نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله: تالاسمي انتشار: 1398/4/24
متن کامل: (1650 مشاهده)
افسردگی و عوامل مؤثر بر آن در بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور مراجعهکننده به مرکز تالاسمی شهرستان سراوان در سال 1396
نصرتاله مسینایی نژاد1، عبدالغنی عبدالهی محمد2، جاسم الهیاری3، منصور زمانی افشار4
چکیده سابقه و هدف ماهیت مزمن بیماری تالاسمی باعث تاثیر بر جنبههای مختلف زندگی این بیماران و افزایش افسردگی میگردد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان افسردگی و عوامل مؤثر بر آن در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور مراجعهکننده به مرکز تالاسمی شهرستان سراوان در سال 1396 انجام گردید. مواد و روشها در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی، 60 نفر از بیماران مبتلا به تالاسمی با محدوده سنی 10 تا 17 سال مراجعهکننده به مرکز تالاسمی شهرستان سراوان در سال 1396، به صورت در دسترس انتخاب و وارد مطالعه گردیدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه افسردگی کودکان استفاده گردید. اطلاعات بعد از جمعآوری با استفاده از نرمافزار 23 SPSS و آزمونهای واریانس یک طرفه و تی مستقل تجزیه و تحلیل گردید. یافتهها 60% افراد شرکتکننده در مطالعه حاضر مؤنث و 40% آنها مذکر بودند. میانگین سنی و نمره افسردگی بیماران به ترتیب: 89/1 ± 55/13 و43/5 ± 75/33 سال بود. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد 100% بیماران از درجات مختلف افسردگی رنج میبرند. آزمونهای آماری واریانس یک طرفه و تی مستقل ارتباط آماری معناداری را بین نمره افسردگی و اطلاعات دموگرافیک نشان نداد. نتیجه گیری نتایج مطالعه حاضر نشان داد بیماران تالاسمی از درجات مختلفی از افسردگی رنج میبرند. لذا برنامه و راهکارهایی در جهت سازگاری با اثرات منفی بیماری توصیه میگردد. کلمات کلیدی:بتا تالاسمی ماژور، افسردگی، شیوه زندگی
تاریخ دریافت: 16/10/97 تاریخ پذیرش: 13/12/97
1- کارشناس ارشد پرستاری داخلی، جراحی ـ مربی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی زابل ـ زابل ـ ایران 2- دکترای پرستاری ـ استادیار دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی زابل ـ زابل ـ ایران 3- مؤلف مسئول: کارشناس ارشد پرستاری ـ بیمارستان پیامبر اعظم(ص) ـ اداره بهداشت امداد و درمان نزاجا ـ زاهدان ـ خیابان استاندارد ـ ایران ـ کدپستی: 9817913617 4- کارشناس ارشد روانشناسی بالینی ـ دانشکده علوم انسانی ـ دانشگاه پیام نور زاهدان ـ زاهدان ـ ایران
مقدمه تالاسمی شایعترین اختلال ژنتیکی در جهان میباشد، که برای اولین بار توسط لی و کولی در سال 1952 تشخیص داده شد. علایم آن در سنین 10 تا 12 ماهگی در فرد ایجاد میشود که ناشی از اختلال در سنتز زنجیرههای هموگلوبین میباشد(3-1). شایعترین نوع تالاسمی، تالاسمی بتا است(4). بیشترین شیوع آن در مناطق مدیترانهای، شبه قاره هند، خاورمیانه و آسیای جنوبی است. تعداد بیماران مبتلا به تالاسمی در دنیا حدود 240 میلیون نفر تخمین زده میشود و سالانه 200 هزار نفر به تعداد آنها اضافه میگردد(5). سالانه 50 تا 100 هزار کودک مبتلا به تالاسمی ماژور در کشورهای با درآمد کم و متوسط میمیرند، در حالی که حدود 7% از جمعیت جهان حامل یک نوع اختلال هموگلوبین هستند. متوسط امید به زندگی برای تالاسمی ماژور حدود 10 سال است(6). در مدیترانه شرقی، ایران یکی از کانونهای اصلی بیماری تالاسمی به شمار میآید به طوری که 2 الی 3 میلیون فـرد ناقل تالاسمی و 25 هزار بیمار مبتلا به تالاسمی ماژور وجود دارد(7). براساس آمار ارائه شده، سالانه 800 نفر نیز به تعداد آنها اضافه میشود(8). بیماری تالاسمی در ایران در مناطق مختلف دارای شیوع متفاوتی میباشد به طوری که شیوع این بیماری در اطراف دریای خزر و خلیج فارس بیش از 10% و در مناطق دیگر بین 4% تا 8% گزارش شده است. بیشترین شیوع آن مربوط به استانهای مازندران، هرمزگان، خوزستان، گیلان، فارس و سیستان و بلوچستان میباشد(9،10). با این تعداد بیمار، ایران از نظر نسبت مبتلایان به تالاسمی به کل جمعیت جهان مقام اول را دارد(11). ماهیت مزمن بیماری تالاسمی باعث تأثیر بر جنبههای مختلف زندگی این بیماران از جمله فعالیت فیزیکی و اجتماعی، جدایی از خانواده، دفورمیتی صورت، محدودیت در بازی و رفتن به مدرسه و افزایش مشکلات روانشناختی از قبیل اضطراب و افسردگی میگردد(12، 1). بیماران تالاسمی از مشکلات روحی ـ روانی زیادی از قبیل افسردگی رنج میبرند که این عامل باعث کاهش اعتماد به نفس در این بیماران میشود(13). در مطالعههای مختلف میزان افسردگی در بیماران تالاسمی متفاوت گزارش شده است به طوری که در مطالعه غنیزاده و همکاران که به بررسی اختلالات روانشناسی، افسردگی و رفتارهای خودکشی در این بیماران پرداخته بودند، میزان افسردگی در این بیماران 49% گزارش شد(14). اما در مطالعهای که توسط آرمان و همکاران انجام شده بود، نتایج حاکی از وجود 70 درصدی افسردگی در این بیماران بود(15). براساس بررسیهای انجام شده نیز افسردگی در بیماران تالاسمی خطر گرایش فرد به سوء مصرف مواد، خودکشی و عقب افتادگی تحصیلی را نیز افزایش میدهد(5). نتایج مطالعه آکیوز کاراکان و همکاران که با هدف تعیین ارتباط اختلالات روانی بر کیفیت زندگی بیماران تالاسمی در ترکیه انجام شده بود، ارتباط معناداری بین افسردگی و اضطراب و کیفیت زندگی نشان داد به طوری که با افزایش سطح اختلالات روانشناختی، سطح کیفیت زندگی این بیماران کاهش پیدا میکند(16). همچنین نتایج مطالعه آرمان و همکاران که به بررسی افسردگی و خودپنداره در این بیماران پرداخته بودند نشان داد ارتباط منفی بین افسردگی و خودپنداره وجود دارد که این عامل به خطر افتادن سلامت روانی فرد را به دنبال دارد(15). براساس نتایج مطالعههای مختلف، افسردگی باعث اختلال در کیفیت زندگی، سلامت روانی فرد و خودپنداره میگردد(17، 15). با توجه به شیوع افسردگی و تاثیرات منفی آن در زندگی بیماران تالاسمی ماژور و تفاوت در میزان افسردگی گزارش شده در بیماران تالاسمی در مطالعههای مختلف، شناخت و تعیین میزان افسردگی بیماران تالاسمی میتواند در تبیین ارائه راهکارها در جهت کاهش و توانمندکردن و مقابله با افسردگی در بیماران تالاسمی ماژور مؤثر باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین افسردگی و عوامل مؤثر بر آن در بیماران بتا تالاسمی ماژور مراجعهکننده به بخش تالاسمی بیمارستان رازی سراوان در سال 1396 انجام شد.
مواد و روشها مطالعـه حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بود که بر روی 60 بیمار بتا تالاسمی ماژور محدوده سنی 10 تا 17 سال مراجعهکننده به بخش تالاسمی شهرستان سراوان که به صورت در دسترس انتخاب شده بودند، انجام گردید. معیارهای ورود به مطالعه شامل داشتن پرونده پزشکی در مرکز تالاسمی، تمایل به شرکت در مطالعه، هوشیاری و توانایی برقراری ارتباط بود. معیارهای خروج از قبیل عدم تمایل به شرکت در مطالعه و ناقص پر کردن فرم پرسشنامه بود. برای جمعآوری دادهها از دو پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک(سن، جنس، سطح سواد، میزان تحصیلات، سطح درآمد، محل سکونت) و پرسشنامه افسردگی کودکان(CDI) استفاده گردید. پرسشنامه CDI برای اندازهگیری افسردگی در کودکان سنین بین 7 تا 17 سال طراحی گردیده است. این پرسشنامه دارای 27 سؤال میباشد که هر سؤال سه جمله را شامل میشود. سؤالات از 0 تا 2 نمرهگذاری میگردد(صفر: فقدان نشانه، یک: نشانه متوسط، دو: نشانه آشکار) و دامنه نمرات بین صفر تا 54 میباشد که کسب نمره بالاتر نشاندهنده افسردگی بیشتر است. در این پرسشنامه 14 سؤال از 27سؤال به صورت مستقیم(سؤالات 12، 6، 4، 3، 1، 23، 22، 20، 19، 17، 14، 27، 26 و 24) و 13 سؤال به صورت معکوس(18، 16، 15، 13، 11، 10، 9، 25، 21، 8، 7، 5 و 2) نمرهگذاری میگردد(18). پرسشنامه افسردگی کودکان شامل پنج زیر مقیاس خلق منفی، مشکلات بین فردی، ناکارآمدی، بیلذتی و عزت نفس منفی میباشد. در این پرسشنامه براساس مطالعه محمدی و همکاران نمره 22 به عنوان نمره برش برای جمعیت ایرانی تعیین گردیده و دارای حساسیت 92/0 و ویژگی 91/0 میباشد(18). در مطالعه دهشیری و همکاران(2010) که با هدف تعیین روانسنجی پرسشنامه CDI انجام شد، آلفای کرونباخ برای پرسشنامه 83/0 α=محاسبه گردید. آلفای کرونباخ برای زیر مقیاسهای آن به ترتیب خلق منفی53/0a= ، مشکلات بین فردی 38/0a=، ناکارآمدی 55/0a= ، بیلذتی 60/0a= و عزت نفس منفی56/0a= محاسبه گردید(19). در مطالعه ایوارسون و همکاران نمره همبستگی درونی برای پرسشنامه حاضر86/0a= محاسبه گردید(20). در مطالعه حاضر جهت ارزیابی پایایی پرسشنامه از روش test-retest استفاده گردید. بدین صورت که پرسشنامه مذکور در اختیار 10 نفر از بیماران تالاسمی قرار گرفت و سپس دو هفته بعد مجدداً نیز توسط این بیماران تکمیل گردید. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون 84/0 r = محاسبه شد. جهت تکمیل پرسشنامهها از روش خود گزارشدهی استفاده گردید و در مواردی که بیمار سواد خواندن و نوشتن نداشت، پرسشنامه مذکور به صورت مصاحبه توسط پژوهشگر تکمیل شد. به منظور رعایت ملاحظات اخلاقی پس از کسب مجوز از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی به شماره.112 1396.REC.1.ZBMU ، از کلیه بیماران برای شرکت در مطالعه رضایت کتبی آگاهانه اخذ شد. در طی تکمیل پرسشنامهها این اطمینان به بیماران داده شد که اطلاعات آنها محرمانه باقی خواهد ماند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS ورژن 23 و آزمونهای آماری واریانس یک طرفه و تی مستقل در سطح معناداری استفاده شد(05/0 p<).
یافتهها از 60 بیمار شرکت کننده در پژوهش حاضر 60% افراد(36 نفر) مؤنث و 40% آنها(24 نفر) مذکر بودند. میانگین و انحراف معیار سن افراد شرکت کننده به ترتیب 89/1 ± 55/13 سال بود.30% افراد شرکتکننده دارای سطح تحصیلی ابتدایی، 7/46% افراد تحصیلات راهنمایی و 23% دارای مدرک سیکل بودند. از نظر وضعیت اقتصادی 40% دارای وضعیت اقتصادی ضعیف، 7/46% دارای وضعیت اقتصادی متوسط و 3/13% آنها دارای وضعیت اقتصادی خوب بودند. 70% افراد شرکتکننده دارای رابطه فامیلی و 30% آنها رابطه فامیلی نداشتند. از نظر محل سکونت 45% آنها در شهر، 3/28% افراد در حاشیه شهر و 3/3% افراد در روستا زندگی میکردند. میانگین و انحراف معیار نمره افسردگی به ترتیب 43/5 ± 75/33 بود. تجزیه و تحلیل نمرات افسردگی نشان داد، 100% بیماران دارای درجات مختلفی از افسردگی هستند(جدول 1). در بررسی ارتباط بین افسردگی و اطلاعات دموگرافیک براساس آزمون های آماری تی مستقل و آزمون واریانس یک طرفه، ارتباط معناداری یافت نشد (جدول 2).
جدول 1: افسردگی و زیر مقیاسهای آن در بیماران بتاتالاسمی ماژور در سال 1396 در شهرستان سراوان
زیر طبقات پرسشنامه افسردگی
انحراف معیار ± میانگین
خلق افسرده
7/1 ± 5/7
احساس بیهودگی
39/1 ± 2/5
مشکلات بین فردی
24/1 ± 9/4
احساس عدم لذت
29/2 ± 10/10
عزت نفس منفی
39/1 ± 11/6
نمره کل افسردگی
43/5 ± 75/33
جدول 2: بررسی ارتباط بین افسردگی و اطلاعات دموگرافیک بیماران بتاتالاسمی ماژور در سال 1396 در شهرستان سراوان
متغیر
انحراف معیار ± میانگین
p value
سن
10 تا 13 سال
78/5 ± 67/33
87/0**
13 تا 16 سال
14/5 ± 04/34
بیشتر از 16 سال
43/5 ± 75/33
جنسیت
مذکر
65/4 ± 75/32
47/0*
مؤنث
86/5 ± 41/34
تحصیلات
ابتدایی
27/5 ± 38/34
83/0**
سیکل
64/5 ± 39/33
بالاتر
52/5 ± 75/33
وضعیت اقتصادی
ضعیف
53/5 ± 32
80/0**
متوسط
20/5 ± 35/35
خوب
74/4 ± 37/33
رابطه فامیلی
دارند
90/4 ± 07/34
42/0*
ندارند
93/5 ± 06/32
* تی مستقل، ** واریانس یک طرفه
بحث نتایـج مطالعه حاضر نشان داد، 100% بیماران تالاسمی دارای درجات مختلفی از افسردگی هستند. بیشترین و کمترین نمره کسب شده از زیر مقیاسهای افسردگی به ترتیب مربوط به احساس عدم لذت و مشکلات بین فردی بود. مطالعه نصیری و همکاران که به مشکلات بیماران مبتلا به تالاسمی پرداخته بودند، اذعان داشتند که 80% بیماران حداقل در معرض یکی از اختلالات روانشناختی هستند و خطرپذیری بیشتری نسبت به افراد عادی جامعه دارند(21). عوامل مختلفی از قبیل ماهیت مزمن بیماری و نیازمند بودن به درمان مادامالعمر، ترانسفوزیونهای مکرر، دفورمیتیهای صورت و اختلال و محدودیت در فعالیت از جمله عواملی هستند که این بیماران را نسبت به سایر افراد جامعه نسبت به مشکلات روانشناختی از قبیل افسردگی، خطرپذیرتر میکنند(22، 12). نتایج مطالعه شالیگرام و همکاران نشان داد 62% بیماران تالاسمی از افسردگی رنج میبرند(23). نتایج مطالعه غنیزاده و همکاران نشان داد 49% بیماران از افسردگی رنج میبرند(24). خوری و همکاران میزان افسردگی در بیماران تالاسمی را 35% گزارش کردند(25). نتایج مطالعه حاتوشی و همکاران (2015) که به ارزیابی مشکلات روانشناختی در بیماران تالاسمی پرداخته بودند، نشان داد 4/59% افراد دارای افسردگی شدید هستند(26). اما نتایج مطالعه شفیعی و همکاران که به ارزیابی افسردگی در بیماران تالاسمی در شهر تهران پرداخته بودند، نشان داد 5/62% افراد شرکتکننده در پژوهش فاقد افسردگی هستند(27). پاتاناشتی و همکاران نشان دادند 2/58% افراد فاقد افسردگی و 6/32% افراد دارای افسردگی متوسط هستند(28). ینگیل و همکاران نیز نشان دادند 5/20% بیماران تالاسمی از افسردگی رنج میبرند(12). در مطالعههای مختلفی که به ارزیابی سطح افسردگی در بیماران پرداخته شده است، نتایج متفاوتی از وجود افسردگی در بیماران تالاسمی گزارش شده که این عامل میتواند به دلیل تفاوت در ابزار سنجش، عینی بودن اختلال، شدت اختلال، محیط اجتماعی، نژاد، میزان حمایتهای محیطی، چگونگی درمانهای انجام شده و نمای فرهنگی و سازگاری با بیماری باشد و شباهت اساسی مطالعه حاضر با مطالعههای مورد بحث نیز وجود افسردگی در بیماران تالاسمی میباشد که تاییدکننده نتایج مطالعه حاضر است(29). نتایج مطالعه حاضر هیچگونه ارتباط آماری معناداری را با مشخصات دموگرافیک نشان نداد. نتایج مطالعه شفیعی و همکاران، شالیگرام و همکاران و نادری و همکاران ارتباط معناداری را بین اطلاعات دموگرافیک سطح افسردگی بیماران تالاسمی نشان نداد که با نتایج مطالعه حاضر در یک راستا میباشد(30، 27، 23). ارزیابی ارتباط بین سطح تحصیلی و سطح افسردگی در بیماران تالاسمی نیز در مطالعه حاضر نشان داد افزایش سطح تحصیلات با کاهش سطح افسردگی و کاهش سطح تحصیلات با افزایش سطح افسردگی در ارتباط میباشد که با نتایج مطالعه مدنیک و همکاران و ونتی و همکاران در یک راستا میباشد، با این تفاوت که نتایج در مطالعه حاضر معنادار نبود(32، 31). همچنین تحلیل دادهها نشان داد سطح افسردگی در شرکتکنندههای مؤنث بالاتر از افراد مذکر میباشد که با نتایج مطالعه نادری و همکاران در یک راستا میباشد(30). این موضوع میتواند به دلیل نقش افراد مؤنث در اجتماع و فیزیولوژی بدن آنها از نظر هورمونی باشد که شرایط را برای افسردگی در این افراد مهیا میکند.
نتیجهگیری نتایج مطالعه حاضر نشاندهنده سطح بالای افسردگی در بیماران بتا تالاسمی ماژور است که لزوم توجه بیشتر به این قشر را میطلبد. لذا راهکارهایی در جهت کاهش اثرات آن در زندگی بیماران تالاسمی توصیه میگردد. از جمله محدویتهای مطالعه حاضر حجم کم نمونه که تعمیمپذیری آن را به کل بیماران تالاسمی کاهش میدهد بود. لذا در مطالعههای آتی انجام پژوهش با تعداد نمونه بیشتر توصیه میگردد.
تشکر و قدردانی مطالعه حاضر بخشی از پایاننامه کارشناسی ارشد دانشجوی پرستاری داخلی جراحی با کد اخلاق ثبت شده در دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی زابل به شماره ZBMU.1.REC.1396.112 میباشد. بدین وسیله پژوهشگران مراتب قدردانی خود را از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی زابل، سرپرستار بخش تالاسمی بیمارستان رازی سراوان و سایر پرسنل بیمارستان که نهایت همکاری را داشتند، مبذول میدارد.
Masinaienejad N, Abdollahi Mohammad A, Allahyari J, Zamani Afshar M. Depression and the affecting factors in patients with β Thalassemia Major having referred to Saravan city thalassemia center in 2017. Sci J Iran Blood Transfus Organ 2019; 16 (2) :75-81 URL: http://bloodjournal.ir/article-1-1246-fa.html
مسینایی نژاد نصرت اله، عبدالهی محمد عبدالغنی، اله یاری جاسم، زمانی افشار منصور. افسردگی و عوامل مؤثر بر آن در بیماران مبتلا به بتاتالاسمی ماژور مراجعهکننده به مرکز تالاسمی شهرستان سراوان در سال 1396. فصلنامه پژوهشی خون. 1398; 16 (2) :75-81