Sci J Iran Blood Transfus Organ 2023;20 (3): 225-235
Orginal Article
The effectiveness of aerobic exercise on CD34+ stem cells and the amount of platelet production and the duration of hospitalization, in patients who are candidates for autologous hematopoietic stem cell transplantation Kamyabnia M.1, Ghazalian F.1, Hajifathali A.2, Soheili Sh.3, Gholami M.1 1Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran 2Shahid Beheshti University of Medical Sciences, Tehran, Iran 3Shahr-e-Qods Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran Abstract Background and Objectives Exercise may play a role in regulating hematopoietic function as an activator and stimulator of hematopoietic stem cells. The purpose of this study was to investigate the effect of one week of regular aerobic exercise on the mobilization of CD34+ stem cells and the amount of new platelet production and the duration of hospitalization in leukemia patients.
Materials and Methods In this clinical trial study, 39 patients with an average age of 46.93 ± 14.76 including 22 men (56%) and 17 women (44%) who were candidates for stem cell transplantation were randomly divided into two experimental (18 patients) and control groups (21 patients). Both groups received G-CSF. Patients in the experimental group did one week of treadmill training, but the control group did not receive any intervention. Blood samples were taken from patients immediately after training, during hospitalization and at discharge. In order to analyze the data, t-tests and SPSS 22 were used .
Results CD34+ cells increased after training in two groups (p< 0.0001), but there was no significant difference between the two groups. The average amounts of platelets at the time of discharge in the experimental and control groups were 88687 ± 75077 and 42714.29 ± 32023 per microliter of blood, respectively, and it showed a significant difference between the two groups (p= 0.01).
Conclusions Combination of G-CSF treatment and one week aerobic exercise have a positive effect on the amount of blood platelets in patients undergoing autologous peripheral blood stem cell transplantation.
Correspondence: Ghazalian F., PhD of Exercise Physiology. Associate Professor of Department of Exercise physiology, Science and Research Branch, Islamic Azad University. P.O.Box: 14515-775, Tehran, Iran. Tel: (+9821) 44868488; Fax: (+9821) 44865154-8 E-mail: Phdghazalian@gmail.com
اثربخشی تمرین هوازی بر سلولهای بنیادی CD34+ و میزان تولید پلاکت و مدت زمان بستری، در بیماران کاندید پیوند سلولهای بنیادی خونساز اتولوگ معصومه کامیابنیا1، فرشاد غزالیان2، عباس حاجی فتحعلی3، شهرام سهیلی4، ماندانا غلامی5 چکیده سابقه و هدف فعالیت ورزشی ممکن است در تنظیم عملکرد خونسازی به عنوان فعالکننده و محرک سلولهای بنیادی خونساز نقش داشته باشد. هدف از این مطالعه، بررسی اثر یک هفته انجام تمرینات هوازی منظم برسلولهای بنیادی CD34+ و میزان تولید پلاکتهای جدید و مدت زمان بستری در بیماران مبتلا به سرطان خون بود. مواد و روشها در این کارآزمایی بالینی، 39 بیمار کاندیدای پیوند اتولوگ سلولهای بنیادی با میانگین سنی 76/14 ± 93/46 سال و تعداد 22 مرد (56%) و 17 زن (44%) انتخاب شدند و به روش تصادفی به دو گروه تجربی (18 نفر) و کنترل (21 نفر) تقسیم شدند. هر دو گروه G-CSF دریافت کردند. بیماران گروه تجربی، یک هفته تمرین تردمیل با شدت بین 40 تا 60 درصد ضربان قلب ذخیره انجام دادند اما گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند. نمونه خون بلافاصله پس از تمرین، در زمان بستری و ترخیص، گرفته شد و با آزمون t و 22 SPSS تحلیل گردید. یافتهها تعداد سلولهای CD34+ بعد از تمرین در هر دو گروه افزایش یافت (0001/0 p<) ولی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. میانگین میزان پلاکت در زمان ترخیص در گروه تجربی و کنترل به ترتیب 75077 ± 88687 و 32023 ± 29/42714 در هر میکرولیتر خون بود و بین دو گروه تفاوت معناداری را نشان داد (01/0p= ). در میانگین مدت زمان بستری بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری ترکیب درمان G-CSFو یک هفته تمرین هوازی، اثر مثبتی بر میزان پلاکت خون بیمارانی دارد که تحت پیوند اتولوگ سلولهای بنیادی خون محیطی قرار میگیرند. کلمات کلیدی: سلولهای بنیادی، تمرین هوازی، سلولهای بنیادی خونساز، پلاکتها، پیوند تاریخ دریافت: 20/01/1402 تاریخ پذیرش : 18/05/1402
1- دانشجوی دکترای تخصصی گروه فیزیولوژی ورزش، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران 2- مؤلف مسئول: PhD فیزیولوژی ورزشی، دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران، صندوق پستی: 775/14515 3- فوق تخصص خون و سرطان، استاد گروه هماتولوژی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، تهران، ایران 4- PhD فیزیولوژی ورزشی، استادیار گروه فیزیولوژی ورزشی، واحد شهر قدس، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران 5- PhD فیزیولوژی ورزشی، دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
مقدمه طبق آمار سازمان جهانی بهداشت (WHO) در سال 2020، حدود 3/19 میلیون نفر ابتلای جدید و 10 میلیون مرگ ناشی از سرطان در سراسر جهان ثبت شده است (1). پیشبینی میشود تا سال 2040، تعداد موارد جدید سرطان به 5/29 میلیون نفر و تعداد مرگ و میرهای مرتبط با سرطان به 4/16 میلیون نفر افزایش یابد (2)، این پیشبینی نشان میدهد که تعداد ابتلا، 52 درصد و مرگ و میر، 64 درصد، از سال 2020 بیشتر خواهد بود. نئوپلاسمهای هماتولوژیک شامل گروه وسیعی از تغییراتی میشوند که بر عملکرد مغز استخوان و اندامهای لنفاوی تأثیر میگذارند و تولید و عملکرد سلولهای خونساز را به خطر میاندازند (3). پیوند سلولهای خونساز (HSCT : Hematopoietic Stem Cell Transplantation) برای درمان بیماران مبتلا به انواع بدخیمیها و اختلالات خونی به دو صورت انجام میشود: پیوند اتولوگ برگرفته از سلولهای سالم خود بیمار و پیوند آلوژنیک که برگرفته از سلولهای خون اهدایی است (4). اگر چه شیمی درمانی ریشهکن کننده (regimen mieloablative) و به دنبال آن پیوند سلولهای بنیادی خونساز، استراتژی درمانی موفقیتآمیزی برای انواع بدخیمیهای خونی هستند اما همین عمل، مگاکاریوسیتها را که سازنده پلاکتاند، کاهش میدهد و ممکن است در بیماران، عوارضی مانند ترومبوسیتوپنی (Thrombocytopenia) و خونریزی در پی داشته باشد (5). ترومبوسیتوپنی طولانی مدت ناشی از شیمی درمانی و بهبودی آهسته پلاکتها پس از پیوند، به عنوان مشکل بالینی مهم در بیماران تحت پیوند سلولهای بنیادی خون محیطی گزارش شده است (6). تعداد سلولهای بنیادی خون محیطی با استفاده از میزان سلول CD34 تخمین زده میشود (7). استراحت در بستر برای جلوگیری از خونریزی مهم است اما همین استراحت چند هفتهای در بستر، ممکن است باعث کاهش قابل توجه عملکرد در بیماران مبتلا به سـرطان شــود. در این راستـا، تـأثیـر مثبــت ورزش بــر سیستمهـای مختلف بدن و بهبود انواع بیماریها تائید شده است (8). بسیاری از پژوهشها نشان دادهاند سیستمهای مراقبتی حمایتی مانند ورزش فعال و توانبخشی، در علم پزشکی نتیجهبخش بودهاند (9). به تازگی کشف شده است که عضله اسکلتی، اندام تولید کننده و رهاکننده سایتوکینها است. انقباض عضلات اسکلتی در هنگام ورزش، منبع غنی از فاکتورهای رشد است که میتواند وارد گردش خون شود. عضلات اسکلتی، ظرفیت تولید و بیان سایتوکینها و فاکتورهای رشد مرتبط با خونسازی (مانند IL-6 ، IL-8 ، IL15) را دارا هستند (10). فاکتور تحریککننده کلونی گرانولوسیت (G-CSF) از طریق افزایش سطح سلولهای پیشساز میلوئیدی خون، نقش مهمی در خونسازی و ایجاد آبشار تولید سلولهای خونی بالغ دارد (11). با ورزش، غلظت سایتوکینها از جمله اینترلوکینها، اینترفرونها و فاکتور تحریککننده کلونی گرانولوسیت (G-CSF) افزایش مییابند که برای کمک به بدن در مبارزه با سرطان مفید میباشند (12). تمرینات ورزشی استقامتی در بازسازی نیچ (nich) محیط میکروسکوپی در پیرامون عروق خونی مغز استخوان قبل از پیوند مؤثر است و خونسازی را بهبود میبخشد. ورزش هم چنین وسیلهای قوی برای بسیج سلولهای خونساز به گردش خون است (13). این نوع فعالیتها یکی از عوامل مهم در افزایش سرعت زمان گرفتن پیوند پلاکت شناخته میشود، و کم تحرکی قبل از شیمی درمانی میتواند یکی از عوامل خطر در تأخیر بهبود پلاکت باشد (14). لذا هدف از این مطالعه، بررسی اثر یک هفته تمرینات هوازی منظم همراه با تزریق G-CSF بر آزادسازی سلولهای خونساز CD34+ به خون و تولید پلاکتهای جدید از طریق مهاجرت سلولهای بنیادی از خون به مغز استخوان و مدت زمان بستری بیماران، بعد از پیوند سلولهای بنیادی خونساز اتولوگ بود. مواد و روشها در ایـن کارآزمایـی بالینـی، 39 بیمـار کاندیــدای پیوند سلولهای بنیادی اتولوگ، مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی به صورت داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند و بعد با استفاده از جدول اعداد تصادفی ساده به دو گروه مداخله (18 n=) و کنترل (21 n=) تقسیم شدند. معیارهای شرکت در این مطالعه بدین شرح بود: بیماران مبتلا به سرطان خون، بیماران با سن 18 تا 68 سال، رضایت کتبی بیمار، انجام تست ورزش تحت نظر متخصص قلب جهت بررسی وضعیت قلبی ـ عروقی بیمار، وضعیت عملکرد کارنوفسکی (KPS) دارای نمرات بالای 90، وضعیت عملکردی مناسب بیمار جهت راه رفتن روی نوار گردان و عدم وجود بیماریهای مزمن همراه از قبیل دیابت و بیماری قلبی و تنفسی. هم چنین پزشکان معالج بخش پیوند، به طور جمعی، ثبت نام بیماران، در این پژوهش را تائید کردند. معیارهایی نیز برای حذف بیماران از مطالعه در نظر گرفته شد که میتوان به قطع انجام تمرینات هوازی از سوی بیمار، افت هموگلوبین به زیر μg/L 8 ، شکایت جسمی حاد، کاهش پلاکت زیر 50 هزار، مشاهده علائم تـب و نـوتروپنی، خـونریزی و تهوع و استفراغ اشاره نمود. قبل از اجرای مداخله، ضمن توضیح اهداف تحقیق به بیماران، درخصوص محرمانگی اطلاعات به آنها اطمینان داده شد. شرکت در تحقیق داوطلبانه بود و بیماران میتوانستند هر زمان که خواستند از تحقیق خارج شوند. اطلاعات دموگرافیک بیماران از قبیل سن، جنس، نوع بیماری، قد، وزن و گروه خونی ثبت شد. پیوند اولیه پلاکت معمولاً عدم وابستگی به ترانسفوزیون پلاکت برای حداقل هفت روز با تعداد پلاکت بیش از 109×20 در لیتر (بالای 000/20 در میکرولیتر) تعریف میشود (11). دستورالعمل درمانی: همه بیماران بعد از بستری و هفت روز قبل از انجام پیوند، تحت موبیلیزاسیون (تحرک) و آزادسازی سلولهای بنیادی به خون محیطی قرار گرفتند. فاکتور محرک کلونی گرانولوسیت (G-CSF) قبل از پیوند، در مدت هفت روز در دوره موبیلیزاسیون به میزان mg/kg 10-5 و دو بار در روز تا روز سلولگیری، به هر بیمار تزریق شد. بعد از شیمی درمانی نیز تا یک روز قبل از ترخیص، این تزریق ادامه داشت. بیماران توسط کاتترهای وریدی که در رگ مرکزی قرار داده شده بود به دستگاه آفرزیس متصل شدند و سلولهای انتخاب شده جدا و جمعآوری شد و سپس باقیمانده خون به بیمار بازگردانده شد. بیماران گروه تجربی، طی دوره هفت روزه موبیلیزاسیون، علاوه بر دریافت روتین فاکتور محرک کلونی گرانولوسیت (G-CSF)، برنامه تمرینات ورزشی هوازی را نیز انجام دادند، اما گروه کنترل، فقط فاکتور محرک کلونی گرانولوسیت را دریافت کردند و هیچ مداخلهای به صورت تمرین ورزشی انجام نشد. بعد از گذشت دوره هفت روزه و دو روز قبل از پیوند (در روز 1- و 2-)، همه بیماران شیمی درمانی با دوز بالا را (استفاده از داروی اصلی ملفالان 100 تا 120 میلیگرم در روز) به منظور ایجاد فضایی جدید برای رشد سلولهای بنیادی خون در مغز استخوان و از بین بردن خونسازی پاتولوژیک قدیمی، دریافت نمودند تا بدن برای پیوند آماده شود (15، 5). سپس در روز پیوند (روز صفر) سلولهای بنیادی خون محیطی که از خود بیمار جدا شده بود، به صورت داخل وریدی (کاتتر رگ مرکزی) جهت ایجاد خونسازیهای جدید، به همه بیماران تزریق شد و همگی تحت درمان با روش پیوند سلولهای بنیادی خون محیطی اتولوگ قرار گرفتند. دستورالعمل درمانی برای هر دو گروه به صورت یکسان اجرا شد. دستورالعمل تمرین: ابتدا بیماران گروه تجربی با نحوه کار با نوارگردان و مدت زمان انجام مطالعه آگاه شدند. در روز اول پیش از شروع ورزش با نوارگردان و انجام پیش آزمون، آزمونگر مجرب ضربان قلب استراحت هر بیمار را پس از حداقل پنج دقیقه استراحت (به حالت نشسته یا خوابیده)، ثبت کرد. بیماران حداقل 30 دقیقه قبل از اندازهگیری از کشیدن سیگار یا مصرف کافئین منع شدند. بعد از اولین روز تمرین که روز اول موبیلیزاسیون بیمار نیز بود، از بیمار پنج میلیلیتر نمونه خون گرفته شد. هر بیمار تمرین روی نوار گردان با شیب صفر، با شدت اولیه حدود 40 درصد ضربان قلب ذخیره ]ضربان قلب استراحت ـ ضربان قلب حداکثر (سن ـ 220) = ضربان قلب ذخیره[، را آغاز کرد و در هر روز، 5 درصد به شدت تمرین افزوده شد تا این که در روز هفتم، تقریباً شدت تمرین به 60 درصد ضربان قلب ذخیره، افزایش یافت. در 5 دقیقه پایان برنامه تمرینی هر جلسه، سرعت به تدریج کم شده و سپس به طور کامل متوقف میگردید. در حین انجام فعالیت، بیمار کاملاً تحت نظر بود. افزایش سرعت با توجه به توانایی بیمار صورت میگرفت، در زمان انجام آزمون، به طور مداوم ضربان قلب بیمار، پایش میشد و آزمونگر (فیزیولوژیست ورزش) وضعیـت بیمـار را در هـر مرحلـه نظـارت و ثبـت میکرد. بعد از انجام تمرین ورزشی در هفت روز متوالی در دوره موبیلیزاسیون، مداخله تمرینی پایان یافت و بلافاصله پس از تمرین، نمونه خونی به حجم 5 میلیلیتر از هر بیمار، به منظور ارزیابی تعداد سلولهای CD34+ توسط تکنسین گرفته شد. هم چنین نمونههای خونی از آزمودنیهای گروه کنترل نیز همانند گروه تجربی به همان حجم و دقیقاً در همان بازه زمانی، پس از هفت روز دوره موبیلیزاسیون، گرفته شد. قابل ذکر است که هم چنین نمونههای خون در زمان بستری و زمان ترخیص، جهت سنجش میزان پلاکت از بیماران هر دو گروه گرفته و سریعاً به آزمایشگاه پیوند منتقل گردید. برای سنجش میزان سلولهای CD34+ از دستگاه فلوسیتومتری مدل Attune NxT آمریکا و 5/0 میلیلیتر خون در یک لوله پوشش داده شد با EDTA جمعآوری شد. بـرای شمـارش پلاکتهـا از دستگاه سل کانتر مدل (سیسمکس، ژاپن)استفاده شد. اصول آماری: به منظور مقایسه ویژگیهای دموگرافیک بین دو گروه از آزمونهای کایدو (متغیرهای کیفی اسمی) و t مستقل (متغیرهای کمی) استفاده شد. برای مقایسه میانگین تغییرات متغیرها در درون گروه، از t وابسته و مقایسه میانگین متغیرها در بین دو گروه، از t مستقل استفاده شد. نرمافزار آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل دادهها 22 SPSS بود، سطح معناداری در آزمونها 05/0 در نظر گرفته شد. یافتهها در این کارآزمایی بالینی، گروه تجربی شامل 18 بیمار و گروه کنترل شامل 21 بیمار بود. میزان p برای تمامی متغیرهای دموگرافیک، بیشتر از 05/0 به دست آمد ؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در میانگین متغیرهای سن و شاخص توده بدن و میزان G-CSF مصرفی بین دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود نداشت. همچنین توزیع فراوانی متغیرهای جنسیت، نوع بیماری و گروه خونی بین گروهها از لحاظ آماری تفاوت معناداری با یکدیگر نداشتند(جدول 1). آزمون آماری «t وابسته » از زمان بستری تا ترخیص در هر دو گروه نشان داد که میزان پلاکت در زمان ترخیص از میزان پلاکت در زمان بستری در هر دو گروه به طور معناداری کمتر بوده است (001/0≥(p. ولی میزان کاهش پلاکت در گروه کنترل بیشتر بود (جدول 2). بر اساس آزمون t مستقل در میانگین میزان پلاکت در زمان بستری بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد. اما هنگام ترخیص، میانگین میزان پلاکت در بین دو گروه تفاوت معناداری را نشان داد (01/0=p)(جدول 3). آزمون «t مستقل» نشان داد که تفاوت معناداری از نظر طول مدت زمان بستری در دو گروه وجود ندارد (نمودار 1). تعداد سلولهای CD34+ بلافاصله بعد از دوره موبیلیزاسیون بهطور معناداری در دو گروه افزایش یافت (جدول 4) (0001/0(p<. تفاوت معناداری بین دو گروه در تعداد سلولهای CD34+ بعد از دوره موبیلیزاسیون مشاهده نشد (جدول 5).
بحث هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر یک هفتهای تمرینات هوازی منظم بر موبیلیزاسیون سلولهای خونساز CD34+ و تولید پلاکتهای جدید و مدت زمان بستری بیماران، بعد از پیوند سلولهای بنیادی خونساز اتولوگ بود. نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر نشان داد که تمرینات ورزشی یک هفتهای در گروه تجربی، در دوره موبیلیزاسیون و قبل از پیوند در بیماران مبتلا به نئوپلاسم خونی که مورد پیوند سلولهای بنیادی قرار گرفتند، به افت کمتر پلاکت خون، نسبت به گروه کنترل منجر شده است و تفاوت آن بین دو گروه، در زمان ترخیص معنادار بود. طبق این مطالعه انجام تمرینات ورزشی هوازی نظارت شـده در دوره موبیلیزاسیون، میتواند اثر مثبتی در بهبود سریعتر میزان پلاکت خون بیماران تحت پیوند اتولوگ سلولهای بنیادی خون محیطی داشته باشد و باعث کاهش افت شدید پلاکت در نتیجه شیمی درمانی با دوز بالا گردد. الهام روشندل و همکاران در مطالعهای در سال 2020 بر روی 194 بیمار نشان دادند که بیماران دریافتکننده پیوند HSCT با تعداد پلاکت بیشتر از 154000 در میکرولیتر، در 30 و 50 روز پس از پیوند، تعداد پلاکت بیشتری نسبت به افراد با تعداد پلاکت کمتر از این تعداد، داشتند (16). واردین و همکاران (2008) که به بررسی اثرات ورزش بر پارامترهای خونی پرداختند، نشان دادند که ورزش باعث افزایش تعداد پلاکت و سطح IL-6 در افراد جوان و سالم شد (17). بومان در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده، در سال 2010 به بررسی اثرات ورزش درمانی بر روی 64 بیمار تحت پیوند سلولهای بنیادی خونساز (اتولوگ یا آلوژنیک) پرداخت، نتایج نشان داد که پلاکتها در هر دو گروه به دلیل شیمی درمانی کاهش یافت (18). وان هارن در پژوهشی در سال 2018 به بررسی اثربخشی اولیه یک برنامه ورزشی در بیماران پیوند سلولهای بنیادی خونساز نشان داد که 6-4 هفته برنامه ورزشی نظارت شده، تأثیر مثبتی در میزان سلولهای خونی و کاهش مدت زمان بستری در بیمارستان داشته است (19). در پژوهش دیگری فعالیت بدنی روزانه در طول دوره بستری در بیمارانی که پیوند سلولهای بنیادی خون محیطی اتولوگ دریافت میکردند، به کاهش زمان ترومبوپنی و زمان بستری بودن در بیمارستان منجر شد (به ترتیب 06/0 p= و 03/0 p=)(20). نتایج این مطالعهها در مورد پلاکت همسو با نتایج مطالعه حاضر بوده است ولی در مورد مدت زمان بستری مغایر بوده است. موبیوس وینکلر اظهار داشت همه سلولهای خون در گردش طی 24 ساعت پس از استرس ورزش به حالت اولیه باز میگردد (21). وینگارد و همکاران (2017) در پژوهش ارتباط تمرینات هوازی قبل از پیوند سلولهای بنیادی بر فاکتورهای خونی و بقای بیماران نشان دادند که تمرینات ورزشی قبل از پیوند هیچ تأثیری بر میزان پلاکت خون این بیماران و بقای بیماران نداشته است (22). یافتههای این مطالعه با نتایج مطالعه حاضر مغایرت دارد. علت عدم همسویی این مطالعهها میتواند به میزان زیادی تحت تأثیر متغیرهای مرتبط با پژوهش شامل، نوع بیماری، نوع پیوند و این که در چه مرحلهای پیوند انجام شده، نوع و دوز دارو و سابقه درمان بیمار در دوره درمان و شیمی درمانی، واحدهای تزریقی خون و فرآورده، همچنین نوع، شدت و مدت تمرین ورزشی و سابقه فعالیتهای ورزشی بیمار، زمانهای متفاوت خونگیری و تعداد متفاوت سلولهای CD34+ تزریق شده باشد. مطالعه حاضر هم چنین نشان داد که هر چند در میزان سلولهای CD34+ در هر دو گروه در زمان بستری نسبت به پایان دوره موبیلیزاسیون، تفاوت معناداری مشاهده شد و هر دو گروه افزایش معناداری را نشان دادند ولی در میزان سلولهای CD34+ ، بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشته است. هم چنین تفاوت معناداری در میانگین طول مدت زمان بستری بین دو گروه مشاهده نشد. مجموعه سلولی کافی با حداقل 106 × 2 بر کیلوگرم سلول CD34+ در خون محیطی جهت پیوند مورد نیاز است (11). با توجه به مطالعههای انجام شده، بیمارانی که کمتر از 106 × 5 بر کیلوگرم سلول CD34+ دریافت میکنند، تأخیر قابل توجهی در مدت زمان بهبود پلاکت دارند (14). مطالعههای دیگری نیز نشان داده است که تعداد بیشتری از سلولهای خونساز CD34+ با بهبودی سریعتر، به ویژه بهبود پلاکتها، مرتبط است (24، 23). محققان بر این باورند که پس از پیوند اتولوگ سلولهای بنیادی خون محیطی مهیا شده با G-CSF ، بین بهبود بازیابی پلاکتی (مستقل از تزریق پلاکت) و تعداد سلولهایCD34+ ارتباطی وجود دارد. به گونهای که با کاهش دوز سلولی CD34+ ، فواصل زمانی برای دستیابی به پیوند پلاکت طولانیتر خواهد شد (25). ناگایاما و همکاران (2020) نشان دادند که تعداد سلولهای CD34+ تزریق شده قویترین پیشبینی کننده بهبود پلاکت پس از پیوند سلولهای بنیادی اتولوگ (ASCT) است (26). نشان داده شده است که ورزش در انسان با تعداد بیشتری از سلولهای بنیادی و پیشساز خونساز در گردش (HSC/PCs) بعد از تمرین ورزشی و تمرین حاد همراه است (17). بن سیگنور و همکاران (2002) اظهار داشتند افرادی که ورزش میکنند در مقابل افراد بیتحرک، بلافاصله بعد از ورزش، سطوح بالاتر CD34+ دارند که ممکن است در اثر سازگاری نسبت به فشار ورزشی مداوم باشد (27). از طرفی استریکلان گزارش کرد دوز سلول CD34+ بــا زمان پیوند پلاکت (≥ 45 روز یا کمتر از 45 روز) ارتباطی ندارد (28). نتایج تحقـیق حاضـر بـا نتایج تعدادی از پژوهشها در این زمینه ناهمسو است. نتایج مغایر پژوهشهای ذکر شده با پژوهش حاضر ممکن است به دلیل روشهای متفاوت سنجش فلوسیتومتری، اختلاف زمانی نمونهگیری و سنجش غلظت سلولهای بنیادی قبل و مستقیماً بعد از آزمون یا تا چندین ساعت پس از آزمایش استرس ورزشی، تفاوت در سن، جنس و سطح آمادگی آزمودنیها یا وجود برخی از بیماریهای زمینهای به عنوان بیماریهای همراه، با پژوهش حاضر باشند. در مطالعه حاضر با وجود تعداد سلولهای CD34+ و G-CSF یکسان تزریق شده در دوره بستری، گروه تمرین هوازی، دو برابر بهبود پلاکتی بیشتری در زمان ترخیص داشتند. شایان ذکر است راتاجزاک و همکاران (2015) گزارش کردند که در بافتهای خونساز علاوه بر سلولهای بنیادی خونساز، انواع دیگری از سلولهای بنیادی (از جمله پیشسازهای اندوتلیال و سلولهای رگزا و سلولهای بنیادی بسیار کوچک شبه جنین)، در خون گردش میکنند که هم تعداد و هم عملکرد این سلولها را با ورزش میتوان بهبود بخشید (29). بوپارت و همکاران (2015) نشان دادند سلولهای بنیادی بالغ (Adult stem cells) در ارگانیسم بالغ به منظور بازسازی روزانه و جوانسازی بافتهای متعدد در مجاورت عروق یافت میشوند و در حین ورزش احتمالاً با افزایش تنش برشی (ناشی از افزایش سریع جریان خون) و افزایش آرمیدگی و انبساط عضلات صاف عروقی (از طریق رهایش NO و پروستاسایکلین از سلولهای اندوتلیالی) به نشانههای بافتی در مغز استخوان که سرنوشت و عملکرد آنها را دیکته میکند پاسخ میدهند (30). ورزش میتواند به طور چشمگیری حس فشار، ترکیب ماتریکس خارج سلولی و التهاب را در نیچ تغییر دهد و چنین تغییراتی احتمالاً کمیت و عملکرد سلولهای بنیادی بالغ را پس از تمرین تغییر میدهد (30). تمرینات ورزشی استقامتی در بازسازی نیچ مغز استخوان قبل از پیوند مؤثر است و موفقیت پیوند را به طور چشمگیری بهبود میبخشد (13). موبیوس وینکلر نیز در این زمینه اظهار داشت که افزایش سلولهای اندوتلیال مشتق از مغز استخوان ناشی از ورزش، ممکن است به دلیل تنش برشی و فعالیت اکسید نیتریک اندوتلیال سنتتاز (eNOS) فعال شده در اندوتلیوم و به دنبال آن افزایش در اکسید نیتریک و افزایش سطح VEGF باشد (21). احتمالاً تنش برشی پیوسته در یک دوره زمانی طولانی منجر به جدا شدن سلولهای اندوتلیال بالغ میشود (21). به عبارت دیگر تنش برشی در داخل عروق منجر به جدا شدن سلولهای پیشساز اندوتلیال و بهبود عملکرد آنها میشود. در پژوهش حاضر نیز، با وجود تعداد سلولهای CD34+ و G-CSF یکسان تزریق شده، بیماران پیوند شدهای که تمرین هوازی داشتهاند نسبت به بیماران پیوند شدهای که تمرین هوازی نداشتهاند در زمان ترخیص، نه تنها به طور معناداری تعداد پلاکت بیشتری داشتند، بلکه میزان افزایش تعداد پلاکت 108 درصد بود. بنابراین شاید بتوان نتیجه گرفت که فعالیت بدنی میتواند صرف نظر از تعداد سلول بنیادی CD34+ ، به عنوان یکی از عوامل مهم تنظیمکننده خونسازی از طریق بهبود در عملکرد و کیفیت سلولهای بنیادی خونساز در تولید پلاکت مؤثر باشد. در عصر حاضر، فیزیولوژی ورزش میتواند برای انکولوژیستها بسیار مفید باشد و ورزش درمانی میتواند برای توانبخشی سرطان در هنگام بستری بیماران سرطانی (شبیه به توانبخشی قلبی پس از سکته قلبی) مؤثر باشد. نتیجهگیری ترکیب درمان G-CSFو یک هفته تمرین هوازی در حین بستری و قبل از انجام پیوند، اثر مثبتی بر میزان پلاکت خون بیمارانی دارد که تحت پیوند اتولوگ سلولهای بنیادی خون محیطی قرار میگیرند. در حال حاضر، توانبخشی تا حد زیادی بر مرحله پس از پیوند و پس از ترخیص از بیمارستان متمرکز است. بنابراین پیشنهاد میشود یک برنامه ورزش درمانی، در حین بستری و قبل از پیوند، بهمنظور کمک به کاهش افت شدید سلولهای خونی، مخصوصاً پلاکت، طراحی شود که تا حدودی بتواند ضمن جلوگیری از ابتلای این بیماران به ترومبوسیتوپنی پس از شیمیدرمانی، به روند بهبودی بیمار کمک کند. بدین جهت، احتمالاً به منظور دستیابی به نتایج بیشتر، پیگیری طولانیمدت بعد از ترخیص نیاز است. حمایت مالی این پروژه تحقیقاتی توسط شورای پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران حمایت مالی شده است که از این حمایت سپاسگزاری میگردد. ملاحظات اخلاقی این مقاله برگرفته از رساله دکترای خانم معصومه کامیابنیا میباشد و از طرف کمیته اخلاق دانشگاه شهید بهشتی با کد IR.SBMU.REC.1401.030 ثبت گردیده است.
تعارض منافع هیچگونه تعارض منافع توسط نویسندگان بیان نشده است. تشکر و قدردانی بدینوسیله از ریاست و پرسنل محترم مرکز تحقیقات و بخش پیوند سلولهای بنیادی خونساز (HSCT) بیمارستان طالقانی تهران که امکان انجام این مطالعه را فراهم نمودند، تشکر و قدردانی میشود.
kamyabnia M, Ghazalian F, Hajifathali A, Soheili S, Gholami M. The effectiveness of aerobic exercise on CD34+ stem cells and the amount of platelet production and the duration of hospitalization, in patients who are candidates for autologous hematopoietic stem cell transplantation. Sci J Iran Blood Transfus Organ 2023; 20 (3) :225-235 URL: http://bloodjournal.ir/article-1-1496-fa.html
کامیاب نیا معصومه، غزالیان فرشاد، حاجی فتحعلی عباس، سهیلی شهرام، غلامی ماندانا. اثربخشی تمرین هوازی بر سلولهای بنیادی +CD34 و میزان تولید پلاکت و مدت زمان بستری، در بیماران کاندید پیوند سلولهای بنیادی خونساز اتولوگ. فصلنامه پژوهشی خون. 1402; 20 (3) :225-235