فراوانی استفاده از مواد مخدر تزریقی در میان اهداکنندگان مبتلا به هپاتیت C در مناطق مختلف ایران
فهیمه رنجبر کرمانی1، کامران موسوی حسینی2، صدیقه امینی کافیآباد3، مهتاب مقصودلو4، زهره شریفی5، محمد علی منصورنیا6
چکیده سابقه و هدف با توجه به اهمیت روند انتخاب اهداکننده در سلامت خون، این پژوهش با هدف مقایسه فراوانی مصرف تزریقی مواد مخدر (IDU) در اهداکنندگان خون مبتلا به هپاتیت C در مناطق مختلف ایران انجام پذیرفت. مواد و روشها این مطالعه مقطعی- تحلیلی، روی اهداکنندگان آنتیبادی مثبت از سراسر کشور که از آذر 1395 تا خرداد 1396 برای مشاوره به مراکز انتقال خون سراسر کشور برگشته بودند، اجرا شد. استانهای کشور در سه منطقه جغرافیایی تقسیمبندی شدند. وجود IDU و ویژگیهای زمینهای در شرکتکنندگان با استفاده از پرسشنامه، در مناطق جغرافیایی مختلف بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون کایدو، آزمون دقیق فیشر و ANOVA و نرمافزار آماری STATA نسخه 13 استفاده شد. یافتهها شرکتکنندگان با توجه به تعدد استانها، حجم نمونه و بر اساس همجواری در سه منطقه جغرافیایی شامل شمال؛ 76 نفر، غرب- جنوب 105 نفر و شرق ـ مرکز 90 نفر با میانگین سنی به ترتیب 27/8 ± 73/37 سال، 80/8 ± 83/38 سال و63/8 ± 86/36 سال و سابقه IDU به ترتیب 37 (68/48%)، 45 (86/42%) و41 (56/45%) فرد تقسیم شدند. تفاوت معناداری بین مناطق مختلف کشور از نظر فراوانی داوطلبان اهداکننده خون IDU مبتلا به هپاتیت C ، سن، جنس، وضعیت تحصیلی و وضعیت تأهل، مشاهده نشد. نتیجه گیری حدود نیمی از داوطلبان اهداکننده خون مبتلا به هپاتیت C، دارای سابقه IDU بودند. فراوانی این عامل در مناطق مختلف مشابه بود. با توجه به این که این اهداکنندگان از سد انتخاب اهداکننده گذشته و خون اهدا نموده بودند و در مرحله غربالگری از چرخه اهدا حذف شدند، انجام پژوهش در خصوص ارتقای کیفیت انتخاب اهداکننده، میتواند سلامت خون را بیشتر تضمین نماید. کلمات کلیدی: اهداکنندگان خون، هپاتیتC ، سلامت خون، انتخاب اهداکننده، ایران
تاریخ دریافت: 2 /6/98 تاریخ پذیرش: 11/9/98
1- دکترای تخصصی خونشناسی آزمایشگاهی و بانک خون ـ مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون ـ تهران ـ ایران 2- مؤلف مسئول: دکترای تخصصی شیمی دارویی ـ استاد مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون ـ تهران ـ ایران ـ صندوق پستی: 1157-14665 3- متخصص آسیبشناسی تشریحی و بالینی ـ دانشیار مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون ـ تهران ـ ایران 4- متخصص پزشکی اجتماعی ـ دانشیار مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون ـ تهران ـ ایران 5- دکترای تخصصی ویروسشناسی ـ استاد مرکز تحقیقات انتقال خون ـ مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون ـ تهران ـ ایران 6- دکترای تخصصی اپیدمیولوژی ـ استادیار دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران ـ تهران ـ ایران
مقدمه عفونت با ویروس هپاتیت C(HCV)، یکی از علل اصلی بیماری مزمن و حاد کبدی در سراسر جهان است، شدت بیماری از بیماری خفیف به مدت چند هفته تا بیماری با عوارض جدی در تمام عمر متغیر است. سالانه 399000 نفر بر اثر سیروز و سرطان سلول کبدی ایجاد شده توسط HCV ، جان خود را از دست میدهند. بیشتر این افراد دارای عفونت بدون علامت بالینی هستند و به دلیل عدم آگاهی از وضعیت خود و قرار نگرفتن در روند درمان، دچار تشدید عفونت به سمت بیماریهای پیشرفته کبدی مثل سیروز و سرطان سلول کبدی میشوند. هم چنین عدم اطلاع از رفتارها و عوامل خطرساز و در نتیجه تداوم رفتار خطرساز، باعث افزایش بروز عفونت در آینده میشود(2، 1). میزان شیوع آنتیبادی HCV در اهداکنندگان ایران در سال 2014، 05/0% بوده است که نسبت به یک دهه قبل، کاهش قابل ملاحظهای را نشان میدهد(3). در بین کشورهای خاورمیانه، ایران از پایینترین میزان شیوع آنتیبادی HCV در اهداکنندگان برخوردار است(4). HCV از طریق خون آلوده منتقل میشود، بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، به طور کلی تزریق داخل وریدی مواد مخدر از طریق استفاده مشترک از وسایل تزریق، استفاده از وسایل پزشکی با ضد عفونی ناکافی و انتقال خون و فرآوردههای خونیآلودهکه از نظر این ویروس غربالگری نشدهاند، از مهمترین راههای انتقال و عوامل خطرساز عفونت HCV میباشند و با فراوانی کمتر، انتقال از طریق جنسی و مادر به فرزند نیز وجود دارد(2). بررسیهای متعددی در کشورهای مختلف در خصوص تعیین عوامل خطرساز صورت پذیرفته است که بیانگر تفاوت در فراوانی راههای انتقال در مناطق مختلف میباشد(9-5). از آن جا که واکسنی برای پیشگیری از عفونت HCV وجود ندارد و پیشگیری از رخداد عفونت اولیه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، بنابراین شناسایی عوامل خطرساز با افزایش آگاهی درافراد جامعه در کنترل و پیشگیری از عفونت بسیار تاثیرگذار است(10).به دلیل تغییر در مواردی نظیر شرایط و سبک زندگی و سطح بهداشت در جوامع مختلف، عوامل وابسته به همه گیر شناسی عفونت HCVاز جمله عوامل خطرساز در نواحی گوناگون تفاوت مینماید. مصرف تزریقی مواد مخدر (IDU : Injecting drug use)، قمهزنی، مصرف استنشاقی مواد مخدر مانند کوکائین، دریافت خون قبل از به کارگیری غربالگری خونهای اهدایی جهت HCV ، سابقه زندانی بودن، استفاده مشترک از تیغ، خالکوبی، هر نوع رابطه جنسی خارج از چارچوب خانواده، حجامت در مراکز غیر بهداشتی، کشیدن دندان، جراحی و دریافت دارو از طریق تزریق عضلانی به عنوان عوامل خطرساز عفونت HCV در اهداکنندگان خون در ایران معرفی شدهاند(11، 5). IDU که به عنوان مهمترین عامل خطرساز HCV در اهداکنندگان ایران گزارش شده است، یکی از عوامل خطرساز رفتاری است که باعث معافیت دائم از اهدای خون میشود(12). این پژوهش با هدف بررسی مقایسه فراوانی مصرف تزریقی مواد مخدر در اهداکنندگان خون مبتلا به هپاتیت C در مناطق جغرافیایی مختلف ایران انجام پذیرفت.
مواد و روشها برابر استانداردهای سازمان انتقال خون ایران، اهداکنندگانی که نتیجه آزمایش تأییدی آنها در غربالگری ویروسHCV مثبت باشد، جهت مشاوره و بررسی مجدد به مرکز خونگیری مربوطه فراخوان میشوند. در این مطالعه مقطعی- تحلیلی، از آذر ماه سال 1394 تا خرداد ماه 1396، تمامی اهداکنندگانی که نتایج آزمایشهای غربالگری و تأییدی اهدای آنان جهتHCV ، مثبت شده و پیرو فراخوان انجام شده به پایگاه انتقال خون مربوطه مراجعه و موافقت خود را با شرکت در این پژوهش اعلام نمودند، مورد بررسی قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نتایج آزمایشهای غربالگری جهت HBV ،HIV و سیفلیس در این اهداکنندگان منفی بود. مشخصات زمینهای و عوامل خطرساز HCV شرکتکنندگان در پرسشنامههای جمعآوری شده در مطالعه قبلی نویسندگان در دسترس بود که در این بررسی مورد استفاده قرار گرفت(11). برای آنالیز دادههای حاصل از پژوهش از نرمافزار آماری STATA13 (College Station) استفاده شد. در تمامی موارد، اطلاعات توصیفی به صورت میانگین ± انحراف معیار در متغیرهای کمی و یا فراوانی (درصد) در متغیرهای کیفی بیان شدند. با توجه به موقعیت جغرافیایی، تعدد استانها و حجم نمونه در آنها، به منظور جلوگیری از ایجاد تورش در آنالیز آماری، استانهای مختلف کشور بر اساس همجواری به سه منطقه 1- شمال شامل استانهای البرز، تهران، گیلان، مازندران، گلستان و سمنان 2- شمال غربی، غرب، جنوب غربی و جنوب شامل استانهای آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، زنجان، قزوین، کردستان، ایلام، همدان، کرمانشاه، لرستان، بوشهر، هرمزگان و فارس 3- شرق و مرکز شامل استانهای سیستان و بلوچستان، کرمان، خراسان رضوی، اصفهان، مرکزی، قم و یزد تقسیمبندی شد. بـرای تجزیـه و تحلیـل دادهها از
آزمون کای2، آزمون دقیق فیشر و ANOVA استفاده شد. سطح احتمال کمتر از 05/ 0 بـه عنـوان سطـح معناداری، در نظر گرفته شد. این مطالعه توسط کمیته اخلاق مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون با کد IR.TMI.REC.1394.1800 مورد تصویب قرار گرفت.
یافتهها در مدت مطالعه، از سه منطقه جغرافیایی شامل؛ 1) شمال و شمال غربی2) غرب و جنوب غربی 3) جنوب شرق و مرکز به ترتیب 76، 105 و 90 فرد مورد مطالعه قرار گرفتند. در هر منطقه حدود نیمی از اهداکنندگان با دامنه 45 (86/42) تا 37 (68/48) دارای عامل خطرساز IDU بودند(جدول 1).
جدول 1: اطلاعات دموگرافیک و سابقه مصرف تزریقی مواد مخدر مربوط به اهداکنندگان دارای آنتیبادی مثبت HCV در مناطق جغرافیایی مختلف(1396-1394)
هیچ یک از 3 نفر اهداکننده مستمر شرکتکننده در این مطالعه، دارای عامل خطرساز IDU نبودند. از استانهای چهار محال و بختیاری، خوزستان، خراسان شمالی و خراسان جنوبی پرسشنامهای دریافت نشد(لازم به ذکر است که فراوانی شرکتکنندگان در هر استان، تابعی از فراوانی اهداکنندگان هر استان و شیوع عفونت HCV در اهداکنندگان آن استان میباشد)(جدول 1). تفاوت معناداری از نظر وجود IDU ، سن، جنس، وضعیت تحصیلی و وضعیت تأهل در بین اهداکنندگان سه منطقه وجود نداشت(جدول 1).
بحث سرویسهای انتقال خون، مسئول جمعآوری خون از اهداکنندگانی هستند که خطر انتقال عفونتهای انتقال یابنده از طریق خون و فرآوردهای آن از طریق آنان، وجود نداشته باشد. این مهم از طریق روند مشاوره و انتخاب اهداکننده انجام میشود که ابزار کلیدی آن پرسشنامه پیش از اهدا است(12). یکی از عوامل مهمی که باعث معافیت دائم از اهدا میشود، IDU است که در پرسشنامه قبل اهدا گنجانده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که IDU در نزدیک به نیمی از اهداکنندگان بررسی شده در مناطق مختلف جغرافیایی شامل شمال، شمال غربی ـ غرب ـ جنوب غربی ـ جنوب و شرق ـ مرکز، مشاهده شد. با وجود تفاوتها در مواردی نظیر سبک زندگی و رفتاری و سطح بهداشت در مناطق مختلف و نیز دسترسی آسانتر به مواد مخدر در استانهای شرقی به دلیل همجواری با کشورهای پاکستان و افغانستان، تفاوت معناداری در فراوانی IDU در مناطق مختلف کشور وجود نداشت (جدول 1). عوامل خطرساز رفتاری در داوطلبان اهداکننده خون بسیار شایع میباشند که در میان آن عوامل، IDU از همه بیشتر است(11). در مطالعههای مشابه در دیگر کشورهــا نیـز IDU بـه عنـوان مهمتریـن عامـل خطـرساز عفونتHCV در اهداکنندگان، معرفی شده است(16-13، 9، 8). این عامل مهمترین عامل خطرساز عفونتHCV در کشورهای پیشرفته است(17). اخیراً به دلیل مصرف روز افزون مواد مخدر تزریقی در کشورهای با درآمد پایین و متوسط نیز این عامل به عنوان عامل انتقال عفونت HCV گزارش شده است(18). شیوع عفونتHCV در IDUs در سراسر جهان 90-20 درصد است. در ایران بیش از نیمی از افراد IDU آلوده به عفونت HCV هستند که عوامل خطرساز شایع در آن ها استفاده مشترک از وسایل تزریق مواد، تزریق دو بار یا بیشتر در یک روز و سابقه زندان و خالکوبی است(20، 19). روند انتخاب اهداکننده، علاوه بر تأمین سلامت اهدای خون، مانع معاف نمودن اهداکننده واجد صلاحیت از اهدا و نیز به هدر رفتن منابع ناشی از جمعآوری نامناسب اهداهای دارای نتیجه آزمایش غربالگری آنتیبادی مثبت، میگردد. معتادان تزریقی با انجام عوامل خطرساز عفونت طی تعاملات اجتماعی نظیر اهدای خون، مهمترین نقش را در گسترش عفونت HCV در جامعه بازی میکنند. با توجه به این که این افراد به صورت طولانی مدت و در بعضی موارد در تمام عمر به رفتار پرخطر خود ادامه میدهند، بهترین سیاست برای افزایش سلامت خون، معافیت افراد دارای سابقه IDU است(12). اگر چه مطالعه دکتر رازجو و همکاران در سال 2012 نشان داد که روند انتخاب اهداکننده در ایران موفق بوده است و با توجه به کاهش حدود 10 برابری شیوع عفونت HCV در اهداکنندگان نسبت به جمعیت عمومی جامعه که باز هم تأیید کننده موفقیت روند انتخاب اهداکننده در ایران میباشد، ولی وجود عامل خطرساز IDU در تقریباً نیمی از اهداکنندگان مبتلا به عفونت HCV، بیانگر این مهم میباشد که افراد دارای عفونت HCV ، مرحله انتخاب اهداکننده را پشت سر گذاشته و موفق به اهدای خون شدهاند هر چند در مرحله غربالگری از چرخه اهدا حذف شدند(21). این مسأله میتواند در کاهش ضریب سلامت خون اثرگذار باشد و باعث در معرض عفونت قرار گرفتن دریافتکننده خون شود. با توجه به این که IDU به عنوان عامل خطرساز عفونت به عنوان یکی از سؤالات در پرسشنامه قبل اهدا وجود دارد که پاسخ مثبت به آن باعث معافیت دائم از اهدای خون میشود، اهمیت پرداختن بیشتر به مقوله انتخاب اهداکننده بسیار ضروری به نظر میرسد. اما در این مطالعه محدودیتهایی نیز وجود داشت. از جمله محدودیتهای این پژوهش میتوان به موارد زیر اشاره کرد. از آن جا که افراد بررسی شده در این مطالعه، اهداکنندگان دارای نتیجه مثبت تأییدی در آزمایش غربالگری اهداکنندگان جهت عفونت HCV بودند که به فراخوان و شرکت در پژوهش پاسخ مثبت داده بودند و البته نه تمامی آنان، بنابراین امکان تفاوت احتمالی بین تابلوی عوامل خطرساز بین گروهی که در پژوهش شرکت کردهاند و گروهی که در پژوهش شرکت نکردهاند وجود دارد. علاوه بر این، با توجه به این که فرد مصاحبهکننده نسبت به نتیجه آزمایش گروه مورد بیاطلاع نبوده است، احتمال برآورد بیش از اندازه واقعی فراوانی عوامل خطرساز در گروه مورد و در نتیجه آن افزایش کاذب نسبت شانس در آن گروه، محتمل میباشد.
نتیجهگیری نتایج این بررسی نشان میدهد که با وجود مصاحبه و مشاوره با اهداکنندگان قبل از اهدا و پرسش درخصوص عوامل خطرساز در روند انتخاب اهداکننده، بعضی از اهداکنندگان با وجود داشتن عوامل خطرسازی نظیر IDU، از بیان آن و پاسخ صحیح به مصاحبه کننده خودداری مینمایند. به نظر میرسد چنین اهداکنندگانی از نقش مصاحبه و انتخاب اهداکننده در ارتقای سلامت خون آگاهی ندارند و یا اگر آگاهی دارند، از احتمال معافیت از اهدا در صورت اظهار عامل خطرساز خود نیز آگاهی و هراس دارند و برای همین در مصاحبه قبل اهدا بیان
نمیکنند. اگر این اهداکنندگان در غربالگری حذف نشوند، امکان در معرض عفونت قرار گرفتن دریافتکنندگان خون وجود دارد. به نظر میرسد تلاش برای آموزش بیشتر اهداکنندگان قبل از اهدا در خصوص اهمیت راههای انتقال عفونت HCV و به ویژه عامل IDUو نقش پاسخ صحیح به سؤالات مصاحبهکننده در سلامت خون از طرفی و انجام مصاحبه دقیقتر و با کیفیتتر و توجه ویژه به عوامل خطرساز عفونت مخصوصاً IDU و انجام مصاحبه در محیط امن و مطمئن توسط مصاحبهکننده از طرف دیگر، از جمله مواردی باشند که در ارتقای روند انتخاب اهداکننده میتوانند مؤثر واقع شوند. با توجه به این مهم که از جمله عوامل کلیدی در سلامت خون به شمار میآید، بررسی و پژوهش هر چه سریعتر در خصوص علل وجود تفاوت در پاسخهای اهداکنندگان در پرسشنامههای قبل و بعد اهدا، پیشنهاد میگردد.
تشکر و قدردانی این مقاله منتج از پایاننامه دانشجویی دکترای تخصصی- پژوهشی در مؤسسـه عـالی آموزشـی و پژوهشـی طـب انتقـال خـون میباشد. بدین وسیله از مؤسسه به خاطر پشتیبانیهای مادی و معنوی تقدیر و تشکر به عمل میآید. هم چنین نویسندگان مقاله مراتب قدردانی خود را از تمام همکاران در پایگاههای انتقال خون سراسر کشور که در انجام مصاحبه و پیگیریهای مربوطه از هیچ گونه کمکی دریغ ننمودند، اعلام میدارند.
Ranjbar Kermani F, Mousavi Hosseini K, Amini Kafi-Abad S, Maghsudlu M, Sharifi Z, Mansournia M. Comparing frequency of injecting drug use among accepted HCV infected blood donors in different regions of Iran. Sci J Iran Blood Transfus Organ 2020; 17 (1) :20-26 URL: http://bloodjournal.ir/article-1-1287-fa.html
رنجبرکرمانی فهیمه، موسوی حسینی کامران، امینی کافی آباد صدیقه، مقصودلو مهتاب، شریفی زهره، منصورنیا محمد علی. فراوانی استفاده از مواد مخدر تزریقی در میان اهداکنندگان مبتلا به هپاتیت C در مناطق مختلف ایران. فصلنامه پژوهشی خون. 1399; 17 (1) :20-26