلروز و بیماری‌های قلبی ـ عروقی می‌باشند(8-4).
    فیبرینوژن یکی از عوامل التهابی است که نقش مهمی در بروز و توسعه بیماری‌های قلبی- عروقی دارد. به طوری که فیبرینوژن با تاثیر بر ویسکوزیته پلاسما، تجمع پلاکت‌ها و میزان فیبرینی که تشکیل می‌دهد، زمینه ابتلا به این بیماری‌ها را فراهم می­کند(1). محققین معتقدند که کاهش 1/0 گرم بر لیتر در غلظت فیبرینوژن، 15% احتمال بیماری قلبی - عروقی را کاهش و افزایش یک گرم بر لیتر در فیبرینوژن پلاسما، 8/1 برابر احتمال خطر را برای بیماری قلبی ـ عروقی افزایش می‌دهد(10، 9). شاخص التهابی دیگر بالا بودن تعداد سلول‌های سفید خون است که پیش‌بینی‌کننده مرگ و میر ناشی از بیماری‌های قلبی ـ عروقی مستقل از اثر سیگار و دیگر عوامل خطرزای سنتی می‌باشد(11). عوامل مختلفی در بروز و توسعه عوامل التهابی مشارکت دارند که از آن جمله می‌توان به چاقی و بی‌تحرکی اشاره کرد. تحقیقات حاکی از آن است که چاقی در بروز بسیاری از بیماری‌ها از جمله بیماری‌های قلبی ـ عروقی، دیابت، آترواسکلروز، پر فشارخونی و بعضی سرطان‌ها نقش دارد. عقیده بر این است چاقی بخشی از اثر
خود را در بروز این اختلالات از طریق افزایش عوامل التهابی به انجام می‌رساند(12). تحقیقات نشان می‌دهند افراد بی‌تحرک از سطوح بالاتر عوامل التهابی برخوردارند و بین عوامل التهابی و سطح فعالیت بدنی رابطه معکوسی شناسایی شده است. به طوری که گفته می‌شود تمرین بدنی یک اثر ضد التهابی دارد(14، 13).
    تحقیقات مختلفی در زمینه اثر تمرین بدنی بر عوامل التهابی به­ ویژه در دهه گذشته انجام شده است و نتایج این مطالعه‌ها بر حسب نوع، ماهیت و مدت فعالیت انتخابی متناقض است(15). همتی بعد از 8 هفته تمرین هوازی همراه با مصرف مکمل آهن، تغییر معناداری در مقدار هموگلوبین، هماتوکریت، گلبول قرمز و سفید مشاهده نکرد(16). کوئینگ نیز ارتباط میان سطح فیبرینوژن پلاسما، فعالیت بدنی و قدرت هوازی را پس از یک دوره  12 ماهه بررسی کرد و متوجه کاهش معنادار فیبرینوژن گردید(17). موسوی‌زاده و همکاران نیز کاهش معنادار برخی شاخص‌های خونی مانند هماتوکریت، گلبول‌های قرمز و هموگلوبین را پس از پنج هفته تمرین هوازی در دختران جوان مشاهده نمودند(18). در حالی که بنز و همکاران افزایش فیبرینوژن را پس از 10 هفته تمرینات ورزشی در هر دو گروه تمرین مقاومتی و هوازی مشاهـده کردند(19).
    فانکاوا و همکاران نیز تاثیر 12 هفته برنامه پیاده‌روی را بر سطوح فیبرینوژن در زنان 57-32 ساله بررسی نمودند و گزارش کردند که این فاکتور تغییر معناداری پس از تمرینات نداشت(20). بورر و همکاران نیز به بررسی اثر 15 هفته تمرین استقامتی بر سطوح فیبرینوژن در زنان یائسه پرداختند و افزایش معنادار آن را گزارش نمودند(21).
    قنبری نیاکی و همکاران کاهش غیر معنادار فیبرینوژن را در اثر تمرینات ورزشی پیشرونده کوتاه مدت بر سطوح نیم رخ لیپیدی(Lipid profile)، فیبرینوژن پلاسما و ویسکوزیته خون در مردان تمرین نکرده مشاهده کردند(22).
    لذا با بررسی پژوهش‌های انجام شده مشخص می‌شود که تصویر روشنی از اثرات خالص تمرین هوازی بر فیبرینوژن و سلول‌های خونی در دست نیست. علاه بر این بـا توجـه بـه کاهـش سـن بیمـاری‌های قلبی - عروقی در
سال‌های اخیر و گسترش آن در بین افراد جوان، تعیین اثر، نوع، شدت و مدت فعالیت ورزشی منظم و کنترل شده بر این شاخص‌ها در افراد جوان می‌تواند نقش مهمی در جلوگیری از پیشرفت این عارضه، افزایش سلامت و طول عمر مفید جامعه داشته باشد(23).
     هم چنین با توجه به فرضیات موجود مبنی بر تاثیر احتمالی ورزش منظم بر مقدار فیبرینوژن و تاثیر احتمالی این شاخص‌ها بر بیماری قلبی - عروقی و با تناقض موجود در نتایج مطالعه‌های انجام شده، تحقیق حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا هشت هفته تمرین منظم هوازی می‌تواند بر فیبرینوژن و شاخص‌های هماتولوژی در دختران جوان چاق تاثیری داشته باشد یا خیر؟
 
مواد و روش‌ها
    این تحقیق از نوع نیمه تجربی با گروه کنترل و تجربی و طرح پیش‌آزمون‌ـ پس‌آزمون بود. برای انجام تحقیق در ابتدای ترم تحصیلی، فراخوان عمومی در کلاس‌های واحد تربیت بدنی یک و دو داده شد. سپس از داوطلبین واجد شرایط ثبت نام به عمل آمد. شرایط ورود به تحقیق عبارت بود از سلامت عمومی و قلبی - عروقی(با تایید پزشک معتمد دانشگاه)، عدم استعمال دارو یا دخانیات، امکان حضور در برنامه تمرینی در سرتاسر دوره تحقیق، عدم انجام ورزش منظم حداقل شش ماه قبل، عدم تغییر برنامه غذایی و استفاده از غذای سلف سرویس دانشگاه. بر این اساس تعداد 24 دختر چاق دانشجو با میانگین  BMIبالای 32 (با میانگین سنی 4/2 ± 6/21سال، وزن 45/8 ± 49/80 کیلوگرم، قد 63/5 ± 1/159 سانتی‌متر) انتخاب و به روش تصادفی ساده و با انجام قرعه‌کشی به دو گروه تمرین ایروبیک(12 نفر) و کنترل(12 نفر) تقسیم شدند. مطالعه در سال 1396 و در دانشگاه حکیم سبزواری انجام شد.
 
برنامه تمرین هوازی:
    پس از آشنایی آزمودنی‌ها به مدت سه جلسه با فضای سالن، وسایل تمرینی و مربی، جلسات تمرین اصلی شروع شد. در هر جلسه دویدن نرم و آهسته دور سالن و تمرینات سوئدی روی تشک برای گرم کردن(به مدت 10 دقیقه) انجام می‌شد. سپس حدود 15 دقیقه به انجام نرمش‌های سبک و موزون روی تشک پرداخته و بعد از آن حرکات مشابه را روی استپ به مدت 15 دقیقه اجرا می‌کردند. در پایان هر جلسه حرکات کششی و سرد کردن را به مدت 10 دقیقه انجام می‌دادند.
    تمرین به مدت هشت هفته، هر هفته چهار جلسه، هر جلسه 50 تا 60 دقیقه انجام شد. شدت تمرین بر اساس ضربان قلب بیشینه به تدریج اضافه می‌شد. به طوری که، در دو هفته اول تمرین به مدت 50 دقیقه و با شدت 65% ضربان قلب بیشینه انجام شد(ضربان قلب با ضربان سنج پولار مدل F11 کنترل می‌شد). به تدریج مدت و شدت تمرینات افزایش یافت به طوری که در هفته ششم مدت تمرین به 60 دقیقه و شدت تمرین به 75% ضربان قلب بیشینه افزایش یافت. این شدت و مدت تمرین در دو هفته آخر حفظ شد. ضمناً از افراد گروه کنترل خواسته شد تا هیچ نوع فعالیت ورزشی در طول این دوره نداشته باشند و به فعالیت‌های روزمره خود ادامه دهند.
 
حداکثر توان هوازی (VO2Max):
    برای اندازه‌گیری توان هوازی بیشینه از آزمون راه رفتن یک مایل راکپورت استفاده شد، به گونه‌‌ای که آزمودنی‌ها در سالن ورزشی دانشگاه حضور یافته و با استفاده از ضربان سنج  پولار، زمان و ضربان نهایی این مسافت به دست آمد و با استفاده از فرمول زیر، توان هوازی برای هر نفر محاسبه گردید(24):    
 
ضربان نهایی راه رفتن × (1565/0) - زمان نهایی راه رفتن ×  (2469/3)-  سن ×  ( 3877/0)- (پوند) وزن × (0769/0)-853/132= توان هوازی
 
اندازه‌گیری تعداد سلول‌های خونی و تفکیک آن‌ها:
    با استفاده از دستگاه شمارشگر سلول(Cell Counter) مدل Celly ساخت فرانسه، تعداد و میزان سلول‌های خونی (گلبولهای قرمز خون، هماتوکریت، هموگلوبین، پلاکت‌ها، گلبول‌های سفید خون و زیر رده‌های آن) مشخص شدند.
اندازه‌گیری غلظت فیبرینوژن:
    جهت تعیین غلظت فیبرینوژن از روش الایزا(هایفن بایومد) با خطای 5/0 نانوگرم بر مول، استفاده شد.
 
اندازه‌گیری اسمولالیته:
    سدیم به روش نورسنجی(هاسپیتکس)، اوره به روش رنگ‌سنجی(پارس آزمون) و گلوکز به روش رنگ‌سنجی آنزیمی(پارس آزمون) اندازه‌گیری شد که در نهایت مقدار اسمولالیته با استفاده از فرمول زیر با خطای 295-285 موسمول بر کیلوگرم محاسبه شد. 
(5/0/Na)+(8/2/BUN)+(18/گلوکز)= اسمولالیتی
 
 ترکیب بدنی:
    با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل ترکیبات بدن(کره جنوبی)، درصد چربی بدن و نسبت دور کمر به باسن آن‌ها اندازه‌گیری شد. برای این کار از کلیه آزمودنی‌ها خواسته شد که با ناشتایی شبانه به محل آزمایشگاه تربیت بدنی دانشگاه مراجعه کنند، از آزمودنی‌ها پس از تخلیه مثانه و روشن شدن دستگاه خواسته شد تا با دستمال مرطوب کف پای خود و جاپایی روی دستگاه را مرطوب کنند. سپس روی جاپایی دستگاه رفته، دستگیره‌ها را گرفته و بعد از وارد کردن اطلاعات لازم توسط آزمونگر آن‌ها را تا اتمام نمودارهای دستگاه نگه دارند. در پایان از اطلاعات به دست آمده پرینت گرفته شد و مورد استفاده قرار گرفت.
 
خونگیری:
    قبل و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین(با در نظر گرفتن سیکل ماهیانه) از هر دو گروه در حالت ناشتایی کامل از ورید ساعد دست چپ خونگیری به عمل آمد. نمونه‌های خونی در دو لوله مجزا جمع‌آوری شد. 2 میلی‌لیتر در لوله CBC، برای ارزیابی سلول‌های خونی و 3 میلی‌لیتر در لوله حاوی EDTA، برای تعیین غلظت فیبرینوژن ریخته شد. نمونه‌های خونی، بلافاصله بعد از جمع‌آوری، به آزمایشگاه تخصصی منتقل شدند. پس از جداسازی پلاسمـا، در دمـای 80- درجـه سانتی‌گراد، فریز
شدند تا برای تجزیه و تحلیل‌های بعدی استفاده شوند.
 
کنترل رژیم غذایی:
    به منظور همسان شدن شرایط تغذیه‌ای افراد و احتمال تأثیرگذاری آن بر برخی متغیرها، به آزمودنی‌ها توصیه شد 12 ساعت پیش از خونگیری ناشتا باشند و از خوردن هر گونه ماده غذایی پرهیز کنند. برای محاسبه کالری دریافتی، از آزمودنی‌ها خواسته شد تا رژیم غذایی 3 روزه خود را به صورت کامل یادداشت نمایند. این ثبت 3 روزه رژیم غذایی، در سه مرحله(1- هفته قبل از اجرای برنامه تمرینی 2- هفته چهارم پس از شروع تمرینات 3- هفته آخر تمرین) برای هر دو گروه تجربی و کنترل انجام شد. سپس بلافاصله روز بعد از ثبت تغذیه توسط آزمودنی‌ها، با مراجعه به کتاب آلبوم مواد غذایی، برآورد دقیقی از مواد غذایی مصرف شده به دست آمد و پس از آن، اطلاعات به دست آمده توسط متخصص، در انستیتو تحقیقات تغذیه‌ای و صنایع غذایی کشور، با استفاده از نرم‌افزار کامپیوتری تجزیه و تحلیل گردید(نرم‌افزار تغذیه‌ایFood Processor II Nutrition System, ESHA research, FPII) و کالری دریافتی، ریز مغذی‌ها(آب، مواد معدنی و ویتامین­ها) و درشت مغذی­ها‌(کربوهیدرات­، پروتئین و چربی) آزمودنی‌ها به طور دقیق مشخص شد(25).
 
تجزیه و تحلیل آماری:
    جهت بررسی طبیعی بودن توزیع داده‌ها از آزمون کولموگراف- اسمیرنوف استفاده شد. از آمار توصیفی شامل شاخص‌های گرایش مرکزی و پراکندگی برای توصیف داده‌ها استفاده گردید. آزمون t مستقل برای مقایسه گروه‌ها استفاده شد. کلیه تجزیه و تحلیل‌های آماری با استفاده از نرم‌افزار آماری 16 SPSSانجام گرفت و سطح معناداری آزمون‌ها 05/0p< در نظر گرفته شد.
 
یافته‌ها
    نتایج تحقیق نشان داد که درخصوص مشخصات آنتروپومتریک آزمودنی‌ها، برنامه تمرین هوازی تاثیر معناداری بر BMI ، وزن، درصد چربی، نسبت دور کمر به لگن، توده چربی و بدون چربی بدن و حداکثر توان هوازی نداشت(جدول 1). تری‌گلیسیرید و کلسترول تام به ترتیب 2/4 و 19 درصد کاهش یافت که به لحاظ آماری معنادار نبود(جدول 2). درخصوص شاخص‌های هماتولوژیک، برنامه تمرین هوازی تاثیر معناداری بر RBC ، WBC ، MPV ، PCT ، PLT ، MCHC ، RDW ، Lym ، MCH ،
MCV ، HGB نداشت. هم چنین فیبرینوژن تحت تاثیر برنامه تمرین هوازی قرار نگرفت(جدول 3). تجزیه و تحلیل ریزمغذی‌ها و درشت مغذی‌های رژیم غذایی نیز نشان داد که بین دو گروه کنترل و تجربی در سرتاسر دوره تمرینی، تفاوت معناداری وجود نداشت.
 
 جدول 1: نتایج آزمون T مستقل بر متغیرهای آنتروپومتریکی
 
 
جدول 2: نتایج آزمون T مستقل بر شاخص‌های نیم رخ لیپیدی
 
جدول 3: مقادیر سلول‌های خونی، فیبرینوژن واسمولالیته به تفکیک گروه کنترل(Con) و تجربی(Exp) در قبل(Pre) و پس از تمرین(Post)
 

بحث
    در این مطالعه اثر هشت هفته تمرین هوازی بر سلول‌های خونی و سطح فیبرینوژن پلاسمایی دختران چاق بررسی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد تمرین هوازی تاثیری بر سطوح پلاسمایی فیبرینوژن دختران چاق نداشت.
در حالی که شواهدی وجود دارد که افرادی که ورزش می‌کنند، سطوح فیبرینوژن پایین‌تری از افراد غیر ورزشکار دارند(26). مطالعات انجام شده در زمینه اثر تمرین هوازی بر فیبرینوژن نتایج متفاوتی را نشان داده‌اند که ممکن است به دلیل تاثیر متقابل بین محیط و عوامل ژنتیکی تنظیم‌کننده سطوح فیبرینوژن پلاسما باشد(27). در این راستا نیکبخت و همکاران نیز پس از مقایسه ارتباط و همبستگی میزان فعالیت بدنی با غلظت فیبرینوژن در آزمودنی‌های پژوهش که شامل سه گروه از مردان فعال، غیر فعال و مبتلا به CVD بودند، چنین نتیجه‌گیری نمودند که فعالیت بدنی بر غلظت فیبرینوژن پلاسما مردان میانسال تاثیری ندارد و ارتباط معناداری بین آن­ها نیست(28). اما حبیبی و همکاران  کاهش معنادار فیبرینوژن را در مردان جوان سالم غیر ورزشکار در نتیجه 10 جلسه تمرین هوازی با شدت متوسط و ترکیبی(مقاومتی- هوازی) مشاهده نمودند(29). هم چنین نتایج مطالعه جهانگرد و همکاران نیز نشان داد 10 جلسه تمرین هوازی منجر به کاهش معنادار فیبرینوژن در زنان یائسه شد و این کاهش را به کاهش کلسترول، تری‌گلیسرید، LDL و افزایش HDL نسبـت دادند(30).
    امینی و همکاران نیز کاهش فیبرینوژن را پس از 12 هفته تمرین هوازی در مردان سالمند غیرفعال مشاهده نمودند و این کاهش را به تغییر در نیم­رخ لیپیدی آزمودنی‌ها نسبت دادند(31). بنابراین با توجه به این که مقدار فیبرینوژن تحت تأثیر نیم­رخ لیپیدی آزمودنی‌ها قرار می‌گیرد و افزایش HDL ، کاهش LDL و درصد چربی که در نتیجه تمرینات هوازی حاصل می‌شود می‌تواند موجب کاهش فیبرینوژن شود، به نظر می‌رسد چنانچه طول دوره تمرین در تحقیق حاضر بیشتر می‌بود، احتمالاً می‌توانست با تاثیر بر نیم­رخ لیپیدی میزان فیبرینوژن را نیز کاهش دهد(33، 32). اما نیم‌رخ لیپیدی در تحقیق حاضر تغییر معناداری نکرد. چنان که در مطالعه رشید لمیر و همـکاران
که به بررسی اثر تمرینات ایروبیک بر فیبرینوژن پلاسمایی پرداختند، کاهش معنادار فیبرینوژن به کاهش درصد چربی و کاهش IL6 ساخته شده توسط بافت چربی نسبت داده شد زیرا IL6 محرک سنتز فیبرینوژن بوده و کاهش آن به کاهش فیبرینوژن منجر می‌شود(34). هم چنین دلیل دیگری که می‌توان برای عدم کاهش فیبرینوژن در اثر برنامه تمرینی ذکر کرد، عدم کاهش وزن و درصد چربی آزمودنی‌های تحقیق حاضر در اثر تمرین می‌باشد.  چرا که تحقیقات حاکی از آن است فیبرینوژن به کاهش وزن حساس بوده و با کاهش وزن در اثر برنامه تمرینی، می‌توان انتظار کاهش فیبرینوژن را داشت(36، 35). بنابراین به نظر می‌رسد چنانچه در مطالعه حاضر وزن در نتیجه ورزش کاهش می‌یافت، شاید سطوح فیبرینوژن نیز تغییر می‌کرد. قنبری نیاکی و همکاران نیز اثر تمرینات ورزشی پیشرونده کوتاه مدت را بر سطوح نیم­رخ لیپیدی، فیبرینوژن پلاسما و ویسکوزیته خون در مردان تمرین نکرده مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه فیبرینوژن کاهش غیر معنادار داشت که به کاهش کم دیده شده در نیم­رخ لیپیدی نسبت داده شد(22). در تناقض با تحقیق حاضر، عباسپور و همکاران، کاهش معنادار در سطوح فیبرینوژن را در دختران چاق طی یک دوره تمرین هم زمان استقامتی ـ پیلاتس مشاهده کردند که دلیل آن را به کاهش وزن، درصد چربی و  BMI آزمودنی‌ها نسبت دادند(37). به نظر می‌رسد اگر ما نیز تغییر معنادار شاخص‌های فوق را مشاهده می­کردیم، می‌توانستیم شاهد کاهش معنادار در سطوح فیبرینوژن باشیم. ایراندوست و همکاران نیز کاهش معنادار سطوح فیبرینوژن را در زنان چاق طی 10 هفته برنامه تمرین ترکیبی مقاومتی، کششی و تعادلی در آب مشاهده کردند. تفاوت نتایج تحقیق فوق با تحقیق حاضر، احتمالاً به دوره طولانی‌تر و نوع متفاوت تمرینات انجام شده بستگی دارد(38). نتایج این مطالعه نشان داد سلول‌های خونی نیز تحت تاثیر برنامه تمرین هوازی قرار نمی‌گیرند. در مورد اثر تمرینات ورزشی روی سلول‌های خونی نیز نتایج متفاوتی مشاهده شده است. با توجه به این مشاهدات ضد و نقیض می‌توان بیان کرد، ممکن است کاهش در هماتوکریت و هموگلوبین، در زمانی مشاهده شود که حجم پلاسما در اثر ورزش افزایش پیدا کرده باشد و این اختلاف اثر ورزش بر حجم پلاسما، احتمالاً به علت تفاوت در شدت و نوع ورزش می‌باشد و یا به میزان سازگاری به ورزش، بستگی دارد. این موضوع، با توجه به این که احتمالاً تمرین هوازی می‌تواند موجب افزایش حجم پلاسمایی شود، قابل توجیه است. در این مطالعه حجم پلاسمایی اندازه‌گیری نشد اما محاسبه اسمولالیته نشان داد که در گروه تمرین هوازی، اسمولالیته حدود 12% کاهش داشته است. این حاکی از رقیق شدن پلاسما و کاهش غلظت خون در اثر برنامه تمرینی می‌باشد که خود نشان‌دهنده آثار مطلوب ورزش هوازی در افراد چاق است. با توجه به مشاهده عدم تغییر تعداد گلبول‌های سفید در تحقیق حاضر، این اختلاف نتیجه در مقایسه با مطالعه‌های دیگر، می‌تواند مربوط به همان تغییرات حجم پلاسما باشد که در قسمت گلبول‌های قرمز توضیح داده شد. به طور کلی، بعد از ورزش به مدت طولانی، در صورتی که شدت و حجم ورزش، منجر به کاهش حجم پلاسما شود، افزایش گلبول‌های سفید، گلبول‌های قرمز، هماتوکریت و گاهی هموگلوبین خون را در بر دارد.
    در مورد تأثیر تمرینات ورزشی طولانی مدت بر روی پلاکت‌ها، نتایج تقریباً هم‌سویی مشاهده می‌شود و آن عبارت از این است که تمرین هوازی با شدت متوسط، موجب کاهش در عملکرد، چسبندگی و تراکم پلاکت‌ها بعد از یک جلسه ورزش شدید، نسبت به گروه کنترل می‌شود(39). در یکی از همین مطالعه‌ها گزارش شد، برنامه تمرینی موجب کاهش تراکم پلاکت‌ها در حالت استراحت نمی‌شود اما میزان حساسیت چسبندگی پلاکت‌ها به وسیله ADP، بعد از یک دوره تمرین کاهش می‌یابد و همین امر
باعث پایین‌تر بودن
آستانه تحریک چسبندگی پلاکت‌های افراد فعال نسبت به افراد غیر فعال، در زمان استراحت می‌باشد(40). در این تحقیق میزان فعالیت و چسبندگی پلاکت‌ها را اندازه‌گیری نکردیم که در مطالعه‌های آینده می‌تواند مد نظر قرار گیرد. بنابراین، شاید عدم تغییر معنادار تعداد پلاکت‌ها و نوع، شدت و مدت تمرینات بوده که نتوانسته اثری بر وزن داشته باشد و کاهش وزن معنادار ایجاد کند. زیرا چاقی با افزایش در تعداد پلاکت‌ها همبستگی دارد به طوری که بعد از مقایسه مردان و زنان چاق با مردان و زنان لاغر، مشاهده شد مردان چاق نسبت به مردان لاغر و زنان چاق نسبت به زنان لاغر تعداد پلاکت‌های بیشتری دارند(41).
 
نتیجه‌گیری
    نتیجه مطالعه حاضر نشان داد هشت هفته تمرین هوازی بر سطح پلاسمایی فیبرینوژن و سلول‌های خونی دختران چاق تاثیر معناداری نداشت. احتمالاً چنانچه برنامه تمرینی از مدت و شدت بالاتر برخوردار باشد که منجر به کاهش وزن یا توده چربی شود، می‌توان انتظار تغییرات معنادار فیبرینوژن را داشت. ترکیب رژیم غذایی و تمرینات ورزشی نیز می‌تواند اثر بخشی مضاعفی بر بهبود عوامل التهابی در دختران چاق داشته باشد.
 
تشکر و قدردانی 
    بدین‌وسیله نویسندگان از همکاری صمیمانه پرسنل محترم دانشگاه حکیم سبزواری و دانشجویان عزیز که به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت کردند، تشکر و قدردانی می‌نمایند.
ارسال پیام به نویسنده مسئول

ارسال نظر درباره این مقاله
نام کاربری یا پست الکترونیک شما:

CAPTCHA


XML   English Abstract   Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Amiri Parsa T, Khademosharie M, Azarnive M. The effect of aerobic training on fibrinogen and blood cells in obese girls. Sci J Iran Blood Transfus Organ 2019; 16 (3) :217-227
URL: http://bloodjournal.ir/article-1-1253-fa.html

امیری پارسا طیبه، خادم الشریعه میترا، آذرنیوه مرضیه السادات. اثر تمرین هوازی بر سطح فیبرینوژن و سلول‌های خونی در دختران چاق. فصلنامه پژوهشی خون. 1398; 16 (3) :217-227

URL: http://bloodjournal.ir/article-1-1253-fa.html



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
جلد 16، شماره 3 - ( پاییز 1398 ) برگشت به فهرست نسخه ها
فصلنامه پژوهشی خون Scientific Journal of Iran Blood Transfus Organ
The Scientific Journal of Iranian Blood Transfusion Organization - Copyright 2006 by IBTO
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 41 queries by YEKTAWEB 4645