ارزیابی فرسودگی شغلی و عوامل مرتبط با آن در کارکنان مراکز انتقال خون استان سیستان و بلوچستان
نرگس میرشکار1
چکیده سابقه و هدف فرسودگیشغلیموجبکاهشکارآیی، ازدسترفتننیرویانسانیوایجادعوارضجسمانیو روانی میشود. با توجه به نقش کارکنان مراکز انتقال خون به علت داشتن داوطلبان اهدای خون، این مطالعه با هدف بررسی فرسودگی شغلی کارکنان این مراکز انجام شد. مواد و روشها در یک مطالعه مقطعی(توصیفی - تحلیلی)، 135 نفر از کارکنان انتقال خون استان سیستان و بلوچستان در سال 1396 به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد فرسودگی شغلی ماسلاچ بود. تعداد 108 پرسشنامه تکمیل و برگردانده شد. دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و تحلیلی شامل آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه به کمک نرمافزار 16 SPSS تحلیل گردیدند. یافتهها نتایج نشان داد میزان خستگی عاطفی در مردان(93/8 ± 41/7) کمتراز زنان(76/10 ± 35/13) است(002/0 p=). در خرده مقیاس خستگی عاطفی بین کارکنان رسمی(71/13 ± 86/14) و سایر روشهای استخدامی (83/7 ± 55/7) تفاوت معناداری مشاهده گردید(02/0=p). همچنین بین ابعاد فرسودگی شغلی و مشخصات جمعیت شناختی از قبیل سن، میزان تحصیلات، سابقه خدمت، بخش و شهرستان محل خدمت رابطه معنادار یافت نشد. نتیجه گیری نتایج نشان داد میتوان با قدردانی بیشتر از کارکنان زن و برگزاری مراسم ویژه بانوان، ایجاد ثبات کاری بیشتر و کمکهای نقدی و غیر نقدی جهت کارکنان به ویژه کارکنان سایر روشهای استخدامی و اختصاص بخشی از اعتبارات جهت افزایش سلامت جسمانی و روانی کارکنان، نسبت به کاهش فرسودگی شغلی اقدام نمود. کلمات کلیدی:انتقال خون، فرسودگی، اهداکنندگان خون
تاریخ دریافت: 9 /10/96 تاریخ پذیرش: 19/12/96
1- مؤلف مسؤول: کارشناس ارشد حسابداری ـ مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون و پایگاه منطقهای آموزشی انتقال خون استان سیستان و بلوچستان ـ زاهدان ـ ایران ـ کدپستی: 9813653415
مقدمه یکیازمفاهیمیکهدرسالهایاخیرتوجهروانشناسانرابهخودمعطوف داشتهنشانهها،عللوآثارفرسودگیشغلیاست. افزایشمطالباتوخواستههایمحیطیوکاهشتواناییهایفردبرایپاسخبهآنهاموجبتشدید فشارهایروانیو فرسودگیشغلیمیگردد(2، 1). به طورکلیفرسودگیشغلی رامیتواننوعیاختلالکهبهدلیلقرارگرفتنطولانیمدت شخصدرمعرض فشارروانیدرارتباطباکارومردمایجادمیشود،دانستکهبانشانگانفروپاشی هیجانی،جسمیوذهنی همراهخواهدبود.عزتنفسفردمبتلاپائیناستو احساسناسودمندیراتجربهمیکند. امروزه اینتصوروجود داردکهفرسودگیشغلی ممکناستدرهرشغلیایجادشود وشواهد بیانگرآناستکهاینسندرم برای همه افرادیکهدرانواعمشاغلفعالیتمیکنند،میتواندتهدیدبزرگی بهشمارآید. فرسودگیشغلیمیتوانداختلالهاییهم چونخستگی،بیخوابی،مشکلاتخانوادگی،غیبتازکاروعدمرضایت شغلیرابههمراهداشتهباشد.فرسودگی شغلی،یکسندرمجسمانیوروانی استکهمنجربهرفتارونگرشمنفینسبتبهخود،کارومراجعینمیشود(3). بنابراینتوجهمدیریت سازمانهابهموضوعفرسودگیشغلی سببارتقایسلامتروانی،بهبودروابطبینفردی،افزایشکیفیت ارایهخدماتو کاهشهزینههایناشیاز غیبت، بازنشستگیپیشازموعدوترکشغلمیشود. مفهوم فرسودگی شغلی در سال 1974 برای اولین بار توسط هربرت فرویدونبرگر روانشناس آلمانیالاصل معرفی شد. فرویدونبرگر فرسودگی شغلی را حالتی از خستگی و ناکامی میداند که به علت از خود گذشتگی فرد در روش کاری، زندگی و یا ارتباطی که منجر به وصول نتیجه دلخواه نمیشود، به وجود میآید(4). فاربر معتقد است، فرسودگیشغلی،حالتیاز خستگیجسمی،عاطفیوروحیاستکه درنتیجه مواجهه مستقیمودراز مدتبامردمدر شرایطیکهازلحاظعاطفیطاقت فرساست ایجادمیشود(5). دیک اظهار میداردفرسودگیشغلیعبارتاستاز خستگیشدیدو احساسمورد سوء استفادهقرار گرفتنشخص، که ایننوعخستگیبااستراحتواستفادهاز مرخصی نیزبرطرفنمیشود. اوهمچنین معتقد است فرسودگی شغلیحالتیاستکهفرد ازنظرشخصیتیخود راکمتراز دیگرانتصورکردهو احساسمیکندکهکارو عملش موردتوجهقرارنمیگیرد. مسلشم و جکسون درسال 1982تعریفیجامعاز فرسودگیشغلی ارایه نمودند؛ این دوپژوهشگر فرسودگیشغلیراسندرمیروانشناختی میدانندکهترکیبیازسهمؤلفه تحلیلعاطفی، مسخ شخصیت و کاهشموفقیتفردیاستکهدرمیان افرادی که بامردمکارمیکنند بهمیزانهایمتفاوتاتفاق میافتد(6). بنابراین توجهبهبهداشتروانی خصوصاً در سازمانهای بهداشتی و خدماتی نظیر مراکز انتقال خون که به وسیله پزشکان و کارشناسان درمانی به طور غیر مستقیم خدمات حیاتی را به بیماران ارایه میدهند، اهمیت خاصی دارد. مراکز انتقال خون به دلیل داشتن اهداکنندگان داوطلب جهت اهدای خون و از آن جایی که فعالیتهای کارکنان این مراکز به طور مستقیم بر کیفیت دریافت خدمات بیماران تاثیر میگذارد، نیازمند داشتن کارکنان با روحیه، بانشاط و قوی است که خود مستلزم توجه مدیران سازمان بهپیشگیریاز افزایش فرسودگیشغلی و ایجاد شرایط مناسب جهت بالابردن رضایت شغلی کارکنان میباشد. بدون شکمسئولیتاصلیمدیرانمنحصربه افزایشبهرهوریوتوجهبهمنابع مادیسازماننیستو مدیریت اثربخشبدوندر نظرگرفتنعواملانسانیوتوجه به نیازهایروانیکارکنانامکانپذیرنیست. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی فرسودگی شغلیکارکنان مراکز انتقال خون استان سیستان و بلوچستان انجام گردید. مواد و روشها این مطالعه از نوع مقطعی (توصیفی- تحلیلی) بود. جامعه آماری را کارکنان مراکز انتقال خون استان سیستان و بلوچستان در سال 1396 تشکیل دادهاند که به دلیل کوچک بودن جامعه پژوهش، اقدام به نمونهگیری نشد و کل جامعه پژوهش به روش سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد فرسودگی شغلی(MBI = Maslach burnout inventory) با آلفای کرونباخ معادل 70/0 استفاده شد(6). این پرسشنامه از دو بخش تشکیل شده است؛ بخش اول شامل اطلاعات دموگرافیکی(جنس، سن، میزان تحصیلات، سابقه خدمت، شهرستان محل خدمت، نوع استخدام و بخش محل خدمت) و بخش دوم شامل 22 سؤال میباشد که فرسودگی شغلی کارکنان را در سه بعد خستگی عاطفی(9 سؤال)، مسخ شخصیت(5 سؤال)، کاهش عملکرد فردی(8 سؤال) و در دامنه شش پیوستاری و با نمرهگذاری 0 تا 6 میسنجد. مقیاس خستگی هیجانی، خسته شدن از کار و فعالیت زیاد هیجانی را ارزیابی میکند. مقیاس مسخ شخصیت، درجه بیاحساس بودن و احساس فقدان شخصیت و مقیاس عملکرد شخصی، احساس کفایت و موفقیتهای کاری یک فرد را ارزیابی مینماید. تفسیر نمرات به دست آمده به شرح ذیل میباشد: الف) در خرده مقیاس خستگی عاطفی، نمره بالاتر از 30 میزان «خستگی عاطفی زیاد»، نمره بین 29-18 معرف میزان «خستگی عاطفی متوسط» و نمره کمتر از 17 معرف میزان «خستگی عاطفی کم»، میباشد. ب) در خرده مقیاس مسخ شخصیت، نمره بالاتر از 12 معرف میزان «مسخ شخصیت زیاد»، نمره بین 11-6 معرف میزان «مسخ شخصیت متوسط» و نمره کمتر از 6 معرف میزان «مسخ شخصیت کم» میباشد. ج) در خرده مقیاس عملکرد فردی، نمره بالاتر از 40 معرف میزان «عملکرد فردی زیاد»، نمره بین 39-34 معرف میزان «عملکرد فردی متوسط»، و نمره کمتر از 33 معرف میزان «عملکرد فردی کم» میباشد. لازم به ذکر است که نمرات این سه خرده مقیاس قابل جمع نیستند چرا که در برخی خرده مقیاسها(مثل خستگی هیجانی)، بالا بودن نمرات نمایانگر فرسودگی شغلی است و در برخی از مقیاسها(مثل عملکرد شخصی)، پایین بودن نمرات بیانگر فرسودگی است. سپس پرسشنامههای این پژوهش در مراکز انتقال خون استان (زاهدان، زابل، ایرانشهر، چابهار، خاش و سراوان) توزیع شد. پرسشنامه فاقد نام و نام خانوادگی بود و جهت تکمیل آن به کارکنان اطمینان خاطر داده شد که اطلاعات آنها کاملاً محرمانه خواهد ماند و تنها برای پژوهش حاضر از آن استفاده خواهد شد. دادههای جمعآوری شده توسط نرم افزار 16SPSS و با استفاده از روشهای آماری از جمله: فراوانی، میانگین، انحراف معیار، آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. هم چنین p value کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
یافتهها از مجموع 135 پرسشنامه توزیع شده، 108 مورد توسط کارکنان تکمیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل پرسشنامهها نشان داد که 3/58% از کارکنان را آقایان و 7/41% را خانمها تشکیل میدادند. بیشتر کارکنان دارای سن 30 سال به بالا، مدرک لیسانس، سابقه خدمت کمتر از 20 سال و به صورت سایر روشهای استخدامی (شامل قراردادی، طرحی، امریه) بودند(جدول 1). یافتهها نشان داد بر اساس نتایج آزمون لوین در متغیر جنسیت، واریانس گروههای مستقل آقایان و خانمها در ابعاد مختلف فرسودگی شغلیبا هم برابر هستند. آزمون تی مستقل با پیش شرط برابری واریانسها نشان داد که در خرده مقیاس خستگی عاطفی، 002/0 p= میباشد. با توجه به این که حد بالا و پایین آزمون هردو منفی است، میانگین زنان از میانگین مردان بزرگتر است. بنابراین میزان خستگی عاطفی در زنان(76/10 ± 35/13) بالاتر از مردان(93/8 ± 41/7) است. نتایج آزمون لوین بر حسب سن، سابقه کار و شهرستان محل خدمت نیز نشان داد که واریانس گروههای مستقل این متغیرها، در ابعاد مختلف فرسودگی شغلیبا هم برابر هستند. آزمون تی مستقل با پیش شرط برابری واریانسها نشان داد که در خرده مقیاسهای خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و عملکرد فردی به ترتیب بر حسب سن(48/0، 89/0)، بر حسب سابقه کار(53/0، 65/0) و بر حسب شهرستان محل خدمت (12/0، 51/0) میباشد و از نظر آماری تفاوت معناداری در نمره این خرده مقیاسها وجود ندارد. هم چنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که در خـرده مقیاسهـای خستگـی عاطفی، مسخ شخصیت و عملکـرد فردی به ترتیب برحسب میزان تحصیلات(41/0 ،
جدول 1: مشخصات دموگرافیک و میانگین نمره فرسودگی شغلی کارکنان مراکز انتقال خون استان سیستان و بلوچستان در ابعاد مختلف
مشخصات فردی
تعداد
درصد
خستگی عاطفی
P
مسخ شخصیت
P
عملکرد فردی
P
Mean ± SD
Mean ± SD
Mean ± SD
جنسیت
مرد
63
3/58
93/8 ± 41/7
002/0
30/3 ± 95/5
46/0
15/6 ± 03/30
17/0
زن
45
7/41
76/10 ± 35/13
23/3 ± 42/6
68/6 ± 31/28
سن
کمتر از 30 سال
27
0/25
28/11 ± 11/8
29/0
58/3 ± 07/6
89/0
44/6 ± 07/30
48/0
30 سال به بالا
81
0/75
71/9 ± 48/10
18/3 ± 17/6
41/6 ± 06/29
میزان تحصیلات
فوق دیپلم و پایینتر
41
0/38
36/8 ± 90/7
15/0
21/3 ± 12/6
20/0
6/28 ± 29/30
41/0
لیسانس
49
4/45
96/9 ± 26/10
12/3 ± 73/5
40/6 ± 95/28
فوق لیسانس و بالاتر
18
7/16
33/13 ± 38/13
66/3 ± 33/7
73/6 ± 05/28
سابقه خدمت
کمتر از 20 سال
89
4/82
12/10 ± 65/9
60/0
31/3 ± 21/6
65/0
58/6 ± 49/29
53/0
20 سال به بالا
19
6/17
37/10 ± 00/11
11/3 ± 84/5
61/5 ± 47/28
نوع استخدام
رسمی
15
9/13
71/13 ± 00/11
01/0
37/10 ± 00/11
04/0
58/6 ± 66/28
86/0
پیمانی
30
8/27
71/13 ± 86/14
47/3± 16/7
63/5 ± 10/29
سایر روشهای استخدامی
63
3/58
22/11 ± 30/12
95/2 ± 49/5
78/6 ± 57/29
بخش محل خدمت
اهداکنندگان و معاینه
28
7/41
11/10 ± 11/11
61/0
05/3 ± 28/6
42/0
84/6 ± 04/29
85/0
آزمایشگاهها
35
9/25
06/11 ± 71/8
67/2 ± 46/5
75/6 ± 89/29
پشتیبانی
68
4/32
49/9 ± 40/9
91/3 ± 51/6
67/5 ± 04/30
شهرستان محل خدمت
زاهدان
68
0/63
87/10 ± 27/10
60/0
41/3 ± 20/6
81/0
26/6 ± 04/30
12/0
پایگاههای اقماری
40
0/37
80/8 ± 22/9
05/3 ± 05/6
54/6 ± 07/28
جمع
108
100
20/0) و بخش محل خدمت(85/0، 42/0) میباشد و از نظر آماری تفاوت معناداری در نمره این خرده مقیاسها وجود ندارد. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه بر حسب نوع استخدام نیز نشان داد که در نمره خرده مقیاس خستگی عاطفی و خرده مقیاس مسخ شخصیت از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد اما در خرده مقیاس عملکرد فردی از نظر آماری، تفاوت معناداری وجود ندارد(به ترتیب 04/0 p= و 01/0 p=). آزمون توکی نشان داد که این تفاوت در خرده مقیاس خستگی عاطفی در بین کارکنان رسمی(71/13 ± 86/14) و سایر روشهای استخدامی(83/7 ± 55/7) معنادار است به گونهای کـه بیـن کارکنـان رسمـی و سایر روشهای استخدامی تفاوت قابل توجه میباشد(02/0 =p).
بحث نتایج نشان داد که میزان فرسودگی شغلی در بین کارکنان مرد کمتر از کارکنان زن میباشد. هم چنین در بین کارکنان رسمی و سایر روشهای استخدامی تفاوت معناداری مشاهده گردید. بین ابعاد فرسودگی شغلی و مشخصات جمعیت شناختی از قبیل سن، میزان تحصیلات،سابقه خدمت،بخش و شهرستان محل خدمت رابطه معنادار دریافت نشد. بیشترین میزان فرسودگی شغلی برای مردان و زنان در خرده مقیاس خستگی عاطفی و با میانگین نمرههای 93/8 ± 41/7 و 76/10 ± 35/13 بود. بنابراین میزان خستگی عاطفی در کارکنان زن بیشتر از کارکنان مرد است که با نتایجمطالعهرفیعیوهمکاران(1391)که شدتخستگی عاطفیدردوجنساختلافمعنادارداشت، همسو است(7). خستگی عاطفی به صورت کاهش انرژی و احساس تخلیه توان روحی(خستگی مزمن، اختلالات خواب و علائم جسمی مختلف) میباشد(8). از لحاظ خرده مقیاسهای مسخ شخصیت و عملکرد فردی بین کارکنان زن و مرد تفاوتی وجود نداشت که با نتایج مطالعه خدابخش و همکاران(1389) که بین پرستاران زن و مرد در ابعاد مسخ شخصیت و عملکرد فردی تفاوت معناداری وجود نداشت، همسو است(9).مسخ شخصیت به معنای جدایی روانی فرد از شغل(واکنش منفی، عاری از احساس و توأم با بیاعتنایی مفرط نسبت به همکاران و مراجعین، احساس گناه، گوشهگیری و کاهش کار و فعالیت روزانه) و عملکرد فردی به معنای کاهش عملکرد شغلی (کاهش احساس شایستگی و موفقیت در حرفه، نارضایتی از کار، احساسات مبنی بر شکست و ناتوانی، از دست دادن قدرت تشخیص و درک و حس دائمی از اجحاف و استثمار) میباشد(8). در مطالعهحسینی نژاد و همکاران (1393)،شدتفرسودگی شغلی و ابعاد آن با جنس ارتباط معنادار نداشت که با نتایج مطالعه حاضر همسو نمیباشد. زنان در بعد خستگی عاطفی در مقایسه با مردان آسیبپذیرتر هستند زیرا به نظر میرسد فشارهای مربوط به محیط کار و به ویژه تضادهای بین کار و خانواده، زنان را بیشتر از مردان در معرض تنیدگی روانی قرار میدهد. هم چنین براساس یافتههای این مطالعه ابعاد مختلف فرسودگی شغلی در رابطه با متغیرهای سن و سابقه کار کارکنان رابطه معناداری نداشتند هر چند نمره خرده مقیاس خستگی عاطفی و عملکرد فردی در کارکنان با سن و سابقه بالاتر به صورت غیر معناداری بالاتر است که با نتایجحسینینژاد و همکاران(1393) که شدت فرسودگی شغلی و ابعاد آن با سن و سابقه کار ارتباط معنادار نداشت، همسو است(10). گر چه کارکنان مسنتر و با سابقه بالاتر با گذشت زمان و کسب تجارب، احساس امید و اعتماد به نفس بیشتر و احترام نزد سایر همکاران را دریافت میدارند و انتظار میرود عملکرد فردی بیشتری را کسب کنند، اما رابطه معکوس به وجود آمده میتواند ناشی از شرایط اقتصادی موجود، نداشتن امکانات رفاهی کافی، عدم کسب احترام لازم از سوی مدیران و همکاران و جایگزین نمودن افراد با سابقه کار پایینتر در پستهای سرپرستی و مدیریتی باشد. یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که ابعاد مختلف فرسودگی شغلی در رابطه با میزان تحصیلات کارکنان تفاوت معناداری ندارد هر چند مؤلفههای فرسودگی شغلی در کارکنان با تحصیلات بالاتر به طور غیر معناداری بیشتر از سایر کارکنان بود. به نظر میرسد که میزان تحصیلات در بالاتر بردن وجهه افراد نقش به سزایی دارد و با افزایش مدرک تحصیلی عملکرد فردی در افراد افزایش مییابد. این یافتهها با نتایج پژوهش امیری و همکاران(1390) که متغیر مدرک تحصیلی بر فرسودگی شغلی کارکنان تاثیرگذار است، مغایرت دارد(11). یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که ابعاد مختلف فرسودگی شغلی در رابطه با نوع استخدام تفاوت معناداری دارد و در خرده مقیاس خستگی عاطفی با میانگین نمره 71/13 ± 86/14 برای پرسنل رسمی نسبت به نیروهای سایر روشهای استخدامی به صورت معنادار بالاتر است. به نظر میرسد کارکنان رسمی به دلیل سوابق کاری بالا، کمبود نیرو و فشار کاری زیاد، عدم دریافت احترام لازم از سوی مدیران و همکاران به مرور زمان دچار خستگی عاطفی بیشتر شدهاند کما این که به خاطر سرمایهگذاری انجام شده، از دست رفتن سوابق کاری، هزینههای ناشی از ترک خدمت یا فقدان فرصتهای شغلی دیگر یا اولویتها و نیازهای شخصی، تصمیم به ماندن در سازمان میگیرند. این یافتهها با نتایج پژوهش قاری علویجه و همکاران(2012) که در آن بین ابعاد فرسودگی شغلی و نوع استخدام رابطه معناداری یافت نشده است، مغایرت دارد(12). یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که ابعاد مختلف فرسودگی شغلی در کارکنان بخشهای مختلف سازمان و شهرستانهای مختلف استان تفاوت معناداری ندارد. به نظر میرسد با وجود شرایط آب و هوایی نامناسب منطقه و کمبود شدید امکانات، تعداد نیروی انسانی کم، وجود شیفتهای متعدد کاری، کارکنان این استان با تعهد کاری بالا و علاقه شدید در مراکز انتقال خون مشغول به کار می باشند. این یافته ها با نتایج پژوهش حیدری و همکاران(1393) که در آن میزان فرسودگی شغلی بهورزان در شهرهای مختلف استان متفاوت بود، مغایرت دارد(13).
نتیجهگیری در مجموع با توجه به این که میزان فرسودگی شغلی در زنان شاغل بیشتر از مردان بود، پیشنهاد میگردد با اجرایبرنامههایویژهو توجه خاصبهکارمندانزنازجملهانتخابیاتعیینفردیبه عنوانمشاورمدیرعاملدرامورزنان،راهاندازیاتاقفکر ویژه بانوانو تقدیر،تشکروقدردانیازکارمندانزنبا اهدایهدیهوبرگزاریمراسمجشنوشادی درروزهای خاصبه ویژهولادت حضرتفاطمه(س) نسبت به کاهش میزان این فرسودگی اقدام نمود. در رابطه با فرسودگی شغلی کارکنانی که به صورت سایر روشهای استخدامی مشغول به کار میباشند نیز میتوان با کمکومساعدتاز طریقارایهتسهیلاتووام، کمکهای غیرنقدی و افزایش ثبات کاری نسبت به کاهش میزان این فرسودگی اقدام کرد. هم چنین پیشنهاد میشود با اقدامدرجهت افزایش آزادیعملوتفویضاختیاربرایافرادباتحصیلاتبالاو سوابق بیشترباهدفافزایشاعتمادبه نفس واحساسمفید بودن، انجاممعایناتدورهای(حداقلسالییکبار)در مشاغلیکهاحتمالبروزفرسودگیدر آنهابیشتراست؛ معرفی مشاوران امینیکهدر حلمشکلاتفردیو خانوادگیافرادمحلرجوعباشند؛ اختصاصدرصدیاز هزینههایبهداشتو درمانبه فعالیتهایورزشی، آموزشحرکاتورزشیدرجهتکاهشفرسودگیجسمیوکاهشآثارمنفیکار بااستفادهاز بروشور، تراکت،کتابچههایآموزشی،فیلمو ...نسبت به کاهش فرسودگی شغلی در کارکنان سازمان انتقال خون استان سیستان و بلوچستان اقدام کرد. هر مطالعه برای رسیدن به نتایج بهتر، با یک سری محدودیت روبرو میشود که تا حدی روند پیشرفت کار را با مشکل مواجه میسازد. این مطالعه نیز خالی از محدودیتها نبوده است، ازجمله میتوان به حجم کاری زیاد کارکنان و فقدان زمان کافی برای پر کردن پرسشنامهها اشاره کرد که سعی شد تا حد امکان در زمان استراحت کارکنان پرسشنامهها توزیع شود تا فرصت کافی برای پاسخگویی وجود داشته باشد.
تشکر و قدردانی از کلیه مسئولین و کارکنان محترم مراکز انتقال خون استان سیستان و بلوچستان در خصوص همکاری و مساعدت در انجام این پژوهش کمال تشکر را دارم و با تشکر ویژه از خانم دکتر سهیلا خسروی مدیر کل محترم سازمان انتقال خون استان سیستان و بلوچستان و آقای دکتر بخشانی معاون تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی زاهدان که اینجانب را در انجام پژوهش یاری نمودهاند.
Mirshekar N. Evaluation of burnout and its related factors in the staff of Sistan and Baluchistan blood centers. Sci J Iran Blood Transfus Organ 2018; 15 (2) :105-112 URL: http://bloodjournal.ir/article-1-1168-fa.html
میرشکار نرگس. ارزیابی فرسودگی شغلی و عوامل مرتبط با آن در کارکنان مراکز انتقال خون استان سیستان و بلوچستان. فصلنامه پژوهشی خون. 1397; 15 (2) :105-112