Mousavi Z, Yazdani Z, Farsinezhad A, Hassan Shahi G. The evaluation of chemokine-receptor axis CCL-5/CCR-5in patients with beta thalassemia major. Sci J Iran Blood Transfus Organ 2018; 15 (4) :287-292
URL:
http://bloodjournal.ir/article-1-1213-fa.html
موسوی زهرا، یزدانی زینت، فارسی نژاد علیرضا، حسن شاهی غلامحسین. محور کموکاین ـ گیرنده CCL-5/CCR-5 در بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور. فصلنامه پژوهشی خون. 1397; 15 (4) :287-292
URL: http://bloodjournal.ir/article-1-1213-fa.html
استاد مرکز تحقیقات پزشکی مولکولی پژوهشکده علوم پایه، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
متن کامل [PDF 449 kb]
(1288 دریافت)
|
چکیده (HTML) (4554 مشاهده)
متن کامل: (1412 مشاهده)
محور کموکاین ـ گیرنده CCL-5/CCR-5 در بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور
زهرا موسوی1، زینت یزدانی2، علیرضا فارسینژاد3، غلامحسین حسن شاهی4
چکیده
سابقه و هدف
ناهنجاریهای ایمنی، به عنوان چهارمین عامل مرگ بیماران تالاسمی ماژور گزارش شده است. بیماران در تحریک ایمنی مزمن و نقص ایمنی به دنبال تزریق خون مکرر و اضافه بار آهن قرار میگیرند. با توجه به نقش بارز شبکه کموکاینی در اختلالات ایمنی، این تحقیق به بررسی نقش محور کموکاین رسپتور CCL5/CCR5 در بیماران بتا تالاسمی ماژور پرداخته است.
مواد و روشها
پژوهش حاضر به صورت مورد ـ شاهدی، بر روی ۴۵ نفر از بیماران تالاسمی مراجعهکننده به مرکز درمانی بیماریهای خاص استان کرمان و ۴۵ فرد سالم در سال 1397 انجام گرفت. برای میزان بیان گیرنده CCR-5 و CCL-5 از روشهای فلوسیتومتری و الایزا استفاده گردید. نتایج از طریق آزمون T-test با استفاده از نرمافزار 22 SPSS ، مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها
نتایج مطالعه نشان داد میزان بیان کموکاین رسپتور CCR-5 در بیماران 53/0 ± 05/1 درصد و در گروه کنترل 23/0 ± 56/0 درصد بود و لیگاند آن CCL-5 در بیماران 38/764 ± 1255/74 پیکوگرم بر میلیلیتر و در افراد گروه کنترل 8/98 ± 267/6 پیکوگرم در میلیلیتر بود که در بیماران بتاتالاسمی ماژور نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت(05/0 p<).
نتیجه گیری
مطالعه حاضر افزایش محور کموکاین ـ رسپتور CCL5/CCR5 را در بیماران تالاسمی ماژور نسبت به افراد سالم و همین طور در بیماران دارای طحال نسبت به بیماران فاقد طحال نشان داد. با توجه به این که مطالعهای بر روی این شبکه کموکاینی تاکنون انجام نگرفته، نیاز به تکرار این مطالعه با نمونه بیشتر و بررسی دقیق نقش طحال میباشد.
کلمات کلیدی: تالاسمی ماژور، فلوسیتومتری، الایزا
تاریخ دریافت: 16/4/97
تاریخ پذیرش: 17/6/97
1- کارشناس ارشد خونشناسی آزمایشگاهی و بانک خون ـ دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان و مربی دانشکده علوم پزشکی ایرانشهر ـ ایرانشهر ـ ایران
2- کارشناس ارشد خونشناسی آزمایشگاهی و بانک خون ـ دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان ـ کرمان ـ ایران
3- PhD خونشناسی آزمایشگاهی و بانک خون ـ استادیار دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان ـ کرمان ـ ایران
4- مؤلف مسئول: PhD خونشناسی آزمایشگاهی و بانک خون ـ استاد مرکز تحقیقات پزشکی مولکولی پژوهشکده علوم پایه، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان ـ بلوار امام علـی(ع) ـ رفسنجان ـ ایران ـ کدپستی: 7717933777
مقدمه
تالاسمی ماژور یکی از بیماریهای ژنتیکی اتوزومال مغلوب شایع در جهان به خصوص در مدیترانه است که ناشی از موتاسیون در ژن زنجیره بتای هموگلوبین در کروموزوم 11 میباشد. بیماران از آنمیهمولیتیک شدید در اولین سال زندگی رنج میبرند که با افزایش سن با نقایص ارگانهای بدن همراه میگردد. درمان اساسی این بیماران برای ادامه حیات، تزریق خون مداوم و برنامهریزی شده است(1). ناهنجاریهای ایمنی، چهارمین عامل مرگ و میر در بیماران بتا تالاسمی ماژور بعد از نارساییهای قلبی، عوارض عفونی و بیماریهای کبدی است. به طوری که گلبولهای قرمز متراکم مورد استفاده برای تزریق خون گاهی اوقات با لکوسیتها، رسوبهای پروتئینی پلاسما، سلولهای قطعه قطعه شده و سایر عوامل دیگر ناشناخته آلودهاند. کلیه این عوامل آنتیژنیک بوده و قادر به تحریک سیستم ایمنی سلولی و بروز طیف وسیعی از ناهنجاریهای ایمنی میباشد. استعداد این بیماران از نظر ابتلا به بیماریهای عفونی، به اختلالات سیستم ایمنی نسبت داده شده که ناشی از التهاب سیستمیک و نقص ایمنی است(2).
التهاب و نقص ایمنی نقش مهمی در عوارض بتاتالاسمی ماژور دارد که در این راستا سیستم ایمنی نقش مهمی را در شرایط التهابی با انـواع سلولهـای مترشحــه سایتوکاینها و کموکاینها اجرا میکند. یک حالت التهاب مزمن در این بیماران با سطوح افزایش یافته سایتوکاینها و کموکاینها و سایر مارکرهای التهابی همراه است و همین طور تغییراتی در سلولهای ایمنی مانند مونوسیتها و عملکرد ماکروفاژها، کموتاکسی نوتروفیلها، ایمنی هومورال و ایمنی سلولی در این بیماری گزارش شده است. کلیه عوارض فوق موجب تغییر سطوح کموکاینها و سایتوکاینها توسط بافتها و منابع سلولی میشود که به همراه عفونتها نقش مهمی در پاتوژنز این بیماری دارند(3). کموکاینها پروتئینهای سبک وزن با نقشهای گوناگونی در فعالیتهای فیزیولوژیک و پاتولوژیک در بیماریهای عفونی، بیماریهای التهابی، رشد تومور و تکثیر سلولهای بنیادی ایفا میکنند. برخی کموکاینها هموستاتیک بوده و به طور دائم بیان میشوند. برخی نقش التهابی داشته، و برخی هم هر دو نقش را ایفا میکنند. کموکاینهای هموستاتیک، لنفوسیتها را از محل التهاب به سمت اندامهای التهابی ثانویه هدایت میکنند و نقش مهمی در عملکرد سلولهای ارائه کننده آنتیژن دارند. این نوع کموکاینها بیشتر در حفظ و تکامل بافت نقش دارند. کموکاینهای التهابی مانند CCL5، CCL2، CCL4 و... باعث فراخوانی لوکوسیتهای خاصی به مناطق التهاب میشوند و در آغاز پاسخ ایمنی و مراحل آنژیوژنز و آنژیواستاتیک اولیه و ترمیم زخم نیز نقش دارند(4). با توجه به شرایط التهابی در بیماران تالاسمی ماژور که به آن اشاره شد، در مطالعه حاضر به بررسی سطح کموکاین التهابی CCL-5 و گیرنده اختصاصی آن یعنی CCR-5 در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور پرداختهایم.
مواد و روشها
این مطالعه مورد- شاهدی، مقطعی بر روی ۴۵ بیمار مبتلا به بتا تالاسمی ماژور مراجعهکننده به مرکز درمانی بیماریهای خاص کرمان با میانگین سنی 6/5 ±۲۱ سال و ۴۵ فرد کنترل از افراد مراجعهکننده به سازمان انتقال خون کرمان که از نظر سن و جنس، همسانسازی شده در سال 1397 انجام شد. پس از کسب رضایت آگاهانه اعم از بیماران و افراد کنترل، خون وریدی در دو لوله حاوی EDTA و بدون ضد انعقاد برای انجام آزمایشهای فلوسیتومتری و الایزا جمعآوری شد.
تعیین میزان بروز CCR-5 به روش فلوسیتومتری:
جهت انجام فلوسیتومتری با استفاده از آنتیبادی مونوکلونال شرکت UK&Europe ، ۵۰ میکرولیتر از نمونه خون ضد انعقاد با ۵ میکرولیتر از آنتیبادی ضد CCR-5 کونژوگه شده با فیکواریترین مخلوط و به مدت نیم ساعت در دمای یخچال نگهداری شد و پس از آن با ۱۰۰ میکرولیتر محلول لیز شماره A ترکیب و به مدت ۱۰ دقیقه در دمای اتاق و در تاریکی انکوبه شد. پس از آن با ۱۰۰۰ میکرولیتر از محلول لیز شماره B ترکیب و به مدت ۲۰ دقیقه در دمای اتاق و در تاریکی انکوبه شد. پس از آن نمونه به دستگاه فلوسیتومتری داده شد و بیان CCR5 در۱۰۰۰۰ سلول از جمعیت کل گلبولهای سفید خوانش شد. هم زمان از ایزوتایپ کنترل جهت حذف اتصالات غیر اختصاصی نیز استفاده شد و دادههای حاصل با نرمافزار فلومکس تحلیل گردیدند.
تعیین سطح سرمی CCL-5 به روش ELISA :
جهت تعیین سطح سرمی CCL-5 به روش الایزا با استفاده از دستورالعمل کیتUK & Europe | R&D Systems Europe ، نمونهها و استاندارد رقیق شدند. 100 لاندا به چاهکها ریخته شد و مراحل انکوباسیون، شستشو و اضافه کردن 200 لاندا کونژوگه، 200 لاندا کروموژن و 50 لاندا محلول stop طبق بروشور کیت انجام گردید. در نهایت توسط دستگاه الایزا ریدر در طول موج nm450 خوانده شدند. نتایج حاصل مورد تجزیه تحلیل آماری توسط نرمافزار SPSS ورژن ۲۲ قرار گرفت. در صورت 05/0 p< ، اختلاف بین گروههای مورد مقایسه معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها
میزان سطح سرمی CCL-5 به روش الایزا:
نتیجه آزمایش الایزا به این صورت بود که میانگین سطح سرمی CCL-5 در بیماران، 38/764 ± 74/1255 پیکوگرم بر میلیلیتر و در افراد گروه کنترل 8/98 ± 6/267 پیکوگرم در میلیلیتر بود. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﺎﺻﻞ از اﻳﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻧﺸﺎن داد که ﺳﻄﺢ ﺳﺮﻣﻲ CCL-5 در ﮔﺮوه بیماران افزایش معناداری داشت(05/0 p<). نتایج ما هم چنین بیانگر این نکته بود که میزان سطح CCL-5 در افراد دارای طحال نسبت به افراد فاقد طحال افزایش داشت که معنادار نبود(جدول 1).
میزان بروز کموکاین رسپتور CCR-5 به روش فلوسیتومتری:
در این مطالعه نشان داده شد که میانگین بیان کموکاین رسپتور CCR-5 در گروه بیماران 53/0 ± 05/1 درصد و در گروه کنترل 23/0 ± 56/0 درصد بود که در گروه بیمار افزایش معناداری داشت(05/0 p<). نتایج نشان داد در بیماران دارای طحال میزان بروز CCR-5 افزایش معناداری را نسبت به افراد فاقد طحال نشان میدهد (نمودار1). هم چنین نتایج نشان داد که جنسیت، سن و گروه سنی در بیماران تالاسمی ماژور بیتاثیر است.
جدول 1: میانگین میزان سطح سرمی CCL-5 در افراد گروه کنترل و تالاسمی ماژور
گروه |
Mean (pg/mL) ± SD |
p-value |
|
کنترل |
36/89 ± 74/168 |
05/0 p< |
تالاسمی ماژور |
26/584 ± 84/1093 |
فاقد طحال |
17/103 ± 3667/208 |
05/0 p< |
دارای طحال |
11/201 ± 6333/277 |
|
|
|
|
|

نمودار 1: میزان بروز کموکاین رسپتور CCR-5 در افراد گروه کنترل و تالاسمی ماژور، با توجه به وضعیت طحال افراد تالاسمی ماژور
* اختلاف معناداری با گروه کنترل(05/0 p<)
بحث
در مطالعه حاضر محققین با به کارگیری روشهای الایزا و فلوسیتومتری، به بررسی محور کموکاین-رسپتور CCL5/CCR5 پرداختهاند. نتایج این مطالعه نشان داد که بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور افزایش معناداری در CCL5 و CCR5 را نشان میدهند. به طوری که میانگین سطح سرمی CCL-5 در بیماران 38/764 ± 1255/74 پیکوگرم بر میلیلیتر و در افراد گروه کنترل 8/98 ± 267/6 پیکوگرم بر میلیلیتر و میانگین بیان کموکاین رسپتور CCR-5 در گروه بیماران 53/0 ± 05/1 درصد و در گروه کنترل 23/0 ± 56/0 درصد بود. این افزایش میتواند ناشی از تحریک ایمنی مزمن توسط انتقال خون مکرر، اضافه بار آهن، طحالبرداری و نقص ایمنی باشد. تزریق خون مکرر با همولیز اتوایمیون و به دنبال آن تغییرات عملکرد مونوسیتها و ماکروفاژها همراه میباشد. در مطالعهای که توسط فاستو و همکارانش انجام گرفت، به بررسی کموکاین CXCL-8 در بیماران تالاسمی پرداختند و افزایش این کموکاین را در بیماران مشاهده نمودند که اذعان کردند یک عامل داخلی برای این افزایش وجود دارد و فعال بودن ماکروفاژها وابسته به همولیز مزمن را یک عامل اصلی برای افزایش این کموکاین معرفی کردند. بالا رفتن CXCL-8 منجر به افزایش غلظت سرمی TNF-α میشود و افزایش TNF-α باعث تحریک ماکروفاژها و نهایتاً منجر به افزایش سطح کموکاینها، تشدید پدیده کموتاکسی و آسیب به بافتهای ملتهب در بتا تالاسمی ماژور میگردد(5). چندین مکانیسم در افزایش فاگوسیتوز گلبولهای قرمز وجود دارد. فرضیهای بیان میدارد که سطح اسید سیالیک غشاء گلبولهای قرمز کاهش یافته و این منجر به شناسایی آنها توسط فاگوسیتها و نهایتاً فاگوسیتوز آنها میگردد. ماکروفاژها ایمونوگلوبینهای چسبیده بر سطح گلبولهای قرمز و همچنین عوامل کمپلمان را در جهت برداشت سلولهای آسیب دیده شناسایی میکنند(6). سطوح بالای کموکاینها میتواند، به نوبه خود، عملکرد فاگوسیتیک و کموتاکتیک ماکروفاژها و نوتروفیلها را افزایش دهد. آهن دریافتی از واحد خون تزریقی و به میزان کمتری از افزایش جذب آهن در بدن به علت اریتروپوئز ناکارآمد در چندین ارگان تجمع یافته و سبب آسیب بافتی، به خصوص در کبد، قلب و غدد درونریز میشود.
در مطالعه والکر و همکارانش که به تاثیر افزایش بار آهن روی سیستم ایمنی در افراد با بتا تالاسمی ماژور پرداختند، نشان دادند که آهن روی تنظیم بیان مارکرها در سطح لنفوسیتها و روی گستره و تمایز آنها اثرگذار است و چون لنفوسیتها توان محدودی برای تجزیه آهن دارند، این افزایش بار آهن منجر به اختلالات وسیعی در سیستم ایمنی و کموتاکسی سلولهای ایمنی میشود(7). در مطالعهای که دیمیتریئو و همکارانش در سال 2005 در یونان انجام دادند، به بررسی کموکاین CCL18 در بیماران تالاسمی ماژور در ارتباط با بیماری گوچر، از آن جهت که این بیماری مشابهت با بیماری تالاسمی دارد، پرداختند و دریافتند که این کموکاین همانند بیماری گوچر، باعث افزایش سطوح CCL18 میشود. هم چنین اذعان داشتند که سطوح این کموکاین با سطوح فریتین ارتباطی مستقیم و با داروهای آهنزدا ارتباطی معکوس دارد که این میتواند در پایش اضافه بار آهن و طراحی درمان موفق مناسب باشد(8). در مطالعهای که توسط مرجان قره گوزلو و همکاران در شیراز انجام گرفت، به بررسی اختلالات ایمونولوژیکی در افراد با بتاتالاسمی ماژور در ایران با در نظر گرفتن مسائلی همچون برداشت طحال و افزایش بار آهن پرداختند که نتایج حاصل از آن گویای افزایش تعداد لنفوسیتها و سلولهای T فعال نسبت به گروه کنترل بود. این شواهد نشاندهنده تحریک مزمن سیستم ایمنی در افراد با بتاتالاسمی ماژور میباشد(9). مطالعه حاضر افزایش محورCCL5/CCR5 را در بیماران دارای طحال نشان داد که با مطالعه قره گوزلو و چند مطالعه دیگر که افزایش گلبولهای سفید را در بیماران تالاسمی طحالبرداری شده نشان میدهند، همخوانی ندارد و میتواند به دلیل تعداد نمونه مورد بررسی باشد. پیشنهاد میشود مطالعههای بیشتر و با تعداد نمونه بیشتری انجام شود. بررسیهای محققین مطالعه حاضر نشان داد که تاکنون تحقیقی برروی محور کموکاین- رسپتور CCL5/CCR5 در بیماران تالاسمی در دنیا انجام نگرفته است و این تحقیق اولین گزارش جهانی است. اگر چه مطالعاتی بر روی سایر کموکاینها به ویژه کموکاینهای گروه CXC اعم از CXCL-12 ، CXCL-10 ، CXCL-9 و CXCL-1 توسط نجمالدین و همکاران انجام شده است. آنها افزایش این کموکاینها را در بیماران تالاسمی ماژور مشاهده کردند و اذعان داشتند که سطوح اینها وابسته به تزریق خون و عفونتهای ویروسی میباشد(1). حمید استاد ابراهیمی و همکارانش در مطالعه خود، افزایش سطوح آلفا کموکاینها را مشاهده نمودند که اشاره کردند، استفاده از داروی هیدروکسی اوره باعث القای سطوح سایتوکاین- کموکاینهای التهابی مانند IL6 ، IL1b ، IL1a ، CCL8 و CCL20 ، CCL5 ، CCL2 ، IL8 میشود(10). سطوح بالایی از کموکاین و گیرندهاش در بیماران مبتلا به تالاسمی مورد مطالعه ما یافت شد. اختلالات ایمونولوژیک در بیماران مبتلا به بتا تالاسمی ماژور گزارش شده است. مکانیسم این اختلالات به وضوح توضیح داده نشده است، اما این میتواند به اضافه بار آهن، انتقال خون مکرر، تحریک آلوژنیک و درمان با داروهای آهنزدا و داروهای دیگر مانند هیدروکسی اوره مرتبط باشد.
نتیجهگیری
نتایج تحقیق فوق افزایش میزان بروز کموکاین رسپتور CCR-5 و لیگاند آن CCL-5 را در بیماران تالاسمی ماژور
نسبت به افراد سالم نشان داد که این میزان بروز در بیماران تالاسمی دارای طحال نسبت به بیماران فاقد طحال افزایش داشت. با توجه به این که مطالعهای بر روی این شبکه کموکاینی تاکنون انجام نشده است، نیاز به تکرار این مطالعه و با نمونه بیشتر میباشد هم چنین جهت اظهار نظر دقیق نقش طحال توصیه میشود سطح این شبکه کموکاینی، قبل و بعد از طحالبرداری اندازهگیری شود.
تشکر و قدردانی
پژوهش حاضر با کمک مالی از دانشگاه علوم پزشکی کرمان صورت گرفت. بدینوسیله از تمام بیماران و افراد سالم که در این مطالعه شرکت کردهاند و هم چنین تمام کارکنان در مرکز درمانی بیماران خاص کرمان که در این مطالعه همکاری لازم را داشتند، تشکر میشود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
هماتولوژي انتشار: 1397/10/15