[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: آرشيو مقالات :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
مؤسسه عالی آموزشی و پژوهشی طب انتقال خون::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
اخبار و رویدادها::
تماس با ما::
تسهیلات تارنما::
فرم تعهد نامه (الزامی)::
اخلاق و مجوزها::
::
جستجو درتارنما

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات تارنما
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
بانک تخصصی مقالات پزشکی

AWT IMAGE

..
نمایه ها
https://vlibrary.emro.who.int/journals_search/?skeyword=the+scientific+journal+of+iranian+blood+transfusion+organization&country=&subject=&indexing_status=&country_group=&so
..
:: جلد 13، شماره 4 - ( زمستان 1395 ) ::
جلد 13 شماره 4 صفحات 323-314 برگشت به فهرست نسخه ها
القاء توقف چرخه سلولی در مرحله G1 و افزایش درصد Sub-G1 متعاقب تیمار سلول‌های Nalm-6 با مهارکننده سنتتیک hTERT
محدثه زارعی ، داوود بشاش
میدان قدس ـ خیابان دربند ـ تهران ـ ایران ـ کدپستی: 1971653312
واژه‌های کلیدی: کلمات کلیدی: لوسمی لنفوبلاستیک حاد، BIBR1532، تلومراز
متن کامل [PDF 527 kb]   (2865 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (4936 مشاهده)
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: هماتولوژي
انتشار: 1395/10/5
متن کامل:   (6296 مشاهده)
القاء توقف چرخه سلولی در مرحله G1 و افزایش درصد Sub-G1 متعاقب تیمار
سلول‌های Nalm-6 با مهارکننده سنتتیک hTERT
 
محدثه زارعی1، داوود بشاش2
 
 
چکیده
سابقه و هدف
به­ دلیل نقش تلومراز در تکثیر نامحدود اکثر سلول­های سرطانی از جمله بدخیمی­های خونی، مهار تلومراز به عنوان روش مناسبی جهت درمان سرطان­ها مطرح می­باشد. هدف از مطالعه، ­بررسی اثر BIBR1532 که یک مهارکننده سنتتیک hTERT می­باشد، بر روی فعالیت متابولیک، میزان ساخت DNA ، تغییرات چرخه سلولی و بیان ژن­های p21، p73، Bax و Bad در سلول­هایNalm-6  (رده سلولی لوسمی لنفوبلاستیک حاد) بود.
مواد و روش‌ها
در این مطالعه تجربی به ­منظور بررسی اثر BIBR1532 ، سلول­ها در حضور غلظت­های مختلف دارو کشت داده ­شدند و متعاقباً آزمون­های BrdU cell proliferation assay ، Microculture Tetrazolium Test،Flowcytometeric cell cycle arrest  و  Quantitative real-time انجام شد.
یافته‌ها
نتایج به دست ­آمده نشان داد که BIBR1532 دارای اثر مهاری بر فعالیت متابولیک و ساخت DNA سلول­های رده  Nalm-6به ­طور وابسته به دوز و زمان می­باشد. هم چنین نتایج حاکی از افزایـش بیـانmRNA  ژن‌هایBad  ، Bax ،p73  و p21 بود که خود متعاقباً با توقف چرخه سلولی در مرحله G1 و افزایش مرحله Sub-G1 همراه می­باشد.
نتیجه گیری
از آن جایی ­که تیمار با داروی BIBR1532 در رده سلولی Nalm-6 سبب القاء توقف چرخه سلولی و فعال شدن مسیر آپوپتوز می­گردد، لذا می­توان از افزوده شدن درمان­های مبتنی بر داروهای آنتی­تلومراز به عنوان یک استراتژی جدید در درمان مبتلایان به لوسمی لنفوبلاستیک حاد بهره جست.
کلمات کلیدی: لوسمی لنفوبلاستیک حاد، BIBR1532 ، تلومراز
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
تاریخ دریافت : 14/11/94
تاریخ پذیرش :  17/6 /95
 

1- کارشناس ارشد خون‌شناسی و بانک خون ـ دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ـ گروه هماتولوژی ـ تهران ـ ایران
2- مؤلف مسئول: PhD خون‌شناسی و بانک خون ـ استادیار دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ـ گروه هماتولوژی ـ میدان قدس ـ خیابان دربند ـ تهران ـ ایران ـ کدپستی: 1971653312
 

مقدمه
    لوسمی لنفوبلاستیک حاد(ALL)، شایع­ترین سرطان دوران کودکی بوده و حدود 30% از سرطان­های این دوران را به خود اختصاص می­دهد. هر چند بیشترین شیوع ALL مربوط به سنین 2 تا 5 سال می­باشد، با این حال، احتمال ابتلا به این لوسمی در افراد جوان و مسن نیز وجود دارد(1). علی­رغم میزان بالای پاسخ به درمان در این بیماری، مقاومت به درمان­های متداول و عود بیماری، هم چنان به عنوان یک معضل مهم مطرح است(2). بدیهی است که درک کامل مکانیسم­هایی که سبب مقاومت در برابر داروهای شیمی­درمانی می­شوند، می­توانند سبب معرفی درمان­های جدید در این بیماری شود(3). اگر چه ماهیت کلینیکی سرطان­ها بسیار هتروژن می­باشد، اما اکثر تومورها در تعداد محدودی از ویژگی­ها هم چون توانایی تکثیر نامحدود، رشد غیر قابل کنترل، تهاجم به بافت­ها و انتشار متاستاتیک مشترک هستند(4). بسیاری از مطالعه‌ها نشان داده­اند که کسب توانایی تکثیر نامحدود در سلول­های سرطانی که عمدتاً ناشی از فعالیت آنزیم تلومراز است، مهم­ترین مرحله در پیشرفت سرطان می­باشد(5). تلومراز، آنزیمی است که بعد از همانندسازی فعال شده و باعث افزودن تعداد نسبتاً زیادی نوکلئوتید به انتهای کروموزوم­ها می­شود. این آنزیم که یک کمپلکس چند پروتئینی با ساختار ریبونوکلئوپروتئین است، دارای فعالیت ترانس کریپتاز معکوس(RT) بوده و قادر است از رویRNA  ، مولکول  DNAتولید کند(8-6). مشخص شده است که آنزیم تلومراز در 90% از بدخیمی­ها افزایش بیان دارد، این در حالی است که در سلول­های نرمال این آنزیم بیان نشده و غیرفعال می­باشد. مطالعه‌های بسیاری نشان می­دهد که هدف قرار دادن فعالیت تلومراز در بسیاری از تومورها سبب تداخل در عملکرد تلومر و در نتیجه مرگ سلولی می­شود(9)؛ از این رو می­توان از مهارکننده­های تلومراز به عنوان اهداف درمانی امیدوار کننده در مهار رشد و تکثیر سرطان بهره جست.
    در میان این دسته از داروها، BIBR1532 به عنوان مهارکننده اختصاصی hTERT توجه ویژه­ای را به خود اختصاص داده است(10). مطالعه‌ها نشان داده­اند که مهار تلومراز با استفاده از BIBR1532 در بسیاری از سلول­های سرطانی هم چون پروستات، پستان، ریه و فیبروسارکوما منجر به کاهش طول تلومر و القاء مرگ سلولی می‌شود(11). هم چنین اثر سایتوتوکسیک مستقیم این دارو در کوتاه مدت، بدون تاثیر بر سلول­های نرمال، بر روی سلول­های لوسمی میلوئیدی حاد و لوسمی لنفوئیدی مزمن نیز به صورت وابسته به دوز و زمان نشان داده شده است(12). نتایج حاصل از مطالعه اخیر توسط شی و همکاران نشان داد که استفاده از این دارو در سرطان سینه سبب القاء آپوپتوز از طریق مهار تلومر و توقف چرخه سلولی در مرحله G1 می­شود(13). با توجه به ­این که مشخص شده است که بیان آنزیم تلومراز در مبتلایان به ALL افزایش دارد، لذا در این مطالعه بر آن شدیم تا کارآیی استراتژی مبتنی بر استفاده از داروهای آنتی­تلومراز را در رده سلولی Nalm-6 (Pre-B ALL cell) بررسی کنیم.
 
مواد و روش‌ها
کشت سلولی و تیمار دارویی:
    در این مطالعه تجربی، سلول­های Nalm-6 (سلول­های رده لوسمی لنفوبلاستیک حاد) به صورت سوسپانسیون در محیط کشت RPMI1640 حاوی 2 میلی­مولار از ال-گلوتامین، 10%FBS  ، پنی­سیلین به میزان  U/mL100 و استرپتومایسین به ­میزان µg/mL 100 در دمای 37 درجه سانتی­گراد و فشار 5% از  CO2کشت داده شدند. برای تیمار دارویی سلول­ها از داروی BIBR1532 (آمریکا-بیوسانس) که به صورت پودر می­باشد، استفاده شد. محلول ذخیره BIBR1532 در غلظت  mM1 و به ­واسطه حل کردن این دارو در  DMSOاستریل تهیه شد. محلول ذخیره را در میکروتیوب­ها تقسیم کرده و آن‌ها را در دمای20- درجه سانتی‌گراد تا زمان مصرف نگهداری کردیم. به منظور تعیین اثرات بهینه BIBR1532 ، دو متغیر دوز و زمان در نظر گرفته شد؛ بدین ترتیب که سلول­های سرطانی Nalm-6 با غلظت­های 10، 30 و 60 میکر­ومولار از دارو طی مدت زمان­های 24، 36 و 48 ساعت تیمار شدند. در این مطالعه، سلول­های تیمار نشده با دارو به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شده است. در ضمن به­ منظور افزایش بهره­وری کار و بررسی مقایسه­ای، تمامی آزمایش­ها برای هر دوز و زمان به صورت تریپلیکیت انجام شد.
 
اندازه­گیری فعالیت متابولیک سلولی:
    برای بررسی اثر مهاری داروی BIBR1532 بر روی فعالیت متابولیک سلولی، تعداد 10000 سلول در هر میلی‌لیتر در حضور یا عدم حضور دارو به مدت 24، 36 و 48 ساعت انکوبه شدند.
    بعد از اتمام زمان تیمار، محلول MTT در غلظت  mg/mL5 به سلول­های درون چاهک­های پلیت 96 خانه اضافه شد و به مدت 3 ساعت دیگر در 37 درجه سانتی­گراد انکوبه شدند. پس از طی زمان انکوباسیون، پلیت حاوی سلول­ها با دور g 1000 به مدت 10 دقیقه سانتریفیوژ شد. سپس محلول رویی چاهک­ها خالی گردید و 100 میکرولیتر محلول DMSO به هر چاهک اضافه شد. در ادامه، جذب نوری نمونه­ها در طول موج 570 نانومتر اندازه­گیری شد.
 
بررسی میزان ساخت DNA :
    اثر مهاری  BIBR1532بر روی تکثیر سلول­های Nalm-6 از طریق تعیین میزان مشارکت برموداکسی‌­یوریدین در DNA سلول­های Nalm-6 با استفاده از BrdU-based cell proliferation ELISA kit طبق دستورالعمل کیت اندازه‌گیری شد. به ­طور خلاصه، تعداد 5000 سلول در هر چاهک درون پلیت 96 تایی در حضور یا عدم حضور BIBR1532 کشت داده ­شدند. 12 ساعت مانده به انتهای زمان انکوباسیون، 10 میکرولیتر محلول BrdU که در کیت موجود می­باشد، به سلول­ها افزوده شد؛ در ادامه و با استفاده از محلول FixDenat ، سلول­ها فیکس شده و DNA آن‌ها دناتوره گشت. سلول­ها با آنتی­بادی علیه BrdU که با آنزیم پراکسیداز کنژوگه می­باشد، به مدت 1 ساعت در دمای اتاق انکوبه شده و در انتهای این زمان، 100 میکرولیتر سوبسترای TMB افزوده شد. پس از گذشت 30 دقیقه در دمای اتاق و آن هم به منظور پایان دادن به عملکرد آنزیم پراکسیداز، از محلول اسید سولفوریک 1 مولار استفاده شد. در انتها، میزان رنگ ایجاد شده در هر چاهک با استفاده از دستگاه الایزا ریدر در طول موج nm 450 خوانده ­شد. در نهایت و برای محاسبه اثر مهاریBIBR1532  بر روی تکثیر و بررسی میزان کاهش ساخت DNA سلول­های Nalm-6 تیمار شده از فرمول زیر استفاده شد:
 

 در این فرمول، OD exp و  OD contبه ­ترتیب بیانگر جذب نوری سلول­های تیمار شده و سلول­های تیمار نشده (کنترل) می­باشد.
 
استخراج RNA و ساخت  cDNA:
    برای استخراج RNA از محلول TriPure Isolation (رُوش) Reagent طبق دستورالعمل کیت استفاده شد. پس از تیمار سلول­های Nalm-6 با BIBR1532 و متعاقب گذشت 24 ساعت، RNA سلول­ها استخراج و کمیت آن‌ها با روش اسپکتروفتومتری با استفاده از دستگاه Nanodrop ND-1000 اندازه­گیری شد. در ادامه کار، برای انجام واکنش رونویسی معکوس و جهت ساخت cDNA از (فرمنتاز) RevertAid™  First Strand cDNA Synthesis Kit استفاده شد.     
    حجم مورد نظر برای انجام این واکنش µL 20 بود و محتویـات آن شامـل  µL4 از بافر PCR 5X،  µL2 از dNTP ،  µL1 از راندم هگزامر،  µL1 آب تیمار شده با DEPC ،  µL1 مهار کننده RNase (U/µL 20)، µL 1 ترانـس کریپتاز معکوس  M-MULV( U/µL200) و µg 1 از RNA مـورد آزمـایـش بـه ازای هـر واکنـش مـی­باشد.
    محتوی مذکور به مدت 5 دقیقه در دمای 65 درجه سانتی‌گراد، 5 دقیقه در دمای 25 درجه سانتی‌گراد و 1 ساعت در دمای 42 درجه سانتی‌گراد انکوبه شد و در نهایت، واکنش ساخت cDNA به ­واسطه انکوباسیون 5 دقیقه­ای در دمای 70 درجه سانتی‌گراد پایان پذیرفت. cDNA ساخته شده در دمای 20- درجه سانتی‌گراد نگهداری شد.



جدول 1: توالی آغازگرهای مورد استفاده در آزمایش Real-time PCR
 
ژن آغازگر جلوبرنده
(5'-3')
آغازگر معکوس
(5'-3')
سایز
(bp)
HPRT TGGACAGGACTGAACGTCTTG CCAGCAGGTCAGCAAAGAATTTA 111
p21 CCTGTCACTGTCTTGTACCCT GCGTTTGGAGTGGTAGAAATCT 130
p73 GTCAAGCCGGGGGAATAATGA CTCAGCAGATTGAACTGGGC 108
Bax CGAGAGGTCTTTTTCCGAGTG GTGGGCGTCCCAAAGTAGG 242
Bad CCCAGAGTTTGAGCCGAGTG CCCATCCCTTCGTCGTCCT 249
 

اندازه‌گیری کمی بیان ژن­ها با روش Real-time PCR :
    آزمایش Real-time PCR در دستگاه Light-cycler (رُوش) و در حجم 20 میکرولیتر انجام شد. به ازای هر واکنش، µL 10 از SYBR Premix Ex Taq (تاکارا)، µL 2 از cDNA ، µL 5/0 از هریک از آغازگرها(pmol 10) و µL 7 آب عاری از نوکلئاز استفاده شد. شرایط دمایی مورد استفاده شامل یک مرحله فعال­سازی اولیه در دمای 95 درجه سانتی­گراد به مدت 30 ثانیه و در ادامه، 45 چرخه برای دناتوراسیون (5 ثانیه در 95 درجه سانتی­گراد) و آنیلینگ/اکستنشن توام (20 ثانیه در 60 درجه سانتی‌گراد) می­باشد. برای بررسی اختصاصیت محصول تکثیر شده، منحنی ذوب مورد بررسی قرار گرفت. هم­زمان HPRT (هایپوگزانتین گوانین فسفوریبوزیل ترانسفراز) برای نرمالیزه کردن بیان ژن­ها مورد استفاده قرار گرفت. در انتها و برای محاسبه نسبی تعداد نسخه mRNA تکثیر شده از فرمول êêct 2 استفاده شد(جدول 1).
 
بررسی فعالیت چرخه سلولی:
    ابتدا تعداد 106 سلول به همراه 2 میلی­لیتر محیط کشت RPMI1640 حاوی 10% FBS ، در چاهک­های پلیت 6 خانه­ای ریخته شد. در ادامه، سلول­ها با دوزهای 10، 30 و 60 میکرومولار از داروی BIBR1532 تیمار و به مدت 24 ساعت انکوبه شدند. پس از پایان انکوباسیون، سلول­ها را با دور  rpm/min2000 سانتریفیوژ کرده و در محلول PBS معلق نمودیم. سپس سلول­ها به وسیله اتانول 70% تثبیت شدند و در ادامه پس از افزودن  mL1 محلول PI master mix که حاوی µL 950 از PBS وµL  40 از معرف PI می‌باشد، به مدت 30 دقیقه در دمای 37 درجه سانتی­گراد انکوبه شد. در نهایت، الگوی رنگ­پذیری  DNAبا استفاده از دستگاه فلوسایتومتری مورد بررسی قرار گرفته و داده­ها با استفاده از نرم افزار  WINMDIآنالیز شدند.
 
آنالیز آماری:
    برای تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 استفاده شد. اختلاف معنا­دار بین متغیرهای آزمایش با استفاده از آزمون t دو دامنه تعیین شد. هم­ چنین به ­منظور مقایسه بین گروه کنترل و نمونه­های آزمایش شده از آزمون دانت استفاده گردید. مقادیر 05/0 p< از نظر آماری معنا­دار در نظر گرفته شده است.
 
یافته‌ها
BIBR1532 به صورت وابسته به دوز و زمان باعث کاهش فعالیت متابولیک سلول­های Nalm-6 می­شود:
    به ­منظور بررسی اثر BIBR1532 بر فعالیت متابولیک سلول­های Nalm-6 از روش MTT استفاده شد. طی بررسی­های صورت گرفته بر روی سلول­های تیمار شده، در زمان­های 24، 36 و 48 ساعت مشخص گردید که داروی BIBR1532 سبب کاهش فعالیت متابولیکی سلول‌های تیمار شده نسبت به سلول­های تیمار نشده (کنترل) می­شود. در سلول­های تیمار شده، با افزایش غلظت داروی BIBR1532 فعالیت متابولیک سلول­ها به صورت وابسته به دوز کاهش می­یابد. هم چنین نتایج به دست آمده نشان داد که با افزایش زمان مواجهه سلول­ها با دارو نیز میزان تاثیر­گذاری سایتوتوکسیک این مهارکننده تشدید می­شود. غلظت  µM10 دارو اثر چشمگیری در کاهش فعالیت متابولیکی سلول­های Nalm-6 ندارد، این در حالی است که دوز  µM30 از دارو طی مدت زمان 24، 36 و 48 ساعت به ترتیب این شاخص را به 90%، 84% و 78% کاهش می­دهد(نمودار 1). هم چنین با افزایش غلظت دارو به  µM60 شاهد کاهش بیشتر فعالیت متابولیک به ترتیب به میزان 81%، 73% و 63% در زمان­های ذکر شده بودیم. با توجه به نتایج به دست آمده می­توان نتیجه گرفت که داروی BIBR1532 هم به طور وابسته به دوز و هم به طور وابسته به زمان سبب مهار فعالیت متابولیکی سلول­های Nalm-6 می­شود.
 
 

نمودار 1: بررسی اثر BIBR1532 بر فعالیت متابولیک سلول‌های Nalm-6 به طور وابسته به دوز و زمان. سلول­های Nalm-6 در تعداد 10000 سلول در پلیت 96 خانه­ای تحت تأثیر مقادیر مختلف BIBR1532 قرار گرفته و به مدت 24، 36 و 48 ساعت انکوبه شدند. میانگین و انحراف معیار نتایج حاصل از سه ران کاری مختلف(mean ± SD) محاسبه و p value به دست­آمده(* ، بیانگر 05/0 p< و و **، بیانگر 01/0 p<) نشان­دهنده معنا­دار بودن نتایج از نظر آماری در مقایسه با نمونه کنترل بود.
 
BIBR1532 به طور وابسته به دوز و زمان سبب کاهش ساخت DNA می­شود:
Text Box: Metabolic activity (%)    به منظور بررسی اثر آنتی­پرولیفراتیو داروی BIBR1532
Text Box: فعالیت متابولیک (درصد)بر روی سلول­های لوسمی لنفوبلاستیک حاد Nalm-6 ، از آزمون BrdU استفاده شد. طی بررسی­های وابسته به دوز در زمان­های 24 و 48 ساعت پس از تیمار سلول­ها با داروی BIBR1532 بر روی سلول­های Nalm-6 ، مشخص گردید که این دارو هم به طور وابسته به دوز و هم وابسته به زمان سبب مهار تکثیر سلول­های Nalm-6 می­گردد. در غلظت µM 30 از دارو، میزان ساخت DNA و تکثیر سلول­ها در زمان­های 24 و 48 ساعت به ترتیب 7 و 15 درصد کاهش یافت(نمودار 2). در همین راستا، به ترتیب کاهش 21 و 23 درصدی میزان ساخت DNA در غلظت µM60 در زمان­های مذکور، بیانگر اثر آنتی­پرولیفراتیو وابسته به دوز و زمان دارو می‌باشد(نمودار 2). با توجه به نتایج به دست آمده می­توان نتیجه گرفت که BIBR1532 علاوه بر اعمال اثر سایتوتوکسیک مشخص ­شده در آزمون MTT ، دارای خاصیت آنتی­پرولیفراتیو نیز است.


نمودار2: اثر داروی BIBR1532 بر روی ساخت DNA در رده سلولی Nalm-6 به طور وابسته به دوز و زمان. سلول­های Nalm-6 در تعداد 5000 سلول در پلیت 96 خانه­ای تحت تأثیر مقادیر مختلف BIBR1532 قرار گرفته و به مدت 24 و 48 ساعت انکوبه شدند. میانگین و انحراف معیار نتایج حاصل از سه ران کاری مختلف(mean ± SD) محاسبه و p value به دست­آمده (*، بیانگر 05/0 p<) نشان­دهنده معنا­­دار بودن نتایج از نظر آماری در مقایسه با نمونه کنترل بود. 
 
BIBR1532 موجب توقف چرخه سلولی در مرحله G1 و افزایش جمعیت سلولی در Sub-G1 می­شود:
    برای تعیین این که آیا اثر مهاری داروی BIBR1532 می­تواند منسوب به تغییرات در چرخه سلولی باشد، سلول­های Nalm-6 با دوزهای   µM10،  µM30 و µM 60 برای 24 ساعت تیمار داده شده و با استفاده از روش فلوسایتومتری مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به ­دست آمده نشان داد که در سلول­های Nalm-6 افزایش غلظت BIBR1532 موجب افزایش مختصر درصد سلول­ها در مرحله G1 می­شود(نمودار 3). بدین ترتیب که درصد سلول­ها در مرحله  G1در گروه کنترل 30% و در دوزهای µM10 ،  µM30 و  µM60 طی تیمار 24 ساعته به ترتیب 32% ، 37% و 43% می­باشد. هم چنین، نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که دوز  µM60 از دارو سبب کاهش معنادار جمعیت سلولی در مرحله G2/M نیز می­شود؛ به طوری که تیمار 24 ساعته سلول­ها با کاهش 50 درصدی سلول­های این مرحله نسبت به جمعیت سلولی فاز G2/M در گروه کنترل همراه می­باشد.
 

 
نمودار 3: BIBR1532 سبب توقف چرخه سلولی در مرحله G1 و کاهش جمعیت سلولی  G2/Mمی­شود. افزایش درصد سلول­های Nalm-6 در مرحله G1 و هم چنین کاهش معنادار جمعیت سلول‌های مرحله G2/M طی تیمار 24 ساعته با داروی BIBR1532 نشان‌دهنده­ اعمال اثر مهاری دارو در الگوی چرخه سلولی می­باشد. میانگین و انحراف معیار نتایج حاصل از سه ران کاری مختلف (mean ± SD) محاسبه و p value به دست­آمده (*، بیانگر 05/0 p< و **، بیانگر 01/0 p<) نشان­دهنده معنا­دار بودن نتایج از نظر آماری در مقایسه با نمونه کنترل بود.
 
    علاوه بر این، درصد سلول­های وارد شده به مرحله Sub-G1 که بیانگر سلول­های آپوپتوتیک است نیز به ­طور قابل توجه و آن هم به طور وابسته به دوز افزایش یافته است(نمودار 4). با توجه به نتایج به ­دست آمده می­توان نتیجه گرفت که اثرات مهاری اعمال شده توسط داروی BIBR1532 در رده سلولی Nalm-6 احتمالاً از طریق فعال کردن مسیر آپوپتوتیک می‌باشد.


نمودار 4:BIBR1532  جمعیت سلولی Sub- G1 را افزایش می­دهد. افزایش این پیک به­ منزله افزایش آپوپتوز در سلول­ها تلقی شده و می­توان نتیجه گرفت که داروی BIBR1532 به ­طور وابسته به دوز سبب القاء آپوپتوز در سلول­های Nalm-6 می­شود. میانگین و انحراف معیار نتایج حاصل از سه ران کاری مختلف(mean ± SD) محاسبه و  p valueبه دست­ آمده(*، بیانگر 05/0 p< و **، بیانگر 01/0 p<) نشان­دهنده معنا­دار بودن نتایج از نظر آماری در مقایسه با نمونه کنترل بود.
 
با افزایش غلظت BIBR1532 میزان رونویسی از ژن­های پروآپوپتوتیکBad  ، Bax ، p73 و  p21افزایش می­یابد:
    به منظور آن که بدانیم آیا اثر سایتوتوکسیک دارو از طریق فعال شدن مسیر آپوپتوز رخ می­دهد، میزان فعالیت رونویـسی برخی از ژن­های پروآپوپتوتیک مهم هم چونBad  ، Bax ،p73  و p21 اندازه­گیری شد. تیمار سلول‌های Nalm-6 با دوزهای 30 و 60 میکرومولار BIBR1532 طی مدت زمان 24 ساعت، به طور چشمگیری سبب افزایش بیان mRNA ژن‌های p73 ، p21 ، Bad و Bax می­شود(نمودار 5). نتایج حاصل نشان داد که غلظت 60 میکرومولار دارو سبب افزایش 5 برابری رونویسی از ژن p21 و هم چنین افزایش تقریباً 5/4 برابری mRNA ژن­های Bax و p73 شد. با توجه به نتایج داده­ها می­توان نتیجه گرفت که داروی BIBR1532 به ­طور وابسته به دوز سبب افزایش بیان ژن­های پروآپوپتوتیک می­شود.
 

نمودار 5: افزایش میزان رونویسی از ژن­های پروآپوپتوتیکBad  ، Bax ، p73 و p21 طی تیمار با BIBR1532. سلول­های Nalm-6 با دوزهای معین از BIBR1532 ( µM30 و  µM60) به مدت 24 ساعت تیمار شدند. در ادامه و بعد از استخراج RNA و ساخت cDNA ، میزان بیان mRNA هر یک از ژن­ها با استفاده از روش RQ-RT-PCR اندازه­گیری شد. میانگین و انحراف معیار نتایج حاصل از سه ران کاری مختلف(mean ± SD) محاسبه و p value به دست ­آمده (*، بیانگر 05/0 p< و **، بیانگر 01/0 p<) نشان­دهنده معنادار بودن نتایج از نظر آماری در مقایسه با نمونه کنترل بود. 
 
بحث
 
Bad            Bax           p73           p21
Control
µM 30
µM 60
 
5
4
3
2
1
0
Text Box: میزان تغییر بیان ژن    مطالعه‌ها نشان داده است که p73 می­تواند به ژن­های هدف p53 متصل شده و به واسطه فعال کردن برخی ژن‌های پروآپوپتوتیک هدف مثل Bax و p21 ، سبب افزایش مرگ برنامه­ریزی شده در سلول­ شود(14). هم چنین مشخص شده است کهp21 خود نیز به عنوان یک کیناز مهارگر وابسته به چرخه سلولی، در هنگام القاء آسیب به DNA سلول افزایش ­یافته و سبب مهار چرخه سلولی در مرحله G1 می­شود(16، 15). بـا تـوجه بـه ایـن نکتـه که تکثیر نامحدود سلول­ها، که عمدتـاً از طریـق حفظ طـول تلومر اتفاق می­افتد، مشخصه اصلی بسیاری از سرطان­ها است، لذا امروزه هدف قرار دادن مکانیسم­های مسئول حفظ طول تلومر به عنوان یک هدف درمانی خاص مورد توجه وافر قرار گرفته است(5). در این مطالعه و برای ارزیابی اثر BIBR1532 در لوسمی لنفوبلاستیک حاد(ALL) و هم چنین جهت درک مکانیسم دقیقی از سایتوتوکسیسیتی این دارو، سلول­های Nalm-6 مشتق از pre-B ALL با غلظت­های مختلف از این مهارکننده تیمار شد. بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه مشخص گردید که بر خلاف دوز پایین دارو(µM 10) که طی گذشت مدت زمان کوتاه قادر به مهار رشد و کاهش درصد زنده­مانی سلول­ها نمی­باشد، دوزهـای بـالای دارو ( 30 میکرومولار) قادرند بر روی درصد زنده­مانی و هم چنین قدرت تکثیر سلول­ها تاثیر مهاری قابل ملاحظه­ای بگذارند. مطالعه‌ها نشان داده­اند که مهار تلومراز با استفاده از داروی BIBR1532 در بسیاری از سلول­های سرطانی هم چون پستان، ریه، کندروسارکوما و لوسمی پرومیلوستیک حاد منجر به کاهش طول تلومر و القاء مرگ سلولی می‌شود(21-17). ال­دالی و همکارانش نیز مشخص کردند که اگر چه BIBR1532 دارای اثر آنتی پرولیفراتیو بر روی سلول­های بیماران مبتلا به AML و CLL و همین طور سل لاین­های مشتق شده از این بیماری­ها می­باشد، اما بر روی سلول­های طبیعی هماتوپوئتیک هیچ اثر سایتوتوکسیکی نداشت(12).
    نتایج حاصل از این مطالعه هم چنین نشان داد که BIBR1532 می­تواند الگوی چرخه سلولی را در رده سلولی  Nalm-6تغییر دهد؛ بدین ترتیب که افزایش جمعیت سلولی در فاز Sub-G1 متعاقب تیمار سلول­ها، بیانگر القاء آپوپتوز و کاهش سلول­های G2/M تائیدی بر اثر آنتی­پرولیفراتیو دارو می­باشد. شی و همکاران نیز نشان دادند که استفاده هم زمان از داروی BIBR1532 و Paclitaxel سبب افزایش آپوپتوز و کاهش پرولیفراسیون در سلول­های سرطانی سینه می­شود؛ با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه نشان داده شد که استفاده ازBIBR1532  در سرطان سینه سبب القاء آپوپتوز از طریق مهار تلومر و تـوقف چرخه سلولی در مرحله G1 (مستقل از وضعیت ER ، HER-2 و (p53 می­شود(13). هم چنین طی مطالعه‌های صورت گرفته بر روی سلول­های سرطانی اندومتریال مشخص شده است که این مهار کننده سبب القاء آپوپتوز و جلوگیری از متاستاز این سلول­ها نیز می‌شود(22).
     در مـواقعـی که آسیب DNA شدید باشد، سلول آسیب
‌دیده از طریق راه­اندازی مسیر آپوپتوز خود را تخریب می‌کند. تحقیقات صورت گرفته نشان می­دهد p73 که از جمله اعضاء خانواده p53 می­باشد، دارای نقش کلیدی در فعال کردن مرگ برنامه­ریزی سلولی می­باشد(15). در واقع، متعاقب بروز آسیب  DNA، فاکتور رونویسی p73 می­تواند با اتصال به  DNAبرخی از ژن­های پروآپوپتوتیک هم چون Bax و p21 سبب فعال شدن مسیر آپوپتوتیک در سلول شود(15، 10). به­علاوه گزارش شده است که p73 می­تواند با محدود کردن میزان رونویسی از ژن hTERT منجر به مهار فعالیت آنزیم تلومراز نیز گردد(16، 14). هم چنین p21 نیز که یک فاکتور رونویسی شناخته شده وابسته به p53 می­باشد، می­تواند با القاء توقف چرخه سلولی در مرحله ­ G1و یا القاء آپوپتوز، مقدمات مربوط به ترمیم DNA و یا تخریب سلول آسیب­دیده را فراهم آورد(23). مطابق با مطالب اشاره شده، نتایج به  دست آمده از این مطالعه نیز حاکی از این است که توقف چرخه سلولی در مرحله ­ G1و افزایش مقدار DNA در Sub-G1 با افزایش رونویسی از ژن پروتئین­های پروآپوپتوتیک هم چون p73 ، p21 ، Bax و Bad همراه می‌باشد. مشابه با نتایج به دست
آمده در این مطالعه، پارک نشان داد که استفاده از داروی
BIBR1532 در سلول­های مقاوم به سیس­پلاتین سبب مهار hTERT و در نتیجه افزایش بیان Bax ، آزاد شدن سیتوکروم C و در نهایت آپوپتوز می­شود(24).
 
نتیجه‌گیری
    با انجام این مطالعه مشخص شد داروی BIBR1532 سبب مهار فعالیت متابولیک و ساخت DNA به­ طور وابسته به دوز و زمان در سلول­های Nalm-6 می­شود. هم چنین این دارو باعث افزایش بیان ژن­های p21 و p73 و متعاقب آن افزایش جمعیت سلولی در مرحله G1 و کاهش درصد سلولی در مرحله G2/M می­شود. به ­علاوه جمعیت سلولی در پیک Sub-G1 که نشان­دهنده آپوپتوز است، نیز افزایش یافت که این یافته با افزایش بیان ژن­های پروآپوپتوتیک Bax و Bad تأیید شد. با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق، می­توان به افزوده شدن داروهای مبتنی بر استراتژی آنتی­تلومرازی به رژیم درمانی بیماران لوسمیک به عنوان راهکار درمانی امیدبخش امیدوار بود. 
ارسال پیام به نویسنده مسئول

ارسال نظر درباره این مقاله
نام کاربری یا پست الکترونیک شما:

CAPTCHA


XML   English Abstract   Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Zarei M, Bashash D. Induction of G1 Cell Cycle Arrest and Increased Sub-G1 Population upon Treatment of Nalm-6 Cells with Synthetic Inhibitor of hTERT. Sci J Iran Blood Transfus Organ 2016; 13 (4) :314-323
URL: http://bloodjournal.ir/article-1-1019-fa.html

زارعی محدثه، بشاش داوود. القاء توقف چرخه سلولی در مرحله G1 و افزایش درصد Sub-G1 متعاقب تیمار سلول‌های Nalm-6 با مهارکننده سنتتیک hTERT. فصلنامه پژوهشی خون. 1395; 13 (4) :314-323

URL: http://bloodjournal.ir/article-1-1019-fa.html



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
جلد 13، شماره 4 - ( زمستان 1395 ) برگشت به فهرست نسخه ها
فصلنامه پژوهشی خون Scientific Journal of Iran Blood Transfus Organ
The Scientific Journal of Iranian Blood Transfusion Organization - Copyright 2006 by IBTO
Persian site map - English site map - Created in 0.06 seconds with 41 queries by YEKTAWEB 4652