[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
اخبار و رویدادها::
تماس با ما::
تسهیلات تارنما::
فرم تعهد نامه (الزامی)::
اخلاق و مجوزها::
::
جستجو درتارنما

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات تارنما
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
بانک تخصصی مقالات پزشکی

AWT IMAGE

..
نمایه ها
https://vlibrary.emro.who.int/journals_search/?skeyword=the+scientific+journal+of+iranian+blood+transfusion+organization&country=&subject=&indexing_status=&country_group=&so
..
:: جلد 14، شماره 1 - ( بهار 1396 ) ::
جلد 14 شماره 1 صفحات 52-43 برگشت به فهرست نسخه ها
اثر مهارگر اختصاصی p110 در سلول‌های لوسمی لنفوبلاستیک حاد
پریسا صدراعظمی ، آوا صفراوغلی آذر ، داوود بشاش
استادیار دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ـ گروه هماتولوژی
واژه‌های کلیدی: کلمات کلیدی: لوسمی لنفوبلاستیک حاد، آپوپتوزیس، چرخه سلولی
متن کامل [PDF 570 kb]   (1337 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (4792 مشاهده)
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: هماتولوژي
انتشار: 1395/12/24
متن کامل:   (1888 مشاهده)
اثر مهارگر اختصاصی p110d در سلول‌های لوسمی لنفوبلاستیک حاد
 
پریسا صدراعظمی1، آوا صفراوغلی آذر1، داود بشاش2
 
 
چکیده
سابقه و هدف
اختلال در مسیر PI3K در لوسمی لنفوبلاستیک حاد(ALL) همراه با نقش مهم آن در ایجاد مقاومت به داروهای شیمی درمانی، باعث شده است که استفاده از مهارگران PI3K در درمان ALL اهمیت به سزایی پیدا کند. بر این اساس، بر آن شدیم تا اثر مهارگر اختصاصی ایزوفرم p110δ (GS-1101) را در سلول­های لوسمی لنفوبلاستیک حاد Nalm-6 بررسی کنیم.
مواد و روش‌ها
در یک مطالعه تجربی، به­ منظور بررسی اثرات سایتوتوکسیک و آنتی­پرو­لیفراتیو GS-1101، پس از تیمار سلول­های Nalm-6 با غلظت‌های مختلف این مهارکننده، فعالیت متابولیک، تعداد و توزیع سلول­ها در چرخه سلولی توسط آزمون­های­  MTT، تریپان‌بلو و فلوسایتومتری بررسی گردید. در نهایت، جهت ارزیابی میزان تغییر در بیان ژن­های کنترل کننده چرخه سلولی، پروآپوپتوتیک و آنتی­آپوپتوتیک، آزمایش Rq-PCR انجام شد.
یافته‌ها
نتایج نشان دادند که GS-1101 نه تنها می­تواند تعداد سلول­های Nalm-6 را کاهش دهد(از 105 * 24 عدد سلول در گروه کنترل در زمان 48 ساعت به 103 * 986 عدد در گروه تیمار شده با دوز 50 میکرومولار از مهارکننده)­؛ بلکه قادر است فعالیت متابولیک این سلول­ها را نیز مهار نماید. هم چنین احتمالاً این دارو از طریق افزایش بیان mRNA ژن p21 ، از پیشرفت چرخه سلولی در مرحله G1 جلوگیری می­نماید. از سوی دیگر، افزایش بیان ژن پروآپوپتوتیک Bax و تجمع سلول­ها در مرحله sub-G1 متعاقب تیمار با این دارو، نشانگر القای آپوپتوز در سلول­های Nalm-6 می­باشد.
نتیجه گیری
GS-1101 دارای اثرات آپوپتوتیک و آنتی‌پرولیفراتیو در سلول­های Nalm-6 است و این اثرات به ­واسطه توقف چرخه­ سلولی، افزایش­ بیان ژن­های p21 و پروآپوپتوتیک اعمال می­شود.
کلمات کلیدی: لوسمی لنفوبلاستیک حاد، آپوپتوزیس، چرخه سلولی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تاریخ دریافت : 23/8 /95
تاریخ پذیرش : 12/10/95
 

1- کارشناس ارشد خون‌شناسی و بانک خون ـ دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ـ تهران ـ ایران
2- مؤلف مسئول: PhD خون‌شناسی و بانک خون ـ استادیار دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ـ گروه هماتولوژی ـ میدان قدس ـ خیابان دربند ـ تهران ـ ایران ـ کدپستی: 1971653312
 

مقدمه
    ALL نوعی بدخیمی هماتولوژیک است و مشخصه اصلی آن تکثیر بی رویه و تجمع لنفوبلاست­های غیر طبیعی در مغز استخوان می­باشد(1). برای درمان این بیماری از داروهای شیمی درمانی مختلفی هم چون گلوکوکورتیکوئیدها، وینکا آلکالوئیدها و آنتراسیکلین استفاده می­شود. به­علاوه، پیوند مغز استخوان نیز یکی دیگر از گزینه­های درمانی برای بیماران با خطر بالا به حساب می­آید(3، 2). با وجود پیشرفت­های قابل توجه در زمینه افزایش میزان بقای بیماران مبتلا به ALL ، مقاومت به داروهای رایج، هم چنان از جمله مهم­ترین معضلات درمانی این بیماران محسوب می­شود.
    PI3Ks آنزیم­هایی مسئول در کنترل فرآیند­های مهم سلولی از جمله تنظیم چرخه سلولی، آپوپتوز، ترمیمDNA ، پیری، رگ­زایی و متابولیسم هستند و به عنوان مولکول­های میانجی­گر عمل کرده و اغلب به ­دلیل نقش­شان در مسیر سیگنالینگ PI3K/AKT/mTOR معروف می­باشند(4). PI3Kها به سه خانواده PI3K-1 ، PI3K-2 و PI3K-3 تقسیم می­شوند. اخیراً شواهدی از ارتباط خانواده PI3K-1 با سرطان یافته شده است. این خانواده از PI3Kها هترودایمر بوده و به دو زیر خانواده1A  و 1B تقسیم می­شوند.
    PI3K-1A از یک زیر واحد کاتالیتیک(p110) و یک زیر واحد تنظیمی(p85) تشکیل می­شود. زیر واحد کاتالیتیک این خانواده از نظر ساختاری دارای 3 ایزوفرم  α، β و d می‌باشد. لازم به ذکر است که ایزوفرم­های α و β به ­طور گسترده در تمام سلول­ها بیان می­شوند؛ این در حالی است که بیان ایزوفرم δ تنها به سلول­های خونساز محدود می‌گردد(5). مطالعه‌‌های پیشین نشان می­دهند که ایزوفرم p110δ در عملکرد و هموستاز لنفوسیت­های B نقش حیاتی دارد. در بررسی­ انجام شده در سال 2002 ، گزارش شده است که جهش غیرفعال کننده p110δ در موش­ها نه تنها منجر به کاهش تعداد لنفوسیت­های B1 و مارژینال می‌شود؛ بلکه میزان تیتر ایمنوگلوبولین را نیز در آن­ها به پایین­تر از حد نرمال می­رساند(6). با توجه به نقش گسترده این مسیر پیام­رسانی، بدیهی است که هر گونه اختلال در تنظیم آن و یا فعال شدن نا­به­جای آن، با بروز بسیاری از بیماری­ها از جمله سرطان­های انسانی همراه باشد. اخیراً پیام­رسانی p110δ به عنوان مکانیسم دخیل در بقا و گسترش انواع بدخیمی­های B cell معرفی شده است(7). از آن جایی که فعال شدن مسیر انتقال پیام PI3K از طریق BCR ، باعث افزایش بقای B cell های بدخیم می­شود و هم چنین با توجه به این موضوع که p110δ غالباً در پیام‌رسانی BCR نقش دارد، به نظر می­رسد که این ایزوفرم می­تواند به عنوان هدفی مناسب در درمان بدخیمی­های B cell در نظر گرفته شود(8). GS-1101 مهارکننده اختصاصی p110δ است و تا­کنون نتایج تحقیقات حاکی از اثر بخشی این دارو در بدخیمی­های B cell مانند: CLL ، MM و nHL بوده است(10، 9، 4). با توجه به نقش مسیر PI3K در بروز بدخیمی‌های B cell ، در این مطالعه بر آن شدیم تا اثر مهار ایزوفرم p110δ را در سلول­های Nalm-6 بررسی نماییم.
 
مواد و روش‌ها
کشت سلولی و تیمار دارویی:
    مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. سلول­های Nalm-6 که از رده لوسمی لنفوبلاستیک حاد می­باشند، در محیط کشت RPMI-1640 حاوی 10% سرم گاوی، U/mL100 پنی‌سیلین و µg/mL 100 استرپتومایسین در دمای 37 درجه سانتی­گراد و فشار دی‌اکسید کربن 5% کشت داده شدند. داروی مورد استفاده GS-1101 بود که از شرکت Selleckchem آمریکا تهیه شده ­است. داروی فوق به شکل پودر بوده که به­ منظور تهیه محلول ذخیره 500 میکرومولار، آن را در DMSO استریل حل کرده و تا زمان استفاده در دمای20- درجه سانتی­گراد نگهداری گردید. جهت جلوگیری از اثرات حلال بر روی میزان تکثیر و بقا، سلول­ها با غلظت مشخص شده­ای از DMSO به عنوان کنترل منفی تیمار شدند. سلول­های Nalm-6 با غلظت­های 5 تا 50 میکرومولار به مدت 24، 36 و 48 ساعت تیمار شدند. تمامی آزمایش­ها به منظور افزایش دقت کار به صورت تریپلیکیت انجام شد.
 
بررسی شمارش سلولی به روش تریپان بلو:
    بـرای شمارش سلول­هـا از رنگ­آمیزی تریپان­بـلو و لام
هموسایتومتر(لام نئوبار) استفاده شد. اساس این آزمایش بدین ترتیب است که سلول­های زنده نسبت به ورود رنگ نفوذناپذیر می­باشند، حال آن که سلول­های مرده رنگ را جذب می­نمایند. برای شمارش تعداد سلول­های زنده، تعداد سلول­های رنگ نگرفته در هر چهار سری خانه­های شانزده­تایی(خانه شمارش WBC) شمارش شده و میانگین گرفته شد.
 
اندازه­گیری فعالیت متابولیک سلولی به روشMTT  :
    برای ارزیابی تاثیر داروی GS-1101 بر فعالیت متابولیک سلول­های Nalm-6 ، تعداد 5000 سلول به هر چاهک پلیت 96 خانه­ای و فاقد داروی اضافه و به مدت زمان 24، 36 و 48 ساعت در انکوباتور CO2 دار انکوبه شد. پس از گذشت مدت زمان مورد نظر به سلول­های داخل پلیت محلول mg/mL 5 MTT اضافه گردید و به مدت 3ساعت در انکوباتور 37 درجه سانتی‌گراد قرار گرفت.
    سپس پلیت با دور g 1000 به مدت 10 دقیقه سانتریفیوژ شده و پس از خالی کردن محلول رویی، 100 میکرولیتر DMSO به هر چاهک اضافه شد. جذب نوری هر چاهک توسط دستگاه الایزا ریدر در طول موج 570 نانومتر قرائت شد.
 
بررسی فعالیت چرخه سلولی:
    ابتدا 105 × 5 سلول Nalm-6 با غلظت­های 20، 30 و 50 میکرومولار GS-1101 به مدت 36 ساعت تیمار شدند. پس از پایان انکوباسیون، سلول­ها به فالکون انتقال یافته و با دور  g1000 سانتریفیوژ و در محلول PBS سوسپانسه شدند. سپس سلول­ها به وسیله اتانول 70% تثبیت شده و در ادامه 1 میلی‌لیتر محلول PI Master mix به آن­ها اضافه شد. سپس سوسپانسیون سلولی 30 دقیقه در دمای 37 درجه سانتی‌گراد انکوبه شد. در آخر الگوی رنگ‌پذیری DNA با استفاده از دستگاه فلوسایتومتر مورد بررسی قرار گرفته و داده‌ها توسط نرم‌افزار فلومکس 3/2 تحلیل شدند.
 
استخراج RNA :
    پس از تیمار سلول­های Nalm-6 با داروی GS-1101 به
مدت 36 ساعت، RNA آن­ها طبق دستورالعمل کیت high pure RNA isolation kit (رُوش) استخراج شده و به منظور تولید cDNA مورد استفاده قرار گرفت.
    برای ساخت cDNA از کیتRevertAid First Strand cDNA Synthesis kit (رُوش) استفاده شد. حجم مورد نظر برای انجام این واکنش 20 میکرولیتر است و محتویات آن شامل 4 میکرولیتر x5 PCR ، 2 میکرولیتر dNTP ، 1 میکرولیتر رندوم هگزامر، 1میکرولیتر آب تیمار شده با دی‌اتیل پیروکربنات، 1 میکرولیتر مهارکننده RNase (U/µL 20)، 1 میکرولیتر ترانس کریپتاز معکوس M-MuLV (U/µL 200) و 1 میکروگرم از RNA مورد آزمایش می‌باشد.
    محلول فوق به مدت 5 دقیقه در 65 درجه سانتی‌گراد، 5 دقیقه در 25 درجه سانتی‌گراد و یک ساعت در دمای 42 درجه سانتی‌گراد انکوبه شدند و در نهایت، واکنش ساخت cDNA با 5 دقیقه انکوباسیون در 70 درجه سانتی‌گراد خاتمه یافت. آزمایش Real-Time PCR در دستگاه(رُوش) light-cycler و در حجم 20 میکرولیتر انجام شد. به ازای هر واکنش 10 میکرولیتر از Syber premix Ex Taq (تاکارا)، 2 میکرولیتر از cDNA ، 5/0 میکرولیتر از هر یک از آغازگرهـا و 7 میکرولیتر آب عـاری از نوکلئاز استفـاده شد.
    شرایط دمایی مورد استفاده شامل یک مرحله فعال‌سازی اولیه در دمای 95 درجه سانتی­گراد به مدت 30 ثانیه و در ادامه، 40 چرخه برای دناتوراسیون(5 ثانیه در 95 درجه سانتی­گراد) و آنیلینگ/اکستنشن توام(20 ثانیه در 60 درجه سانتی­گراد) می­باشد. برای بررسی اختصاصیت محصول تکثیر شده، منحنی ذوب مورد بررسی قرار گرفت. در انتها و برای محاسبه نسبی تعداد نسخه mRNA تکثیر شده از فرمول  2 -ΔΔctاستفاده شد(جدول 1).
 
آنالیز آماری:
    تمامی آزمایش‌ها به شکل سه آزمون مستقل انجام و مقادیر گزارش ­شده به شکل Mean ± SD قید شدند. هم چنیــن بــرای محـاسبـــات آمـــاری از روش t - test و نرم‌افزارSPSS17  و GraphPad Prism7 استفاده شد.
 

جدول 1: توالی آغازگرهای به کار رفته در آزمون Real Time Quantitative RT-PCR
 
ژن آغازگر جلوبرنده (5'-3') آغازگر معکوس(5'-3') سایز محصول (bp)
HPRT TGGACAGGACTGAACGTCTTG CCAGCAGGTCAGCAAAGAATTTA 111
p21 CCTGTCACTGTCTTGTACCCT GCGTTTGGAGTGGTAGAAATCT 130
Bax CGAGAGGTCTTTTTCCGAGTG GTGGGCGTCCCAAAGTAGG 242
Bcl-2 CGGTGGGGTCATGTGTGTG CGGTTCAGGTACTCAGTCATCC 90
 
 

علامت * بیانگر این است که اختلاف میانگین گروه­ آزمون با کنترل در سطح 05/0 p ≤ ، معنادار بوده­ است.
علامت ** بیانگر این است که اختلاف میانگین گروه­ آزمون با کنترل در سطح 01/0 p≤ ، معنادار بوده است.
علامت *** بیانگر این است که اختلاف میانگین گروه­ آزمون با کنترل در سطح 001/0 p≤ ، معنادار بوده است.
 
یافته‌ها
GS-1101 به صورت وابسته به دوز و زمان باعث کاهش شمارش سلول­های Nalm-6 می­شود:
    به منظور بررسی اثر آنتی­پرو­لیفراتیو داروی GS-1101 ، سلول­های Nalm-6 به دوزهای مختلف مهارکننده(50-5 میکرومولار) به مدت 24، 36 و 48 ساعت تیمار شدند و سپس شمارش سلول­های زنده(Cell count) با استفاده از آزمایش تریپان­بلو مورد ارزیابی قرار گرفت. گروهی از سلول­ها نیز به عنوان شاهد هیچ دارویی دریافت نکردند. نتایج به دست آمده نشان داد که GS-1101 می­تواند باعث کاهش تعداد سلول­های Nalm-6 هم به ­صورت وابسته به دوز و هم به­ صورت وابسته به زمان شود. اگر چه داروی GS-1101 در دوز 5 میکرومولار تاثیر چندانی بر روی شمارش سلول­ها ندارد؛ اما افزایش دوز این دارو به بالای 10 میکرومولار قادر است به صورت کاملاً معناداری شمارش سلول­های زنده را کاهش دهد(نمودار 1).
 
GS-1101 هم به طور وابسته به دوز و هم به طور وابسته به زمان سبب مهار فعالیت متابولیکی سلول­های Nalm-6 می‌شود:
    سلول­هـای Nalm-6 بـا دوزهـای 5 تـا 50 میکرومـولار
مهارکننده P110d به مدت 24، 36 و 48 ساعت تیمار شدند
و میزان فعالیت متابولیک آن‌ها توسط آزمایش MTT assay بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان‌دهنده کاهش فعالیت متابولیک سلول‌های Nalm-6 تیمار شده در مقایسه با سلول‌های کنترل به طور وابسته به دوز و زمان می‌باشد. غلظت µM 5 دارو اثر چشمگیری در کاهش فعالیت متابولیکی سلول‌های Nalm-6 ندارد، این در حالی است که دوز µM 30 از دارو طی مدت زمان 24، 36 و 48 ساعت به ترتیب این شاخص را به 75% ، 64% و 51% می‌رساند (نمودار 2).
 

نمودار 1: تاثیر داروی GS-1101 بر شمارش سلولی در سلول‌هایNalm-6  به ­صورت وابسته به دوز و زمان. سلول­های Nalm-6  به تعداد 000/390 و با غلظت­های 5 تا 50 میکرومولار از دارو تیمار و پس از گذشت 24، 36 و 48 ساعت، شمارش ­سلولی با روش تریپان­بلو انجام شد. همان ­گونه که در شکل مشاهده می‌شود، GS-1101 به ­صورت وابسته به دوز و زمان شمارش ­سلولی را کاهش داده و دوز 50 میکرومولار دارای بیشترین اثرات آنتی‌پرو‌لیفراتیو می­باشد.
هم چنین با افزایش غلظت دارو به µM 50 شاهد کاهش معنادار فعالیت متابولیک به ترتیب 69% ، 56% و 39% در زمان‌های ذکر شده می‌باشیم. با توجه به نتایج به دست آمده می‌توان نتیجه گرفت که داروی GS-1101 هم به طور وابسته به دوز و هم به طور وابسته به زمان سبب مهار فعالیت متابولیکی سلول‌های Nalm-6 می‌شود.
 
  
نمودار 2: بررسی اثر GS-1101 بر فعالیت متابولیک سلول­های Nalm-6 به طور وابسته به دوز و زمان. سلول­های Nalm-6 در تعداد 5000 سلول در پلیت 96 خانه­ای تحت تأثیر مقادیر مختلف GS-1101 قرار گرفته و به مدت 24، 36 و 48 ساعت انکوبه شدند. میانگین و انحراف معیار نتایج حاصل از سه بار تکرار(mean ± SD) محاسبه و p value به دست­آمده نشان­دهنده معنا­دار بودن نتایج از نظر آماری در مقایسه با نمونه کنترل می­باشد(* ، بیانگر 05/0 p< و ** ، بیانگر 01/0 p< و *** ، بیانگر 001/0 p< است).
 
GS-1101 موجب توقف چرخه سلولی در مرحله G1 و افزایش درصد سلول­های Nalm-6 در مرحلهsub-G1 می‌شود:

    برای بررسی اثر مهاری GS-1101 بر چرخه سلولی، سلول­های Nalm-6 با دوزهای 20 ، 30 و 50 میکرومولار دارو به مدت 36 ساعت تیمار شدند و با فلوسایتومتری مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که افزایش دوز GS-1101 منجر به افزایش درصد سلول­ها در فاز G1 می‌شود. بدین ترتیب که درصد سلول‌ها در فاز G1 در گروه کنترل30% و در دوزهای 10، 20 و 30 به ترتیب 38%،40% و 59% می­باشد(نمودار A3). هم چنین 36 ساعت پس از تیمار سلول­های Nalm-6 با دارو، میزان جمعیت سلول­های فاز  Sub-G1اندازه‌گیری شد(نمودار B3). نتایج نشان داد افزایش دوز GS-1101 باعث افزایش جمعیت سلول­ها در مرحله Sub-G1 می­شود که خود مؤیدی بر بروز مرگ سلولی(آپوپتوز) می‌باشد. به ­طوری که تیمار سلول­ها با دوز µM 50 دارو میزان جمعیت سلول­ها را در فاز Sub-G1 به میزان 8/5 برابر افزایش می‌دهد.
 

نمودار3 : بررسی اثر GS-1101 بر توزیع سلول­ها در چرخه سلولی. A) پس از تیمار سلول­های Nalm-6  با دوزهای مختلف GS-1101 به مدت 36 ساعت، میزان جمعیت سلول­های تیمار شده در مرحله G1 از چرخه سلولی به صورت معناداری افزایش یافت که خود مؤید توقف چرخه سلولی در این مرحله می­باشد. B) تیمار سلول‌های Nalm-6 با مهارکننده PI3K منجر به افزایش جمعیت سلول­ها در مرحله sub-G1 به صورت وابسته به دوز گردید. میانگین و انحراف معیار نتایج حاصل از سه بار تکرار(mean ± SD) محاسبه و p value به دست­آمده نشان­دهنده معنا­دار بودن نتایج از نظر آماری در مقایسه با نمونه کنترل می­باشد(*، بیانگر 05/0 p< و ** ، بیانگر 01/0 p< است).
 
تیمار سلول­های Nalm-6 با GS-1101 منجر به افزایش بیان ژن p21 می­شود:
    پس از آن که مشخص شد که داروی GS-1101 باعث توقف چرخه سلولی در مرحله G1 می­شود؛ بر آن شدیم تا تاثیر مولکولی این دارو بر روی یکی از مهم­ترین ژن­های تنظیم­کننده چرخه سلولی را مورد  ارزیابی قرار دهیم.
مطالعه‌های پیشین نشان داده­اند که ژن p21 در تنظیم چرخه سلولی و پیش­ رفت آن از مرحله G1 به S نقش به سزایی را ایفا می­نماید. p21 یک پروتئین مهارکننده سیکلین است که با اتصال به سیکلین­های CDK2 ، CDK1 و مجموعه CDK4/6 آن­ها را مهار کرده و به ­عنوان تنظیم کننده پیشروی سیکل سلولی در فازهای G1 و S عمل می‌کند. توقف سیکل سلولی به وسیله p21 تمایز را افزایش داده و از تکثیر جلوگیری می­نماید(11). بر همین اساس در این بررسی پس از تیمار سلول­های Nalm-6 با دوز مؤثره دارو (50 میکرومولار)، میزان تغییر بیان mRNA ژن p21 با کمک روش Rq-PCR سنجیده شد(نمودار 4). همان طور که در نمودار 4 نمایش داده شده­ است، این دارو می­تواند پس از گذشت 36 ساعت به صورت کاملاً معناداری میزان بیان ژن p21 را افزایش دهد.

 
نمودار 4: GS-1101 سبب افزایش فعالیت رونویسی ژن p21 می‌شود. پس از تیمار 36 ساعته سلول­های Nalm-6 با دوز 50 میکرومولار از داروی GS-1101، میزان بیان mRNA ژن p21 به صورت معناداری افزایش یافت. میانگین و انحراف معیار نتایج حاصل از سه بار تکرار(mean ± SD) محاسبه و p value به دست آمده نشان­دهنده معنا­دار بودن نتایج از نظر آماری در مقایسه با نمونه کنترل می­باشد (*بیانگر 05/0 p< است).
 
GS-1101 باعث افزایش بیان ژن­ Bax در سلول­های Nalm-6 می­شود:
    پروتئین­ Bax به ­عنوان یک پروتئین کلیدی در آپوپتوز،
با اتصال به پروتئین­های مهارکننده آپوپتوز و آنتاگونیزه کردن اثر مهاری آن­ها، روند آپوپتوز را فعال می­کند. از طرفی پروتئین Bcl-2 که یک مهار کننده آپوپتوز است، با جلوگیری از آزاد شدن سیتوکروم c از میتوکندری اثر مهاری خود را اعمال می­کند(12). برای بررسی تاثیر GS-1101 بر بیان ژن­های Bax و Bcl-2 ، میزان بیان mRNA این دو ژن توسط روش Real-Time PCR مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان می­دهند که دوز 50 میکرومولار GS-1101 منجر به افزایش 13 برابری بیان ژن­ Bax شده است. لازم به ذکر است که این دارو تاثیر معنا داری بر روی فعالیت رونویسی ژن Bcl-2 ندارد(نمودار 5).
 


نمودار 5 : تاثیر GS-1101 در القای مرگ سلولی در سلول­های Nalm-6. سلول­های Nalm-6 با غلظت­ 50 میکرومولار از دارو به­ مدت 36 ساعت تیمار و پس از ساخت cDNA میزان بیان ژن­ها با استفاده از روش Quantitative RT-PCR محاسبه شد. GS-1101 باعث افزایش بیان ژن­ پروآپوپتوتیک Bax می­شود. این در حالی است که داروی GS-1101 تاثیر معناداری بر روی میزان بیان mRNA ژن آنتی­آپوپتوتیک Bcl-2 نمی‌گذارد. میانگین و انحراف­ از معیار نتایج حاصل از سه بار تکرار(Mean ± SD) محاسبه و p. value به دست­ آمده نشان­دهنده معنادار بودن نتایج از نظر آماری در مقایسه با کنترل می­باشد(**، بیانگر 01/0 p< است).
 
بحث
    نتایـج حاصـل از ایـن تحقیـق نشـان داد کـه استفاده از
مهارکننده مسیرهای مهم پیام‌رسانی دخیل در پاتوژنز سرطان، هم چون GS-1101 که مهارکننده p110dPI3K می‌باشد، می‌تواند به عنوان راهکار نوین در درمان لوسمی‌های حاد مورد توجه قرار گیرد. اگـر چـه پیشرفت‌های اخیر در دستورالعمل‌های شیمی درمانی و پیوند سلول­های بنیادی، میزان بقای مبتلایان بهALL  را افزایش داده است؛ با این وجود تعدادی از بیماران به علت عود بیماری و یا مقاومت به درمان پیش‌آگهی بسیار ضعیفی دارند. بنابراین تلاش­های تحقیقاتی بر یافتن رویکردهای درمانی جدید که مسیرهای پیام­رسانی مسئول بقای سلول‌های سرطانی و مقاومت آن­ها به داروها را هدف قرار می­دهند، متمرکز شده است(7). یکی از این مسیرهای پیام‌رسانی، مسیر انتقال پیامPI3K/Akt/mTOR  می­باشد که در نتیجه تغییرات ژنتیکی در طیف وسیعی از سرطان­ها دچار اختلال می‌شود(13). ایزوفرم  p110δبه عنوان یکی از مهم­ترین ایزوفرم­های PI3K در بروز بدخیمی­های B cell شناخته می­شود(14). GS-1101 یک مهارکننده انتخابی زیر واحد p110δ می­باشد که اثر خود را با مهار رقابتی محل اتصال ATP در این ایزوفرم اعمال می­کند(15). در مطالعه‌های آزمایشگاهی انجام شده بر روی سلول­های CLL ،GS-1101  عملکردهای مسیر PI3Kδ را مهار کرده و منجر به کاهش زنده­مانی سلول­ها و القای آپوپتوز در آن­ها می­شود(17، 16). در این مطالعه به بررسی اثر مهارکننده p110δ (GS-1101) بر روی سلول­های  Nalm-6 که از نوع Pre B-ALL هستند، پرداخته شده است.
    نتایج به دست آمده در این بررسی نشان دادند که GS-1101 باعث کاهش شمارش سلولی و فعالیت متابولیک سلول­های Nalm-6 به صورت وابسته به دوز و زمان می‌شود. این بررسی­ها نشان می­دهد که GS-1101 در دوز 50 میکرومولار می­تواند بیش از نیمی از سلول­های Nalm-6 (IC50) را در طی 48 ساعت نابود نماید و این تأییدی دال بر اثرات سایتوتوکسیک و آنتی­پرولیفراتیو این دارو در سلول­های مشتق شده از pre-B ALL می­باشد. مشابه با یافته­های این پژوهش، نگوئن و همکارانش نیز در سال 2014 گزارش نموده­اند که متعاقب تیمار سلول­های میلوئیدی با این مهارکننده PI3K ، نه تنها میزان تکثیر سلول‌ها کاهش می­یابد؛ بلکه میزان فعالیت متابولیک آن­ها نیز به صورت معناداری مهار می­شود(18). هم چنین نتایج بعدی این مطالعه مشخص نمودند که اثر آنتی­پرولیفراتیو این دارو در سلول Nalm-6 تا حدودی از طریق مهار چرخه سلولی در مرحله G1، کاهش درصد سلول­های مرحله S و افزایش بیان mRNA ژن p21 صورت می­گیرد. p21 ، پروتئین مهارکننده سیکلین، از جمله مهم­ترین مولکول­های درگیر در مهار چرخه سلولی در مرحله G1 و S می­باشد که توسط بسیاری از مسیرهای انتقال پیام همچون مسیرهای وابسته به p53 فعال می­شود و با تجمع سلول­ها در مرحله G1 چرخه سلولی، باعث القای مرگ سلولی می­شوند(21-19). مطالعه اخیر صورت گرفته بر روی یکی دیگر از داروهای مهارکننده مسیر PI3K/Akt نیز نشان می­دهد که مهار این مسیر انتقال پیام و کاهش میزان فسفریلاسیون Akt نیز می­تواند با افزایش بیان ژن p21 و از طریق مسیر وابسته به p53 باعث توقف چرخه سلولی در سلول­های رده ALL گردد(22). بنابراین یکی از تفسیرهایی که می­توان از نتایج به ­دست آمده انجام داد این است که داروی GS-1101 اثرات آنتی­پرولیفراتیو خود را از طریق مهار چرخه سلولی در مرحله G1 و آن هم با واسطه افزایش بیان ژن­ p21 اعمال می­نماید. در همین راستا، در مطالعه صورت گرفته بر روی رده سلولی K562 ، چن و همکارانش نیز اعلام نمودند که داروی GS-1101 می­تواند با مهار فسفریلاسیون Akt و هم چنین با افزایش بیان ژن‌های کنترل کننده چرخه سلولی هم چون سیکلین­ها، توقف چرخه سلولی را در پی داشته و بدین ترتیب اثرات آنتی­پرولیفراتیو و سایتوتوکسیک خود را اعمال نماید (23).
    اختلال در مسیر PI3K در سلول­های سرطانی از طریق برهم زدن تعادل بین ژن­های پرو و آنتی‌آپوپتوتیک منجر به گریز از مرگ سلولی می­شود. مطالعه‌های بیشماری در این خصوص نشان می­دهند که تیمار سلول­های سرطانی با داروهای مهارکننده مسیر PI3K می­تواند منجر به القای آپوپتوز در سلول­های سرطانی گردد. در این بررسی نیز متوجه شدیم که تیمار سلول­های لوسمیک Nalm-6 با GS-1101 باعث افزایش جمعیت سلول­ها در مرحله Sub-G1 چرخه سلولی می­گردد؛ که این خود مؤید بروز آپوپتوز در این سلول­های pre-B ALL می­باشد. هم چنین بررسی‌های بعدی صورت گرفته بر روی ژن­های کنترل کننده آپوپتوز، از جمله Bax به عنوان مهم­ترین مولکول­های پرو­آپوپتوتیک نشان داد که داروی GS-1101 به صورت قابل توجهی می‌تواند بیان ژن Bax را افزایش دهد و بدین ترتیب با افزایش نسبت بین ژن­های پرو به آنتی­آپوپتوتیک، باعث فعال شدن مسیرهای آپوپتوزی در رده سلولی Nalm-6 گردد. در همین خصوص سیوالرو و همکارانش  نیز با بررسی اثر یکی از مهارکنندگان مسیر PI3K بر روی شاخص آپوپتوز در سلول­های لنفوما، دریافتند که مهار این مسیر با شکسته شدن کاسپاز 3، 8 و 9 و فعال شدن مسیر داخلی و خارجی آپوپتوز همراه می­باشد. علاوه بر این در این پژوهش به این نتیجه رسیدند که القای آپوپتوز در سلول‌های تحت تیمار با مهارکننده PI3K تا حد زیادی با افزایش بیان فاکتورهای پروآپوپتوتیک(BIM ، BAD و
PUMA) و نیز کاهش بیان فاکتورهای آنتی­آپوپتوتیک (MCL-1 ، BCL-XL) صورت می­گیرد(24).
 
نتیجه‌گیری
    در کل، این مطالعه کارآیی داروی GS-1101 را در سلول­های Nalm-6 که از نوع pre-B ALL هستند، نشان می­دهد. با توجه به تحمل‌پذیری بالای این مهارکننده و مؤثر بودن آن در بدخیمی­های لنفوپرولیفراتیو مزمن، این مطالعه GS-1101 را به­عنوان عامل نوید بخشی در درمان لوسمی حاد لنفوئیدی مطرح می­سازد. این در حالی است که تحقیقات بیشتری مانند کارآزمایی­های بالینی و مطالعه دقیق­تر مکانیسم عملکرد دارو، سرنخ­های با ارزشی در اختیار پزشکان به­جهت انتخاب این مهارکننده اختصاصی p110δ برای درمان بیماران مبتلا به ALL قرار خواهد داد.
ارسال پیام به نویسنده مسئول

ارسال نظر درباره این مقاله
نام کاربری یا پست الکترونیک شما:

CAPTCHA


XML   English Abstract   Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Sadreazami P, Safar-Oughlou Azar A, Bashash D. Evaluation of the effect of selective p110δ inhibitor on acute lymphoblastic leukemia cells. Sci J Iran Blood Transfus Organ 2017; 14 (1) :43-52
URL: http://bloodjournal.ir/article-1-1090-fa.html

صدراعظمی پریسا، صفراوغلی آذر آوا، بشاش داوود. اثر مهارگر اختصاصی p110 در سلول‌های لوسمی لنفوبلاستیک حاد. فصلنامه پژوهشی خون. 1396; 14 (1) :43-52

URL: http://bloodjournal.ir/article-1-1090-fa.html



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
جلد 14، شماره 1 - ( بهار 1396 ) برگشت به فهرست نسخه ها
فصلنامه پژوهشی خون Scientific Journal of Iran Blood Transfus Organ
The Scientific Journal of Iranian Blood Transfusion Organization - Copyright 2006 by IBTO
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 41 queries by YEKTAWEB 4645